#شب_های_جمعه_زیارتی
این غزل را در ادامه ترجیع بند ۵ بندی (همسایه ها ناراحتند از گریه باشد) نوشتم به مناسبت پیشواز ایام فاطمیه که انشالله کل ترجیع بند در روزهای آینده در کانال شیدای زینب قرار خواهد گرفت
همسایه ها در خواب و بیداری تو بانو
امشب دل من هم نموده رو به آن سو
باید اجازه گیرم از تو بر زیارت
یا اذن فاطمیه را گیرم من از او
می خواهم امسالم فقط وقف تو باشد
خدمت کنم حتی اگر شد آب و جارو
اذنم دهی چای شب این روضه با من
در پای منبر می زنم با عشق زانو
با این شرایط کربلایم با شما پس
امشب دوباره می شوم مثل پرستو
تا یک شب جمعه بنوشم از ضریحت
تا ضامنم باشی و من هم مثل آهو
همسایه ها ناراحتند از گریه ی تو
اما ببین من دور نزدیکم به هر رو
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
هدایت شده از شیدای زینب (سلام الله علیها)
#شب_های_جمعه_زیارتی
#یلدا ۱۴۰۲/۹/۳۰
کنار هم بنشینیم هر دوتا تنها
سرم به شانه ی تو شانه تو هم دریا
کمی اجازه بده خانواده ام تو شوی
کنار شمع تو بر پا کنم شب #یلدا
به روی صحن تو باشم نیاز کرسی نیست
به روی برف تو باشم چه بهتر از سرما
اگر که شرط وصالت دل شکسته بود
هزار ضربه کاری زنند من بر پا
بمانم و به امید انار لبخندت
هزار پسته خندان بسازم از غمها
ببخش خواهش من قدری از سرم رد شد
زبان شاعری ام فرق می کند آقا
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#شب_های_جمعه_زیارتی
۱۴۰۲/۱۰/۱۴
دوباره خبر سوزناک است و داغ
خبر باز هم از گلستان و باغ
دوباره همان شمع و پروانه ها
دوباره هوای تب خانه ها
گل و شمع و پروانه جمعند باز
پریشان به دامان شمعند باز
قراری که کردند یادش بخیر
نم اشک و لبخند یادش بخیر
شب جمعه قصد زیارت ز دور
بساط خوش چشم و دل جور جور
نرفته یکی کربلایی شده
هم آوای مرغ هوایی شده
یکیشان همین اربعین رفته و
یکیشان به نوبت نرفته جلو
چنان دل به جام بلا داده اند
که مهمان ساقی این باده اند
خود ارباب آمد به دیدارشان
بدون ضریح و نقاب و نشان
شده قصه عشق آغاز باز
دری از شهادت شده باز،باز
چه طفلان هماورد میدان شدند
زنان را ببین ،مرد میدان شدند
ببین کودکان پرده خوانی کنند
در این پرده خود پهلوانی کنند
ببین پیرمردان که جامانده اند
چگونه دوباره به وجد آمدند
ازاین بین یک بلبل نغمه خوان
نشان دارد از،مهر اربابمان
چنان روضه ی حاج عادل دلی است
که حقش در این عشق آب و گلی است
همان روز که خواند شعری ز یار
و زد روی سینه به دستش سه بار
که ای حاج قاسم مرا پاک کن
مرا در کنار خودت خاک کن*
من آن روز،فهمیدم او رفتنی است
گل یاس پرورده اش چیدنی است
ولی وزن این شعر احساس نیست
حماسی است مرثیه ی یاس نیست
نه چون قصه ی شاهنامه دروغ
که از واقعیت گرفته فروغ
حسینی است این قاسمی نامه ام
تمام انتظار است برنامه ام
من از زینب آموختم غیرتی
که بر صهیون انداختم حسرتی
که یکبار از غم شکایت کنم
غزل بی حماسه روایت کنم
من ایرانی ام قوم سلمانی ام
که کامل نباشد مسلمانی ام
اگر سر بپیچم ز حکم ولی
نباشم به فرمان سید علی
علی یا علی یا علی یا علی
کنون فاش گویم به صوت جلی
حسین و حسین و حسین و حسین
ندارد تفاوت به بدر و حنین
ندارد تفاوت زمان و مکان
به کرمان و یا کربلا هر زمان
فدای حسین است جان ودلم
که حاج قاسمی مثل حاج عادلم
زینت کریمی نیا(شیدای زینب )
*اشاره به نوحه ای که شهیدحاج عادل رضایی برای حاج قاسم خواندند در این شعر یک بیت بود که خطاب به حاج قاسم( ازاشعار این حقیربود):
می شود دفتر دیروز مرا پاک کنی
گوشه ای در کف پاهات مرا خاک کنی
که در این بیت حاج عادل سه بار به روی سینه اش زد
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#شب_های_جمعه_زیارتی
بعثت شب جمعه مدینه خاطراتش
شرح غم تنهایی و شعر و بساطش
افسوس روزی که گذشت و بودکوتاه
افسوس های بیحد حی و مماتش
حتی اگر فردوس را بخشند فردا
حتی عسل های گوارا و نباتش
هرگز ندارد طعم چای کربلا را
هرگز نباشد جای کشتی نجاتش
عید است و باید رفت عرض دستبوسی
شاید بگیرم برگ زرین براتش
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#رمضانیه_۴ ۱۴۴۵
#شب_های_جمعه_زیارتی
ترسم رمضانی نشود پای گناهم*
ترسم بشوم غرق به دریای گناهم
ترسم نرسد هیچ سلامم به خدیجه
از بس که پریشان زلیخای گناهم
ترسم که به شیرینی افطار بخندد
طعم گس ترشیده صهبای گناهم
می خواهم از این شهر گریزم به پناهت
آنجا که نباشد دل من جای گناهم
غوغای شب جمعه و صحن تو زیاد است
آنقدر که پوشد تن غوغای گناهم
یک کرب و بلا و نجف و مشهدتان بس
تا کم کند از بار بلایای گناهم
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
─━⊰•┅═•••❃﷽❃•••═┅•⊱━─
#شب_های_جمعه_زیارتی
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
۱۴۰۱/۲/۱نوزده رمضان
دوباره زائـــــرم و کــوله بار را بسـتـم
ولی در این سفــــرم عازم نجـــف هستـم
که قصـــد قـــربت او را فقط بهــانه کنم
به عشق اوست بر این خانواده دل بستم
سپـس مسیـر نجـــف کــــربلا روم با دل
دوباره توی خیــالم پیــاده و خـســـتـه م
به الف شهر قسـم این زیارت استثناست
خــودم ه. زار کـبـوتر مـیان سی دسـته م
شبــیه فوج کبوتر شـدم به عشـق نجف
که جلد کرب وبلایم به طوس وابسته م
شعر:زینت کریمی نیا
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
گلواژه هاے اهل بیت (ع) ─━⊰۰۰۰═•••❃❀❃•••═⊱۰۰۰━─
هدایت شده از شیدای زینب (سلام الله علیها)
#شب_های_جمعه_زیارتی
زیارت خوب اما خوب تر وقتی پر از احساس باشد
تمام هفته خوب اما چه بهتر که زمانی خاص باشد
شب جمعه خودت رو بر رضا فکرت به سوی کربلا و
زمان ذیقعده میلاد رضای اهل بیت یاس باشد
سفر با جسم خوب اما سفر با بال رویا بیشتر خوب
که فرمان پریدن دست قدرتمندی از عباس باشد
ادامه دارد
زینت کریمی نیا
#شب_های_جمعه_زیارتی
حاجیان کعبه در راهند و من در راه تو
هر کسی در پای درگاهی و من درگاه تو
مردم از مهتاب می گیرند نور و من فقط
نور می گیرد کلامم از طلوع ماه تو
دیگران آتش به عمر خود زنند از دلخوشی
من ولی یک عمر می سوزم ز هرم آه تو
آن کبوتر چاهی ام که آسمانی هم شوم
باز هم گهگاه برگردم به قلب چاه خود
هر شب جمعه گریزانم از این کنج قفس
بابی انت و امی سوی قربانگاه تو
قلب من با هر تپش اسم تو را دم می زند
خون من رنگین شده با رنگ ثارالله تو
"بابی انت و امی و بولدانی" حسین
خاطرم را جمع کن در حد خاطرخواه خود
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/aqr_kerman_ir
هدایت شده از شیدای زینب (سلام الله علیها)
#شب_های_جمعه_زیارتی
#سفر_نامه و #صفر_نامه
#قسمت_پنجم
نگاه می کنم آنسو که تل زینبیه ست
نگاه من نگران است حس خواهریَ است
به سمت تل بروم مشکلم فقط حلّ است
مرور روضه باز این نگاه بر تلّ است
نگاه من به نگاهش گره خورد امشب
مرا دوباره به دنبال خود برد زینب
نشسته پیش برادر هنوز هم زینب
و دارد این در و دیوار ذکر او بر لب
مرددم که زیارت بخوانم از این دور
و یا که پیش روم تا ضریح ، تا لب نور
مرددم و چقدر این دو راهی ام عشق است
همین که توی خیالم بخواهی ام عشق است
زینت کریمی نیا (شیدای زینب )
http://eitaa.com/sheydayezeynab
هدایت شده از شیدای زینب (سلام الله علیها)
#شب_های_جمعه_زیارتی
#سفر_نامه و #صفر_نامه
#قسمت_ششم
گرفته ام به بغل کاملا ضریحت را
چه خوب می شنوم لهجه صریحت را
ولی زبان من امروز بد شده قاصر
اگر چه عاشقتان بوده یک کمی شاعر
نگاه ها همه حرفند و عشق می بارند
چه خوب این در و دیوار فارسی دانند
زبان مشترک زائران فقط اشک است
ردیف و قافیه شاعران فقط اشک است
مرددم که بخوانم زیارت عاشورا
و یا که شعر جدیدی سرایم این دل را
چقدرشک سر این دو راهی ام عشق است
همین که توی خیالم بخواهی ام عشق است
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
هدایت شده از شیدای زینب (سلام الله علیها)
#شب_های_جمعه_زیارتی
۱۴۰۳/۷/۲۶
ببین به نام حسین آمدم به درگاهت
به رسم قبلی خود مثل دست خالی ها
دوباره حس کنم آرامشی که روزی بود
سرم به دامن مادر به خرد سالی ها
همیشه ضعف من و دست های خالی من
همیشه ملجأ من آستان عالی ها
زینت کریمی نیا
نایب الزیاره همه دوستان در حریم مطهر رضوی
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#شب_های_جمعه_زیارتی
یا زهرا سلام الله علیک
کارهای خانه را تقسیم کن حالا که بیماری
جای کارِ خانه بنشین و دعا کن تا که بیداری
مستجاب الدعوه ام ! بنشین دعا کن بر خودت اینبار
جای آن همسایه ی بی سایه که سایه بر او داری
فضه هم ناراحت از تقسیم کارت اشک می ریزد
پس عدالت کو ، کجا رفته ست آن پیمان همکاری؟
آه گیرم موی زینب را مرتب کرده ای امروز
کرده ای آیا مرتب اشک هایش را که شد جاری ؟
تا ابد آیا خودت را کرده ای آماده هرهفته
در دل کرب و بلا ها از حسینت زخم بشماری
عاشقان پشت سرت با دست خالی شان همه زائر
باید از سهم خودت قدری برای همه بگذاری
باید ای مادر توانت آنقَدَر باشد که برشانه
بار سنگین گناه شیعه را یک روز برداری
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab