PTT-20220111-WA0181.opus
236K
#توحيد
#گلواژه_هـاے_اهل_بیت_ع
#اجرا_استاد_حسینیان(مشهد مقدس)
«از ذاکران گرامی کانال»
بنامـت خدا يا كـه والا تويی
رحيمـی رئوفـی توانا تويی
همانا که یکتـا و تنها تويی
ز هر ديده پنـهان هويدا تويی
همه خلق محتاج و قادر تويی
همه مستمندند دارا تويی
نه زايی ونه از كسی زاده ای
كه تنها و تنها و تنها تويی
نباشد به كونين همچون تويی
هرآن هست فانی و مانا تويی
🖊شاعر:عباس زرين كفش
1400/10/21
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
📌نشر اشعار بروز از شعراے فرهیخته
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#توحید
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
بسـیار زیـــــبا
دلبر جـــانانی و با چشــــمِ جـان بینم تو را
یک جهان جانی که درجان جهان بینم تو را
هــر کجــایی! هر کجایم دانمت بی جایگاه
بی نـــیاز از هـــر مکانی! لامکان بینم تو را
چشم دوراندیش دل،بیند تو را در هر مقام
زین سَبب هم درزمین هم آسمان بینم تو را
در عِــذار خـوبــرویان، در جـمــال مَهوَشان
در فضای جـــانفـــزای بوســتان بینم تو را
در نـوای بلبلِ دســــتان و در رخـســـار گل
در صــــفـای لالهزار و گلسِــــتان بینم تو را
در چمن در کســوتِ سـرو روان میجویمت
در دَمَـــن بر صـــورت آبِ روان بینـــم تو را
در طلوع مِهـــر و مـاه و در غروب این و آن
در فـــروغ اختـــران و کهکشــان بینم تو را
روز و هفتــه، مـاه وسال،اندر زمستان وبهار
هم به تابسـتان وهم فصل خـزان بینم تو را
در مـــیان ظلمــت شـــب ، در دلِ نـور شفق
در بــن چه، در رخِ مَـــه، همچنان بینم تو را
در معظّـــم خــلقـــت عالم نهــان مییابمت!
در منظّــم گــردش گـردون، عیان بینم تو را
در کلیســا و کنشت و مسجد و بیت و حرم
کعبــــه و بتخـــانه و دیـــر مغان بینم تو را
درزبور ودر صحف،تورات واِنجیل ازنخست
هم به مصـحف،خاتم وختم البیان بینم تورا
دانمـــــت انـــدر لبـاس بی زوالی پاســـــدار
در ســـــرای لایــزالی ، پاســـــبان بینم تو را
ناخـدای کشتــــــی دریای هســـتی دانــمت!
هم خـــدایِ ناخــدا در هر کـــران بینم تو را
از حــدوث و از قـــدم ، وز حـادثات ماخَلَق
در حلول و در افـــول خِلقتـــان بینــم تو را
هم به مبدأهم به مقصدهم به ره هم درمسیر
هم به منـزل ، هــــم میان کاروان بینم تو را
منــشـأ ایجــــاد موجـــودات دانـــم ذات تو
صـورت پیدایش پیــــرو جـــوان بینم تو را
پرسش نام و نشانت کِی کنـــم از این و آن؟
چون عیـان انـدر نـــهاد ایـن و آن بینم تو را
پادشـاهان را نباشـــد فـــرق در بالا و پـست
در دلِ دریا و فـــــرقِ فـرقَــــدان بیـنم تو را
تا که سیمـرغ گــمـــان پر میزند بر اوجِ عقل
در سپـــهر آفـــریـنش ، بیگـــمان بینم تو را
تکیه زن! خوش بر ســریر پادشاهی جهان،،،
چون شهنشــاه جهان،در هر زمان بینم تو را
بنـدهی عشق تو ام(شمس قمم)درخود گـمم
شَه پرستم خــســروِ کون و مکان بینم تو را
شعر:شادروان سید علیرضا شمس قمی
روحشان شاد و یادشان گرامی باد.
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═┅─
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
#توحید
دلبر جانانی و با چشمِ جان بینم تو را
یک جهان جانی که در جان جهان بینم تو را
هر کجایی! هر کجایم دانمت بی جایگاه
بی نیاز از هر مکانی! لامکان بینم تو را
چشم دوراندیش دل، بیند تو را در هر مقام
زین سَبب هم در زمین هم آسمان بینم تو را
در عِذار خوبرویان، در جمال مَهوَشان
در فضای جانفزای بوستان بینم تو را
در نوای بلبلِ دستان و در رخسار گل
در صفای لالهزار و گلسِتان بینم تو را
در چمن در کسوتِ سرو روان میجویمت
در دَمَن بر صورت آبِ روان بینم تو را
در طلوع مِهر و ماه و در غروب این و آن
در فروغ اختران و کهکشان بینم تو را
روز و هفته، ماه و سال، اندر زمستان و بهار
هم به تابستان و هم فصل خزان بینم تو را
در میان ظلمت شب ، در دلِ نور شفق
در بن چَه، در رخِ مَه، همچنان بینم تو را
در معظّم خلقت عالم نهان مییابمت!
در منظّم گردش گردون، عیان بینم تو را
در کلیسا و کنشت و مسجد و بیت و حرم
کعبه و بتخانه و دیر مغان بینم تو را
در زبور و در صحف، تورات و اِنجیل از نخست
هم به مصحف ، خاتم و ختم البیان بینم تو را
دانمت اندر لباس بی زوالی پاسدار
در سرای لایزالی ، پاسبان بینم تو را
ناخدای کشتی دریای هستی دانمت!
هم خدایِ ناخدا در هر کران بینم تو را
از حدوث و از قدم ، وز حادثات ماخَلَق
در حلول و در افول خِلقتان بینم تو را
هم به مبدأ هم به مقصد هم به ره هم در مسیر
هم به منزل ، هم میان کاروان بینم تو را
منشأ ایجاد موجودات دانم ذات تو
صورت پیدایش پیرو جوان بینم تو را
پرسش نام و نشانت کِی کنم از این و آن؟
چون عیان اندر نهاد این و آن بینم تو را
پادشاهان را نباشد فرق در بالا و پست
در دلِ دریا و فرقِ فرقَدان بینم تو را
تا که سیمرغ گمان پر میزند بر اوجِ عقل
در سپهر آفرینش ، بیگمان بینم تو را
تکیه زن! خوش بر سریر پادشاهی جهان...
چون شهنشاه جهان، در هر زمان بینم تو را
بندهی عشق تو ام (شمس قمم) در خود گمم
شَه پرستم خسروِ کون و مکان بینم تو را
شادروان سید علیرضا شمس قمی
https://eitaa.com/shamseqomi