#یا_رب_ادرکنی
من گنهکارم، امید است عفو بارانم کنی
آتش آوردم که مهمان گلستانم کنی
با خطایم آمدم، اما به درگاه کریم
با بدیها آمدم، کز جمعِ خوبانم کنی
وای اگر یکبار از چشمت بیفتم، ای دریغ
گر ز خود تردم کنی، بدبخت و حیرانم کنی
گر ببخشی نعمت است و گر نبخشی نقمت است
از تو میآید، ولی خوبست احسانم کنی
من علی مولائی ام، حُبَّش نجاتم میدهد
جای کیفر بهتر است، لطفِ فراوانم کنی
گر دهی رخصت به ایوانِ نجف رو آورَم
تا که از طومار زوارِ علی جانم کنی
نام زهرا میبرم آنقدر، تا راضی شوی
مادری هستم، خوشا مِنّا چو سلمانم کنی
مادرم انسیهی حوراء و من وابستهاَش
روضه میخوانم که بر مظلومه گریانم کنی
رنگِ برگِ یاس، از طُرفه نسیمی خون شود
روضه خوانِ سیلیام، خواهم چو طوفانم کنی
انتقامی سخت گیرم صبحِ روزِ انتقام
گر مرا یار علی، همچون شهیدانم کنی
در شب جمعه ترا خواندم، شبِ ذکرِ حسین
تا به زیر قبّهی ارباب مهمانم کنی
میرسد صوتِ حزینِ یابُنَیَّ در حرم
میشوم گوشه نشینِ یابُنَیَّ در حرم
#یا_رب_ادرکنی
شعر:حاج محمود ژولیده
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12