eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
787 ویدیو
84 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم کوفه دل بستگی اش را به تو ابراز نکرد در زدم خانه به خانه ، احدی باز نکرد خسته از راه ، دعا کن به دو راهی نخورد هیچ مردی به در بسته الهی نخورد غیر از این طوعه در این شهر ندیدم مردی کاش می شد به تو پیغام دهم برگردی کاش می شد به تو پیغام دهم ، کوفه نیا به علی اصغر شش ماهه قسم کوفه نیا دیدن حرمله دلشوره به جانم انداخت جمله ی ” کوفه نیا ” را به زبانم انداخت پینه ی مُهر به پیشانی شان توطئه بود قول این طائفه ی چرب زبان توطئه بود پشت پای بدی از دوست نماها خوردم زخم از نیزه ی تکفیر به فتوا خوردم سر به دیوار غریبی نگذارم چه کنم ؟! دست دشمن پسرانم نسپارم چه کنم ؟! کوچه کردی شده کارم ، همه رفتند حسین ! راه برگشت ندارم ، همه رفتند حسین ! حق اولاد علی نیست چنان بی مِهری گریه ام بند نمی آید از این بی مِهری روضه هایم به تو بسیار شباهت دارد اشکم از غربت گودال شکایت دارد در دل خاک ، دلم خون جگرت می ماند سر دروازه سرم منتظرت می ماند سر دروازه رسیدی ، طلب باران کن با لب تشنه مرا فاتحه ای مهمان کن غم نخور ! چون که شنیدی به پرم سنگ زدند به فدای سر زینب به سرم سنگ زدند http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🍃🌺🍃♡°°°
بسم الله الرحمن الرحيم " دردا که در دیارِ شما دردِ یار نیست آنجا که دردِ یار نباشد دیار نیست " هر چار فصل سال در اینجا خزانی است یک روز هم برای نمونه بهار نیست اینجا محبت و شفَقَت هر دو مرده اند اما به سوگشان احدی سوگوار نیست مهمان کجا و بستنِ درهای خانه ها بی رحم تر ز کوفه در این روزگار نیست بیعت نکرده بیعتشان را شکسته اند جز هانی و حبیب کسی پای کار نیست بستند انتهای گذرها و غافلند قوم ابوتراب که اهل فرار نیست شب را میان کوچه سحر کرده ام ، کسی اینجا شبیه من به غریبی دچار نیست گفتم بیا ، ندیده بگیر و نیا حسین اینجا کسی برای تو چشم انتظار نیست شرمندهء رباب مکن تا ابد مرا کوفه که جای آمدنِ شیرخوار نیست یک لحظه در خیالِ خودم غرق بودم و دیدم به گوشِ دختر تو گوشوار نیست دادند تا که نیزه بسازند بیشمار انگار در سپاه ، به جز نیزه دار نیست فهمیدم از سکوتِ پر از حرف کوفیان انگار اینکه زنده بمانم قرار نیست باید که سر به دار دهم در هوای تو تاوانِ عاشقی به جز از اوج دار نیست http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🍃🌺🍃♡°°°
بسم الله الرحمن الرحيم می‌نویسم رویِ هر دیوار واویلا حسین می‌نویسم با لبی خونبار واویلا حسین هرقدم تکرار در تکرار واویلا حسین می‌نویسم زیرِ این آوار واویلا حسین وای از کوفه از این آزار واویلا حسین من که دنیایم تویی ؛ معنایِ دنیایم علیست من که غمهایم تویی آشوبِ شبهایم علیست دردِ امروزم تویی اندوهِ فردایم علیست آمدم در کوفه و گفتم که آقایم علیست بارها گفتم علی ، اینبار : واویلا حسین از علی گفتم ولیکن قلبِ طفلانم شکست از علی گفتم ولی یک سنگ دندانم شکست از علی گفتم ولی پهلوم میدانم شکست آنقدر خوردم که این بازویِ بی جانم شکست میزنم با دستِ بسته زار واویلا حسین دستگیرم کرده‌اند از بام میبینم تو را با تَنی پُر خون همین احرام میبینم تو را می‌رسی با دختری آرام میبینم تو را بِینِ کوفه در میانِ شام میبینم تو را آه آه از زینب و انظار واویلا حسین کوفه و در سینه‌ها بُغضِ غدیرش را ببین وایِ من زنجیرهای سخت‌گیرش را ببین کوچه‌ها را بامهایش را اسیرش را ببین بوریایش را ببین تکه حصیرش را ببین دارم اینجا قبلِ تو یک کار : واویلا حسین جز غمت اینجا کسی دیشب پناهم داد نه غیر طوعه هیچ کس در خانه راهم داد نه پاسخی بر التماسم بر نگاهم داد نه نه به من ، جا بر دو طفل بی گناهم داد نه دخترم را بر حرم بسپار واویلا حسین هرکه اینجا بود_ حتی اندکی_ میزد مرا آن یکی می‌بُرد من را این یکی میزد مرا پیرمردی میکشید و کودکی میزد مرا کاشکی جایِ یتیمت کاشکی میزد مرا دخترت هست و شب است و خار واویلا حسین یک نفر آمد نوک نیزه به پهلویم کشید یک نفر با چکمه‌اش بدجور بر رویم کشید خنجرش را کافری آمد به اَبرویم کشید حلقه‌ی زنجیر آورد و به بازویم کشید ناله‌ام شد با تَنی خونبار واویلا حسین مَردم اما گریه‌ام تقصیرِ تیرِ حرمله است جانِ تو ذهنم فقط درگیرِ تیر حرمله است بین کوفه صحبتِ تاثیرِ تیر حرمله است گرچه عُمری تیر دیدم ، تیر ، تیر حرمله است دیدم و گفتم ولی دشوار واویلا حسین جان من حتی برای آب اینجا رو مزن یا برای کودکی بی تاب اینجا رو مزن شرمگین از مادری بی خواب اینجا رو مزن پیش این لبخندها ارباب اینجا رو مزن رو مزن ، آبی ولی بردار واویلا حسین آب نه از صبح تا حالا فقط غم خورده‌ام آتش و سنگ و عصا و نیزه درهَم خورده‌ام هرچه خوردم کم نیاوردم ولی کم خورده‌ام با دو دستِ بسته سیلی‌های محکم خورده‌ام وای من از کوچه و بازار واویلا حسین http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🍃🌺🍃♡°°°
""""""""""""""""""""""""""""""""""" نمی‌دانم کجایی ای که از بیراهه می‌آیی همین اندازه می‌دانم که با شش‌ماهه می‌آیی همین اندازه می‌دانم جدا از چاره‌ات کردم چرا از خانه‌ی زهرا چنین آواره‌ات کردم سرِ دارالاماره جان تو  جانی ندارم که تماشایی شدم حالا که دندانی ندارم که بگو تا کوفه‌ی مولا کُشِ ناخوش نمی‌آیی بسوی مردمِ نامرد مِهمان‌کُش نمی‌آیی اگرچه کوچه کوچه گریه‌ها بر خواهرت کردم ولی امروز چندین بار یادِ مادرت کردم همین‌که ریختند از در به راه شعله‌ور رفتم اگرچه طوعه بود اما خودم در پشتِ در رفتم نه شعله خاک هم بر چادرش دیگر نخورد آقا خدا را شُکر در کوفه به رویش در نخورد آقا خبر داری به سنگِ کوچه‌های تنگ می‌خوردم کشیده می‌شدم هربار و بر هر سنگ می‌خوردم سر زنجیر در پایم طنابی هم به دستانم غلاف و تیغ و تیر و نیزه بود و سنگ و دندانم کسی بر پهلوی من زد که خون کرده دهانم را نوازش‌های یک چکمه شکسته استخوانم را من از بالای گودالی به شدت بر زمین خوردم توان از بازویم برد و به صورت بر زمین خوردم  از آن گودال خون تا این بلندی راه بسیار است کشیدن‌های صورت روی صدها پله دشواراست نه فکر دختران خود که فکر دخترت بودم همین امروز چندیدن بار یاد مادرت بودم... شاعر: http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🍃🌺🍃♡°°°
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
بسم‌الله الرحمن الرحیم #امام_حسین_ع_مناجات_محرمی #اخلاقی_و_اندرز #سیدروح_الله_مؤيد #کانال_مداحی
بسم الله الرحمن الرحيم """""""🏴"""""" هر چه گشتم شهر کوفه مالک اشتر نداشت مسلم درمانده غیر طوعه همسنگر نداشت شهر بود و قصه ی مسلم فروشی بلال در وجودش ذره ای از غیرت مادر نداشت انتظارم از سلیمان بیش از اینها بود حیف هیچ کس مانند او حرف مرا باور نداشت نامه بود از جانبش هر روز دستت می رسید کفتر نامه برش ای کاش اصلا پر نداشت پرسه می زد در پی تیر سه شعبه حرمله کاش که بازار کوفه دیگر اهنگر نداشت لشگر ابن زیاد از معجزات سکه است ابن مرجانه میان چنته غیر از زر نداشت تشنه ی خون تمام بستگان حیدر اند کوفه ی نامرد دست از کشتن من برنداشت در عجب از حکم قاضی القضات کوفه ام تیغ می زد بر تو گرچه دست بر خنجر نداشت پرده را بالا زدند از پیش چشمان ترم دخترت را دیدم اما بر سرش معجر نداشت زجر های شهر می آیند چنگم می زنند حرف دارم می زنم با کینه سنگم می زنند از دل از دشمنی لبریز می ترسم حسین از سپاه شهر نفرت خیز می ترسم حسین پیرمردان حریصی را به چشمم دیده ام از عصای چوبی ناچیز می ترسم حسین خنجر کندی نشانم می دهد شمر لعین از همین تیغ نگشته تیز می ترسم حسین دختران خویش را قول غنیمت داده است خیلی از خولی و چشم هیز می ترسم حسین در ضمیر من لبانت خودنمایی می کند از وجود خیزران هم نیز می ترسم حسین طاقت دیدن ندارم کوره ای از آتشم میروم پیش قدم های تو قربانی شوم مسلم اما پیرو اسلام اینان نیستم تا بفهماند به عالم من مسلمان نیستم بر سر دار بلا با سر نه با پا می برد پیکرم را دشمنت برعکس بالا می برد این بدان معنی ست که حرمت ندارد این بدن بی عبا و بی عمامه بی ردا و پیرهن محض خوشنودی امثال سنان و حرمله پیکرم را می برند آخر به سوی مزبله با غم غربت چه بر روز من آوردی حسین کاش می شد از میان راه برگردی حسین http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🍃🌺🍃♡°°°
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ به نام خدا : الا کوفه ای شهر نامردیا چه ظلمی نمودی به آقای ما سفیر حسین مسلم بن عقیل شده کشته ی فتنه ی کوفیا به عیش دنیا دادند، ولایت رو ادا نکردند حق، رفاقت رو به وعده ی پوشالی، فریب خوردند عجب خریدند به گزاف، عقوبت رو (حسین جان حسین جان حسین جان حسین)۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بمیرم غریبونه آن یار دین فتاد از جفا نیمه شب در کمین با دستای بسته لب پر ز خون ز دارالعماره به روی زمین تو کوچه ها می بردند، پی مرکب پیکر بی جان وِرا به تاب و تب همره اشک دخترش مهیا شد شروع ماتم حسین، غم زینب (حسین جان حسین جان حسین جان حسین)۲ شعر:حاج محمد آوخ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ شب غریبانه اسیر کوچـــه های کـــوفه بود رهسپار خــــــانه ای در ناکجـــای کـــوفه بود خانه ها خاموش و درها هم به رویش بسته ، وای کوچه گرد خسته آنشـــب مبتلای کوفه بود عشق مفقـــــود الاثــــر در ســینه ی نامردها " طوعـــــــه" مـــــرد ابتدا تا انتهای کـوفه بود در دلش طوفان به پا بود از غریبی حسین گرچه خود افـــتاده در موج بلای کوفه بود حکـــــم قتلــش را عبیدالله با خـون مهر زد باعــــــث تکفــــــیر او زهـــد ریای کـــوفه بود صبح فردا یا علی گفــت و به قلب فتنه زد شـــــاهد شــــیدایی او جـای جـای کوفه بود میهـــمان لب تشـنه زیر بارش یکریز سنگ تازه این یک چشمه ازمهر و وفای کوفه بود زینـت دارالامــــــاره شد ســــــــر مسلم ، ولی پیکـــــــر او پایمــــال بچــــــــه های کــوفه بود با غریبه هم کسی هرگز چنین ظلمی نکرد وای من - این کی سزای آشنای کوفه بود ? " اَیْنَ مسلم " گفت مولا چون به نیزه تکیه داد عصر عاشــــــــورا دلش در کربلای کوفه بود شعر: کمیل کاشانی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
❁﷽❁ :به تماشابیا ای پسر فاطمه... یا امام زمان شیعه ده احساسه باخ... ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ :👇 مُسلمــم در دیار کوفیـانم غریب السلام علیکِ من به تو یاحبیب ای عـــزیز خدا سمت کوفه میا یا حسین جان(۴) من از این کوفیان ، جور و جفا دیده ام ظلـــم از این مـــردمان بی وفا دیده ام آه از این کوفیان خِیـــلِ نامردمان یا حسین جان(۴) بی پنــاه آمـــدم ، در دل این کوچـــه ها کس در این کوفه نیست در انتظارت شها غــربتـم را ببیــن ای شَـــهِ بی قرین یا حسین جان(۴) نگرانم برای حنجر اصغرت قامت ارباً اربای علی اکبرت می شـود کربلا قتلـــگاه شمـــا یا حسین جان(۴) می بینم غربت و اسارت خواهرت توی گودال خون ، غـارت انگشترت آتش خیمه ها می شود غم به پا یا حسین جان(۴) ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ :👇 کوفیــه گلمه مولا سنه جانیم فدا کوفی بی مروت سنه قیلملاز وفا بـــی پنـــاه اولمــــوشام گؤل کیمین صولموشام یا حسین جان(۴) من غریبــم آقا ، دوره می دشمــن آلیب گؤر سفیرون نِجــَه کوفه ده تنها قالیب یُوخدی بیر یاوریم تشنــه دیر لب لریم یا حسین جان(۴) نامه امضا اِئدنلرده وفا قالمیوب کوفه شهرینده هیچ صدق و صفا قالمیوب گلمه ای با وفا سنه جانیم فدا یا حسین جان(۴) ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ به نام خدا : الا کوفه ای شهر نامردیا چه ظلمی نمودی به آقای ما سفیر حسین مسلم بن عقیل شده کشته ی فتنه ی کوفیا به عیش دنیا دادند، ولایت رو ادا نکردند حق، رفاقت رو به وعده ی پوشالی، فریب خوردند عجب خریدند به گزاف، عقوبت رو (حسین جان حسین جان حسین جان حسین)۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بمیرم غریبونه آن یار دین فتاد از جفا نیمه شب در کمین با دستای بسته لب پر ز خون ز دارالعماره به روی زمین تو کوچه ها می بردند، پی مرکب پیکر بی جان وِرا به تاب و تب همره اشک دخترش مهیا شد شروع ماتم حسین، غم زینب (حسین جان حسین جان حسین جان حسین)۲ شعر:حاج محمد آوخ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─