نشسته در دوچشم تو نگاه بی قرارمن
توای ستاره ی سحربیا،بمان کنارمن
دراین دیارغم فزا که جان به لب رسیده است
توای گره گشا بیا ، گره گشا زکار من
@golvajhehaye_ahlbeyt
همین که گام می زنی به خلوت خیال من
سرشک شوق می چکد زچشم اشکبارمن۷
زمقدمت خداکند که ای سوار مشرقی
دراین غروب بی کسی ز ره رسد بهارمن
زلحظه ی هبوط من توخود گواه بوده ای
رسید از ولای تو شکوه اعتبار من
کنون نگاه مست تو که می برد قرار دل
بیا طبیب درد من،همیشه غمگسار من
واین غزل سروده را ز"شائقت" قبول کن
که تا مگر به سر رسد زمان انتظار من
اکبر حمیدی"شائق"
@golvajhehaye_ahlbeyt
دعایندبه🎼سیدرضانریمانی.mp3
19.21M
🤲 دعای ندبه
🎙 با صدای سید رضا نریمانی
@golvajhehaye_ahlbeyt
شرح دعای ندبه_19.mp3
10.6M
🎧#صوت_مهدوی
🎙استاد #شجاعی
♨️#شرحدعایندبه ۱۹
⁉️ چرا اغلب انسانها، دعای ندبه را براحتی، قرائت میکنند و در حین دعا، واقعاً به #ندبه و بیتابی نمیافتند؟
⁉️ـ چرا " أین " های دعای ندبه، قلب همهی خوانندگان دعا را بیقرار نمیکند؟
@golvajhehaye_ahlbeyt
ای حضور عشق،ای نور کمال
معنی گلواژه های بی زوال
ای زلال آبی دریای نور
@golvajhehaye_ahlbeyt
تکسوار جاده های بی عبور
شاهد شب های تلخ انتظار
التهاب سینه های بی قرار
بی حضور عشق ،دل افسرده است
باد شور زندگی را برده است
غنچه ای دیگر نمی روید به باغ
خنده ای از ما نمی گیرد سراغ
بوی غم دارد، فضای زندگی
گر نباشد عشق ، وای زندگی
با طلوعت غنچه ها وا می شوند
دشت ها از نو شکوفا می شوند
پونه ها با عشق لب وا می کنند
ژاله ها با لاله نجوا می کنند
با تو بوی عشق دارد خانه ها
بوی گل دارد پر پروانه ها
با تو تا سبز رهایی می رویم
تا حریم آشنایی می رویم
با تو می خوانیم شعر سبز نور
با تو می آییم تا اوج حضور
با تو یعنی:عشق،یعنی:آفتاب
آفتاب عشق، بر عالم بتاب
نسترن قدرتی
@golvajhehaye_ahlbeyt
#امام_علی
سبزه ام را می سپارم دستِ آقای نجف
طالِعم دستِ علی باشد برایم بهترستـــ
اِعتقاد هــر کسی باشد برایش محتــرم
سیزده را دوست دارم زادروزِ حیدرست
#سیدحسین_میرعمادی
@golvajhehaye_ahlbeyt
و باز عصر جمعه ...
از تو دور افتاده ایم و با فراقت راحتیم
باز اما ادعا داریم فکر حضرتیم !
فکر بیداری مایی ، ما ولی خوابیم خواب ... ،
عفو کن آقا اگر اینقدر اهل غفلتیم
تو به گمنامان نگاه بیشتر داری ولی ...
ما ز چشم افتاده ها از عاشقان شهرتیم
پشت ابر معصیت ماندیم و نابینا شدیم
حاضر کامل شما هستی و ما در غیبتیم
با تمام این بدیها نام ما را خط مزن
با تمام این بدیها باز هم در خدمتیم
جز حسین و روضه اش راه نجاتی نیست نیست ما برای آشتی با تو دخیل هیأتیم
@golvajhehaye_ahlbeyt
با نام خدا
مناجات باامام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
@golvajhehaye_ahlbeyt
سبک: سلام آقا که الان روبروتونم....
*سلام آقا عزیزحضرت زهرا*
*سلام آقا گل نرگس گل طاها*
*اباصالح اباصالح*
*دلم تنگه هوای جمکران دارم*
*هوای دیدن صاحب زمان دارم*
*اباصالح اباصالح*
*به هرجمعه دعای ندبه می خونم*
*ولی قدرتو رو آقا! نمی دونم*
*اباصالح اباصالح*
*دعایم کن که من خیلی گرفتارم*
*به غیرتو،بگو آقا کیو دارم؟*
*بیا بشکن همه بت های این عالم*
*بیاوسروری کن بربنی آدم*
*علم برداروبرکش ذوالفقارت را*
*برای انتقام مادرت زهرا*
*یقیناجمعه میل کربلا داری*
*هوای روضه ی پایین پاداری*
*اباصالح اباصالح*
*الهی من فدای اشک چشمونت*
*بمیرم من برای بغض پنهونت*
*اباصالح اباصالح*
@golvajhehaye_ahlbeyt
*رقیه سعیدی*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا ابا صالح مددی مولا
@golvajhehaye_ahlbeyt
🍃🌺 به امید عنایت، شهادت، شفاعت
#نذر_حضرت_امام_حسین_علیه_السلام 🌺🍃
دردمندم به عنایت برساندید مرا
نزد اربابِ محبّت برسانید مرا
تربتش هست شفا کرب و بلایم ببرید
زیر ایوان به اجابت برسانید مرا
هست بین الحرمینش خودِ کشتی نجات
راهی ام کرده به دعوت برسانید مرا
سائلی تشنه ام از علقمه آبم بدهید
لبِ دریای سخاوت برسانید مرا
میشود عاقبتم غرقِ به خون ختم به خیر
اگر امشب به شهادت برسانید مرا
ای دعاهای قنوت شهدای گمنام
باید آخر به سعادت برسانید مرا
به شهادت نرساندید اگر...لحظۂ مرگ-
به دو خط روضه، به هیئت برسانید مرا
کفنم کرده و با گریه طوافم بدهید
دور پرچم به نهایت برسانید مرا
باز حرف کفن آمد به خدا دق کردم
رفتم از حال...به تربت برسانید مرا
مادرش با قد خم سمت حرم می آید
شب جمعه؛ سرِ ساعت برسانید مرا-
لبِ گودال! همه گریه کنان بسم الله
زینب(س) افتاده به زحمت؛ برسانید مرا...
پیکری پر شده از نیزه شکسته ای وای
شده بسیار جسارت برسانید مرا!
#صلی_الله_علیک_یاأباعبدالله_الحسین_المظلوم
#أین_الطالب_بدم_المقتول_بکربلا
#بالحسین_ع_إلهي_العفو
#أللهم_ارزقنا_شهادت
#أللهم_ارزقنا_کربلا
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
@golvajhehaye_ahlbeyt
┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
بسم الله الرحمن الرحیم
@golvajhehaye_ahlbeyt
#امام_زمان_عج_مناجات
در تنور غمش قرارم سوخت
نه قرارم که روزگارم سوخت
زل زدم بس به جادهی خورشید
عاقبت چشم انتظارم سوخت
هجر آتش به دفترم انداخت
قلم و طبع تازه کارم سوخت
جادهی عاشقی شرر بار است
اول راه کوله بارم سوخت
من و امید همقطار شدیم
در تب خوف، همقطارم سوخت
روز وصلت نمیرسد از راه؟
ساعت ثانیه شمارم سوخت
فصل بی آبی است ای باران
در بیابان گلِ بهارم سوخت
**
صحبت از آب شد کباب شدم
جگرم سوخت چشم تارم سوخت
آه از آن دم که مادری میگفت
از عطش طفل شیرخوارم سوخت
یادگار از تو داشتم مادر
وسط شعله یادگارم سوخت
@golvajhehaye_ahlbeyt
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
دخیلک یا رقیه:
#روضه_پنج_تن
@golvajhehaye_ahlbeyt
روضه ی پنج تن التماس دعا. بریم در خونه پنج تن عرض ادب کنیم متوسل میشوم درخونه ی پنج تن برای ظهور فرج اقا امام زمان شفای همه ی مریضان هدایت وخوش بختیی همه ی جوونا حاجات قلبیی همه موء منین حا جات بانی مجلس قربه الله. السلا م علیک یارسول الله ااسلام علیک یا خیر خلق الله سلام بر حبیب خدا وطبیب دل فاطمه زهرااقارسول الله در بستر بیماری روز های اخر عمرش بودفاطمه زهرا کنار بستر بابا. رسول الله اهسته با دخترش سخن می فرموددخترم زهراجان بعدازمن تومظلوم واقع خواهی شد فاطمه زهرااشک میریخت فرمود دخترم سرخودراخم کن میخوام مطلبی را بتو بگویم فاطمه زهرا خم شد حضرت لب مبارک خودرادرگوش زهرانهاد فرمود زهراجان من امروز از این دنیا میروم فاطمه زهرا بسیار ناراحت شدگریه میکرد حضرت فرمود فاطه جان ناراحت نباش. اول کسیکه بمن ملحق میشه شما هستی اینجابود فاطمه زهرا خوشحال شد اقارسول الله نگاه میکردبه صورت فاطمه بیاد ان روزی می افتاد که تو کوچه های بنی هاشم سیلی به صورت فاطمه میزنن گریه میکرد نگاه به پهلوی فاطمه میکرد. بیاد انروزیکه فاطمه را لای درودیوار خانه دربه پهلویش میزنن گریه میکرداما بمیرم براش اخه هیچ پدری نمی تونه اشک چشم دخترش رو ببینه چشاش افتاد اشک چشاش فرمود زهراجان چراگریه میکنی نمی تونم اشک چشات و ببینم.فرمود. دخترم مکن گریه دور بستر بابا. نور دیده ام زهرا غم رسیده ام زهرا. یافاطمه یازهرا یا فاطمه یازهرا. بنشین دمی کنارم ای دختر حزینم. تا خوب وقت رفتن روی تورا ببینم. یا فاطمه یازهرا. یا فاطمه یازهرا. تودل شکسته هستی من بغض درگلویم. من ازرخ کبودت. توازفراق رویم. یافاطمه یازهرا. یافا طمه یازهرا. باکی بگویم ای گل ازظلم این زمانه. گل طاقتی نداره. درزیر تازیانه. یافا طمه یازهرا. یافاطمه یازهرا. ناله مزن کزین غم. چون موج در خروشم. ازپشت در صدایت. فردارسد بگوشم. یافاطمه یازهرا. یافا طمه یازهرا. خدایا به نالهای فاطمه واشک چشمانش کنار بستر بابا قسمت میدهم هرچه ذودتر ظهور فرج مهدی فاطمه رو عنایت بفرما مریضان اسلام شفا عنایت بفرما ثوابی ازاین مجلس شادی روح اموات بای شهدای گمنام شهدای مدافعین حرم امام راحل دوفرزندانش عایدوواصل بفرما. نام مارا در دفتر عزاداران ثبت وضبط بفرما.
@golvajhehaye_ahlbeyt
#اشعار_غزلیات_و_مدایح_اهل_بیت_علیهم_السّلام
#امام_حسین_علیه_السلام
@golvajhehaye_ahlbeyt
حسین جان -( رحمی نما بر این دل زارم حسین جان )
رحمی نما بر این دل زارم حسین جان
سنگین ز معصیت شده بارم حسین جان
آب از سرم گذشته بخر باز هم مرا
آقا کسی بجز تو ندارم حسین جان
از شغل نوکری بخدا رزق میخورم
سینه زنیست حرفه و کارم حسین جان
این آرزو به روی دلم هست کربلا
یا بین روضه جان بسپارم حسین جان
یا ایها لکریم بدی مرا ببخش
جان رقیه کن تو حلالم حسین جان
رحمت به مادرم که مرا وقف روضه کرد
گفتا فدات ایل و تبارم حسین جان
یادش بخیر کودکیم هیئت شما
بابا نشسته بود کنارم حسین جان
ای کاش قسمتم حرمت اربعین شود
لبیک یا حسین شعارم حسین جان
مقتل نوشته پیکرت از زخم پر شده
حق است خون ز دیده ببارم حسین جان
تا دید روی نیزه سرت گفت خواهرت
با تو الف بدون تو دالم حسین جان
@golvajhehaye_ahlbeyt
شاعر: #محسن_اوجانی
❖﷽❖
#اصحاب_امام_حسین_علیه_السلام
#اصحاب_شهداء_کربلاء
#السلام_علی_اصحاب_الحسین
#و_علی_الارواح_التی_حلت_بفنائک
#حر_بن_یزید_ریاحی
#باب_توبه_حر_بن_ریاحی
@golvajhehaye_ahlbeyt
🔰رويارويى سپاه امام حسین(ع) با حرّ بن يزيد رياحى
📜قال: و بلغ عبيد اللّه بن زياد الخبر و أنّ الحسين قد نزل الرّهيمة، فأسرى إليه الحرّ بن يزيد فى ألف فارس، قال الحرّ: فلمّا خرجت من منزلى متوجّها نحو الحسين، نوديت ثلاثا: يا حرّ أبشر بالجنّة فالتفتّ فلم أر أحدا، فقلت: ثكلت الحرّ أمّه يخرج الى قتال إبن رسول اللّه و يبشّر بالجنّة! فرهقه عند صلاة الظّهر، فأمر الحسين عليه السّلام إبنه فأذّن و أقام، و قام الحسين عليه السّلام فصلّى بالفريقين جميعا. فلمّا سلّم وثب الحرّ بن يزيد فقال: السّلام عليك يابن رسول اللّه و رحمة اللّه و بركاته، فقال الحسين عليه السّلام و عليك السّلام، من أنت يا عبد اللّه؟ فقال: أنا الحرّ بن يزيد. فقال: يا حرّ أعلينا أم لنا؟ فقال الحرّ: و اللّه يابن رسول اللّه، لقد بعثت لقتالك و أعوذ باللّه أن أحشر من قبرى و ناصيتى مشدودة إلى رجلى و يدى مغلولة إلى عنقى و أكبّ على حرّ وجهى فى النّار. يابن رسول اللّه أين تذهب؟ إرجع إلى حرم جدّك، فإنّك مقتول.
فقال الحسين عليه السّلام:
سأمضى فما بالموت عار على الفتى
اذا ما نوى حقّا و جاهد مسلما
و واسى الرّجال الصّالحين بنفسه
و فارق مثبورا و خالف مجرما
فان متّ لم أندم و ان عشت لم ألم
كفى بك ذلاّ أن تموت و ترغما
📝امام سجّاد عليه السّلام در ادامه مىگويد:«خبر به ابن زياد رسيد كه حسين، در رهيمه فرود آمده است. پس حر بن يزيد را با هزار سواره به سوى او گسيل داشت. حر گويد:«آنگاه كه از خانهام، رو به سوى حسين، خارج شدم، سهبار بر من ندا شد:
اى حر، بهشت مژدهات باد! هرچه نگاه كردم كسى را نديدم، با خود گفتم: مادر حر به عزايش نشيناد كه براى جنگ با پسر رسول خدا مىرود و به بهشت، بشارتش مىدهند!».
حر [با سپاهش] هنگام نماز ظهر، به حسين عليه السّلام رسيد، حسين عليه السّلام پسرش را فرمود تا اذان و اقامه گفت و حسين عليه السّلام برخاست و براى هردو گروه، نماز جماعت خواند. تا سلام نماز را گفت، حر بن يزيد پيشآمد و گفت: سلام و رحمت و بركات خدا بر تو باد، اى پسر رسول خدا! حسين عليه السّلام گفت: و عليك السّلام، اى بندۀ خدا تو كيستى؟ پاسخ داد: من حرّ بن يزيدم. گفت: اى حر آيا بر مايى يا با ما؟ حر گفت: يابن رسول اللّه به خدا من به جنگ تو فرستاده شدهام اما من، از اينكه پايم بسته به موى سرم و دستانم زنجير شده به گردنم، از قبرم برآيم و با رو به آتش سوزناك دوزخ انداخته شوم، به خدا پناه مىبرم. يابن رسول اللّه، كجا مىروى؟ به حرم جدت بازگرد كه تو را خواهند كشت. حسين عليه السّلام گفت:
مىروم كشته شوم، اين بر جوانمرد عار نيست
گر هدف، حق باشد و رزمنده، تسليم خدا
نيك مردان را حمايت تا كنم با جان و دل
فارق از اغيارم و راهم ز گمراهان، جدا
گر بمانم سربلندم ور بميرم باك نيست
بر تو بس اين ننگ، خواهى مُرد امّا بىهوا
📚مقتل الحسين (ع) به روايت شيخ صدوق (قده)، صفحه 133
🔰توبۀ حرّ بن يزيد رياحى
قال: فضرب الحرّ بن يزيد فرسه و جاز عسكر عمر بن سعد إلى عسكر الحسين عليه السّلام واضعا يده على رأسه و هو يقول: اللّهمّ إليك أنيب فتب علىّ، فقد أرعبت قلوب أوليائك و أولاد نبيّك. يابن رسول اللّه هل لى من توبة؟ قال: نعم تاب اللّه عليك. قال: يابن رسول اللّه، أتأذن لى فأقاتل عنك؟ فأذن له، فبرز و هو يقول:
أضرب فى أعناقكم بالسّيف عن خير من حلّ بلاد الخيف
فقتل منهم ثمانية عشر رجلا، ثمّ قتل، فأتاه الحسين عليه السّلام و دمه يشخب، فقال:
بخ بخ يا حرّ، أنت حرّ كما سمّيت فى الدّنيا و الآخرة، ثمّ أنشأ الحسين عليه السّلام يقول: لنعم الحرّ حرّ بنى رياح و نعم الحرّ مختلف الرّماح
و نعم الحرّ إذا نادى حسينا فجاد بنفسه عند الصّباح
📝حرّ بن يزيد بر اسبش نهيب زد و رو به سپاه حسين عليه السّلام، از سپاه عمر سعد گذشت و درحالىكه دستش را بر سرش نهاده بود، مىگفت: پروردگارا به سوى تو برگشتم، توبۀ مرا بپذير كه در دل دوستانت و فرزندان پيامبرت، وحشت انداختم.
يابن رسول اللّه! آيا مرا توبتى تواند بود؟ گفت: آرى، خدا تو را مىپذيرد. گفت:
يابن رسول اللّه، آيا به من رخصت مىدهى كه در دفاع از تو بجنگم؟ حسين عليه السّلام او را رخصت داد و او به آوردگاه تاخت درحالىكه مىگفت:
- با شمشيرم گردنتان را مىزنم، به جانبدارى از برترين كسى كه تا حال در شهرهاى عراق فرود آمده است.
حرّ، هيجده مرد از آنها را كشت و خود نيز كشته شد هنوز خونش در جريان بود كه حسين عليه السّلام به او رسيد و گفت: بهبه! اى آزادمرد! تو به راستى، چنانكه ناميده شدهاى، در دو جهان آزادمردى. سپس حسين عليه السّلام رثايى در حق او سرود و گفت:
- چه نيك آزادمردى است، آزادمرد قبيلۀ بنى