─━⊰••┅═❃﷽❃═┅••⊱━─
#روضه_شهادت
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
روضــه ای باز به نام پســـرِ فاطمه است
باز هـم شــالِ عزا روی ســرِ فاطمه است
هر کجـا بزمِ غـم حضـرت صــادق باشـد
صحبت از سوختنِ بال وپرِ فاطمه است
باز هـم پشتِ در و آتش کیــن شد تکـرار
فاطمـه بار دگـر نقــش زمیــن شـد انگـار
بار دیگـر وســـط کــوچــه علی را بردند
غـم دیگر به ســرِ شیعــه نمــــودند آوار
آتش افتــاد به در ،حرمـت دیوار شکست
پای سجاده ،نماز شب از این کار شکست
وحشتــی در دل اهل حـرم افـتاد به شب
دلِ آییــنه ترین صادق از اغیـار شکـست
آه از آنـانکـــه مراعـــات نمــازش نکننـــد
اعتـنــا بر حـــرم و راز ونیـــازش نکننـــد
آه از آن دَم که ببندنددودستش به طناب
پیکرش نقـش زمیـن باشد و بازش نکنند
بــی هــوا در پــیِ آزار ، کشــاندند چـرا؟
وســط کوچـــه و بـازار کـشـاندند چـرا؟
نیمه شب پای پیاده پِـیِ چنـدین مَــرکَب
باچنیــن حـالت دشــوار ، کشـاندند چرا؟
آسمان در وسـط کـوچه ، زمین می افتاد
آسمان نَه! که خـودِ عـرش برین می افتاد
زنده می شد به دلش غربت زهـرا و علی
تا که بر پهلو و ،یا روی جَبیـن می افتاد
باهمان حالت غم، روضهٔ مادرمی خوانـد
روضهٔ بی کسی وغربت حیدر می خواند
دلش از گریه اهل حرمش خـون می شد
زیر لب زمـزمهٔ غارت معجــر می خوانـد
خیمــهٔ ســوخـته و خواهــر نالان حسین
تکیـه بر نیـزه و آن حال پریـشان حسین
غــم اهـل حـرم خویش فراموش نمــود
چون که افتاد به یاد غــم طفلان حسین
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۳/۵
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📍« نشر بدون ذکر منبع جایز نمیباشد ».
گلواژههاے اهلبیت (ع)
─━•••⊰═•••❃❀❃•••═⊱•••━─
─━⊰••┅═❃﷽❃═┅••⊱━─
#روضه_شهادت
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
روضــه ای باز به نام پســـرِ فاطمه است
باز هـم شــالِ عزا روی ســرِ فاطمه است
هر کجـا بزمِ غـم حضـرت صــادق باشـد
صحبت از سوختنِ بال وپرِ فاطمه است
باز هـم پشتِ در و آتش کیــن شد تکـرار
فاطمـه بار دگـر نقــش زمیــن شـد انگـار
بار دیگـر وســـط کــوچــه علی را بردند
غـم دیگر به ســرِ شیعــه نمــــودند آوار
آتش افتــاد به در ،حرمـت دیوار شکست
پای سجاده ،نماز شب از این کار شکست
وحشتــی در دل اهل حـرم افـتاد به شب
دلِ آییــنه ترین صادق از اغیـار شکـست
آه از آنـانکـــه مراعـــات نمــازش نکننـــد
اعتـنــا بر حـــرم و راز ونیـــازش نکننـــد
آه از آن دَم که ببندنددودستش به طناب
پیکرش نقـش زمیـن باشد و بازش نکنند
بــی هــوا در پــیِ آزار ، کشــاندند چـرا؟
وســط کوچـــه و بـازار کـشـاندند چـرا؟
نیمه شب پای پیاده پِـیِ چنـدین مَــرکَب
باچنیــن حـالت دشــوار ، کشـاندند چرا؟
آسمان در وسـط کـوچه ، زمین می افتاد
آسمان نَه! که خـودِ عـرش برین می افتاد
زنده می شد به دلش غربت زهـرا و علی
تا که بر پهلو و ،یا روی جَبیـن می افتاد
باهمان حالت غم، روضهٔ مادرمی خوانـد
روضهٔ بی کسی وغربت حیدر می خواند
دلش از گریه اهل حرمش خـون می شد
زیر لب زمـزمهٔ غارت معجــر می خوانـد
خیمــهٔ ســوخـته و خواهــر نالان حسین
تکیـه بر نیـزه و آن حال پریـشان حسین
غــم اهـل حـرم خویش فراموش نمــود
چون که افتاد به یاد غــم طفلان حسین
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۳/۵
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─━⊰••┅═❃﷽❃═┅••⊱━─
#روضه_شهادت
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
روضــه ای باز به نام پســـرِ فاطمه است
باز هـم شــالِ عزا روی ســرِ فاطمه است
هر کجـا بزمِ غـم حضـرت صــادق باشـد
صحبت از سوختنِ بال وپرِ فاطمه است
باز هـم پشتِ در و آتش کیــن شد تکـرار
فاطمـه بار دگـر نقــش زمیــن شـد انگـار
بار دیگـر وســـط کــوچــه علی را بردند
غـم دیگر به ســرِ شیعــه نمــــودند آوار
آتش افتــاد به در ،حرمـت دیوار شکست
پای سجاده ،نماز شب از این کار شکست
وحشتــی در دل اهل حـرم افـتاد به شب
دلِ آییــنه ترین صادق از اغیـار شکـست
آه از آنـانکـــه مراعـــات نمــازش نکننـــد
اعتـنــا بر حـــرم و راز ونیـــازش نکننـــد
آه از آن دَم که ببندنددودستش به طناب
پیکرش نقـش زمیـن باشد و بازش نکنند
بــی هــوا در پــیِ آزار ، کشــاندند چـرا؟
وســط کوچـــه و بـازار کـشـاندند چـرا؟
نیمه شب پای پیاده پِـیِ چنـدین مَــرکَب
باچنیــن حـالت دشــوار ، کشـاندند چرا؟
آسمان در وسـط کـوچه ، زمین می افتاد
آسمان نَه! که خـودِ عـرش برین می افتاد
زنده می شد به دلش غربت زهـرا و علی
تا که بر پهلو و ،یا روی جَبیـن می افتاد
باهمان حالت غم، روضهٔ مادرمی خوانـد
روضهٔ بی کسی وغربت حیدر می خواند
دلش از گریه اهل حرمش خـون می شد
زیر لب زمـزمهٔ غارت معجــر می خوانـد
خیمــهٔ ســوخـته و خواهــر نالان حسین
تکیـه بر نیـزه و آن حال پریـشان حسین
غــم اهـل حـرم خویش فراموش نمــود
چون که افتاد به یاد غــم طفلان حسین
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۳/۵
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─