eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
888 ویدیو
117 فایل
🔰 #کانال_مداحی_شعر_آئینی 🔰 #نشر و #گسترش اشعار ناب آیینی 💢 #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_67 ایدی جهت تبلیغات👆
مشاهده در ایتا
دانلود
(مطابقت و ) به‌طور عادی از جهت و با مطابقت دارد؛ برای مثال در جمله‌ی زیر، کلمه‌ی به‌صورت به‌کار رفته است، پس فعل متناسب با آن نیز جمع است. آدم‌ها می‌توانند دروغ بگویند و می‌گویند؛ بی‌اختیار، ناخودآگاه و بیمارگونه، بی‌آنکه به پیامدهایشان فکر کنند. مواردی که سبب اختلاف نهاد و فعل می‌شود. : ۱- اگر نهاد، انسان و مفرد باشد، فعل می‌تواند برای ادای احترام به‌صورت جمع به کار برده شود. بازپرس محترم، برای تکمیل هرچه سریعتر این پرونده سؤالاتی پرسیدند. ۲- اگر نهاد جمع و بی‌جان باشد، می‌تواند هم با فعل مفرد هم با فعل جمع به کار برود؛ اگرچه شکل جمع آن در فارسی امروز پرکاربردتر است. کتاب‌ها از دستم افتاد. کتاب‌ها از دستم افتادند. : اگر نهاد جمله، و باشد، اما با استفاده از آرایه‌های تشخیص، ویژگی انسانی به آن نسبت داده شود، فعل فقط به صورت به کار می‌رود. ستاره‌ها نگاه می‌کنند. ۳- هر یک از اسامی جمع نیز درباره‌ی تطابق با فعل، قواعد خاصی دارند. الف) برای اسم‌های جمع جاندار نظیر قافله، کاروان، لشکر، سپاه، دسته، مجلس، شورا، هیأت، گروه، مجمع، گله و رمه فعل مفرد به‌کار می‌رود. کاروان به مقصد رسید. گروه پنج به علاوه یک جلسه تشکیل داد. ب) اگر کلمه‌ی مردم در جایگاه نهاد به کار رفته باشد، فعل به‌صورت جمع نوشته می‌شود. مردم برای اهدای خون آمده بودند. ج) وقتی کلمه‌ی ملت به عنوان نهاد به‌کار می‌رود، فعل هم به‌صورت مفرد و هم به صورت جمع می‌آید. ملت کوشا نباید زیر بار ستم برود. ملت کوشا نباید زیر بار ستم بروند. د) اسم جمع ، اگر برای به‌کار رود و در جایگاه نهاد باشد، فعل فقط به صورت می‌آید. دسته‌ای پول پیدا شد. دسته گل‌ها آماده شد. ۴- هر یک از اسامی مبهم از قاعده‌ای خاص پیروی می‌کنند. الف) اگر اسم‌های مبهم یکی، کسی و هرکسی، برای جاندار به کار رود و در جایگاه نهاد قرار بگیرد، فعل به صورت می‌آید. کسی اینجا نیست؟ هر کسی می‌تونه با ما بیاد. فکر کنم یک نفر سر رسید. ب) اگر نهاد، یکی از اسم‌های مبهم جاندار مانند: هر یک، هر کدام، هیچ یک و هیچ کدام باشد، فعل می‌تواند هم به صورت مفرد و هم به صورت جمع بیاید. هیچ یک با من همراهی نکردند. هیچ یک با من همراهی نکرد. هرکدام به راهی رفتند. هرکدام به راهی رفت. ج) اگر اسم مبهم برای جسمی بی‌جان و در موقعیت نهاد به کار رود، فعلش می‌تواند هم به‌صورت و هم به صورت به کار رود. بعضی لباس‌ها، بادوام‌تر است. بعضی لباس‌ها بادوام‌ترند. ۵- فعل برخی از جمع‌های مکسر همیشه با فعل مفرد به کار می‌رود. مهمترین این کلمات عبارتند از: اخلاق، عواقب، روابط، احوال، وظایف، مخارج، مداخل. اخلاق او ناپسند است. عواقب این انتخاب، روزی گریبانگیر تو خواهد شد. ۶- درباره کلمه‌ی این‌جانب باید توجه داشته باشید که در نامه‌های اداری وقتی به نشانه‌ی تواضع و ادب، در جایگاه نهاد به کار برود فعل آن به صورت مفرد و سوم شخص به‌کار می‌رود. این‌جانب تایپیست امور اداری به استحضار می‌رساند که دوره‌ی آموزشی را با موفقیت به پایان رسانده‌ام. : باید توجه داشت که در برخی جملات، همراهی نهاد با حروف در مفرد یا جمع بودنِ فعل تأثیرگذار است: استاد و دانشجویان برای ارائه‌ی یک مقاله‌ی علمی به دانشگاه رفتند. استاد با دانشجویان برای ارائه‌ی یک مقاله‌ی علمی به دانشگاه رفت. آموزش عروض و قافیه و... سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie ر‌وابط عمومی کانال آموزش عروض ابوالفضل عامری
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ غزل عاشقانه تقدیم به یاران انقلاب به بهانۀ :سی و چهارمین سالگرد ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه : این غزل دارای (دو ماده تاریخ ) قمری و شمسی می باشد آشنای راز صفای محفلِ ما صوت دلنواز تو بود گره گشای همه دست چار ساز تو بود چوب بار بستی از این خانه ای مسافر عشق به عرش غلغلۀ جشن پیشواز تو بود شب وداع که راز و نیاز می کردی ملک به بام فلک ناظر نماز تو بود چرا گلایه کنم از ‏عنود کوته بین که بی خبر ز صفای شب دراز تو بود بنازم آن شهدا را که در مقام عروج ترانه خوش آهنگ شان به ساز تو بود سه تار نای تو جانا نوای دیگر داشت عراق، منقلب از نغمۀ حجاز تو بود نشست بعدِ تو در مسندت، بحمدالله کسی که عاشق پرشور و پاکباز تو «کلامی» از اب و جدّت چو دادخواهی کرد حصول مطلب او حاصل نیاز تو بود چنین نگاشته، تاریخ سال هجرت را : به شمسی و قمری، کاین همه صفا زتو بود «حدیث صبح به نامحرمان نفرمودی» ۱۴۰۹قمری «بحق که نفس امید آشنای راز تو بود» ۱۳۶۸شمسی مأخذ: اولین دیوان فارسی (تشنگان سیراب) شعر:استادکلامی زنجانی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ غزل عاشقانه تقدیم به یاران انقلاب به بهانۀ :سی و چهارمین سالگرد ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه : این غزل دارای (دو ماده تاریخ ) قمری و شمسی می باشد آشنای راز صفای محفلِ ما صوت دلنواز تو بود گره گشای همه دست چار ساز تو بود چو بار بستی از این خانه‌، ای مسافر عشق به عرش غلغلۀ جشن پیشواز تو بود شب وداع که راز و نیاز می کردی ملک به بام فلک ناظر نماز تو بود چرا گلایه کنم از ‏عنود کوته بین که بی خبر ز صفای شب دراز تو بود بنازم آن شهدا را که در مقام عروج ترانه خوش آهنگ شان به ساز تو بود سه تار نای تو جانا نوای دیگر داشت عراق، منقلب از نغمۀ حجاز تو بود نشست بعدِ تو در مسندت، بحمدالله کسی که عاشق پرشور و پاکباز تو «کلامی» از اب و جدّت چو دادخواهی کرد حصول مطلب او حاصل نیاز تو بود چنین نگاشته، تاریخ سال هجرت را : به شمسی و قمری، کاین همه صفا ز تو بود «حدیث صبح به نامحرمان نفرمودی» ۱۴۰۹قمری «بحق که نفس امید آشنای راز تو بود» ۱۳۶۸شمسی مأخذ: اولین دیوان فارسی (تشنگان سیراب) شعر: استادکلامی زنجانی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
؟ مانند کردن چیزی به چیز دیگر است و یکی از زیباترین آرایه‌های ادبیات فارسی است که شاعران در اشعار خود از آن بسیار استفاده می‌کنند. ویژگی‌های تشبیه عبارتند از : 1- این ویژگی از آن حیث جالب است که دو یا چند چیز را که تقریباً شباهتی آشکار به هم ندارند، به یکدیگر نسبت می‌دهد تا معنی و مقصود نویسنده یا شاعر از نوشته، برای خواننده قابل درک شود. 2- در همیشه کمی وجود دارد. هرچقدر اغراق بیشتر باشد، زیبایی تشبیه را بیشتر می‌کند. 3- یکی از زیبایی‌های در متن آن است که در ظاهر و با نگاه اول درست و بدیهی به نظر نمی‌رسد و خواننده را متحیر می‌کند، اما با کمی تأمل ربط آن نمایان می‌شود. در واقع نمی‌توان دو چیز را که در واقعیت از یک جنس هستند به هم نسبت داد و آن را تشبیه دانست. بیت زیر نمایش واضحی از کاربرد و وجود این آرایه برای زیبایی و خوانایی اشعار است که را به تشبیه کرده است. رها شد ز بند زره، موی او درخشان چو خورشید شد روی او یا همانطور که در معنی این آرایه‌ گفته شد از اجزای مختلفی تشکیل می‌شود که عبارتند از ، ، ، که در ادامه درباره‌ی هرکدام توضیحاتی را می‌خوانید. رکن اول تشبیه، است. مشبه چیزی است که آن را به چیز دیگری تشبیه می‌کنیم؛ به تعبیری دیگر، طرفِ اول ، مشبه است. در مثال زیر، به چسب شده است و است. همدردی در ارتباط انسان، مانند چسب است و اجازه می‌دهد عمق احساس دیگران را دریابیم. رکن دوم تشبیه است. چیزی است که مشبه به آن تشبیه شده‌است. به عبارتی، طرف دوم تشبیه ، است. در مثال زیر زبان آدمیزاد به خود او (جسم و جانش) شده است. پس عبارت خود او، است. زبان آدمیزاد مثل خود او ناقص و ناتوان است. : واژه یا صفتی که مشبه‌به قرار می‌گیرد، باید شناخته شده‌‌تر و معروف‌تر از مشبه باشد که فهم آن برای خواننده، راحت‌ باشد. هرچه این ویژگی بیشتر در تشبیه رعایت شود، گیرایی و زیبایی متن بیشتر می‌شود. رکن سوم تشبیه، است که رابطه‌ای میان مُشبه و مُشبه‌به برقرار می‌کند؛ به عبارتی دیگر، وجه شبه همان ویژگی یا ویژگی‌های اشتراکی میان و است. پس مشبه با داشتن این ویژگی، شبیه به می‌شود. در مثال زیر، تقسیم شدن، وجه اشتراک جهان سیاستمداران و کیک عروسی است و قرار گرفته است. سیاستمداران جهان را مثل کیک عروسی میان خود تقسیم کرده‌اند. یا : رکن چهارم تشبیه، یا است و اجزای تشبیه را به یکدیگر مرتبط می‌کند. ادات در زبان فارسی، حروفی هستند که معنی شباهت را به خواننده می‌رسانند. پرکابردترین در زبان و ادبیات فارسی عبارتند از : مثل، مانند: همچون، همچو، چون و چو. در مثال پایین، واژه‌ی ما به وسیله‌ی ، به شمع شده است. امروز ما باید به لطف خداوند چون شمعی سوزان بتابیم. : باید توجه داشت که واژگان و ، هرگاه به معنای و در جملات ظاهر شوند، به حساب می‌آیند و در غیر این صورت جزو ادات نیستند. روش تشخیص : برای تشخیض بهترین کار این است که جمله را بر اساس قواعد دستور زبان فارسی مرتب کنید. چون در اشعار فارسی شاعر برای رعایت و ، اجزای جمله را جابجا می‌کند. سپس با پرسیدن سؤالی ساده و پیداکردن جواب آن از داخل جمله به نتیجه‌ی مطلوب می‌رسیم. یعنی باید تشخیص بدهیم که چه چیزی مثل چه چیز دیگر است و چه چیزی باعث این شباهت شده است؟ حالا جواب سؤال اول، و جواب سؤال دوم، و جواب بخش سوم، می‌شود و هم که مشخصاً در هنگام مرتب سازی اجزای جمله نمایان شده است. ستارگان همچون خورشیدی کوچک در آسمان می‌درخشند. اجزای این جمله از لحاظ دستوری مرتب‌اند. پس به سراغ پاسخ سؤال می‌رویم: چه چیزی به چه چیزی و از چه جهتی به هم شباهت دارند؟ ستارگان از جهت درخشش به خورشیدی کوچک شباهت دارند. کانال آموزش عروض و قافیه و... سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
ارکان لازم برای ساختن یک مناسب رکن اول و دوم است. رکن سوم و چهارم می‌تواند به‌طور غیر‌مستقیم حضور پیدا کند یا اصلاً حاضر نشود. برخی از نویسندگان و شاعران معتقدند که اگر و در تشبیه را حذف کنیم، ارزش تشبیه افزون می‌‌شود. یعنی تشبیه‌هایی که رکن سوم یا وجه شبه در آن‌ها حاضر نشده باشند، بسیار گیراتر و رساتر خواهند بود. بنابراین تشبیه‌ها بر اساس اجزای حاضر خود می‌توانند اقسامی داشته باشند که در این مقال به پرکاربردترین می‌پردازیم: ۱- تشبیه مرسل تشبیهی است که در آن ادات تشبیه وجود دارد. روی چون ماهش در تاریکی می‌درخشید. در مثال بالا، واژه‌ی ، ادات تشبیه است و به تشبیه شده است که می‌درخشد. ۲- اگر ادات تشبیه از جمله حذف شود به آن تشبیه مؤکد گفته می‌شود. برای آنکه تشبیه مؤکد را بهتر درک کنید،‌ شعر زیر را بخوانید: دلی به ظلمت شب دارم غمی، به وسعت ویرانی مشبه مصرع اول واژه‌ی ، مشبه به آن، واژه‌ی و وجه شبه آن، است و هیچ ادات تشبیهی را نمی‌توانیم بیابیم. به یاد داشته باشید که ارزش ادبی تشبیه مؤکد از تشبیه مرسل بیشتر است؛ زیرا حذف ادات تشبیه باعث می‌شود کلام طبیعی‌تر به نظر برسد و از طرفی ذهن مخاطب با معنا بیشتر درگیر می‌شود. 3- در ، وجه شبه و ادات تشبیه ذکر نمی‌شود. پس این تشبیه تنها از مشبه و مشبه به ساخته می‌شود. در فن بیان، یکی از زیباترین انواع تشبیه است. درخت دوستی، پنجه‌ی تقدیر، دست روزگار باید بدانید که در کتاب‌ها، نام دیگر تشبیه بلیغ با عنوان نیز به‌کار برده شده است. زیرا این ترکیب از نظر دستوری از مضاف و مضاف‌الیه تشکیل شده است که بر پایه‌ی تشبیه شدن به یکدیگر در کنار هم قرار گرفته‌اند. دریای محبت، خورشید صلح، ابر مهربانی و ... : نباید اضافه‌ی استعاری را با اضافه‌ی تشبیهی یکسان دانست. روش تشخیص آن ساده است؛ می‌توانیم در ابتدا جای واژگان را با هم عوض کنیم و سپس مابین دو واژه، واژه‌ای مانند اضافه کنیم و در انتها، فعل را قرار بدهیم. بدین‌صورت اگر جمله معنی داشت، ترکیب اضافه‌ی تشبیهی است. مهد زمین؛ یعنی زمین مانند مهد است. که این جمله معنا دارد پس اضافه‌ی تشبیهی است. اما اگر جمله معنایی نداشت،‌ اضافه‌ی استعاری است. دست سرنوشت؛ یعنی سرنوشت مانند دست است. 4- نوعی از تشبیه بلیغ وجود دارد که به آن تشبیه بلیغ اسنادی گفته می‌شود. یعنی در آن به اسناد داده می‌شود. علم، نور است. صورتش ماه بود. 5- هرگاه طرفین اول و دوم تشبیه از یک چیز تشکیل شده باشند و واژگان یا صفاتی، وجه شبه آن باشد، است. برق چشمانش همچون ستاره درخشان و روشن بود. در این جمله، ‌ترکیب برق چشمانش، و واژه‌ی ستاره است. همچون، و درخشان و روشن است. دقت کنید این جمله دو وجه شبه دارد. 6- در تشبیه مرکب، هیأتی به هیأت دیگر تشبیه شده است. در اشعار می‌توانید مشاهده کنید که مصرع اول در بیت، به‌کلی قرار گرفته و مصرع دوم است. ديده‌ی اهل طمع به نعمت دنیا پُر نشود همچنان که چاه به شبنم   کانال آموزش عروض و قافیه و... سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
؟ واج آرایی یکی از آرایه‌های رایج در زبان و ادبیات فارسی است که باعث گوش‌نوازتر شدن کلام می‌شود. برای درک بهتر معنی ، به معنای دو بخش کلمه به صورت مستقل می‌پردازیم. : واج‌ها کوچک‌ترین عناصر آوایی زبان هستند که معنا ندارند اما می‌توانند تمایز معنایی ایجاد کنند. به‌طور مثال (ما) از دو (م) و (ا) تشکیل شده است. : از مصدر آراستن به معنای زینت دادن و آباد کردن و نظم دادن است. پس می‌توانیم بگوییم که واج آرایی به معنای زینت و سر و سامان دادن به واج‌های حاضر در واژه است. تفاوت واج و حرف : ، کوچک‌ترین واحد صوتی یا گفتاری زبان است و حروف الفبا، شکل مکتوب یا نوشتاری واج‌ها هستند. در زبان فارسی با وجود 33 حرف الفبا، تنها 29 واج وجود دارد. باید توجّه داشت که رابطه‌ی یک به یک بین واج‌ها و حروف وجود ندارد : برای برخی از واج‌ها هیچ حرفی وجود ندارد : مصوّت‌های کوتاه (یعنی نوشته نمی‌شوند و ما برای آن ها علامت‌های  « -َ / -ِ / -ُ  » که همان (فتحه ، کسره ، ضمه) است را وضع کرده‌ایم تا بتوانیم آن‌ها را نشان دهیم) برای برخی از حرف‌ها هیچ واج (گفتاری) وجود ندارد؛ مانند: خواهر=خاهر («و» حرف معدوله است، یعنی در گذشته تلفّظ می‌شده است امّا امروزه از گفتار عدول کرده و تلفّظ نمی‌شود.) واج آرایی چه نوع آرایه‌ای است؟ در درسنامه‌ی گفتیم که آرایه‌های ادبی را می‌توان به دو بخش لفظی و معنوی تقسیم کرد و حال اشاره می‌کنیم که واج‌آرایی، یک آرایه‌ی لفظی است. به زبان ساده، واج آرایی به تکرار بیش از حد چندین صامت یا مصوت گفته می‌شود، به صورتی‌که این تکرارها به زیبایی و اثرگذاری شعر کمک کنند. نام دیگر این آرایه، (نغمه‌ی حروف) است که بسیاری از شاعران گاه خواسته و گاه ناخواسته در اشعار خود از آن استفاده می‌کنند. یکی از مثال‌های معروف واج‌آرایی حروف در بیت زیر از منوچهری دامغانی است؛ خیزید و خز آرید که هنگام خزان است باد خنک از جانب خوارزم وزان است در این بیت بیشترین واجی که به گوش می‌رسد «خ» و «ز» است. روش تشخيص واج آرایی: این آرایه چون حالت لفظی دارد پیدا کردن آن چندان دشوار نیست. می‌توان آن را از راه دیدن حروف و یا شنوایی تشخیص داد. در نظر داشته باشید، برای اینکه واج آرایی در بیتی تایید شود باید حداقل 3 واج تکرار شونده‌ی هم‌آوا در آن بیت وجود داشته باشد. در بیت­ زیر، واج آرایی در حرف «ش» می­‌باشد: شب‌است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی غنیمت است چنین شب که دوستان بینی سعدی در بیت­‌های زیر، واج آرایی در حرف «آ» می­‌باشد: ملکا ، مها ، نگارا ، صنما ، بتا ، بهارا متحیرم ندانم که تو خود چه نام داری سعدی یار مرا ، غار مرا ، عشق جگرخوار مرا یار تویی غار تویی خواجه نگه‌دار مرا مولوی در بیت زیر، واج آرایی در حرف «س» می­‌باشد: رشته‌ی تسبیح اگر بگسست معذورم بدار دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود حافظ در بیت زیر، واج آرایی در حرف «خ» می­‌باشد: خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد که تا ز خال تو خاکم شود عبیرآمیز حافظ : باید توجه داشته باشیم که واج آرایی به غیر از حروف با حرکات هم امکان پذیر است، اما موسیقی برخاسته از واج آرایی حروف رساتر و زیباتر است. در بیت زیر واج آرایی مصوت کوتاه کسره را می‌توان دید. خوابِ نوشینِ بامدادِ رحیل باز دارد پیادهِ را زِ سبیل سعدی : آنچه در تشخیص مورد اهمیت است، تلفظ و آوای واژگان است نه شکل املایی واژه. یعنی اگر در بیتی چهار واج «ز» شنیده‌ شود ممکن است به 4 حالت نوشتاری (ز، ذ، ظ، ض) باشد و این موضوع مشکلی در واج آرایی به‌وجود نمی‌آورد. کانال آموزش عروض و قافیه و... سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
؟ 🔻در اصطلاح ادبی می‌توان گفت سجع در نثر همانند قافیه در نظم است؛ یعنی، وزن یا آهنگ واژگان پایانی جمله با هم یکسان باشند. در این‌صورت به آن واژه‌ها، واژه‌ی و به آهنگ برخاسته از واژه‌ها سجع می‌گویند. در گلستان سعدی و آثار خواجه عبدالله انصاری، نمونه‌های شاخصی از نثر مسجع را می‌توان یافت. 🔻 سجع به سه نوع ،  و تقسیم می‌شود. علت این تقسیم‌بندی، تفاوت در وزن و یا طول هجاها در نظر گرفته شده است. 🔻 در این نوع از سجع باید تعداد هجاها و یا بلندی و کوتاهی واژگان، با هم برابر باشند.   سلاح از تن بگشادند و رخت و غنیمت بنهادند. باران رحمت بی‌حسابش همه‌ جا رسیده و خوان نعمت بی‌دریغش همه‌ جا کشیده. هر که دست از جان بشوید هر چه در دل دارد بگوید. 🔻چند نکته در مورد : ۱- از آنجایی که ، یک آرایه‌ی لفظی است بنابراین تلفظ واژگان در تشخیص آن بسیار اهمیت دارد. ۲- گاهی اوقات واژه‌ای شرایط مسجع بودن را ندارد اما از لحاظ لفظی مورد تأیید است؛ پس می‌توان آن را به‌عنوان سجع متوازی در نظر گرفت. 3- اگر دو واژه که دارای سجع متوازی هستند در جمله پشت سر هم بیایند، آنگاه صنعت ازدواج رخ می‌دهد. 🔻 سجع مُطَرّف: واژه‌های مسجّع فقط در حرف یا حروف پایانی یکسان هستند. مثلاً : «شکست» و «دست» ـ «پند» و «دانشمند» که از نظر تعداد هجاها یکسان نیستند و فقط حروف پایانی آن‌ها یکسان است. ( ش ـ کست ) ـ ( دست ) ( پند ) ـ ( دا ـ نش ـ مند ) 🔻مثالی دیگر : «دوستی را که به عمری فراچنگ آرند، نشاید که به یک دم بیازارند». (سعدی) دو واژه‌ی «آرند» و «بیازارند» در حروف آخر یکسان هستند (سجع مطرف). 🔻 سجع متوازن سجعی است که واژگان تنها در وزن یکی هستند اما دز حرف اختلاف دارند. مانند : شریف و کریم / بهار و نهال برای درک بهتر این نوع سجع، به مثال‌های زیر توجه کنید: فلان را اصلی است پاک و طینتی است صاف، بحری است مواج و شخصی نقاد دقت کنید که در مثال بالا،‌ دو سجع وجود دارد؛ یکی میان بحری و شخصی و دیگر میان مواج و نقاد. 🔻چطور را در واژگان بیابیم؟ از آنجایی که آرایه‌ی سجع، آرایه‌ای لفظی است، یافتن آن در جمله، بسیار بستگی به شیوه‌ی خواندن آن دارد. برای آنکه تشخیص سجع برای شما راحت‌تر باشد،‌ می‌توانید از فرمول سه‌گانه‌ی سجع هم استفاده کنید: 🔻 وقتی در جملات یک نثر تعداد سجع زیاد شود، می‌تواند باعث پدیدار شدن آرایه‌های دیگری مانند ، ، نیز باشد که مختصر اشاره‌ای به آن هم خواهیم داشت. 1- ترصیع زمانی در نثر رخ می‌دهد که بین واژگان دو جمله به‌صورت نظیر به نظیر سجع متوازی برقرار شده باشد و به کلامی که در آن آرایه‌ی به‌کار رفته‌ باشد،  می‌گویند. شد مزین به تو مقام و محل شد مبین به تو حرام و حلال : اگر واژگان آخر مصراع یک بیت به‌جای سجع موازی ،‌ سجع متوازن به وجود آمده بود، باز هم آرایه‌ی داریم. 2- موازنه وقتی در بین واژگان نظیر به نظیر جملات، برقرار باشد، آرایه‌ی خواهیم داشت. : گاه در موازنه، به‌جای سجع متوازن از سجع متوازی استفاده می‌شود و حتی استفاده از ترکیب دو سجع متوازن و متوازی در واژگان نیز مجاز است. نام دیگر این آرایه، ممالثه است. ای اژدهای چرخ دلم بیشتر بخور وی آسیای نحس تنم نیک‌تر بسای جالب است بدانید، موازنه از سبک‌های شخصی و بارز مسعود سعد سلمان است. 3- تضمین المزدوج وقتی در انتهای دو جمله، از سجع متوازی یا مطرف استفاده شود و همین‌طور در اواسط جملات نیز انواع سجع به‌کار رفته شده‌ باشد، تضمین المزدوج یا اعنات ‌القرینه اتفاق می‌افتد. باید توجه داشت که در این حالت نیازی نیست که دو بخش قرینه مساوی باشند. فلان به ‌سیرت گزیده و عادت پسندیده، معروف است و به‌خدمتکاری دولت و طاعت‌داری حضرت موصوف است. (رشید وطواط) در عبارت بالا، همان‌طور که دیده می‌شود، واژگانی که اصلی بر آن مبتنی شده، دو واژه‌ی: «معروف و موصوف» است که این همان صنعت است. اما سجعی که در سایر واژگان کنار هم به جهت زیباتر کردن کلام آمده است، گویند: «سیرت و عادت»، «گزیده و پسندیده» ، «خدمت‌کاری و طاعت‌داری» ، «دولت و حضرت» 🔻تفاوت و برای مثال دو واژه‌ی «سوزن» و «سوزان» نه وزن یکسانی دارند و نه حروف آخر آن‌ها با هم یکی است پس نمی‌سازند. اما اگر این دو واژه در نثر یا نظمی با هم به‌کار بروند، می‌سازند. پس بین دو یا چند واژه می‌تواند هم جناس و هم سجع وجود داشته باشد اما این دو آرایه لزوماً یکی نیستند. کانال آموزش عروض و قافیه و... سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie