به نام خدا
#کربلای_خراسان
در شب آدینه چون آئینه تابان آمدم
کربلا گر نیستم سوی خراسان امدم
حال کز کرب و بلا محروم گردیده دلم
با دل لبریز خون در نزد سلطان آمدم
تا بسوزم روبروی پنجره فولاد عشق
در میان شعله ها چون شمع سوزان آمدم
قسمتم این بود پابوس تو آیم یا رضا
حال دستم را بگیر اکنون که با جان آمدم
بین دریای جماعت در تلاطم شد دلم
کشتی بشکسته ام ، در موج و توفان آمدم
هر که آورده در اینجا شیشه عطر و گلاب
با گلاب چشم خود من عطر افشان آمدم
تربت پاک تو بوی کربلا دارد رضا
کربلایی گشته ام گر در خراسان آمدم
آب سقاخانه ات شط فراتی دیگر است
جامی از شط فراتم ده که عطشان آمدم
خیمه گاه قلب من اکنون ضریح پاک توست
ای ضریح ات خیمه گاه من ، پریشان آمدم
مرقد شش گوشه را گر نیستم زائر ولی
زائر قبر توام اینجا که نالان آمدم
ای زیارتگاه چشمانم ضریح اطهرت
در کنار این ضریح افتان و خیزان آمدم
حائر قبر تو شد هر دیده ی گریان رضا
من به زیر قُبه ی قبر تو حیران آمدم
قتلگاهت همتراز قتلگاه کربلاست
من به یاد قتلگاهت دیده گریان آمدم
تا بگیرد همچو «یاسر» دیده و دل نور عشق
من سیه دل ، جانب خورشید رخشان آمدم
محمود تاری «یاسر»
۱۴۰۰/۴/۱۰
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🍃🌺🍃♡°°°