روضه امام حسن .دانشگاه گلستان.شریفی.m4a
زمان:
حجم:
10.48M
ای سفــره دار آل عبـا ایها الکریم
ای نامدار جود و سخا ایهاالکریم
#هفتم_صفر
#شهادت_امام_حسن_ع
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#اجرا_استاد_حاج_علی_شریفی_گرگان
#صفر_1401
«از اساتید گرامی کانال»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─═࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇═─
روضه امام حسن .دانشگاه گلستان.شریفی.m4a
زمان:
حجم:
10.48M
ای سفــره دار آل عبـا ایها الکریم
ای نامدار جود و سخا ایهاالکریم
#هفتم_صفر
#شهادت_امام_حسن_ع
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#اجرا_استاد_حاج_علی_شریفی_گرگان
#صفر_1401
«از اساتید گرامی کانال»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─═࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇═─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شهادت_امام_حسن_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
من جگر پاره زهرایم و پاره جگرم
همه را یارم و خود از همه مظلومترم
خانـهام قتلگـه و یـار ستمگر قاتل
سوخته از شرر زهر، ز پا تا به سرم
عمر من بود محرّم، همه روز و همه شب
قاتل از زهر جفا کشت به ماه صفرم
لب فرو بستم و دیدم که اهانت میکرد
قاتـل مـادر مظلومه مـن بـر پدرم
با وجودی که خزان کُشت بهارانم را
طشت شد باغ گل و لاله ز خون جگرم
من که طاووس بهشتم به چه جرم و گنهی
سوختـه از شـرر دوزخیان بال و پرم؟
قسمتم بود به مسجد که ز طفلی هر روز
قاتـل مـادر خـود را سـر منبـر نگـرم
تا در آن کوچه رخ یاس نبی گشت کبود
تیره شد صورت خورشید به پیش نظرم
مضطرب بـودم و لرزیدم و حیـران بودم
که چسان مادر خود را به سوی خانه برم
در همان لحظه که شد مادر من نقش زمین
مـن نگـه کـردم و او گفت خدایـا پسرم
«میثم» از آه تو گر سوخت جهان، نیست عجب
از شـرار جگـر و سـوز دلـت بـا خبـرم
شعر:استاد حاج غلامرضا سازگار
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#با_امام_زمان_عج
#رحلت_پیامبر_اعظم_ص
#شهادت_امام_حسن_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
من مانده ام که چهره به عاشق نشان دهی
یعنی کمی به سایل درگه امان دهی
باور کنید بی تو توان رفته از تنم
تنها تو مانده ای که به عاشق توان دهی
دل در نماز می شود از شوق وصل تو
هر گه شما مقابل کعبه اذان دهی
بی آشیانه طایرم اما شود ز لطف
این پر شکسته را نفسی آشیان دهی
تیر فراق بال و پرم را شکسته است
مرهم یکی ست ، این که به نزدت مکان دهی
آقا بیا بیا که در این عرصه جای اشک
بر هر دو دیده ، خون جگر هم زمان دهی
رخصت ز توست ، این که تو باید درین حضور
ما را برای بردن نامت زبان دهی
دیگر نمانده باغ و بهاری برای عشق
باید که پای را به حریم خزان دهی
اندوه سرخ ، رفتن پیغمبر از جهان
باید که چشم خویش به اشک روان دهی
پیراهنی ست درد جگر سوز مصطفی
این پیرهن گرفته به قد کمان دهی
اینک رسول می رود و داغ مجتباست
باید به سینه شعله ی آه و فغان دهی
خون لخته لخته گشت به کام حسن ، شما
در این عزاست شعله به خلق جهان دهی
"یاسر" نشست گوشه ی ویرانه فراق
آیا شود که گوشه ی چشمی نشان دهی
شعر: حاج محمود تاری «یاسر»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─