4_5814371372062738755.aac
حجم:
10.61M
#مصیبت_راتبه
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین سلام الله علیه
🏴 #روضه_شب_پنجم_محرم 🏴
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیه_السلام
#حجت_الاسلام_محسن_حنیفی
#محرم ۱۴۰۰
#موسسه_قدیم_الاحسان
@golvajhehaye_ahlbeyt
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیه_السلام
#شب_پنجم_محرم
#غزل
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
نگاهِ ملتمساش تا به آن کران اُفتاد
زد آنقدر به زمین پا که نیمهجان اُفتاد
حرارتِ جگرِ عمهاش تنش سوزاند
کشید آهی و آتش به استخوان اُفتاد
گرفته بازوی او را ، امانتِ حسن است
به ناله گفت مَرو عمه از توان اُفتاد
گرفته بود که ناخن به صورتش نزند
ولی به چهرهاش از زخمها نشان اُفتاد
همینکه دید رهایش نمیکند عمه
به روی سینهی خود زد به الامان اُفتاد
نگاه کن که بزرگ قبیله را کشتند
خدایِ من تَهِ گودال آسمان اُفتاد
نگاه کن به تَنِ ذوالجناح نیزه زدند
بلند مرتبه شاهی نفَس زنان اُفتاد
تلاش کرد بماند به زین ، هُلَش دادند
که چند نیزه به او خورد و ناگهان اُفتاد
* * *
یتیم گریه کند عرش را بهم بزند
به گریههای یتیمانهای چُنان اُفتاد...
که عمه دید حسن را میانِ کوچهی تنگ
کنارِ مادرش آنجا به سر زنان اُفتاد
کشید بازوی خود را دوید تا گودال
سرش شکست همینکه دوان دوان اُفتاد
در ازدحامِ حرامی چه سخت رد میشد
که چند دفعه دراین بِین بی امان اُفتاد
میان شهیهیِ اسبان و نعرههای هجوم
نگاهِ او به عمو بینِ قاتلان اُفتاد
از این و آن چقدر ضربه خود اما رفت
که دید موی عمو دست این و آن اُفتاد
رسید در تَهِ گودال روبروی سنان
میانِ حرمله و شمر و ساربان اُفتاد
عمو به خاک و سرش روی دامن باباست
کنارِ این دو زنی با قدی کمان اُفتاد
همینکه خواست بگوید پدر ؛ عمو را دید
همینکه گفت عمو دستش آن میان اُفتاد
شعر: حسن لطفی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#روضه
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیه_السلام
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
قطعاً امروز عدو را به عدم میریزم
با شِگِردم، سپهِ کفر بهم میریزم
آنچنان از کفِشان، تیغ و علَم میریزم
که فلَک را به سرِ اهل ستم میریزم
لحظاتی ز عمو، دفعِ بلا خواهم کرد
تا ابد قامتِ خود، قدِّ رسا خواهم کرد
منکه آزادهای از نسلِ امیرِ جمَلَم
نه فقط دودهای از شاهِ غدیرِ جمَلَم
در صفِ کرب و بلا نیز سفیر جمَلَم
سربلندم که پسربچهی شیرِ جمَلَم
اینک از حملهی جنگی که به کف میآرم
ذکرِ تحسین، به لبِ شاهِ نجف میآرم
سرِ تعظیم فرود آورم، ای عمه ببخش
عجله دارم اگر، مضطرم، ای عمه ببخش
مانده تنها بخدا رهبرم، ای عمه ببخش
فکرِ یاریست فقط در سرم، ای عمه ببخش
آسمان را به زمین دوزم از این طوفانم
بر عمویم سپری سازم از این دستانم
آی شیطان صفتان، تیر به سویم بزنید
به عمویم نه، که نیزه به گلویم بزنید
هرچه تیغ است و سنان، بر سر و رویم بزنید
این لگدها، به لبِ فاطمه گویم بزنید
ای زنازاده مزن پنجه به گیسوی عمو
دست بردار، ز سیلی زدنِ روی عمو
ای یهودی صفت، این نیزه به پهلوش نزن
دشنه و چوب و عصا را به سر و روش نزن
خنجرِ تیز به پیشانی و ابروش نزن
با سنانت به سر و سینه و بازوش نزن
بارِشِ اینهمه شمشیر، خدا رحم کند
همه جا نیزه شد و تیر، خدا رحم کند
من یتیم حسنم، دست مرا قطع کنید
سر نخواهم، رگِ پیوست مرا قطع کنید
نعرهی این جگرِ مستِ مرا قطع کنید
تا من هستم، همهی هستِ مرا قطع کنید
عمویم از نفس افتاد، رهایش سازید
پسر فاطمه جان داد، رهایش سازید
آرزویم همه این بود، که بابا برسد
پدر آمد به برم، کاش که زهرا برسد
خونم ایکاش به امضای تو مولا برسد
ای جوانان، بخدا منتقمِ ما برسد
این شهادت طلبی شیوهی جنگیِ من است
آری این دست و سرم میوهی رنگیِ من است
شعر: حاج محمود ژولیده
#روضه_حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیه_السلام
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─