به نام خدا
#مباهله
#شاعر_مرضیه_عاطفی
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
"""""""🍃🌺🍃"""""""
محمد(ص) آمد و نورٌ علی نور است همراهش
علی(ع) یک سمت و آن سو حضرتِ زهرای دلخواهش
حسن(ع) محکم گرفته مهربان؛ دستِ حسینش(ع) را
قدم برداشت و رویید گل ها بر سرِ راهش
خدا دلدادۂ این پنج تن بود و سفارش کرد
که بی وقفه بگردد دورشان، خورشید با ماهش
مسیحیانِ نجران آمدند اما عقب رفتند
پیمبر(ص) بود و خانوادۂ از غیب آگاهش
هراس افتاده بر جانِ کلیسا، میزند ناقوس
ترک خورده صلیبِ سنگی از اندوهِ جانکاهش
علی(ع) بر هم گره اندازد ابرو را، همین کافیست
که عیسی میرسد بیتاب و سرگردان به درگاهش
خدا داده به زهرا(س) آنچنان اعجاز که والله
به ویرانی مبدّل میکند یک آهِ کوتاهش
پسرهای علی(ع) هم که اگر نفرین کنند ای وای...
زمین می مانَد و کوهی که نه! آری بخوان کاهش
مبادا لحظه ای بیرون بیاید از غلاف خود
امان از ذوالفقارِ مرتضی(ع) و خشم گهگاهش!
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🍃🌺🍃♡°°°
#مباهله
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
«روز مُباهلهٔ پیامبر بامسیحیان نجران»
می آمد اَماّ در دلـش شــور و نوا بود
ســر تا بپا لَـبریز اَز عشــق خــدا بود
روز مُباهـــله رســید و خَـلق دیـدند
هَمراه پیغَمبَر فَقَـــط اَهل کســاء بود
یکســو اَمیـرالمـومنیـن نفــس پیمبـر
یکسوی دیگر حَضرَت خیرُ النساءبود
دَست حَسَن دَردست اومی آمدازدور
اَمـاّ در آغــوشش شــهیـد کــربلا بود
آنکه دَمَـش احیاگَر جان مسیحـاست
آنکه به درد عـــالَـم خلقَــت دوا بود
آنکه در آغـــوش پـیمــبر بود آنــروز
روزی سَــر پاکش چـراغ نیزه ها بود
روزی سَــر دوش پـیمـبَر بود جـایش
روزی بدوش او علی اَصغَـر فـدا بود
آبی اَگر هَم از عدوی خـود طلب کَرد
از بَهر این شش ماهـهٔ غَـم مُبـتلا بود
روزی میان مطــبـخ خــولی ملعـون
یکروز هـم مهمان بَـزم اَشــقــیاء بود
خادم الذاکرین خسروی فر
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#مباهله
در دستگاهِ خدا، عزّت و مقام، به 'نسب و سبب' نیست!
باید شبیهترین باشی، نزدیکترین، خاصترین و خالصترین،،،
✦ آنقدر که تو را تَمامِ ولی اَت بنامند،،،
نه از سوی این و آن،،،که خدایی علی علیهالسلام را تمامِ "اول شخص عالم خلقت" مینامد که بر تمام او احاطه دارد.
☜ در دستگاه خدا، حتی
- خیالِ خطر کردن برایِ ولی
- خیال ماندن در کنارِ ولی
- خیال دویدن برای برداشتن بارِ ولی
- خیال فدا شدن برای ولی را هم به کسی نمیدهند مگر آنکه صدقش را در جان او ببینند.
[ علی علیهالسلام کجای قلهی دنیا ایستاده، که قرآن او را نَفْسِ نبی، تمامِ نبی،،، میخوانَد؟ ]
✦ شاید خدا در لیلهالمبیت تصمیم میگیرد علی را نَفْسِ نبی بنامد و در مباهله از آن رونمایی میکند ! شاید،،،
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#مباهله
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
ایــن پنـــج نور، علت زیـــبای خلقتنـد
اسرار پنج حرفِ شریف «کــرامت»ند
ایــن خــــانـواده، اشـــرف اولاد آدمند
آنان طبـیب درد طبـیبــان عـــالمـند
این پنج تن،خلاصهی احساس خالقند
انـــدازه دل هـمـــهی خـلق، عاشــقـند
خـــاکی شدند تا ره افـــلاک وا کــنند
«آنان که خـاک را به نظرکیمیا کنند»
زیباترین سـپاه به میدان رسیده بود
نام ابوتـراب به نجـــران رسیـده بود
آنان که لاف، پیـش شـه لافتی زدند
تاچشمشان به هیبتش افتاد،جازدند
یک اخم مرتضـی علی و خـتم غائله
اینگونه شـد خـلاصهی روز #مباهله
شعر:قاسم صرافان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#مباهله
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
محـمّد، با خودش آورد، محـــبوبـش، حبیبش را
حسن،آن باغ حُسنش را،حسین وعطر سیبش را
زنـــی از راه میآیـــد، کــه مـریـــم آرزو دارد،
به رویش وا کند، یک لحظه چشـمان نجیبش را
رسـیــد از راه، روحالله و ســـرّالله و سیـــفالله
شنید از آسمـان، عیســیابنمـریم هم، نهیبش را
پدر با ما، پســـر با ما، دَمِ روحُالقـدس با ماسـت
بگـو در پای حیـــدر، افکـــنَد ترســا، صلـیبش را
به پـای «ایلیا» اُفتـــنـد، یا در نـار، میبخشـــد
قسـیمُ النار والجنــت، به هــر نفسی، نصیبش را
بپرس از خیبر، ای نجران! که لرزان با تو واگوید:
چه خواهد شـد اگر حیـــدر، کِشد تیغ مهیبش را
فقط«دست خدا»کافی است، بیتیغ دودم،حـتی
به آنـــی رو کـند ، دســت کلیسـا و فــریــبش را
نگاهی میکنـد یعســوب و میترسـند ترســایان
چه کس،اینگونه بیرون کرده ازمیدان،رقیبش را؟
شعر: قاسم صرافان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
هدایت شده از شمس (ساقی)
(لولاك لما خلقت الافلاك)
#مدح
#مباهله
#پنج_تن
(پنج تن آل عبا)
جملهی "لولاك" شد نازل برای پنج تن
در بیان اعتبار جانفزای پنج تن
از کرامات ولا ، قاصر بوَد لوح و قلم
تا دهد شرح یک از بی انتهای پنج تن
کی همای عقل ما ره میبرد سوی خیال
تا که گردد در حقیقت ، آشنای پنج تن؟
آل نجران هم به زانو آمد آن وقتی که دید
اقتدار و هیبت آل عبای پنج تن
شهر علم است احمد و دروازهاش باشد علی
درک کن خود زین عبارت اعتلای پنج تن
از سخا و از جوانمردی همین یک نکته بس
حاتم طایی بوَد حتی گدای پنج تن
هرچه میخواهی بخواه از این ذوات بی بدیل
تا ببینی بخشش و جود و عطای پنج تن
با توسل گر کنی جاری به لبها میکند
قفلها را باز ، نام دلربای پنج تن
در تمام مشکلات و معضلات زندگی
با صداقت از تهِ دل زن صدای پنج تن
نه درین دنیا که حتی لحظهٔ جان دادنت
چشم دل وا کن که تا بینی وفای پنج تن
تا جهان، باقی و تا ایزد خدایی میکند
هست برپا هم مرام و هم لوای پنج تن
بارالها دست ما کوتاه و خرما بر نخیل
کن نصیب ما غلامی در ولای پنج تن
ای خوش آن عمری که در این آستان گردد تمام
ای خوش آن جانی که میگردد فدای پنج تن
گر چه ما عبد گنهکاریم اما از کرم
شامل احوال ما گردان رضای پنج تن
(ساقی) کوثر علی باشد اگرچه روز حشر
شیعیان را مست میسازد صفای پنج تن
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@shamssaghi
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#مباهله
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
ایــن پنـــج نور، علت زیـــبای خلقتنـد
اسرار پنج حرفِ شریف «کــرامت»ند
ایــن خــــانـواده ، اشـــرف اولاد آدمند
آنان طبـیب درد طبــیبــان عـــالمـند
این پنج تن،خلاصهی احساس خالقند
انـــدازه دل هـمـــهی خـلق ، عاشــقـند
خـــاکی شدند تا ره افـــلاک وا کــنند
«آنان که خـاک را به نظرکیـمیا کنند»
زیباترین سـپاه به مـیدان رسیده بود
نام ابوتـراب به نجـــران رســـــیـده بود
آنان که لاف، پیـش شـه لافتــی زدند
تاچشمشان به هیبتش افتاد،جازدند
یک اخم مرتضـی علی و خـتم غائـــله
اینگونه شـد خـلاصهی روز #مباهـــله
شعر:قاسم صرافان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#مباهله
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
کــس را نـبود و نیــــست ، تــــــوانِ مقـابله
تا مرتضـــاســـــت یک طــــــرفِ ایـن معادله
نصرانیان و صومعــــــه لــــرزند یک به یک
تا نام مرتــضاســـــت میــــان مباهـــــله
تصــــــــریحِ نَـــصِّ"انفســــــــنا" داد می زند
مابیـــــن مصطفی و علی نیســـــت فاصله
در بدر و خــــــیبر و اُحــــــــد و لیله المبیت
دستِ علیست در همــــــه جا ختـــم غائله
دنــــــــــیا پُر از کــــــتاب شود هم نمی شود
پیـــــش خطی ز خطــــبه ی او ، غیرِ باطله
از او ســوال کردن ما ، محضِ گفتگوست
ورنـــــه جــــــــــواب را بدهد قبلِ مســــــــئله
دست خداست دستِ علی ،ما گرفته ایم
آری ز دســـــت هایِ یدُاللهی اش صــــــله
کار خداسـت مدح علی ،کارِ خلق نیست
عاجــــــــز بُوَد ز فهــــمِ مقامش ، مُخیَّلِـــــه
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
هدایت شده از شمس (ساقی)
(لولاك لما خلقت الافلاك)
#مدح
#مباهله
#پنج_تن
(پنج تن آل عبا)
جملهی «لولاك» شد نازل برای پنج تن
در بیان اعتبار جانفزای پنج تن
از کرامات ولا ، قاصر بوَد لوح و قلم
تا دهد شرح یک از بی انتهای پنج تن
کی همای عقل ما ره میبَرد سوی خیال
تا که گردد در حقیقت ، آشنای پنج تن؟
آل نجران هم به زانو آمد آن وقتی که دید
اقتدار و هیبت آل عبای پنج تن
شهر علم است احمد و دروازهاش باشد علی
درک کن خود زین عبارت اعتلای پنج تن
از سخا و از جوانمردی همین یک نکته بس
حاتم طایی بوَد حتیْ گدای پنج تن
هرچه میخواهی بخواه از این ذوات بی بدیل
تا ببینی بخشش و جود و عطای پنج تن
با توسل گر کنی جاری به لبها میکند
قفلها را باز ، نام دلربای پنج تن
در تمام مشکلات و معضلات زندگی
با صداقت از تهِ دل زن صدای پنج تن
نه درین دنیا که حتی لحظهٔ جان دادنت
چشم دل وا کن که تا بینی وفای پنج تن
تا جهان، باقی و تا ایزد خدایی میکند
هست برپا هم مرام و هم لوای پنج تن
بارالها دست ما کوتاه و خرما بر نخیل
کن نصیب ما غلامی در ولای پنج تن
ای خوش آن عمری که در این آستان گردد تمام
ای خوش آن جانی که میگردد فدای پنج تن
گر چه ما عبد گنهکاریم اما از کرم
شامل احوال ما گردان رضای پنج تن
(ساقی) کوثر علی باشد اگرچه روز حشر
شیعیان را مست میسازد صفای پنج تن
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@shamssaghi