▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
به نام خدا
#محبوبه_ی_خدا
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هـاے_اهل_بیت_ع
( تقدیم به مادر سادات حضرت زهرا سلام الله علیها و اول مظلوم عالم امیرالمومنین علیه السلام)
چه روزگارِ خوشے داشت در مدینه علی
که دلخوشیِ جهان بود بینِ خانه ے او
تمامِ شهر به حسرت نشسته بود آری
براے زندگیِ گرم و عاشقانه ے او
زمین نداشت به خوشبختیِ علے مردی
کسے که هستیِ عالم در اختیارش بود
بهشت گوشه اے از خانه اش اقامت داشت
شهے که فاطمه بانوے خانه دارش بود
سخن چگونه بگویم به وصفِ آن خانه
که بود عرشِ خداوند در دلش مستور
علے و فاطمه ، نه سال ساکنش بودند
نشسته بود در این خانه نور محضرِ نور
کنارِ فاطمه اینجا غمے نداشت علے
هر آن چه بود دلش راضے از دقایق بود
نگاه بر رخِ محبوبه ے خدا مے کرد
به جز خدا که بداند ؟! چقدر عاشق بود
چقدر عشق و محبت میانِ آن ها بود
چقدر زندگیِ این دو نور زیبا بود
تمامِ لذّتِ دنیاے جانشینِ نبی
به لحظه هاے نشستن کنارِ زهرا بود
چه روز هاے خوشے را کنارِ هم بودند
چقدر علّتِ لبخندِ یکدگر گشتند
گذشت ، تا که حسن را خدا به آنها داد
وَ این دو عشقِ خدا ، مادر و پدر گشتند
چگونه وصف کنم عشقِ حیدرے که نبود
در آسمان و زمین عاشقے همانندش
چگونه شرح دهم حالِ خوبِ مولا را
کنارِ احمد و زهرا و چار فرزندش
عجیب غرقِ شعف بود زندگانیِ او
حسین داشت، حسن داشت ، خنده بر لب داشت
وَ مے گرفت در آغوش دخترانش را
براے زینتِ خود این پدر دو زینب داشت
فرشتگان همه مے آمدند روے زمین
به شوقِ دیدن اعضاے خانواده ے او
نهفته بود همه رزقِ آسمان و زمین
درونِ سفره ے بے زرق و برقِ ساده ے او
زِ بس که زندگے اش عاشقانه بود علی
صفاے خانه ے او آرزوے مردم بود
هزار معجزه دیدند از درش اما
میانِ مردمِ این شهر معرفت گم بود
هزار حیف حسودانِ شهرِ پیغمبر
نظر زدند همین زندگیِ زیبا را
نشاطِ قلبِ علے را بدل به غم کردند
همین که پیشِ نگاهش زدند زهرا را
قرار بود دوباره پدر شود ، که نشد
نشد که باز دلِ این پدر بگردد شاد
چه شد به پشتِ درِ خانه ؟ فضه مے داند
چه شد که عشقِ علے بارِ شیشه اش افتاد؟
قرار بود که گهواره را درست کند
چه شد که ساخت براے عزیزِ خود تابوت؟
همان علے که حریفے نداشت وقتِ نبرد
زدند فاطمه اش را و او نمود سکوت!
سکوت کرد که فریادِ دینِ حق باشد
و خواست تا که بماند نشانے از اسلام
سکوت و صبر به این شکل کارِ هرکس نیست
قسم به حق که همین است ویژگیِ امام
هزار مرتبه لعنِ خدا بر آن جمعی
که دلخوشیِ دلِ این امام را بردند
همان جماعتِ پستے که هیزم آوردند
و اهل بیتِ نبے را به خانه آزردند
هزار مرتبه باید کِشَند بر دارش
خلیفه اے که جهان را کشید سمتِ گناه
همان کسے که به دختِ نبے جسارت کرد
همان که نعره کشید : حَسبُنا کِتابَ الله
به اذنِ حضرتِ معبود مے رسد روزی
که منتقم برسد از ره و رجز خواند
تقاصِ مادرِ خود را بگیرد از آنها
وَ غاصبانِ فدڪ را خودش بسوزاند
قیامِ مهدیِ موعود چون شود آغاز
تمام مے شود ایّامِ غربتِ حیدر
در انتظارِ ظهورند شیعیان زیرا
ظهورِ اوست شفابخشِ سینه ے مادر
🖋شاعر:رضا یزدے اصل
اولین انتشار ۱۴۰۰/۱۰/۰۹
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
📌نشر اشعار بروز از شعراے فرهیخته
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒