─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#محرم
#شب_پنجم
#زمزمه_با_امام_زمان_عج
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
یا ایُّهَا العـزیز ! دلــم بی قرار توست
در انتظار عطر خوشی از دیار توست
ای من فـدای شـال عزا و غریبی ات
یابن الحسن بیا که دلم داغدار توست
این روزهاکه حال زمین وزمان بد است
حال خوش تمامی ما در کنار توست
از اینکه یار بـــدی بوده ام ، ببخش
عمریست این منتظرت،شرمسار توست
کاری نکـرده ایم بــرای ظهـــور تو
آقا، دعـا برای ظهـور هم ، کار توست
ای از تبار حـیدر و زهـرا ، ظهور کن
آقا بیا که فاطمه چشـم انتظارتوست
بنگـــر جفـــای حرملـه های زمانه را
پایان ظلمشان به دَمِ ذوالفقار توست
امشب،شب غریبی فرزند مجتبا ست
امشب،خودامام حسن بی قرارتوست
سخت است روضه خوانی امشب که مجتبا
خود ، پای این مرثـیه اشکبار توست
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه
#عبدالله_بن_حسن_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#سبک_ناظم
کودکی در خاک و خون
عبدالله حسن چــون شــیر غُران
ناگه از خیمه گاه آمــــد به میـــدان
آمد به مــیدان
شد روز محشر
گفتا عـمو جان
((حالم تو بنگر الله اکبر .....))
دارد در بر حسین عبــداله اش را
بوسد در موخ خون روی مــه اش را
ای وای ازین غم
طفـــل بـــرادر
گردیده چون گل
((در خون شناور الله اکبر .....))
دست طفل صغیر افتـــــاده از تن
خفته درخاک وخون از تیغ دشمن
آتش گرفــته
باغ پیمـــــبر
آنجا فدا شد
((طـفل دلاور الله اکـــبر .....))
میدان ، میــــدان غم مـیــدان ماتم
صحرا ، صحرای خون دریایـی از غم
آن طفل زیبــا
آن یاس پرپر
جانش فدا شد
((همچون برادر الله اکبر .....))
شعر:حاج محمود تاری «یاسر»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#امام_حسین_علیهه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
(ألسَّلامُ عَلَيْكَ يٰا أباعَبْداللّٰه الحُسَين)
«عشق حسین»
شاه دین با تن صدچاک چو بر خاک افتاد
خـــاکیـان را شـــرر اندر دل غمـناک افتاد
این بدن عــرش برین بود که آمد به زمین
یا ز زین خسرو دین با تن صـدچاک افتاد
غمـــی از نو به دل حیــــــــدر کرار رسید
شـــوری از سر به سرِ سیّد لولاک افـــــتاد
آه از آن دم که ز افــــغان یتیــمان حـــرم!
شــورش و غلغــله در طارم افــلاک افتـاد
هرکجا از عطــش افــسرده و پژمرده گلی
یادم از اصغر و آن فرقــــهی سفّـاک افتاد
هر کجا جلوهی شمشـــاد و صــنوبر دیدم
یادم از اکــــبر و آن قامـت چــــالاک افتاد
هر کــجا عیــــش و عزا دیدم از جور عدو
يادم از قاســــم و آن زمرهی بی باک افتاد
قصه کوتاه تو (شیوا) که همی در دوجهان
هرچه جز عشق حسین از نظرم پاک افتاد.
شعر:زندهیاد استاد محمود تندری قمی (شیوا)
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
─┅═༅࿇༅❃﷽ ❃༅࿇༅═┅─
#حضرت_قاسم_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
ماه در خـون شـــناورم ، قاسم
سیزده ســـاله یاورم ، قاســــم
من تو را بـوده ام به جـای پدر
تو به جــــای بـرادرم، قاســــم
زخــمهـای تن تو کشــــت مـرا
تازه شد داغ اکـــبرم ، قاســـم
سخت بود آنکه در وداع حـرم
تشنه لب رفتـی از برم، قاســم
سخـتتر اینکــه با لـب تشـــنه
جـــان ســـپردی برابرم، قاسـم
گــر ســـراغ تو را ز مــن گیـرد
چـــه بگویم به خواهرم، قاسم
تـن پاک تو را خـــــودم تـــنهـا
به سوی خـیمه میبرم، قاســم
تن به خاک وسرتوهمسفر است
در ره شــــام با ســـرم، قاســم
شعر:حاج غلامرضا سازگار
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شب_ششم_محرم
#نوحه_زمزمه
#شهادت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
شکر خـــدا که امشبــــم / سفره به نام حسنه
روزیِ این سفــره مــونم / دســـت امام حسنه
کـــریـــم اهل بیـــته وو / اما غــریب مادره
مادرش اشـکای همه گـــریه کناشـــو می خره
غریب امام مجتبی / غریب امام مجتبی(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
روضه رو از کجا بگم ؟/ ازیکی بود یکی نبود
یه کوچه ای بود که روخاک / افتاده بود یاس کبود
نیلوفـــری شد از سیلی / صــورت پاک یاسمن
تمـوم ایــن اتفاقا / افتاد جلو چـشــم حسن
غریب امام مجتبی / غریب امام مجتبی(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
یه عمری غصه خورد برا / غریبی های مادرش
قصه تلخ اون کوچه / هرگز نرفت از خاطرش
کینـه دشــمن از علی / تموم نشـــد با این جفا
کینه صفیـــن وجمل / رســــید تا دشـت کربلا
غریب امام مجتبی / غریب امام مجتبی(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
قاسم مجتــــبا نشــــون / هیبــت بابا روگرفت
مدافـع حـــــرم شـــد و / رتـــبه والا رو گرفت
وقتی که قاسم شب قبل/حرف شهادت روشنید
اومد و پرسید از عمـــو/ آیا منم میــشم شهید؟
عموسؤال کردپسرم/مرگ وچطور می بینی تو؟
یه جمله عجیبی گفت / به حیرت آورد عمو رو
من می بینم عموجونم/مرگ وشیرین ترازعسل
فردا جــواب دشـمنو /نشـــون میدم توی عمل
بالا بلند نوجـــوون / توو اوج غــــربت عمو
برای جـنگ با عــدو / رسیـد به خــدمـت عمو
تا اذن میدان رو گرفت /زادهء اون شیـر جمل
با هــر رَجَز از دهنش / می ریخـت« اَحلی مِن
عسل»
ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
من قاسم بن الحــسنـم /صــولت حیدری دارم
مثل پدر ، مثل عمــــو / غــیرت مادری دارم
لشکر دشمـــن همگی / مات رخ ماه حســن
شروع شد ازکیـــنه او /نبرد وجــنگ تن به تن
جنگ دلیـــرانه ای کرد /باغیـرت و شجـاعتش
تا اینکه بی هــوا زدن /عمیــق شـد جراحتش
ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
پیکـر ماه پـاره ای / افـتاده بود روی زمــین
گرفته بوددور اونو / حلقـه ای از لشـکر کـین
تااینکه نیمه جون شد از/ضربت شمشیر عدو
صدا زد از بیــن همه /بـرس به داد مــن عمو
ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
عمو رسیـــد کـنار اون / نوگل باغ مجـــتبا
دید که تمـوم پیکـــرش / شــده اسیر نیزه ها
صورت به صورتش گذاشت/مثل علیِ اکبرش
جــاری شد اشـکای حــسین /زِ غربت برادرش
غریب آقام غریب آقام(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
می گفت عزیز داداشم /اینقده دست و پا نزن
کاری ازم برنمـیاد / عمو رو هِـــی صدا نزن
پاهاتو رو زمین نکش / عمــو رو بیچاره نکن
مادرت و با این کارت / اســـیر و آواره نکن
ای یادگار مجتبی / ای یادگار مجتبی(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حالا بگــو با چـه رویی / تو رو به خیمه ببرم
چقد بزرگ شدی عمو / چــه قد کشیدی پسرم
چقد بزرگی که خـودت /رفتی به پیشو از اجل
مرگ وبه آغوش کشیدی/نوشیدی از جام عسل
ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
قاســم نوجـــــوان مــــن/ تازه گل بــــرادرم
دوبــاره تــازه شــــد برام / داغ علــیِ اکبــــرم
سینه به سینه می کشید/قاسموسمت خیمه ها
بین صـــدای خــنــده ی / لشکــــریان بی حــیا
غریب حسین غریب حسین(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
اهل حـــرم ، با دیدنش / بـرای یاری اومـــدن
با اشک و آه ومرثیه / برسر و صورت می زدن
پیکــر پاره پاره رو / گذاشـــت کنار اکـبرش
بالا بلند نجمه رو / سـپرد به دسـت خواهرش
غریب حسین غریب حسین(۴)
شعر: رقیه سعیدی(کیمیا)
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#ششم_محرم
#حضرت_قاسم_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
بس که میدان رفتن تو،بر عمویت مشکل است
دســت یابی تو ، بر این آرزویـــت مشکل است
دیگــــر از هجـــران مگـو ، ای یادگار مجتـــبی
بر مشام جان ، فراق عطر و بویت مشکل است
بر دلم آتــش مــــزن ، ای میـوه ی قلــب حسن
چــون مرا بشنـیدن این گفتگویت مشکل است
ســن تو جانا مناســـب با چـــنین پیکار نیست
جنگ تو ، با لشــکری در روبرویت مشکل است
سخــت باشــد ، ناسزا بشــنیدن از هــر ناکسی
گفتگو با دشــــمـن بی آبــرویت مشــکل است
ای که واجب نیست،دراین سن تو،صوم وصلوه
تشنه لب درکربلا،با خون وضویت مشکل است
بهــر میدان رفتــن خـود ، اشـک بر دامـن مریز
نور چشمم ،جنگ کردن،با عدویت مشکل است
ای که از داغ حســـن ، گـرد یتـــیمی بر ســرت
دیدن اندر خاک و خون،رخسار و مویت مشکل
است
چــون به جـان مجتبی ، دادی قسم ، اینک برو
گرچه دل برکنــدن از روی نکویت مشکل است
می روی و ، می کنــم سـوی تو با حسرت نگاه
گر چـه در هجران ، نظر کردن به سویت مشکل
است
بـس که صحــرا ، پر خروش از لشگر باطل بود
حـق شنیــدن از لب تکبیـر گـویت مشـکل است
تا سلامت بینمــت ، کـردم شتاب از خــمیه گاه
لیک ، با انبوه دشمـن ،جستجویت مشکل است
بس که ابر خـــاک و خون ، بگرفته روی ماه تو
از پس این پرده ها ،دیدار رویــت مشکل است
در دم جــان دادنت ، گفــــتی : عمـــو جانم بیا
غرقه در خـون،دیدن تو،بر عمویت مشکل است
گر نباشد چشـمه ی چشــمان گریانت ” حسان “
زین همه آلودگی ها،شست وشویت مشکل است
شعر:استاد حبیب الله چایچیان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شب_ششم_محرم
#سینه_زنی_حماسی
#شهادت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#سبک:من دخترسلطان عالمینم،،،
من نایب شیرجمل ،من پورِ مجتبایم
فـــرزند دلبـندِ کــــریمِ آل مصـطفایم
((میرِ من حسین است))
((شـاه عالمین است))
من یادگار مجتبایم /سرباز دشت کربلایم(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
تیغ از پیِ حق می زنم مانند شاه خیبر
شمشیرمن دارد نشان از ذوالفقار حیدر
((میرِ من حسین است))
((شــاه عالمین است))
من یادگار مجتبایم /سرباز دشت کربلایم(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
من قاســـم حسینـم و سـرباز نور عینم
هم یاور عباســـم و هــم شـاه عالمینم
((میرِ من حسین است))
((شاه عــالمین است))
من یادگار مجتبایم /سرباز دشت کربلایم(۲)
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
بسم رب الحسین(۶)
#نوحه_زمزمه
#شب_ششم_محرم
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من،،،
راهیِ میــدان شـــد قاســــم مَــه سیما
عمـــه بــراش بســـتـه سـربند یا زهـرا
هیـبـت والای شـــیـــر جمـــل داره
جلـــــوهٔ زیبـــای خیـــرالـعـمـــل داره
با پای خود می رفت سمت اجل ،قاسم
مرگـو می دید اَحلیٰ مِنَ العسـل ،قاسم
امــان از این غــربت(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
لشکر دشمن رو در تــب و تاب انداخت
با هر رجزخوانی به قـلب دشمن تاخت
جنگ نمـایان کرد مثل حســن ، قاســم
فـاتـح میــدان بود ، شیــر بنی هاشــم
ولی گرفت آخر ، عطـــش ، توانش رو
زخــم تنــش دیگـــر برید امـــانش رو
امــان از این غــربت(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
پیکــر بی جــانش ز روی زیــن افتــاد
عــرش خـــدا لرزید تا رو زمیـن افتاد
گرفتــن اطــرافـو ، یه لشکــر کافــــر
یک بدن پــاره ، مثــــل علـــی اکبــــر
امــان از این غــربت(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
صدای فریادش پیچـید تو اون صحـرا
شکسته پهلو شــد درســت مثــل زهرا
برای امـــدادش عمـــو رســیــد از راه
ســـرش رو بـر زانــو گـــرفـت ثــارالله
امــان از این غــربت(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بوســه به زخـمـای ماه جبــــین می زد
وقتی که پاهاشـــو روی زمیــن می زد
زمین نکش قاســـم این همـــه پاها رو
آتیــش نـزن قلــــب عمــوی تنهــــا رو
امــان از این غــربت(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بس که کشیــدن این پیکـــر و نامــردا
چه قد کشیـــدی تو چقــد شــدی رعنا
آتیش زده داغـت بـر جگـــــرم ای وای
زنـــده شـــــده داغ بــرادرم ای وای
امــان از این غــربت(۴)
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۵/۱۲
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#قاسم_بن_الحسن_ع
#نوحوا_عَلَی_الحسین_ع
#حَیَّ_عَلَی_العَزا
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
السَّلَامُ عَلَى الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْمَضْرُوبِ عَلَى هَامَتِهِ الْمَسْلُوبِ لَامَتُهُ حِينَ نَادَى الْحُسَيْنَ عَمَّهُ فَجَلَا عَلَيْهِ عَمُّهُ كَالصَّقْرِ وَ هُوَ يَفْحَصُ بِرِجْلَيْهِ التُّرَابَ وَ الْحُسَيْنُ يَقُولُ بُعْداً لِقَوْمٍ قَتَلُوكَ وَ مَنْ خَصْمُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ جَدُّكَ وَ أَبُوكَ ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ اللَّهِ عَلَى عَمِّكَ أَنْ تَدْعُوَهُ فَلَا يُجِيبَكَ أَوْ أَنْ يُجِيبَكَ وَ أَنْتَ قَتِيلٌ جَدِيلٌ فَلَا يَنْفَعَكَ هَذَا وَ اللَّهِ يَوْمٌ كَثُرَ وَاتِرُهُ وَ قَلَّ نَاصِرُهُ جَعَلَنِيَ اللَّهُ مَعَكُمَا يَوْمَ جَمَعَكُمَا وَ بَوَّأَنِي مُبَوَّأَكُمَا وَ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَكَ عُمَرَ بْنَ سَعْدِ بْنِ عُرْوَةَ بْنِ نُفَيْلٍ الْأَزْدِيَّ وَ أَصْلَاهُ جَحِيماً وَ أَعَدَّ لَهُ عَذَاباً أَلِيماً
مشتاق میدان رفتــنم رخصــت عموجان
ســـر میدهـم پای تو بی نوبت عمـوجان
آیینه دار غیـــرت اللهم که جـــاری است
در رگ رگ من جای خون غیرت عموجان
من وارث شـــیر جـمل هـستم مگر نه ؟؟
مثل پـدر دارم دل و جـــرات عمــو جان
جــــای کـلاه جنگــــی ام عمــامـه دارم
یک پاحسن هستم دراین هیبت عموجان
الموت احلی من عســل یعنی که شیرین
باشد برایـــم مرگ با عـــزت عمـــوجـان
با نوعـــروســم در قــیامت وعـده کردم
دنیا ندارد بیش از این قیمـت عمــوجان
اذن جــــهادم را پـــدر قـبـلا نوشــــته
امید من باشد به دسـت خــط عمـوجان
جـــــای زره لطفـــی بکـن دیگـــر برایـم
فکر کفن بردار بی زحـــمت عمـــوجــان
پای تو را بوسیـدم و افسـوس از اینــکه
دیگرندارم بیش از این فرصت عمـوجان
با اکبــــــرت فرقـــی نـدارم می گــذاری
درمعرکه صورت براین صورت عمـوجان
طعــم غــــلاف بی هـــوایی را چشـیدم
دیگـر ندارد بازویـم قــــوت عـــموجـان
این فرقه ی خون ریز سنگ انداز کوفــه
از کشـــتن مــا می بــرد لذت عموجـــان
خوشبخـــت از آنـــم میشـوم قربانی تو
دلشــــوره دارم بابــــت پیشــــانی تو
لشگر که بغضش شد فراهم سنگ می زد
شیطان پرستــی هم مصمم سنگ می زد
گفتــم انابـــن المصطفـــی اما ابوجـــهل
ســـوی رسول الله خـــاتم ســنگ می زد
الله اکــــبر نقـــــش روی بیــرقـــــم بود
بی اعتنا حتـی به پرچــــم سنگ می زد
آئینــــه ی روی علـــی بـــودم که دیــدم
مردی شــــبیه ابن ملجــــم سـنگ می زد
تا بشکـــنــد مـــثل دلـــم فـرق ســـرم را
می آمد از نزدیـک و محـکم سنگ می زد
از کیـــنه تــوزان جمل بـود انکه با غیـظ
سمت حســــن های مجسـم سنگ می زد
با نیـــت مهــمان نـوازی کوچـــــه وا شد
کوفـی به جـــای خیر مقدم سنگ می زد
تنها نه ان تـازه نفـــس هایـــی که بودند
تا پیرمــــردی با قـــد خـــم سنگ می زد
راه نفــــس را تـا ببــندد در گلویـــم
یک طایفــه پشت ســـر هـم سنگ می زد
با قصدقربت سمـت من نیزه می انداخت
هر کــس مـیان معـــرکه کم سنــگ میـزد
چشــم کبـــود مـن دلیـل اشـک زهراسـت
روی دهـــانم جـای نعـل اسـب پیداســت
شعر:علیرضا خاکساری
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
AUD-20220803-WA0205.opus
221.9K
#زمینه
#شور_حضرت_قاسم_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
ما اگه سینه زنیم ، ما اگه گریه کنیم
ما همگی پیرو ، قاسـم ابن الحسنیم
ان تنکـــرونی فانابــن الحســـن
سبط النبی المصطــفی المؤتمن
به زیر مرکبا عموجون میگم که
ببین منم برات شـــدم سینه زن
سینه میزنم برات
برای غـربت نگات
برای لحـظه ای که
تنهایی تو قتلگات
جانم عمو حسین(4)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
طعــم روی لب من ، احـلی من عسله
اومده میدون پسرِ،کسی که شیرجمله
ان تنکرونی فانابــــن الحــــــسن
دلم گرفــــــته برای این محـــــن
الان تو هسـتی عموجـــون کنارم
چند لحظه دیگه تنهایی با دشمن
میزنن با نیــزه ها
میزنن چه بی هوا
عمـــه میزنه صدا
ای غــــریب کربلا
جانم عمو حسین(4)
شعر:سید حامد میرحسینی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#دامن_کشان_رفتی،،،
#بند_اول
افتادم ازمرکب_تنم غرق خون شد(٣)
برگ و بر جســمم_اسیر خزون شد(٣)
شکستـه پهلوی من مث مادر
عمو از خیمه سویم بیا دیگر
عمو جونم عمو جونم
پیکـــرم روی زمــین_ببـین له شده(٢)
چشم من تاره هوا_عمــو مــه شده(٢)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_دوم
نیزه به پهلوم خورد_یه شمشیربه سینم(٣)
روی ســــــرم دارم_ســـــنان و میبینم(٣)
میذاره داغــــم رو_رو دلت آخر
شــــدم ارباً اربا چــــون علیاکبر
عمو جونم عمو جونم
قــد و بالام و ببیـــن_کشـیده شدم(٢)
سـن و سـالی ندارم_خمـیــــده شدم(٢)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_سوم
دیــدن که تنــهایم_همـه سر رسیدن(٣)
اینها چی نامــردن_به خونم کشیدن(٣)
بیا که دارم میرم از این دنیا
دارم میرم پیش مادرم زهرا
عمو جونم عمو جونم
میــرم از دنیا ولی_تو تنـــها میشی(٢)
بی کس ویار وحبیب_توصحرا میشی(٢)
شعر:محمد مبشری
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─