eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
888 ویدیو
117 فایل
🔰 #کانال_مداحی_شعر_آئینی 🔰 #نشر و #گسترش اشعار ناب آیینی 💢 #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_67 ایدی جهت تبلیغات👆
مشاهده در ایتا
دانلود
زمان: حجم: 251.3K
به نام خدا 1400/01/30 @golvajhehaye_ahlbeyt بند1⃣ خدا رو شکر که بازم مهمونیتونو دیدم بازم به سفره های ماه رمضون رسیدم .... درسته کوله باره من شده خدا پر از گناه توبه امو شکستمو شدم اسیره اشتباه ولی بیا منو بخر ببین دلم شده پر آه بحق اربابم حسین قبول کن این غلام سیاه شه کرببلا،حسین حسین حسین حسین قبولم نما،حسین حسین حسین حسین بالحسین(اللهی العفو3) بند2⃣ ماه رمضون همیشه وقتی که خشکه لبهام برای غصه های حسین میباره چشمام به یاده اون لحظه ایکه بودی بی یاور و معین کناره جسمه اکبرت افتادی از اسب به زمین خورده به فرقه قمرت آقا عموده آهنین میونه خیل دشمنا خواهره تو شده غمین عزیز الزهرا،حسین حسین حسین حسین قتیل الاعدا،حسین حسین حسین حسین بالحسین(اللهی العفو3 بند3⃣ ماه رمضون که میشه وقتی که روزه دارم تو اوج تشنگی ها یاد حسین میبارم روضه میخونم و میگم چی آوردن آقا سرت روی زمین بی جون بودی لگد زدن به پیکرت تو تشنه بودی و عدو خنجر میزد به حنجرت سر تو از قفا برید جلو چشای مادرت ذبیح العطشان ،حسین حسین حسین حسین قتیل العریان ،حسین حسین حسین حسین بالحسینِ (الهی العفو3) ✏️به قلم مشترک: اجرای سبک : # کربلایی _سعید _سلطانی با تشکر از برادر سلطانی http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🌿🌺🌿♡°°° کانال مداحی( گلواژه های اهل بیت ع)
صدا 002_sd.m4a
زمان: حجم: 10.55M
به نام خدا به  نام  نامیِ  رَبّ  شهیدان به نام  خالقِ  مردانِ میدان به نام ســرزمین نور و ایمان تجلی گاه عشق و مهد عرفان از ذاکرین گرامی کانال 1400/7/4 http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt ✿࿐❁❈❁࿐✿࿐ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ «تقدیم به حضرت عباس علیه السلام» شبِ تاســوعا رســــید و ، دوباره دلـــم غمـــین شد نوکـــرا شــــب عــــــزای، پســــرِ امّ بـنیــــن شـــد اشکِ شوقه توی چشمام، چونکه زنده ام هنــوزم می تونـــم بـرا ابالفضل، شـــب تاســـوعا بسـوزم چه خوبه نفس هنوزهست، که بگـــم یــه یا ابالفضل خیلی کار دارم من امشب، توی روضـــــه با ابالفضل چه خوبه هــنوز می تونم، از چشـــــــام گـریه بگیرم همـــــــــه آرزوم همـینــه، شــــــب تاســـــوعا بمیرم توی سال خـــدا می دونه، شـــــبِ حـــاجــتام همینه آخــــه سفـــره دار امشب، مـــــــــــادرش امّ بنینــــه نه فقـــــط امّ بنـــــین که، می رســـــــه مادرِ سادات می شینه میـــــونه روضه، برای دادن حــــاجـــــــات می دونم هرکسی اینجاست، تو دلــــش یه دردی داره فاطمــه هیچ کیو امشب، دســتِ خالـــی نمی زاره هیچ کسی با دستِ خالی، به خـدا نمی ره امشـــب هر کــسی مریض آورده، شفاشـــو بگـــیره امشب می دونم حــالِ دلت رو، که شده مســتِ ابالفضل الهـــی که دستتـــونو ، بگــــیره دســتِ ابالفضل دسـتی که برا امامــــش، توی کــــربلا قــــلم شــد همونی که وقــتی ارباب، اونو بوســـید پـرِ غم شد حالا شـــد دلت مهـــــیا، بـرای روضــــــه ی ســـقا روضه ای که شــد شروعِ، غربـــــتِ حسیــنِ زهــــرا تا ابالفضلو حسین داشت، کم نداشت هیچی سپاهش چشــــمِ بد نگاه نمی کرد، به خدا به خیمـــه گاهش همه دلخــــوشـــیِ ارباب، به هـمـــین بـــرادرش بود دیـد غـــــمِ بـــرادری رو ، که تمـــومِ لشکــــرش بود تا شنــید از توی میـــدون، نالـه ی ادرک اخـاشــــــو اومــد و نشـــست کنارش، پاک می کرد خونِ چشاشو پاشو ای علم به دوشــم ، پاشو که غـــریبم اینجـــا فـــدای ســــرت ابالفضل، اگه آب ها ریخت روخاکا خیالت راحـــت عـــزیزم، دیگه هیچ کی آب نمی خواد پاشو که نفهمه دشـــمن ، داداشـــت از نفس افتاد پاشـــو که اگه نباشــــی، میره خیمــه ها به غارت تو دلـــت میاد ابالفــضل، خــواهــــرم بره اســارت شعر:رضا یزدی اصل ۱۴۰۱/۵/۱۵ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ «تقدیم به حضرت عباس علیه السلام» شبِ تاســوعا رســــید و ، دوباره دلـــم غمـــین شد نوکـــرا شــــب عــــــزای، پســــرِ امّ بـنیــــن شـــد اشکِ شوقه توی چشمام، چونکه زنده ام هنــوزم می تونـــم بـرا ابالفضل، شـــب تاســـوعا بسـوزم چه خوبه نفس هنوزهست، که بگـــم یــه یا ابالفضل خیلی کار دارم من امشب، توی روضـــــه با ابالفضل چه خوبه هــنوز می تونم، از چشـــــــام گـریه بگیرم همـــــــــه آرزوم همـینــه، شــــــب تاســـــوعا بمیرم توی سال خـــدا می دونه، شـــــبِ حـــاجــتام همینه آخــــه سفـــره دار امشب، مـــــــــــادرش امّ بنینــــه نه فقـــــط امّ بنـــــین که، می رســـــــه مادرِ سادات می شینه میـــــونه روضه، برای دادن حــــاجـــــــات می دونم هرکسی اینجاست، تو دلــــش یه دردی داره فاطمــه هیچ کیو امشب، دســتِ خالـــی نمی زاره هیچ کسی با دستِ خالی، به خـدا نمی ره امشـــب هر کــسی مریض آورده، شفاشـــو بگـــیره امشب می دونم حــالِ دلت رو، که شده مســتِ ابالفضل الهـــی که دستتـــونو ، بگــــیره دســتِ ابالفضل دسـتی که برا امامــــش، توی کــــربلا قــــلم شــد همونی که وقــتی ارباب، اونو بوســـید پـرِ غم شد حالا شـــد دلت مهـــــیا، بـرای روضــــــه ی ســـقا روضه ای که شــد شروعِ، غربـــــتِ حسیــنِ زهــــرا تا ابالفضلو حسین داشت، کم نداشت هیچی سپاهش چشــــمِ بد نگاه نمی کرد، به خدا به خیمـــه گاهش همه دلخــــوشـــیِ ارباب، به هـمـــین بـــرادرش بود دیـد غـــــمِ بـــرادری رو ، که تمـــومِ لشکــــرش بود تا شنــید از توی میـــدون، نالـه ی ادرک اخـاشــــــو اومــد و نشـــست کنارش، پاک می کرد خونِ چشاشو پاشو ای علم به دوشــم ، پاشو که غـــریبم اینجـــا فـــدای ســــرت ابالفضل، اگه آب ها ریخت روخاکا خیالت راحـــت عـــزیزم، دیگه هیچ کی آب نمی خواد پاشو که نفهمه دشـــمن ، داداشـــت از نفس افتاد پاشـــو که اگه نباشــــی، میره خیمــه ها به غارت تو دلـــت میاد ابالفــضل، خــواهــــرم بره اســارت شعر:رضا یزدی اصل ۱۴۰۱/۵/۱۵ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ شبِ تاسوعا رسیدو ، دوباره دلم غمین شد نوکرا شب عزای ، پسرِ امّ بنین شد اشکِ شوقه توی چشمام، چونکه زنده ام هنوزم می تونم برا ابالفضل، شب تاسوعا بسوزم چه خوبه نفس هنوز هست، که بگم یه یا ابالفضل خیلی کار دارم من امشب، توی روضه با ابالفضل چه خوبه هنوز می تونم، از چشام گریه بگیرم همه آرزوم همینه ، شب تاسوعا بمیرم توی سال خدا می دونه، شبِ حاجتام همینه آخه سفره دار امشب، مادرش امّ بنینه نه فقط امّ بنین که، می رسه مادرِ سادات می شینه میونه روضه، برای دادن حاجات می دونم هر کسی اینجاست ، تو دلش یه دردی داره فاطمه هیچ کیو امشب، دستِ خالی نمی زاره هیچ کسی با دستِ خالی، به خدا نمی ره امشب هر کسی مریض آورده، شفاشو بگیره امشب می دونم حالِ دلت رو، که شده مستِ ابالفضل الهی که دستتونو ، بگیره دستِ ابالفضل دستی که برا امامش، توی کربلا قلم شد همونی که وقتی ارباب، اونو بوسید پرِ غم شد حالا شد دلت مهیا، برای روضه ی سقا روضه ای که شد شروعِ، غربتِ حسینِ زهرا تا ابالفضلو حسین داشت، کم نداشت هیچی سپاهش چشمِ بد نگاه نمی کرد، به خدا به خیمه گاهش همه دلخوشیِ ارباب، به همین برادرش بود دید غمِ برادری رو ، که تمومِ لشکرش بود تا شنید از توی میدون، ناله ی ادرک اخاشو اومد و نشست کنارش، پاک می کرد خونِ چشاشو پاشو ای علم به دوشم ، پاشو که غریبم اینجا فدای سرت ابالفضل، اگه آب ها ریخت رو خاکا خیالت راحت عزیزم، دیگه هیچ کی آب نمی خواد پاشو که نفهمه دشمن ، داداشت از نفس افتاد پاشو که اگه نباشی، میره خیمه ها به غارت تو دلت میاد ابالفضل، خواهرم بره اسارت شعر: رضا یزدی اصل 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
. 📋چجوری میتونم رهات کنم چجوری میتونم، رهات کنم بذار یه دل سیر، نگات کنم میخوام تا خود صبح، صدات کنم ای عشق زینب چیشد یادگاری مادرت برادر بگو، چی اومد سرت ببین شمر و دنبال دخترت ای عشق زینب ای سربلند من، از ریشه چیدنت پس قسمت منه، رگهای گردنت ای سرفراز من، رو نیزه‌ای چرا قرآن بخون برام، از روی نیزه‌ها ......................... ما رو میبرن، بین کوچه‌ها تو میمونی و، پیکری رها کجایی تو ای یار و، من کجا برادر من تو اما توی قلب زینبی دعای نمازم توو هر شبی اگرچه لگد کوب مرکبی برادر من شب‌ها گذشته و، گریونه خواهرت سرخه لبام هنوز، از خون حنجرت أَمَّنْ یجِیبُ من، مُضْطَر شدی چرا ای سرنوشت من، بی‌سر شدی چرا .................... خداحافظ ای، یارِ آشنا خداحافظ ای، پیکرِ رها خداحافظ ای، دشتِ کربلا که میره زینب سلام ای، سر روی نیزه‌ها سلام ای، سر از بدن جدا سلام ای، مسیر پر از بلا اسیره زینب امشب رقیه هم، جامونده بین راه پیداست که روی نی، هی میکنی نگاه زجری کشیده‌ام، از زجر و طعنه‌هاش بازم‌ فداسرت، همراهمی داداش *شاعر: ✍ 🔻مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
Haj Meysam MotieeShab08Moharram1404[03].mp3
زمان: حجم: 6.67M
از خیمه تا میدون برام لالایی خوند شاید بخوابم میگفت: "علی آروم بگیر بابا! برات دنبال آبم" با خودش آروم می‌گفت: "یک جرعه آبم واسه اصغر بسه به مادرش من قول دادم این بچه سالم به حرم می‌رسه" خدایا هی شونه‌شو تکون میده پسرم گمونم، داره رو دستم جون میده پسرم با دستاش، کیو به من نشون میده پسرم "بابایی! فاطمه اومده منو ببره" ❀࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وقتی گلوم شد غرق خون دیدم که شونه‌هاش می‌لرزه می‌گفت چجور: بی‌تو بِرم دیدم‌ داره صداش می‌لرزه مونده بود چه‌کار کنه؛ وایسه توو میدون یا بره تا حرم منو زیر اون عباش، پنهون می‌کرد تا نبینه مادرم منو برد، آروم که خاکم کنه پشت حرم با گریه، هی خاک می‌ریخت روی تنم رو سرم دلم سوخت: وقتی می‌گفت ببخش منو پسرم دلم‌سوخت... "بابایی! فاطمه اومده منو ببره" ❀࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شاعر: رضا یزدانی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 ❀࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌