فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لب ما و قصهی زلف تو، چه توهمی، چه حکایتی
تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی، چه عنایتی
به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام
و به خال کنج لبت سلام، که نشسته با چه ملاحتی
به جمال، وارث کوثری، به خدا! محمدِ دیگری
به روایتی، خودِ حیدری، چه شباهتی، چه اصالتی
«بلغ العُلی به کمالِ» تو، «کشف الدُجی به جمال» تو
به تو و قشنگی خال تو، صلوات هر دم و ساعتی
شده پُر، دو چشم تو از ازل، یکی از شراب و یکی عسل
نظرت چه کرده در این غزل، که چنین گرفته حلاوتی
تو که آینه، تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی
تو که با دل همه راحتی، تو قیام کن، که قیامتی
زد اگر کسی در خانهات، دل ماست، کرده بهانهات
همه جا گرفته نشانهات، به چه حسرتی، به چه حالتی
غزلم اگر تو بسازییَم، و نِییَم اگر بنوازییَم
به نسیمِ یاد تو راضییَم، نه گلایهای، نه شکایتی
نه! مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن
ز درت، بیا و ردم نکن، تو که از تبار کرامتی
#قاسم_صرافان
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
با نوای: #سیدحجت_بحرالعلومی
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12