eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
889 ویدیو
117 فایل
🔰 #کانال_مداحی_شعر_آئینی 🔰 #نشر و #گسترش اشعار ناب آیینی 💢 #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_67 ایدی جهت تبلیغات👆
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا ابوالفضل العباس ع پای در آب نهاد اسوه ی ایثار و وقار آب پیچید به پایش که زمن دست مدارابوالفضل العباس ع ای که هستی به جهان مظهر تسلیم و وفا با تو تفسیر شود معنی صبر و ایثار هُرم لب های تو آتش زده بر سینه ی رود در نگاه تو نهفته است هزاران اسرار تشنگی بر تو روا نیست که با جنگ و گریز زخم برداشته ای از همه سو در پیکار آب در حسرت لعلت به خروش آمده است تا مگر بوسه زند بر لب خشکت یک بار ادب و شرم و حیا بنده ی درگاه تواند آسمان سجده کند پیش تو ای کوه وقار وارث حیدری و تیغ علی در دستت دشمن از برق نگاه تو کند قصد فرار زیر دستان بلند تو ز پا افتادم تا کنی رفع عطش جرعه ای از من بردار ماه خم شد کفی از آب گرفت و گفتا هیچ ساقی نخورد باده ی خود بی دلدار بگذر از خواهش خود شرم کن از روی حسین نخورم آب ، مکن بیشتر از این اصرار کام خورشید زمن خشک تر و سوزان است تشنگی از دل اطفال حرم برده قرار ناله ی طفل رباب است که پیچیده به دشت غم بی آبی او در دلم افکنده شرار منم آن میر و علمدار که از روز الست بوده عهدم که کنم جان به ره دوست نثار یا که این مشک رسانم به حرم حانه ی عشق یا که بی دست کنم سجده بخاک ره یار از غم ساقی بی دست زپاافتاده همه دشتِ " شقایق" شده پژمرده وزار شعر:استاد حمید رضازاده " شقایق" کرمان ۱۴۰۱/۵/۱۵ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ گلزخم عطش گلزخمی از عطش که به لب ها نشسته بود شط فرات را به تماشا نشسته بود یک خیمه تشنکام در آن وادی عطش در انتظار آب سرا پا نشسته بود برق نگاه تشنه ی طفلان تشنه لب بر مشک تیر خورده ی سقا نشسته بود عباس با سخاوت از خود گذشتگی در قله های عاطفه تنها نشسته بود تصویر آب را چه نجیبانه می کشید دریا دلی که بر لب دریا نشسته بود تا آب را به کوچه ی آیینه ها برد لب تشنه با فرات به نجوا نشسته بود تا بگذرد زعلقمه میراب کربلا بر صدر زین به هیبت مولی نشسته بود در آخرین عبور نگاهش به خیمه ها بی دست در قنوت تمنا نشسته بود آری 《فراز》بر دل دلدادگان عشق زخمی ترین عطش به تما شا نشسته بود شعر: فراز  مردانی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ به یاد چهار ساله‌ی کربلا (علیه‌السلام) ظهر بود و لب از عطش لبریز، تشنه ای حرف های سوزان داشت مادری پای گریه ای می سوخت کودکی، آرزوی باران داشت کودکی چارساله با شوری پا به پایِ سه ساله ای شیرین هم صدا با نوای شش ماهه مثل یک ابر،چشمِ گریان داشت مردی از روی ماه، زیباتر، قامتش از کمال، بالاتر، رفت سوی فرات و بر دوشش پرچمی بر فراز ایمان داشت آب را تا به مشک نوشانید رفت و دستانش از نفس افتاد مشک هم در کنار بارشِ دست گریه ای سرخ و آه جوشان داشت مردی از نسل ایلیا برخاست خواهرش گریه پشت پایش ریخت تا که دریا، رسید بر گودال هستی آشفت وقصد توفان داشت عصر آن روز، هیزم آوردند شعله در قلب خیمه ها بُردند کودکی پابرهنه در آتش می دوید و دلی پریشان داشت کودک چارساله دید آن روز آسمان،بی هوا زمین افتاد روی صحرا،شریفه خاتون ماند زخم بر پیکرش،فراوان داشت کاروان تا به پای شام رسید شام با آهِ او سراپا سوخت کاخ را آن خرابه، ویران کرد کاخ بی پایه،پای لرزان داشت قصه‌ی او به سر رسید، ولی این سرآغازِ غصه ای ابدی است قصه ها هرچه بوده،جز غم عشق یک سرآغازِ رو به پایان داشت‌ ✍ دکتر حسین محمدی مبارز @adabkhane🏴 🚩حضرت شریفه خاتون،بنت امام حسن مجتبی (سلام‌الله علیهما)،پس از واقعه کربلا، جراحات زیادی برداشته و در راه،از روی شتر اسیران به زمین افتاده و به شهادت رسیدند و به دست امام سجاد و حضرت زینب (سلام‌الله علیهما) به خاک سپرده شد.مزار وی به حرم طبیب اهل بیت (ع) معروف است. 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانال‌ها و گروه‌های مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمی‌باشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
. ای نخل ادب، ثمر مبارک! وی بحر شرف، گهر مبارک! ای شمس ولا، قمر مبارک! ای طور علی، شجر مبارک! ای عشق و وفا، پدر مبارک! ای شیر خدا، پسر مبارک! . میلاد حسین دیگر آمد الحق که دوباره حیدر آمد . . . این کیست؟ برادر حسین است این شیر دلاور حسین است این پارۀ پیکر حسین است این ساقی ساغر حسین است این روحِ مطهر حسین است فرماندۀ لشکر حسین است . این ماه امیرمؤمنین است این صورتِ صورت آفرین است . . . حیدر، گل و این پسر، گلاب است مه بر سر دستِ آفتاب است از نور، به صورتش نقاب است سر تا به قدم، ابوتراب است سردارِ رشیدِ انقلاب است در دست پدر به پیچ و تاب است . اشکش همه جاری از دو عین است چشمش همه حال بر حسین است . . . شیرین لب و شور آفریده از دیده و دست، دل بریده مرغ دلش از قفس پریده آوای حسین را شنیده خون در دل و اشک، در دو دیده پیراهن صبر را دریده . آهنگ وصال یار دارد با خون خدا قرار دارد . . . آغوش علی بوَد مقامش از حضرت فاطمه، سلامش ما سائل و او کرم مرامش او ساقی و چشم ماست، جامش عشق و ادب و وفاست، نامش بگرفت چو در بغل امامش . دیدند دو مهر منجلی را رخسار محمد و علی را . . . عباس همان عزیز زهراست عطشان لب او همیشه دریاست او ماه ستارگان صحراست فرمانده و پاسدار و سقاست دور از شهدا، اگر چه تنهاست تا حشر، چراغ انجمن هاست . دل، مشت گِلی ز کربلایش جان، زائرِ گنبدِ طلایش . . . دریا چو کفش کرم ندارد بی او که حرم حرم ندارد اسلام به کف علم ندارد تا هست، حسین غم ندارد در بین سپاه، کم ندارد باک از عرب و عجم ندارد . او شیر خدای را بود شیر فرزند کرامت است و شمشیر . . . ای حیدر حیدر ولایت! ای صاحب سنگر ولایت! ای حامی و یاور ولایت! سرلشگر بی سر ولایت! فرزند و برادر ولایت! عباس دو مادر ولایت! . تو چار امام را معینی از روز نخست، یار دینی . . . ماه شهدا، به نی سر توست قرآن حسین، پیکر توست باب همه انبیا دَرِ توست آغوش حسین، سنگر توست دریا نگهش به ساغر توست خون گلوی تو کوثر توست . سردار سپاه دین به هر عصر تنها رجز تو سورۀ نصر . . . ای بحر ز آتش تو بی تاب! ای آب هم از خجالتت آب! سر تا قدمت حقیقت ناب ابروی تو عشق راست محراب ما بندۀ کوچک و تو ارباب دریا گوید: مرا تو دریاب . من آبم و تشنۀ تو هستم سقای حرم! بگیر دستم . . . ما و کرم تو یا اباالفضل طوف حرم تو یا اباالفضل خاک قدم تو یا اباالفضل دریای غم تو یا اباالفضل مرهون دم تو یا اباالفضل زیر علم تو یا اباالفضل ای عالم و آدمت سپاهی! بر”میثم” خویش هم نگاهی" https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12