▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
به نام خدا
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
#شهیدان_کربلا
فرازے از یڪ #ترجیع_بند
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
«أوصیکَ بِهذا الغریب»
باز شب جمعه و موکب نعم الحبیب
نام تو بردم وزید از نفسم بوے سیب
شور به پا کرده در هیأت انصار عشق
روضۀ هل من معین، نالۀ أمن یجیب
عشق، نفسگیر شد سینهزنت پیر شد
زود بیا - دیر شد - بر سر نعش حبیب
مهلت ما سررسید لحظۀ آخر رسید
تا نفسے مانده أوصیکَ بِهذا الغریب
«گر بشکافے هنوز خاڪ شهیدان عشق»
میشنوے نوحهاے در غم شیب الخضیب:
«آه از آن ساعتے که با تن چاڪ چاک
نهادے اے تشنه لب صورت خود را به خاک»
آتش عشق است و نیست حرفِ صغیر و کبیر
در طلبت هستیام سوخت أَجِر یا مُجیر
پیر و جوان میرسند سینهزنان میرسند
به کربلا با دَمِ «اے که به عشقت اسیر...»
شور جوانیست این، سوز نهانیست این
تپیده در خاڪ و خون به پاے نعم الامیر
راز رشید من است کاش شهیدت شود
شیر من از کودکے با غم تو خورده شیر
رفت گلم؛ والسلام سایۀ تو مستدام
اے دل من در خیام شورِ دمادم بگیر:
«آه از آن ساعتے که با تن چاڪ چاک
نهادے اے تشنه لب صورت خود را به خاک» ..
عرش خدا ولوله ارض و سما در قیام
«واے حسین کشته شد» روضه همین والسلام
ماه محرم کجاست؟ صاحب این دم کجاست؟
سینهزنان را ببین در عطش انتقام
روضه به آخر رسید گریه ولے ناتمام
نالۀ جانسوز کیست از حرمت صبح و شام؟
و أهلُکَ کالعَبید و صُفِّدوا فے الحدید
باید از اینجا به بعد روضه بخواند امام
«تا تو شدے کشته ما بیسر و سامان شدیم»
غلغله شد در حرم ولوله شد در خیام
«آه از آن ساعتے که با تن چاڪ چاک
نهادے اے تشنه لب صورت خود را به خاک»
اول دلتنگے است تازه شب آخری
چه کردے اے روضهخوان چه کردے اے منبری
«اے که به عشقت دچار»... «عجب گلے روزگار»...
بر لب ما سالهاست که میکند دلبری
«عشرت عالم فروخت» هر که دمے دید سوخت
رأس تو را در تنور خونے و خاکستری
«جان یارالے جان حسین حامے قرآن حسین»
میکُشدم داغ تو... خاصه اگر آذری...
با تو اگر سرنوشت برد مرا در بهشت
باز بسوزاندم این دو دمِ کوثری:
«آه از آن ساعتے که با تن چاڪ چاک
نهادے اے تشنه لب صورت خود را به خاک»
🖊شاعر: حسن بیاتانی
http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
✿࿐••••✿••••࿐✿࿐
📌 گلواژه هاے اهل بیت (ع)
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒