eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
889 ویدیو
117 فایل
🔰 #کانال_مداحی_شعر_آئینی 🔰 #نشر و #گسترش اشعار ناب آیینی 💢 #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_67 ایدی جهت تبلیغات👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فرازی ازدعای ندبه. روضه حضرت رقیه. شریفی.m4a
زمان: حجم: 15.33M
۱۴٠۱ « از اساتید گرامی کانال» ۱۴۰۱/۶/۱۱ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌─‌
جانِ آن دخترکِ گمشده در دشت بیا آن سه‌ساله که حریمش همه دنیای من است گفت ای سر که پدرجانِ منی دستت کو؟ شوق لمسِ تو فقط حسرتِ موهای من است من هم شبیهِ بابا، در این مسیر هستم قبلاً عزیز بودم، حالا اسیر هستم من هم شبیه عمه پاهای خسته دارم چشمان باز دارم، دستان بسته دارم من هم شبیه داداش، بر گردنم طناب است چیزی که درد دارد، گرمای آفتاب است من هم شبیهِ هرکس که توی کاروان است حالم بد است اما، چشمم به عمّه‌جان است عمّه‌جانم عمّه‌جانم، عمه جانِ مهربانم عمه‌جانم عمه‌جانم، عمه‌جان قدکمانم عمه‌جانم عمه‌جانم، نگرانم نگرانم چندین نفر شنیدم، به من یتیم گفتند چندین نفر به بابام، ذبحِ عظیم گفتند معناش چیست بابا، این واژ‌های غمگین این حرف‌های بی‌ربط، این حرف‌های سنگین من اشتباه گفتم اصلاً گلایه‌ای نیست بَه‌بَه چه آفتابی، هرچند سایه‌ای نیست من هم شبیهِ زهرا، مادربزرگِ خوبم قدم فقط خمیده، باور کنید خوبم من هم شبیهِ بابا، در راه شام رفتم اصلاً کتک نخوردم، با احترام رفتم حالم خوش است اما بابای من کجایی خوابم نمی‌بَرد تا تو از سفر بیایی خواب بودم یه خُرده بد بیدار شدم یکی داشت نعره میزد بیدار شدم رو سرم دست می‌کشیدی پا بشم بعدِ تو، هی با لگد بیدار شدم بعد رفتنِ تو مهربونِ من خواهرت میشد بلاگردونِ من می‌شینم با دندونام قصّه میگم یکی بود یکی نبود دندونِ من دستایِ مردایِ شامی سنگینه بعدِ سیلی چشِ من تار می‌بینه تاری چشام فدا سرت فقط تورو خوب نمی‌بینم بدیش اینه کاش میشد تو رو شریک راز کنم خیلی حرفارو برا تو باز کنم کاشکی دردِ دست و گردنم می‌ذاشت برا باباییم یه خُرده ناز کنم بازوی شکسته بازو نمی‌شه دردی مثل دردِ پهلو نمی‌شه دوست دارم ناز بکنم برات ولی نازِ دختر بدونِ مو نمی‌شه غم رفیقِ چشمای تَرَم میشد سفرت داشت دیگه باورم میشد خواهرت اگر نبود موهای من از اینی که مونده کمترم میشد بینِ موهام سوره‌ی فجرو نگاه سه‌ساله دخترتم اَجرو نگاه دنبال موهام روی سرم نگرد لابه‌لای پنجه‌ی زَجرو نگاه همیشه پدر عزیزِ دختره به‌خدا که همه چیزه دختره من کبودیام سرِ تازیونه‌‌است بگو هی نگن مریضه دختره دشمنای تو امونم نمیدن زیرِ آفتاب سایبونم نمیدن به کنیزا اینجا نون خشک میدن باباجون به من همونم نمیدن رسیده آخر کارم بابایی پُرِ پاییزه بهارم بابایی هرچقدر دلت می‌خواد آیه بخون من‌که خِیزرون ندارم بابایی زخمای سرت منو پیر می‌کنه آیه‌های غمو تفسیر می‌کنه دست نبردم تو موهات درد نکشی تو موهای سوخته دست گیر می‌کنه دورِ گردنم غُل انداخته بودش همونی‌که چهارقُل انداخته بودش چقَدَر زود می‌خوای از پیشم بری تازه حرفامون گل انداخته بودش بی‌تو من بایدم آشفته باشم این اسیری رو پذیرفته باشم این دفعه خواستی بری منم ببر بدونِ من نمیری گفته باشم حرمله میزد دستمو می‌کشید و تو قافله میزد خسته نمی‌شد و سرِ حوصله میزد منو سکینه‌ رو تو چند مرحله میزد از بس که زده لبی نمونده دندونی برام نمونده بابا وقتی اومدی که تار می‌بینم سویی به چشام نمونده بابا قدم خمیده سه‌ساله‌ای شبیه من کسی ندیده بس‌که گرسنمه بابا رنگم پریده ببین که دونه دونه‌ی موهام سفیده داره موهام یواش یواش شبیهِ مادرت سفید میشه سرم شکسته عمو که رفته حُرمتِ حرم شکسته افتادم از رو ناقه و پرم شکسته پهلوی من شبیه مادرم شکسته https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12