─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
«بسم ربّ الفاطمــه»
#فاطمیه
#غزل_مرثیه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
با نــاله های فاطــــمه ، دیــوار می گرید
بر داغ زخم سینــه اش مسمار می گرید
آهِ دل زهـــرا ، شکـــسته بغــض دریا را
امواج غم بر ساحلش ، خونبار می گرید
پروانه می سـوزد به عشــق شمع کاشانه
چشمان شمــع از این همه ایثار می گرید
وقتی که دست آسمان را در زمین بستند
از این جسارت ، ذوالفقارش زار می گرید
از بس که سنگین است غم برشانهٔ حیدر
آن کوه غیـــرت ، حیــــدر کــرار می گرید
در نیمـــهٔ شب با یتیمانش علــی ، تنــــها
هنـــگام غســــل پیکــــر دلدار ، می گرید
آب روان می ریزد اسمـــا و نمــی شـــویَد
دست علـــی می لرزد از این کار می گرید
آغـــاز مظلـــومیت مـــولاست از امـشب
در حســــرتِ لبخـــند زهرا ، زار می گرید
همناله هایش،چاه و نخلستان وعرشی که
می لرزد ارکــانش ، علی هر بار می گرید
امــروز هـــم مهـــدیِ زهرا گوشــهٔ غربت
بر غــربت آن مـــادر غمـخــوار می گرید
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۱۰/۷
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
13.mp3
زمان:
حجم:
5.26M
#شعر_خوانی
#محمد_حسین_علیرمضانی
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#شبکه_رادیو_صبا
بهـار خــانه علی مـــرو ز خــــانه ام بمان
به رفتنت مزن شرربه جسم وجان کودکان
حسـین و زینـبم ز غــم نشسته درکنار هم
به ناله هم نوای هم به نغــمه ناله در زبان
حسـن جدا ز کـودکان ز ســینه آه میکشـد
چنـان کشــد که آتشی زند به عرصه زمان
نمیشــود صـدای غـم ز خانه ام دمی جدا
مدینه پبش چشم من شــبیه شهر مردگان
به چــــادر نمــــاز تو نمـــاز زینــــبت کند
به قامت قیامتش خمیده گشته چون کمان
دعای برشفای تو به لب گرفته صبح وشب
چنــــان که هــــم زبان او بود تمـام آسمان
شعر:محمد حسین علیرمضانی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
ای به قــــربان دل از غصـــــــهها آکــندهات
چند وقتی هسـت دلتنگـــم بـرای خــندهات
مطمئـناً فاطمــه شـأنـت اگـــر مخــفی نبود
هرکسی یک جلوه میدیدازتو میشدبندهات
فتنه غصـب فـــدک را خطبهات مغلوب کرد
صـــد هزاران آفرین بر پاســــــخ کوبندهات
قـــــدر یک ارزن نمیارزد عــــــبادات هــمه
با وجـــود آن عــــــبادت کــــردن ارزندهات
با قیامت شیعـــه راه افــــــتاد دنـــبال علی
تا قیامت هســــت باقی نهضــــت پایندهات
خـلق را نفـــرین مکـــــــن یا رحمه للعالمین
قهـــر کردن نیست ای بانـوی مـن زیبندهات
میشـود با دیـــدن تو ماجــــرا را حدس زد
آتش از بس بوده حتی ســوخته رو بندهات
روزگارم شد سـیاه ای حضرت خورشید من
ســـــــایهای افـــتاده روی چهــره تابنـدهات
نزد پیغمــبر من از رویـت خجـالت میکشم
یا رسول الله! میبخـشی شـدم شـرمندهات
آن که با یکدندگی میخواست در را وا کند
آنقدر که پافشــــاری کــــرد آخـر دنـدهات،،،
بـعد عمــــری دستگیـری این کــبـودی غلاف
نیست حق دستهای خیّـــر و بخـشــندهات
اشک زینب را که دیـدی زود گفـتی دخــترم
گـریـه کـــن بهــــر مصیـبتهای در آینـدهات
روز عاشـــــورا بگــــو ای زیـنـت دوش نبـی
دست که از روی مرکب بر زمین افکـندهات؟!
شعر:آرش براری
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قرنها رفته ، ولی باز ، دَری می ســوزد
پشتِ آن آتشِ در، بال وپری می ســوزد
دَر ، میافتد به زمین ، زیر لگدهایِ زمان
سینه می سوزد و مسمار دری می سوزد
شد مدافع ، که حَرَم اَمن وسلامت باشد
در هوایِ حَرَمش چون سپری می سوزد
وسط کوچه زمین می خورد انگار هنوز
تا شده قامت مادر ، پسری می سـوزد
کوچه شد رازِغریبیِّ حسن این همه سال
سالها رفته ، ولیکن جگری می سوزد
می کشانند علی را وسط کوچه هنوز
دست لرزان کسی بر کمری می سوزد
کوثری آیه به آیه به زمین می ریزد
حیدر از آهِ غمِ پر شَرری می سوزد
بازوانی که نشسته است بر آن رَدّ غلاف
بی صدا ، وقتِ قنوت سحری می سوزد
فتنه ها می بَرَد از یاد ، حدیثِ ثقلین
دو امانت که سپرده پدری ، می سوزد
تکیه دارد به روی مسند حق ، ناحقی
منبری ، در پیِ این خیرهسری می سوزد
کوچهها پر شده از غفلت این بیخبران
جگر مادر از این بی خبری می سوزد
آتش خانه ی وحی آمده تا کرب و بلا
خیمه میسوزد و هِی موی سری میسوزد
خواهری ناله کنان می نگرد علقمه را
مانده در حسرتِ قرصِ قمری می سوزد
داغدار اسـت دل فاطمه تا وقتِ ظهور
مهدیِ فاطمه با چشمِ تَری می سـوزد
شعر: رقیه سعیدی( کیمیا)
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
هدایت شده از کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#زمزمه_نوحه
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:شور عرب :خدا مادرم را کجا می برند...
زبانحال امیرالمومنین (ع)با حضرت زهرا (س)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
مــرو از بَـرَم یاس نیلـــوفــری
تــو نــورِ امیـــد دل حیــــدری
بمـون جـان حیـدر/ عـزیز پیمبــر/ مرو فاطمه
مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه
بدونِ تو گــریونه چشمـــای من
مـرو بـی تو تاریکــه دنیــای من
دلم بیقــراره /غمت زد شـراره / به جان علـی
مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه
فدایی شـدی در دفاع از حـرم
فــدای تو ای بهتـــرین یــاورم
شهیـد ولایت / بشم مـن فدایت / مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
علی بی تو دیگه نداره خوشی
تو با رفتن خود منـو می کشی
تو رفتی زدستم/ز داغت شکستم/مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
مــرو زوده یاس جــوان علی
بمــون بــانوی قـد کمــان علی
خزان شد بهارم/ کسی رو ندارم / مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
بمــون مادری کن برا زینبـین
نذار غم ببینه چشای حسین
حسن بیقراره / غـم کوچـه داره / مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
قــرار مــن و تو ، باشــه کربلا
تو صحرای خونین و دشت بلا
حسینو صداکن/عزایش به پا کن/تو گودال خون
تو شام غریبان / به همراه زینب / بُنَـــیَّ بخون
حسینم حسینم/حسینم حسینم/حسینم حسین
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍رقیه سعیدی(ڪیمیا)
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه
#زبان_حال_مولا_علی_ع
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پرســتوی آشـــیانه ، الا ای بانــوی خـــانه
کشیدی پر ، دل تنگم ، گرفته بهرت بهانه (۲)
ای یاس سیلی خورده ام
نیـلوفــــــر پژمـــــرده ام
رفتی و قلبم شعله ور گشت از داغت ای گل ارغوانم
شیر یزدانم، فاتح خیبر ، در فــــراق تو ناتوانم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
(( اے واے من،،، اے واے من
زهــراے من،،،، زهـــراے من ))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
الا ای یـاس بهـــارم ، تمــــــــوم دارو نـــدارم
غمت زد تا، شرر بر جان، نمانده صبر و قرارم (۲)
ای یار هجده ساله ام
بنگـــر که آه و ناله ام
می رسد هر شب تا به گردون از غصه ی هجرانت مکرر
بر مزار تو، می گذارم سر ، کن نگاهی بر حال حیدر
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
(( اے واے من،،، اے واے من
زهــراے من،،،، زهـــراے من ))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
الا ای آرام جــــــانم ، چــــــرا رفتی مهربانم ؟
ببین زینب ، به اشک خود ، شرر زد بر جسم و جانم (۲)
پهلو شکسته همسرم
آخر جوابی ! حیـدرم
بعد از این باشد ، همدم حیدر ، چاه و نخلستان مدینه
تا نفس دارم، هر زمان دارم ، کهنه زخمی از غم به سینه
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
(( اے واے من،،، اے واے من
زهــراے من،،،، زهـــراے من ))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حسن محــزون است و خســته، به سوگ مادر نشسته
حسین از غم ، پریشان است، شده زینب ، دل شکسته(۲)
تنـها و بی یاور شدم
ساقیّ بی کوثر شدم
نام زیبایت ،گشــته (نجوا) یم ، هر سحر گه بعد از نمازم
ناله ها دارم، بس غریبانه ، خیز و بنگر خود سوز و سازم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
(( اے واے من،،، اے واے من
زهــراے من،،،، زهـــراے من ))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:غلامرضا ابوالقاسمی(نجوا)
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─═══༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅═══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
«بسم ربّ الفاطمــه»
#فاطمیه
#غزل_مرثیه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
پیش چشمم گاه ، مــادر را تصور می کنم
دست آتـش رویِ معجــر را تصور می کنم
لحظه ای ردّ نفس درسینه ام گم می شود
وقتــی آن مسمــار بر در را تصور می کنم
قلب من مــانندِ در می لرزد و بی اختیــار
چشمْ بسته ، یاس پر پر را تصـور می کنم
آسمـان ، دورِ ســرم گویا سـیاهی می رود
تـا درِ افتــاده بـر ســر را تصــور می کنم
در هجومِ بغـض ها از پا میفتــم ناگهـــان
بســتنِ دستــانِ حیــدر را تصور می کنم
آیه آیه اشـک می بارد قلــم آن لحـظه که
غــــربت آیـــات کـوثـر را تصــور می کنم
از غـــم و تنهـاییِ زینـب دلـم می گیرد و
خانه داریهــای دختـــر را تصـور می کنم
می رود با این تصـورها قــرار از قلب من
قلب نا آرام مــــادر را تصــــور می کنــم
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۱۰/۶
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
«بسم ربّ الفاطمــه»
#فاطمیه
#غزل_مرثیه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
با نــاله های فاطــــمه ، دیــوار می گرید
بر داغ زخم سینــه اش مسمار می گرید
آهِ دل زهـــرا ، شکـــسته بغــض دریا را
امواج غم بر ساحلش ، خونبار می گرید
پروانه می سـوزد به عشــق شمع کاشانه
چشمان شمــع از این همه ایثار می گرید
وقتی که دست آسمان را در زمین بستند
از این جسارت ، ذوالفقارش زار می گرید
از بس که سنگین است غم برشانهٔ حیدر
آن کوه غیـــرت ، حیــــدر کــرار می گرید
در نیمـــهٔ شب با یتیمانش علــی ، تنــــها
هنـــگام غســــل پیکــــر دلدار ، می گرید
آب روان می ریزد اسمـــا و نمــی شـــویَد
دست علـــی می لرزد از این کار می گرید
آغـــاز مظلـــومیت مـــولاست از امـشب
در حســــرتِ لبخـــند زهرا ، زار می گرید
همناله هایش،چاه و نخلستان وعرشی که
می لرزد ارکــانش ، علی هر بار می گرید
امــروز هـــم مهـــدیِ زهرا گوشــهٔ غربت
بر غــربت آن مـــادر غمـخــوار می گرید
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۱۰/۷
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
«بسم ربّ الفاطمــه»
#فاطمیه
#غزل_مرثیه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
با نــاله های فاطــــمه ، دیــوار می گرید
بر داغ زخم سینــه اش مسمار می گرید
آهِ دل زهـــرا ، شکـــسته بغــض دریا را
امواج غم بر ساحلش ، خونبار می گرید
پروانه می سـوزد به عشــق شمع کاشانه
چشمان شمــع از این همه ایثار می گرید
وقتی که دست آسمان را در زمین بستند
از این جسارت ، ذوالفقارش زار می گرید
از بس که سنگین است غم برشانهٔ حیدر
آن کوه غیـــرت ، حیــــدر کــرار می گرید
در نیمـــهٔ شب با یتیمانش علــی ، تنــــها
هنـــگام غســــل پیکــــر دلدار ، می گرید
آب روان می ریزد اسمـــا و نمــی شـــویَد
دست علـــی می لرزد از این کار می گرید
آغـــاز مظلـــومیت مـــولاست از امـشب
در حســــرتِ لبخـــند زهرا ، زار می گرید
همناله هایش،چاه و نخلستان وعرشی که
می لرزد ارکــانش ، علی هر بار می گرید
امــروز هـــم مهـــدیِ زهرا گوشــهٔ غربت
بر غــربت آن مـــادر غمـخــوار می گرید
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۱۰/۷
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
«بسم ربّ الفاطمــه»
#فاطمیه
#غزل_مرثیه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
پیش چشمم گاه ، مــادر را تصور می کنم
دست آتـش رویِ معجــر را تصور می کنم
لحظه ای ردّ نفس درسینه ام گم می شود
وقتــی آن مسمــار بر در را تصور می کنم
قلب من مــانندِ در می لرزد و بی اختیــار
چشمْ بسته ، یاس پر پر را تصـور می کنم
آسمـان ، دورِ ســرم گویا سـیاهی می رود
تـا درِ افتــاده بـر ســر را تصــور می کنم
در هجومِ بغـض ها از پا میفتــم ناگهـــان
بســتنِ دستــانِ حیــدر را تصور می کنم
آیه آیه اشـک می بارد قلــم آن لحـظه که
غــــربت آیـــات کـوثـر را تصــور می کنم
از غـــم و تنهـاییِ زینـب دلـم می گیرد و
خانه داریهــای دختـــر را تصـور می کنم
می رود با این تصـورها قــرار از قلب من
قلب نا آرام مــــادر را تصــــور می کنــم
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۱۰/۶
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
هدایت شده از گلواژههاے اهلبیت (؏)
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
ای به قــــربان دل از غصـــــــهها آکــندهات
چند وقتی هسـت دلتنگـــم بـرای خــندهات
مطمئـناً فاطمــه شـأنـت اگـــر مخــفی نبود
هرکسی یک جلوه میدیدازتو میشدبندهات
فتنه غصـب فـــدک را خطبهات مغلوب کرد
صـــد هزاران آفرین بر پاســــــخ کوبندهات
قـــــدر یک ارزن نمیارزد عــــــبادات هــمه
با وجـــود آن عــــــبادت کــــردن ارزندهات
با قیامت شیعـــه راه افــــــتاد دنـــبال علی
تا قیامت هســــت باقی نهضــــت پایندهات
خـلق را نفـــرین مکـــــــن یا رحمه للعالمین
قهـــر کردن نیست ای بانـوی مـن زیبندهات
میشـود با دیـــدن تو ماجــــرا را حدس زد
آتش از بس بوده حتی ســوخته رو بندهات
روزگارم شد سـیاه ای حضرت خورشید من
ســـــــایهای افـــتاده روی چهــره تابنـدهات
نزد پیغمــبر من از رویـت خجـالت میکشم
یا رسول الله! میبخـشی شـدم شـرمندهات
آن که با یکدندگی میخواست در را وا کند
آنقدر که پافشــــاری کــــرد آخـر دنـدهات،،،
بـعد عمــــری دستگیـری این کــبـودی غلاف
نیست حق دستهای خیّـــر و بخـشــندهات
اشک زینب را که دیـدی زود گفـتی دخــترم
گـریـه کـــن بهــــر مصیـبتهای در آینـدهات
روز عاشـــــورا بگــــو ای زیـنـت دوش نبـی
دست که از روی مرکب بر زمین افکـندهات؟!
شعر:آرش براری
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
هدایت شده از گلواژههاے اهلبیت (؏)
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قرنها رفته ، ولی باز ، دَری می ســوزد
پشتِ آن آتشِ در، بال وپری می ســوزد
دَر ، میافتد به زمین ، زیر لگدهایِ زمان
سینه می سوزد و مسمار دری می سوزد
شد مدافع ، که حَرَم اَمن وسلامت باشد
در هوایِ حَرَمش چون سپری می سوزد
وسط کوچه زمین می خورد انگار هنوز
تا شده قامت مادر ، پسری می سـوزد
کوچه شد رازِغریبیِّ حسن این همه سال
سالها رفته ، ولیکن جگری می سوزد
می کشانند علی را وسط کوچه هنوز
دست لرزان کسی بر کمری می سوزد
کوثری آیه به آیه به زمین می ریزد
حیدر از آهِ غمِ پر شَرری می سوزد
بازوانی که نشسته است بر آن رَدّ غلاف
بی صدا ، وقتِ قنوت سحری می سوزد
فتنه ها می بَرَد از یاد ، حدیثِ ثقلین
دو امانت که سپرده پدری ، می سوزد
تکیه دارد به روی مسند حق ، ناحقی
منبری ، در پیِ این خیرهسری می سوزد
کوچهها پر شده از غفلت این بیخبران
جگر مادر از این بی خبری می سوزد
آتش خانه ی وحی آمده تا کرب و بلا
خیمه میسوزد و هِی موی سری میسوزد
خواهری ناله کنان می نگرد علقمه را
مانده در حسرتِ قرصِ قمری می سوزد
داغدار اسـت دل فاطمه تا وقتِ ظهور
مهدیِ فاطمه با چشم تَری می سـوزد
شعر: رقیه سعیدی( کیمیا)
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─