eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
788 ویدیو
85 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
"حَجُّکُمْ مَقبُولْ و سَعْیکُمْ مَشْکُورْ"سروده‌ی زیر جهت خیرمقدم به شاعر آل الله مرحوم حاج محمدرضا براتی که (در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران) به حج تمتع مشرف شده بودند سروده شده و در مجلس بازگشت ایشان از حج ، توسط شاعر شادروان (شمس قمی) قرائت شده است؛ که بی‌مناسبت با این ایام نیست. ای که از طوف حریم کبریا باز آمدی با تواضع رفته بی کبر و ریا بازآمدی ترک ما و من نمودی از منا باز آمدی از صفا و مروه با سعی و صفا باز آمدی با دوای درد از دارالشفا باز آمدی با خدا بودی و از بیت خدا باز آمدی خانه را دیدی و آثار خدای خانه را جان چو بر کف داشتی دریافتی جانانه را خیر مقدم شاد زی به به دل‌آراتر شدی با صفا رفتی ولی اینک مصفاتر شدی از خلل بودی مبرا و مبراتر شدی راه حق دانستی و رفتی و داناتر شدی با بصیرت رفتی و برگشته بیناتر شدی بهر اعمال نکو زین پس مهیاتر شدی آرزو دارم تو را قسمت شود سال دگر تا در آن وادی بیابی باز هم حال دگر دیدی آن وادی که نقشی از معاد و محشر است هر کسی در فکر کار خود نه فکری دیگر است اندر آن صحنه فقط سعی و عمل بازیگر است هر سری را هست سودای حقیقت سرور است هر دلی را هست انوار فضیلت مهتر است رنگ یکرنگی نکو در نقش‌بند داور است از سفید و از سیاه از هر نژاد و هر زبان هست یکسان مرد و زن شاه و گدا پیر و جوان مرحبا آن وحدت و یکرنگی و آن اتفاق حبّذا آن یکدلی آن یکزبانی آن وفاق هرکسی سرگرم اعمالش بوَد با اشتیاق می‌دهد با وجد و شوق انجام آن اعمال شاق در چنان قومی نشاید فتنه و جنگ و نفاق در چنان جمعی نزیبد فتنه و قهر و فراق آری آن معنای اسلام است و دین مسلمین گو : به ادیان دگر ، مفهوم دین است این باید اعمالت بوَد مقبول درگاه خدا سِتر احرام و طواف کعبه و سعی صفا حج بیت الله و حج عمره و حج النّسا مشعر و عرفات و رمیِ جمره در دشت منا هم نماز اندر مقام ارجمند انبیا ویژه اندر مسجد ختم النبیین مصطفی(ص) ور به عمدا کرده‌ای تقصیر بخشندت خلاف چونکه خون گوسفندی جرم‌ها سازد معاف آه!... کز قربانی آن گوسفندان یاد شد یاد از آن قربانیان مضطر و ناشاد شد گرچه قربانی و ذبحش از طریق داد شد گاهی از اوقات هم قربانی از بیداد شد چون مقصر کرد قربانی ز جرم آزاد شد عید قربان هم از این قربانیان بنیاد شد ما مقصر ، گوسفند بی‌گنه قربان کنند گوسفندان را فدای نخوت انسان کنند هیچ می‌دانی قوی پنجه‌ست دست انتقام کز مکافات عمل سازد بشر را تلخ کام گوسفندی گر شود قربان ز تقصیر عوام بس جوانان می‌شود قربانی اندر مصر و شام هند و صهیونیسم سازد مسلمین را قتل‌ عام همچو قربانی استعمار خلق ویتنام کِشتکار هرکسی از نوع خود آرد به بار شاخه‌ی گل می‌دهد گل، حاصل خار است خار کاش می‌شد این سفر عبرت به افراد بشر این سفر درسی بوَد از بهر ارشاد بشر تا تنبّه یابد از این صحنه اولاد بشر بشنوند از راه دل یک لحظه فریاد بشر دادخواهی کرده گیرند از بشر داد بشر شادمان سازند قلب و جان ناشاد بشر کاین سفر انگیزه‌اش غیر از وداد و داد نیست چون بنای داد جز بر پایه‌ی امداد نیست گو پس از حج بهر ابنای بشر کردی دعا بهر دفع فرقه‌ی بیدادگر کردی دعا بهر ختم جنگ پرخوف و خطر کردی دعا بر رفاه حال زار کارگر کردی دعا بر نجات مسلمین در به در کردی دعا تا شود ظاهر ، امام منتظر کردی دعا حاجیا از بعد حج این‌سان دعا بایست کرد این دعاها گر نکردی حج نکردی باز گرد کاش می‌کردی دعا خورشید دین رخشان شود نور توحید و ولایت بر جهان تابان شود قائم آل عبا در عرصه‌ی جولان شود کافر دجّال‌‌خو در خاک غم پنهان شود ساحت دین محمد(ص) مأمن ایمان شود بر همه گیتی فروزان مشعل یزدان شود تا به امر مهدی موعود ، عزم حج کنیم گوهر وحدت ز بحر عشق مستخرج کنیم حاجیا آن حج مخوان اکبر که حج اصغر است کن طواف کعبه‌ی دل‌ها که حج اکبر است کعبه سنگ تیره و دل از گهر والاتر است آن ز ابراهیم برجا این ز حق مستظهر است دل سرای ایزد و ایزد ز دل مستحضر است پس دلی گر بشکند گویا شکست داور است حاجیا باطل نسازی حج خود را زینهار نشکنی با یک شکست دل، دل پروردگار خوب دیدی خانه را آن خانه‌ی ربّ جلی‌ست کز در و دیوار آن نور حقیقت منجلی‌ست خوب فهمیدی چرا زانوار وحدت ممتلی‌ست وز چه کس آن صوت روح افزای لبیک و بلی‌ست زآنکه آنجا زادگاه خانه‌زاده حق ، علی‌ست آن فروغ و آن نوا از شیر حق، شاه ولی‌ست با تولای علی ، اعمال ما گردد قبول ورنه با هفتاد حج ما را ست در دوزخ نزول حج بوَد آیین عشق و رأفت و مهر و وفا حج بوَد آداب رفق و شفقت و لطف و صفا حج بوَد مرآت فضل و رحمت و فیض خدا حج بوَد آیات عدل و وحدت و راز بقا حج بوَد مجموعه‌ای از دین ختم الانبیا حج بوَد مستوره‌ای از صحنه‌ی یوم الجزا حاصل و محصولِ حج تعریف و عرفان علی‌ست چون کمال دین حق ، مدیون ایمان علی‌ست ادامه: 👇
"حَجُّکُمْ مَقبُولْ و سَعْیکُمْ مَشْکُورْ"سروده‌ی زیر جهت خیرمقدم به شاعر آل الله مرحوم حاج محمدرضا براتی که (در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران) به حج تمتع مشرف شده بودند سروده شده و در مجلس بازگشت ایشان از حج ، توسط شاعر شادروان (شمس قمی) قرائت شده است؛ که بی‌مناسبت با این ایام نیست. ای که از طوف حریم کبریا باز آمدی با تواضع رفته بی کبر و ریا بازآمدی ترک ما و من نمودی، از منا باز آمدی از صفا و مروه با سعی و صفا باز آمدی با دوای درد از دارالشفا باز آمدی با خدا بودی و از بیت خدا باز آمدی خانه را دیدی و آثار خدای خانه را جان چو بر کف داشتی دریافتی جانانه را خیر مقدم شاد زی به به دل‌آراتر شدی با صفا رفتی ولی اینک مصفاتر شدی از خلل بودی مبرا و مبراتر شدی راه حق دانستی و رفتی و داناتر شدی با بصیرت رفتی و برگشته بیناتر شدی بهر اَعمال نکو زین پس مهیاتر شدی آرزو دارم تو را قسمت شود سال دگر تا در آن وادی بیابی باز هم حال دگر دیدی آن وادی که نقشی از معاد و محشر است هر کسی در فکر کار خود نه فکری دیگر است اندر آن صحنه فقط سعی و عمل بازیگر است هر سری را هست سودای حقیقت سرور است هر دلی را هست انوار فضیلت مهتر است رنگ یکرنگی نکو در نقش‌بند داور است از سفید و از سیاه، از هر نژاد و هر زبان هست یکسان مَرد و زن، شاه و گدا، پیر و جوان مرحبا آن وحدت و یکرنگی و آن اتفاق حبّذا آن یکدلی، آن یکزبانی، آن وفاق هرکسی سرگرم اعمالش بوَد با اشتیاق می‌دهد با وجد و شوق انجام آن اعمال شاق در چنان قومی نشاید فتنه و جنگ و نفاق در چنان جمعی نزیبد فتنه و قهر و فراق آری آن معنای اسلام است و دین مسلمین گو به ادیان دگر مفهوم دین، این است این باید اَعمالت بوَد مقبول درگاه خدا سِتر اِحرام و طواف کعبه و سعی صفا حج بیت الله و، حج عمره و، حج النّسا مشعر و عرفات و رمیِ جمره در دشت منا هم نماز اندر مقام ارجمند انبیا ویژه اندر مسجد ختم النبیین مصطفی(ص) ور به عمدا کرده‌ای تقصیر بخشندت خلاف چونکه خون گوسپندی جرم‌ها سازد معاف آه!... کز قربانی آن گوسپندان یاد شد یاد از آن قربانیان مضطر و ناشاد شد گرچه قربانی و ذبحش از طریق داد شد گاهی از اوقات هم قربانی از بیداد شد چون مقصر کرد قربانی ز جرم آزاد شد عید قربان هم از این قربانیان بنیاد شد ما مقصر ، گوسپند بی‌گنه قربان کنند گوسپندان را فدای نخوت انسان کنند هیچ می‌دانی قوی پنجه‌ست دست انتقام کز مکافات عمل، سازد بشر را تلخ کام گوسپندی گر شود قربان ز تقصیر عوام بس جوانان می‌شود قربانی اندر مصر و شام هند و صهیونیسم سازد مسلمین را قتل‌ عام همچو قربانی استعمار خلق ویتنام کِِشتکار هرکسی از نوع خود آرد به بار شاخه‌ی گل می‌دهد گل، حاصل خار است خار کاش می‌شد این سفر عبرت به افراد بشر این سفر درسی بوَد از بهر ارشاد بشر تا تنبّهْ یابد از این صحنه اولاد بشر بشنوند از راه دل یک لحظه فریاد بشر دادخواهی کرده گیرند از بشر داد بشر شادمان سازند قلب و جان ناشاد بشر کاین سفر انگیزه‌اش غیر از وداد و داد نیست چون بنای داد، جز بر پایه‌ی امداد نیست گو پس از حج بهر ابنای بشر کردی دعا بهر دفع فرقه‌ی بیدادگر کردی دعا بهر ختم جنگ پرخوف و خطر کردی دعا بر رفاه حال زار کارگر کردی دعا بر نجات مسلمین در به در کردی دعا تا شود ظاهر ، امام منتظر کردی دعا حاجیا از بعد حج این‌سان دعا بایست کرد این دعاها گر نکردی حج نکردی؛ بازگرد کاش می‌کردی دعا خورشید دین رخشان شود نور توحید و ولایت، بر جهان تابان شود قائم آل عبا در عرصه‌ی جولان شود کافر دجّال‌‌خو در خاک غم پنهان شود ساحت دین محمد(ص) مأمن ایمان شود بر همه گیتی فروزان مشعل یزدان شود تا به امر مهدی موعود ، عزم حج کنیم گوهر وحدت ز بحر عشق مستخرج کنیم حاجیا آن حج مخوان اکبر که حج اصغر است کن طواف کعبه‌ی دل‌ها که حج اکبر است کعبه سنگ تیره و، دل از گهر والاتر است آن ز ابراهیم برجا این ز حق مستظهر است دل، سرای ایزد و ایزد ز دل مستحضر است پس دلی گر بشکند گویا شکست داور است حاجیا باطل نسازی حج خود را زینهار نشکنی با یک شکستِ دل، دل پروردگار خوب دیدی خانه را آن خانه‌ی ربّ جلی‌ست کز در و دیوار آن نور حقیقت منجلی‌ست خوب فهمیدی چرا زانوار وحدت ممتلی‌ست وز چه کس آن صوت روح افزای لبیک و بلی‌ست زآنکه آن جا زادگاه خانه‌زاد حق ، علی‌ست آن فروغ و آن نوا از شیر حق، شاه ولی‌ست با تولای علی ، اَعمال ما گردد قبول ورنه با هفتاد حج، مارا ست در دوزخ نزول حج بوَد آیین عشق و رأفت و مهر و وفا حج بوَد آداب رفق و شفقت و لطف و صفا حج بوَد مرآت فضل و رحمت و فیض خدا حج بوَد آیات عدل و وحدت و راز بقا حج بوَد مجموعه‌ای از دین ختم الانبیا حج بوَد مستوره‌ای از صحنه‌ی یوم الجزا حاصل و محصولِ حج تعریف و عرفان علی‌ست چون کمال دین حق، مدیون ایمان علی‌ست ادامه: 👇