▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
بسم رَبّ الحسین
#اعیاد_شعبانیه
#امام_حسین_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
࿐❁🍃🌹🍃❁࿐
«السَّلامُ عَلیک یا ابا عبدالله الحُسَین»
خدا تو را گلِ خلقت به این جهان داده ست
تو را برای سعادت به اِنس و جان داده ست
تـو را برای رسیـــدن به راه روشـــن عشـــق
چـراغ سبــزِ هـدایت به ما نشــان داده ست
تو نوری از ملکـــوتی و مُـلــک ، در قـــدمت
فـروغِ تو به زمیـن ، رنـگ آسمـان داده ست
عزیــز کــــردهٔ عـرشــی ، که گاهـــوارِ تو را
میــانِ عالَــمِ بالا، مَلَــــک تکـــان داده ســت
بــرای تـــوبــهٔ آدم ، مَـلَـک به اذن خــدا
برای واسطه ، نـور تـو را نشـان داده ســت
تو کــیــســتی که خـدا از همـــان زمـان ازل
به زیــر ســایهٔ مِهـــرَت پنــاهِــمان داده ست
بــرای قـلــــب محبــــانِ تـو به روز جـــزا
براتِ عشـــق تــو را ، نامــهٔ اَمان داده سـت
کنـار کرب وبلایت چه حاجـتــم به بهشـــت
بهشت هم دل خود رابه این مکان داده ست
به عشــق کرب و بلایت ،نفــس بـریده،غزل
قلم ازاین غم دوری شکسته،جان داده ست
شمیـم سیب خوشی که رسیـده از حَـرَمـت
تـوانِ تازه به این شعــرِ ناتـوان داده ست
و طـی شــود رهِ صدسـاله با تو در یک شب
برای هر که در ایـن راه ، امتحان داده ست
📝شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۱۲/۱۵
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
࿐❁🍃🌹🍃❁࿐
☜نشر_اشعار_بروز
☜گلواژه هاے اهل بیت(ع)
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#اعیاد_شعبانیه
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
اعیاد شعبانیه بر همه شیفتگان راه ولایت مبارک باد 🌺🍃
« عطر سیب »
شعبان رسید و موسـم جـشن و سرور شد
ماه ولادت اســـت و جــهان غـرق نور شد
باب نجـــات عالمیــــان را گشــــــوده حق
از تنگــــــنای حــــادثه وقــت عبـــــور شد
عرشی تریــن هُـمای ســــعادت گشوده بال
در ســــایه اش کتــــاب ولایـــت مرور شد
فُلک نجـات و شــــمس هدایـت ز ره رسید
سیـــــنای سیـنه در قدمـــش کوه طور شد
این پنجمین خُمی ست که ساقی گشوده است
هرکس که خورد باده از این خُم طهـور شد
فُطرس که گشت سـدره نشین از شفاعتش
آمـــد دوباره صاحـــب درک حضـــــور شد
سوّم امام و ســـــوّم شـــعبان وعطر سیب
سیــــن راز عالم است که سِــــرّ شـعور شد
شاعر رســـید بر سَــــر سین و ز سَـر سرود
بی اختـــــیار قافیـــــــه اینجــــا تنـور شد
تن روی خـــاک بود و ســـرش بر سـریر نی
کی دل بر این مصـیبت عظما... صـبور شد؟
قصــدم نبود روضـــه ، ولیکن در این مقام
اسباب اشک وناله خودش جفت وجور شد
نام حســین علّت اشــک است وســــوز دل
شعر ( شـقایق )از اثــرش غــــرق شور شد
شعر: استاد حمید رضازاده( شقایق)کرمان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
🌕࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
هدایت شده از کانال اشعار شمس (ساقی)
(اَلسّلامُ عَلَیكَ یٰا بٰابُالحَـوائـج)
ا࿐❈❁࿐✿࿐❈❁࿐ا
#مدح
#میلاد
#قمر_بنی_هاشم
#حضرت_عباس
#اباالفضل_العباس
#اعیاد_شعبانیه
(اسطوره ی عشق)
ادب را بـرتـریــن آواست عبـــاس
وفــا را واژه و معنــاست عبـــاس
بـوَد اُسطــوره ی عشـق و مَحبـّـت
نمـــاد حضـرت مــولاست عبـــاس
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@shamssaghi
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
"السّلامُ عَلیكَ یا قمر بنی هاشم"
#مدح
#میلاد
#قمر_بنی_هاشم
#حضرت_عباس
#اباالفضل_العباس
#اعیاد_شعبانیه
(مظهر وفا)
زهی گلاله ی رخسار و نزهت چمنش
که هست بلبل شیدا هزارها چو منَش
زهی جمال فروزان آن مَه تابان...
که مِهر و ماہ دو زنگی بوَد در انجمنش
لطیفهایست ز باغ جِنان ، گل رویش
طریفهایست ز نور خدا مهین بدنش
فروغ چشم نبی ـ میوہی دل حیدر
که بود خون حسینی روان به جان و تنش
مَه منیر بنی هاشمی ـ ابوفاضل...
که مامش : امّ بنین و پدر : ابوالحسنش
فدای چهرہی زیباتر از مَهش کز فضل
نمودہ جن و مَلَک محو عارض حَسَنش
زهی فتوّت آن مظهر وفا و صفا...
که کردہ خالق و مخلوق، مات خویشتنش
پی حمایت سلطان دین ـ حسین شهید
ز جان گذشت به فرمان حیّ ذوالمننش
فغان که سبط یداللہ فوق ایدیهم...
ز تیغ خصم جدا شد دو دست صف شکنش
که دیدہ بر لب شطّ فرات ، سقایی ـ
لبان تشنه ز خون، تر شود لب و دهنش؟
که دیدہ اَست شهیدی به راہ یاری حق
سنان و خنجر و تیغ عدو شود کفنش؟
طلوع آن مَه رخشان برج دین و شرف
فروغ (شمس قمی) گشت و پرتوِ سخنش
شادروان سید علیرضا شمس قمی
https://t.me/shamseqomi
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
اَلسّلامُ عَلَیكَ یا اَباصالحَ المَهدی (عج)
#مدح
#میلاد
#شعر_انتظار
#اعیاد_شعبانیه
#میلاد_امام_زمان
(عشق وصال)
از روی مهوش خود، بفکن نقاب حایل
تا بوسه ای بگیرم ، از آن نکو شمایل
بی روی بی مثالت، تلخ است زندگانی
زیرا که دل نباشد ، جز بر رخ تو مایل
دور از تو ای دلارام! نبوَد مرا دل آرام
شد از فراق رویت ، عمرم تباه و زایل
عشق وصالت ای شه! دین است و مذهب من
جان میدهم به عشقت، در راه این خصایل
مهجوری تو شاها ، صبر از دلم ربوده
جز اشک دیدگانم ، نبوَد مرا دلایل
در انتظار وصلت، جان از تنم برون شد
آیا شود که روزی ، گردم به وصل، نایل؟
ای یوسف خجسته! بازآ که از فراقت
یعقوب ملک دین شد بر مرگ خویش نایل
شاها مرا عطا کن، از خوان فضل و عرفان
چون بر درِ سرایت، هستم کِهینه سایل
باز آی و رخ عیان کن، آیین خود بیان کن
مفهوم عاشقان کن، اسرار این مسایل
چون دسترس نباشد، بر دامن وصالت
دست شکسته ام بین! بر گردنم حمایل
در چرخ عشقت ای شه! افروخت (شمس قمّی)
زین سوز و ساز خوشتر، نبوَد مرا فضایل
شادروان سید علیرضا شمس قمی
https://eitaa.com/shamseqomi
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
اَلسّلامُ عَلَیكَ یا اَباصالحَ المَهدی (عج)
#مدح
#میلاد
#شعر_انتظار
#اعیاد_شعبانیه
#میلاد_امام_زمان
(آینهی وجه الله)
دوش هنگام سحر گفت مرا هاتف جان
تا به کِی خفتهای و بیخبری از جانان
باخبر باش که شد نیمهی ماه شعبان
خیز و بزمی ز سر شوق و شعف کن بنیان
که جهان شد و شرف همسر فردوس و جنان
خیز و گو مطرب ایمان بنوازد بر رود
ساقی عشق کند بادهی وحدت موجود
عاشقان را دهد از جام وصال معبود
زآنکه آمد ز پس پرده شه غیب و شهود
همچو خورشید که گردد ز پس ابر عیان
گو به عشاق که آن مظهر یکتا آمد
آن که صد مهر به نزدش به تماشا آمد
ماه گردون به برش چون شب یلدا آمد
بر سر خلق جهان ، ابر گهرزا آمد
تا ببارد به زمین گوهر بحر ایمان
در چنین روز ، مه برج سماوات هدا
شد ز اوج فلک دین به جهان جلوه نما
روشنیبخش جهان گشت به فرمان خدا
بانگ شادی ز زمین خاست سوی عرش علا
کآمد آن حجت حق مهدی موعود زمان
قائم آل عبا ، قائد اسلام پناه
ختم ارباب هدا ، آینهی وجه الله
وارث هشت و سه آن رهبر با حشمت و جاه
پا نهادی به جهان تا که شود هادی راه
رهنمون گشت بشر را سوی حی سبحان
آن شهنشاه قدر قدرت مُلک بطحا
قطب حساس زمین محور چرخ اعلا
شاه دجال کُش و ریشه کن خصم دغا
خاتم راهبران ، منتقم آل عبا
کهابر رحمت بوَد و سایهی فیض یزدان
منبع علم و عمل مظهر یزدان به جلال
اختر فیض کرم شمع شبستان به جمال
دُر دریای شرف، گوهر رخشان به خصال
طوطی دانش و دین بلبل دستان به کمال
نکته آموز بسی عیسی و پور عِمران
آن امامی که به فرمان خدا شد غائب
عاصیان را ز معاصی بنماید تائب
کز هزاران بشر صالح و عبد صائب
آیت الله بروجردیاش آمد نائب
تا کند رهبری اُمّت جدْش به عیان
مَحرم و مظهر اسرار و رموز ازلی
آیت درگه زی مرتبت لم یزلی
وارث مکتب احمد ، خلف پاک علی
آنکه بر عصر بوَد والی و مولای و ولی
ناشر و مجری احکام شریف قرآن
خسروا جلوه نما برفکن از چهره نقاب
چند در پردهی غیبت به ظهورت بشتاب
دل ما گشته ز هجران جمال تو کباب
تیشهی کفر جهان را بنمودهست خراب
تا به کِی غایب و از دیدهی احباب نهان؟
جلوهگر ساز به ما را حقیقت نه چنین
حلّ ابهام کن از معنی صورت نه چنین
نسخ اوهام کن از مُلک دیانت نه چنین
قلع کن فاسق و ارباب شقاوت نه چنین
قصر ویرانهی دین را کُن از اول بنیان
مُلک اسلام ز بیداد و ستم ویران شد
کاخ بیدادگران در عوض آبادان شد
ریب و تزویر و ریا دین مسلمانان شد
عدل و انصاف و کرم محو ازین دوران شد
نه نشانی بوَد از حاتم و نه نوشروان
خسروا خیز و بکَش تیغ هدایت ز نیام
سرنگون کن عَلَم کفر و سریر اوهام
زنده کن نام مسلمانی و دین اسلام
دفع کن از سرِ ما سایهی کفار ظَلام
تا ببینی همه جا بوذر و صدها سلمان
(شمس قم) گفت چنین مدح تو ای شاه زمن
بهتر از این نشود مدحت شاهانه ز من
شاعری مبتدیام پیرو ارباب کهن
آرزو دارم اگر یار شود طبع سخن
بسرایم صفت ذات تو با نظم و بیان
شادروان سید علیرضا شمس قمی
روزنامه استوار قم ـ 1337
https://eitaa.com/shamseqomi
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
(اَللّٰهـْـمّ عَجـّـِـل لِوَلٖیّـكَ الْفـَــرَج)
#مدح
#میلاد
#اعیاد_شعبانیه
#میلاد_امام_زمان
(مرآت خدا)
جا دادمت به دل که دلارا کنم تو را
دلدار و همدم دل ِ شیدا کنم تو را
کی زين دلِ شكسته مُجزّا كنم تو را
"كی رفتهای ز دل كه تمنا كنم تو را
كی بودهای نهفته كه پيدا كنم تو را"
دل ، گشته از فراق جمال تو كوه نور
كز پرتوش عيان شده صدها شهاب طور
كی طلعت رخت شود از مُلک دل به دور
"غيبت نكردهای كه شوم طالب حضور
پنهان نگشتهای ، كه هويدا كنم تو را"
گه جلوه میکنی به گل و گلشن و چمن
گه عشوهگر شوی، به رخ ياس و ياسمن
گه پرتو افكنی ، به دل ِ شمع انجمن
"با صد هزار جلوه برون آمدی و من
با صد هزار ديده ، تماشا كنم تو را"
تا چشم من به ديدن روی تو باز شد
حيران ز حسن و قامت آن سرفراز شد
با يک كرشمه حسن تو ام دلنواز شد
"چشمم به صد مجاهده آيينه ساز شد
تا من به يک مشاهده پيدا كنم تو را"
آيينه گير و روی مَه خويشتن ببين
خورشيد حُسن خويش به عرش بدن ببين
بر فرق ماه ، خرمن مشک ختن ببين
"بالای خود در آينهی چشم من ببين
تا باخبر ، ز عالم بالا كنم تو را"
زآن چشم مست اگر به سوی زهره بنگری
گردد به يک نظر به جمال تو مشتری
هر جا گذر كنی ، دلی از عاشقی بری
"مستانه كاش در حرم و دیر بگذری
تا قبلهگاه مؤمن و ترسا كنم تو را"
گر پرده از جمالِ تو مَه پيكر افكنم
خصم تو را به آتش حسرت در افكنم
پيش تو بس ز مؤمن و كافر سر افكنم
"خواهم شبی نقاب ز رويت بر افكنم
خورشيد كعبه ، ماه كليسا كنم تو را"
شير دوچشم مست تو چون شد به چنگ من
مژگان جانشكار تو هم شد خدنگ من
زنجير گيسوانِ تو شد ، پالهنگ من
"گر افتد آن دو زلف چليپا به چنگ من
چندين هزار ، سلسله بر پا كنم تو را"
گر عرش و فرش با همه نعمت به من دهند
گر عالم وجود ، ز رحمت به من دهند
گر باغ خلد را ، ز كرامت به من دهند
"طوبی و سُدره گر به قيامت به من دهند
يکجا فدای قامت رعنا كنم تو را"
ای ماه من! شوی اگر از لطف ، یار من
ماه فلک ، ز مِهر شود خاكسار من
صورت نهان مكن ز من ای مهْ عِذار من
"زيبا شود به كارگه عشق ، كارِ من
هر گه نظر به صورت زيبا كنم تو را"
فرموده پير عشق چو دستور عاشقی
ره يافتم به مقصد و منظور عاشقی
شيدا شدم به كسوت مشهور عاشقی
"رسوای عالمی شدم از شور عاشقی
ترسم خدانخواسته رسوا كنم تو را"
(شمس قمی) چو خامهی عرفان به كف گرفت
با تيغ خامه قلب عدو را هدف گرفت
درّ ِ ولای حجّت حق ، از صدف گرفت
"شعرت ز نام شاه، "فروغی" شرف گرفت
زيبد كه تاج تارکِ شعرا كنم تو را" *
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
شادروان سید علیرضا شمس قمی
https://eitaa.com/shamseqomi
* فروغی بسطامی
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
(اَللّٰهْمَّ عَجّلْ لِوَلٖيِكَ الْفَرَج)
#مدح
#میلاد
#شعر_انتظار
#اعیاد_شعبانیه
#میلاد_امام_زمان
(ختم ارباب هدیٰ)
بلبل طبعم ، سخن آغاز کرد
بر جهان باب بشارت باز کرد
نغمه خوانی میکند طبع غیور
گه حجاز و گه همایون، گاه شور
گاه ، منصوری دهد سر از فِراق
گه ز شوق وصل، ماهور و عِراق
زخمه های تار طبع پاکزاد
زخمهای کهنه را مرهم نهاد
مطربا ! بر چنگ ، زن ! چنگ از شعف
دف به کف بربط به دف زن کف به کف
ساقیا ! زآن بادهی صافی بیار
بادهای کز جان کُند دفع خمار
بادهای در ساغر احباب ریز
بر شرار قلب سوزان آب ریز
ساقی جام طریقت میرسد
شاهد بزم حقیقت میرسد
بلبلان را مژده ی رحمت دهید
چون گلی نو در گلستان بشکفید
بلبلان این گلستان ، چون مناند
وصل این گل دیده و نغمه زناند
از طفیلاش ، گلسِتان آباد شد
باغبان از وصل این گل شاد شد
کیست این گل نوگل گلزار دین
زینت بستان ختم المرسلین
حجّت حق مهدی صاحبزمان
ختم ارباب ِ هدیٰ ، شاه ِ جهان
رهبر دین ، پیشوای متقین
آیت عظمای حق حقالیقین
ماه تابان سماوات شرف
گوهر دریای میر مَن عَرَف
ماه شعبان روشن از میلاد اوست
قلب ناشاد جهان دلشاد اوست
وارث دیهیم و تاج حیدری
لایق تخت و سریر جعفری
پرده دار شاهد بزم وجود
پادشاه کشور غیب و شهود
غیر احمد ، رهنمای انبیا
راهدار دین و ختمالاوصیا
پادشاها ! پرده از رخسار گیر
کن ظهور ای خسرو گردون سریر
بر فکن ، از چهر نیکویت نقاب
زنده کن از وصل رویت شیخ و شاب
پا بنهْ ، اندر رکاب ای شاه دین
دستِ حق بیرون نما از آستین
ذوالفقار حیدری بر کف بگیر
بر قِتالِ قوم گمراه و شریر
انتقام از فرقه ی بدسیرتان
ای امیر منتقم! یکسر سِتان
باغ دین شد مسکن زاغ و زغن
جغد مأوا کرده در طرف چمن
روبهان در بیشه گشته جاگزین
چون تهی شد بیشه از شیر عرین
ملک دین ، ویرانه از بیداد شد
زانکه ظلم و کین بجای داد شد
سفلگان بنشسته در صدر جلیل
بخردان را جایگه داده به ذیل
گلشن حق جایگاه خار شد
گنج دین در اختیار مار شد
خسروا ! صبر و تحمل تا به کی ؟
صبر هم آخر ز صبرت گشته طی
خیز و ما را زین مهالک وارهان
دفع فرما شرّ قوم گمرهان
جز تو ما را دادخواه و یار نیست
جز تو دیگر رهبر غمخوار نیست
کن ظهور ای شهسوار منتظر
دوستان منتظر را کن نظر
ز انتظارت بر لب آمد جان ما
نیست غیر از وصل تو درمان ما
(شمس قمّی) در مدیحت روز و شب
نغمهزن ، گردیده با وجد و طرب
شادروان سید علیرضا شمس قمی
1340
https://eitaa.com/shamseqomi
هدایت شده از کانال اشعار شمس (ساقی)
(اَلسّلامُ عَلَیكَ یٰا بٰابُالحَـوائـج)
ا࿐❈❁࿐✿࿐❈❁࿐ا
#مدح
#میلاد
#قمر_بنی_هاشم
#حضرت_عباس
#اباالفضل_العباس
#اعیاد_شعبانیه
(اسطوره ی عشق)
ادب را بـرتـریــن آواست عبـــاس
وفــا را واژه و معنــاست عبـــاس
بـوَد اُسطــوره ی عشـق و مَحبـّـت
نمـــاد حضـرت مــولاست عبـــاس
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@shamssaghi
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
«اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یٰا قَمَرِ بَنی هٰاشِم»
#مدح
#میلاد
#قمر_بنی_هاشم
#حضرت_عباس
#اباالفضل_العباس
#اعیاد_شعبانیه
(ماهِ بنی هاشم)
بوَد روشنگر بزم جهان ، ماهِ بنی هاشم
فروزانتر ز ماهِ آسمان ، ماهِ بنی هاشم
نه تنها بزم عالم را کند رخشان رخ ماهش
که روشن کرده ماهِ آسمان، ماهِ بنی هاشم
بوَد عبّاس ، نام و کنیهاش باشد ابوفاضل
اباالفضل است در عِلم و بیان، ماهِ بنی هاشم
پدر، حیدر، برادر چون حسین، امّ البنین مادر
سزد هاشم ببالد بر چنان ماهِ بنی هاشم
بنی هاشم نجوم دین و شمس الدین حسین امّا
درآن منظومه ـ عبّاس جوان، ماهِ بنی هاشم
مَه از خورشید کسب نور میباید کند آری
ز مولایش علی دارد نشان، ماهِ بنی هاشم
فضیلت، معرفت، عزت، شهامت، حریّت، همت
به دانشگاه دین داد امتحان، ماهِ بنی هاشم
به جانبازی بسی فخریه بودش ورنه در خویشی
ز شمرش بود سرخطّ امان، ماهِ بنی هاشم
فتوّت بین که بهر کودکان تشنه کام شَه
ننوشید آب از آن شطّ روان، ماهِ بنی هاشم
جهانِ جان بُد و جانِ جهان کز راهِ جانبازی
به راهِ عشقِ جانان داد جان، ماهِ بنی هاشم
حسینش بود جانان و بدادش جان چو جانانه
که در جان باختن شد شادمان، ماهِ بنی هاشم
نباشد معرفت در مدح آن مَه (شمس قمّی) را
که روشن کرد طبعش ناگهان، ماه ِ بنی هاشم
شادروان سید علیرضا شمس قمی
https://eitaa.com/shamseqomi
هدایت شده از کانال اشعار شمس (ساقی)
(السلامُ عَلَیكَ يا عَلی بِن الحُسَيِن السَجّاد)
ا࿐❈❁❈❁࿐✿࿐❈❁❈❁࿐ا
#مدح
#میلاد
#امام_سجاد
#اعیاد_شعبانیه
"بهـــاری دیگـــر"
شـب میـــلاد زيــن العــابــديــن است
ز لطـف حضرت جـــان آفــريــن است
گلـی روييــده در بســتان احمـد (ص)
کــه رشـکِ گــلعِـــذاران زميــن است
ز مــاهِ طـلعـتـش ، بنگـــر کــه امشـب
زمين روشنتـر از عـرش بــريـن است
مَهــی رخشــانتــر از مــاه سمـــاوات
که مـاه از ماهِ رويش شرمگيـن است
بخـــوان بلبـــل! بهــــاری ديگـــر آمـد
زمسـتان گرچـه مـا را در كميـن است
بـــزن مطـــرب! بــه آهنــگِ حجـــازت
كه غم عمریست با ما همنشين است
بـــزن بــر دف ، نمـــا اعجـــاز امشـب
که نـای و نغمهات سِحـرآفـریـن است
بـــزن پــا بر زميــن امشب كـه گیــتی
مصفـــــا از يســار و از يـمـیـــن است
چه خـوش تــابیـــدهای مــاه چهــارم!
که انــوار سجــودت بــر جبــین است
ولایــت پــایــدار از هســتی تــوســت
ولایــت بـرتـریـن حصن حصـین است
الا (ساقی) قــدح نـوشـم کـن امشـب
که میـــلاد امــام الســاجــديــن است
مبـــارک بــاشـد ایــن مــولــود فـــرّخ
که شـادیبخش دلهـای حـزیـن است
سيد محمدرضا شمس (ساقی)
1378
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از کانال اشعار شمس (ساقی)
(میــلاد امـام زمـان "عج" مبـارک باد)
ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا
#مدح
#میلاد
#امام_زمان
#شعر_انتظار
#مهدی_موعود
#اعیاد_شعبانیه
(همیشه بهار)
امـيــــر قـــافلــــــه ـ آن شـهســوار میآيد
قــــرار ِ خـــاطـــر ِ هـــر بـیقــــرار میآيد
خـــزان اگرچه گـرفتــه فضای عـــالـــم را
گلـــی كــه هسـت هميـشـه بهـــــار میآيد
چو هست قحط تراوت درين كوير عطش
بــه كـــام تشـــنه لـبــــان ، آبشـــار میآيد
سحــاب رحمـت حق آن بهـــار جــاویـدان
بـــه آبـیــــــارى ايــــن شــــوره زار میآيد
نسـيم مِهـــر ، وزيـــدن گــرفتــه بر عــالـم
نشــــاط و خـــــرّمـــی پــــایــــدار میآيد
مَهی كه هست ز پشت و قبيلهی خورشید
بـه دفـــع ظـلمـت اين شــام تـــــار میآيد
غبـــار گام به گامش دواى ديــدهی ماست
طبـيـبِ عشــق چــه نيكـــوعِــــذار میآيد
بگو به يوسـفِ كنعــان بساط خود برچيـن
كــه يــوســف دگــــری، از قـــــــرار میآيد
هـلا، كه خفته به غـاريـد وقت بيداريست!
خبـــر رســيده كــه آن یــــارِ غــــار میآيد
شكستهكشتی دلهاى مــوج حـــادثـــه را
بَـــرَد ز بحـــر بــــلا ، تـــا كنـــــار ، میآيد
بـــراى آنکـــه بسـوزد بـــه آهِ ســوتــهدلان
رداى كفــــر و ســـتم ، شعــــلـهوار میآيد
بـــراى آنكـــه بگيـــرد تـقــــاصِ کـــرببـــلا
يگــانــه منـتـــقم هشــت و چـــــار میآيد
بـــراى آنكـــه كنــد قلــع و قمــع دجـّــالان
عَلــم به دوش ِ بـه كــف ذوالفـــقار میآيد
بــراى آنكــه بـه خـاک افكنــد شقـــاوت را
ز شـــاهـــــراه عـــــدالــت ، ســوار میآيد
بــراى آنكــه كنـــد شهــــر عشــق را آبــــاد
خبــــر دهيـــد كــه آن شهــــريــــار میآيد
بگــو به مطــرب عرفان تـــرانــهای سر کن
کــه از کـــرانــه ی غیـبـت ، نگــــار میآید
بـــزن بــه چـنــگ تـــرنـــم ، نـت نکیـسا را
که عشق و شـادی و شـور و وقــار میآید
چو هست (ساقی) عشّـاقِ دردمنــد جهـان
دواى دلشـــــدگـــــان ِ خمـــــــــار میآيد .
سيد محمدرضا شمس (ساقی)
1392
http://eitaa.com/shamssaghi