«بسم ربّ المهدی عج»
#سلام_امام_زمانم
#صبحت_بخیر_آقاجان
#جمعه_های_انتظار
افتــاده هــوایت به ســـرم ، یوسف زهرا
از دوریِ تو خـــونْ جــگرم ، یوسف زهرا
هر جمعــه نشــستم به امیــدی که بیایی
خون می چکد از چشم ترم ، یوسف زهرا
#رقیه_سعیدی_کیمیا
@saeidikimya
بسم رب الشهداء والصدیقین🌷
#جانبــــاز
#شهیـــدزنده
┄┅═✧❁✾❁✧═┅┄
(هدیه به جانبازان عزیز دفاع مقدس)
مــرد بــارانــیِ غــــزلهـــایــم
پا به پای قلم ، غزل می خواند
اشک و آهــش ، تمــام دفتـر را
واژه واژه به عشـق می سوزاند
بود جـــامانده از قبیلـهٔ عشـــق
در نگاهـــش ، هوایِ رفتــن بود
روزهــــایِ مـــلال آور را
در غــم و اضـــطرار می پیمود
درد را جرعه جرعه می نوشید
خَـــم به ابرو ولـــی نمــی آورد
شـــوقِ دیـدارِ آسمـــان هـــا را
در سر و جان خستـه می پرورد
توی تقـــویم ذهــن خود هر بار
عکـــسهـا را ورق ورق مــی زد
زیر گوشــش صـــدای شلیــکی
سمت دشمن ، تَتَـق تَتَـق می زد
عکـسِ یارانِ رفتـــه اش ، او را
سمت دشتِ جنـون رها می کرد
رَدّی از اشـک ، راهِ مــوجــی را
رو به خـاک شلمچه وا می کرد
موج بر ســاحل ســرش می زد
آسمـان ، پا به پاش می چرخید
ساعتـی بعد ، بغــض چشمانش
رو به طفلش ،غریب می خندید
دشت مجنــون ، شبیه دریا بود
در نگـــاه شهیــــد جــامــانــده
حسرت از چشمهای او می ریخت
عـــاجـــزانه به یاد فــرمـــانــده
در خیــالش تفنــگ در دســتش
تیـــرها را به شب گِــرِه می زد
کارش این بود ، خــاطـراتش را
پیــش چشــمان خــود بیـــاویزد
خاطراتش چقـــدر باران داشت
خســـته از روزگار ، مــی بــارید
مثــــل ابـــرِ گرفتـــهٔ پاییــــز
در فـــراقِ بهـــــار مـــی بارید
کاش می شد که این زمستان هم
می گذشت و بهـــار مـــی آمـــد
حسرتی را که در دلش می کاشت
بـــا شهــــادت ، به بـــار مـــی آمد
روزی از روزهــــای دلتنــــگی
لالــهٔ بـــاغ حســـرتش گـــل داد
آسمــان از زمیــن جـــدایش کرد
با خـــودش بــرد تا بهــشت آبـاد
┄┅═✧❁✾❁✧═┅┄
📝رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۱۰/۲۹
┄┄┅┅✾┅┅┄┄
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┄┄┅┅✾┅┅┄┄
بسم رب المهدی (عج)
#جمعه_های_دلتنگی
#زمزمه_با_امام_زمان_عج
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
┄┅═✧❁✾❁✧═┅┄
دل می رود ز دستم یا بن الحسن کجایی؟
می سوزم از فراقت ای داد از این جدایی
کی می شــود ببینم آن روی دلــرُبایت؟
آقایِ بی قرینـــم ! کـی می شود بیایی؟
دست از طلب ندارم ســوی تو رهسپارم
با دسـت خالیِ خود ، من آمــدم ، گدایی
هـر بار آمدم من ، با هر بهـــانه ، سویت
دســت مرا گرفتــی ، از راه آشنــــایی
از درگه تو مـــولا ! جایـــی نمی روم من
تا باز ، از ســرِ لطــف بر ما کــرم نمـایی
دنیای بی حضــورت دنیای تیرگیــهاست
ای منبـــع زلالِ آیــات روشنـــایــی
از بس غروب دیدیم، دلتنگ یک طلوعیم
از پشت ابرِ غیبـت کی می شـود در آیی؟
آقا عنایتـــی کن ، تا لحـــظه ای ببیــنم
آن طلعـت رشیــــده ، آن چهــرهٔ خــدایی
بنویس ، خود به رویِ تقــویم های عــالَم
این جمعــه را به نامِ یک جمعــه طلایـی
┄┅═✧❁✾❁✧═┅┄
رقیه سعیدی(ڪیمیا)
┄┄┅┅✾┅┅┄┄
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┄┄┅┅✾┅┅┄┄
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#کربلا_تمنای_دل
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
شب جمعه است دلم کرب وبلامی خواهد
سائل خسـته ولی لطف و عطا می خواهد
یا حسین این دل مجـنون شده ام را بنگـر
بوسـه بر تـربـت گلـگون تو را می خـواهد
ســـائلــی آمــده و عـشــق تمــنــا دارد
وَکنون خواهش خود را ز شما می خواهد
ایـن عجــب از تـو کـــنــم آب تمـــنا مولا
تشــنه از تشــنه لبــی آب بـقا می خواهد
دسـت اربـاب وفــا رَد نکنــد ســـائل را
چون که دســتان کــریمانه گدا می خواهد
ما کــنار حـــرمت ســـفره ی دل گستردیم
چـه کند سـائل بیچــاره غــذا می خواهد
هـــر کــه گــردید گرفــتار شمـا می داند
مــرغ دل را به حــرم باز رهــا می خواهد
دل من ، این دل افــتاده ز قــدر و قیــمت
نقشــی از جلوه ی ایـوان طلا می خـواهد
چشـم من خیــره شـده باز به مقتل امشب
گریه بر زخـم تــن خـــون خدا می خواهد
تا کــه فــریاد کنــم آتــش جــان را یاران
نفس مانده به دل ســوز صدا می خــواهد
گــرچــه از داغ شهـیدان تو می ســوزد دل
نـاله بـر داغ تـو را باز جــــدا می خــواهد
عــاشــق خســته ی تـو آمــده و می بینی
فـــرج منتـقم ات را بـه دعـا می خـواهد
چون رسـاند به شما شـور و نـوا این دل را
«یاسر» ازکرب وبلا شور و نوا می خواهد
شعر:حاج محمود تاری «یاسر»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
خوب است چنان که حسرتش هم خوب است
یارب! دلم از ندیدنـش آشوب است
ذکری که به تسبیح دلم مانده فقط
یا رادَّ یوسـفَ علی یعقوب است
#میلاد_عرفانپور
#شعر_انتظار
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
@goollvajhehay_ahlbeyt12
هدایت شده از شیدای زینب (سلام الله علیها)
#یا_بقیه_الله_روحی_لک_الفدا
دو سه شب هست که ماهم به محاق افتاده
کوه ایمان به سرش باد نفاق افتاده
قدر برگشتن ماه است که بر می گردد
مادری چشم براه است که بر می گردد
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
❃﷽ ❃
#سپاه_مقتدر
#ایران_برقرار
#کاش_من_هم_یک_پاسدار_بودم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
اگر ایران هنــوز پـا برجـــاست
لشکــــری چون #سپـاه را دارد
افتخــاری بـــرای ایــران اســت
که چنیـــــن تکیــه گــاه را دارد
کار دشمـــن همیــــشه این بوده
نقشــــه ای تازه دست و پا بکند
داغ دیرینـــــه اش از ایــران را
با چنیـــن فتنـــه هــــا دوا بکند
نقـشِ بر آب شد ، نتیــجه نداد
نقشـــه و فتنـــــه و برانـــدازی
روبَـــهِ پیـــر را ببیـــن این بـار
با دُمِ شیـــــر می کنـــد بـــازی
گـــربــهٔ با وقـــار نقشــــهٔ مـــا
هیبـــت شیـــــر بیـــشه را دارد
گـــر اراده کنــــد ، عــــدو را از
صفــــحـهٔ روزگـــــار ، بـــردارد
هرکجا حرف غیرت و کار است
ردّ پـای #سپـــــاه می بینــــیم
هر کجــا فتنه و شــرارت هست
دشمــــنِ روسیـــاه می بینــــیم
ترسی از دشمنــان نباشد ، چون
#پاســداران جان به کف داریم
یکصـدا ، پشــت هم ، برای وطن
ایستـــادیم و یک هـــدف داریم
کــوریِ چشــم دشمنـان ، امروز
پــرچــــم اقتـــدارمـــان بالاست
لشکـــر صـــاحب الزمـــان داریم
تا ظهور ،این #سپاه ، پابرجاست
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۱۱/۱
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا) در ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─