هدایت شده از شمس (ساقی)
⚫️ یٰا جواد الائِمّه ادرکنی ⚫️
#شهادت
#امام_جواد
#شهاد_امام_جواد
همسری را که بر او جامِ محبّت دادم
زهرِ کین داد جوابم که دهد بر بادم
جرعهای آب طلب کردم و با زهرِ جفا
رفت از سوز جگر تا به فلک ، فریادم
نه روا بود که چون ماهی افتاده به دام
صید ، من باشم و باشی تو مرا صیّادم
پدرت شد ز ازل ، دشمن دیرینه ی ما
نه عجب گر که تویی دشمن مادرزادم
من نه امروز به جور تو اسیرم زیرا
بود ظلم پدرانت همه بر اجدادم
پدرم را پدرت کشت ز زهر تزویر
تو هم امروز شدی همچو پدر جلادم
گرچه یک عمر بِه دامِ تو گرفتار شدم
از همان دم که شدی قاتل من آزادم
گَر ز طوفان تو شد خانهی عمرم ویران
من ز ویرانی تو تا به ابد ، آبادم
منِ بی مایه چهسان مدح امامم گویم؟
این غم و آه و فغانیست که من سر دادم
سینه آتشکده از داغِ امامِ نهم است
گرچه پاییز رسیدهست ولی مردادم
آتش افکند به جان، دختر مأمون پلید
کِالتهابش نرود تا به ابد ، از یادم
(ساقیا) چشم شفاعت به تو دارم به جزا
شود آیا به نگاهی بکنی امدادم ؟!....
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1383
http://eitaa.com/shamssaghi