eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
780 ویدیو
83 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شمس (ساقی)
"اَلسَّلامُ عَلَیكِ یٰا فاطِمَة المَعصومَه"​​​​​​​ اگر داری هزاران درد بی‌درمان بیا اینجا که با اذن خدا باشد طبیب دردها اینجا اگرچه هست پنهان مرقد خیرالنسا ، اما به‌شوق مرقد آن بانوی عظما ، بیا اینجا مزار حضرت معصومه‌ی قم را زیارت کن که باشد جلوه‌ای از مرقد خیرالنسا اینجا دعاهایت اجابت می‌شود در این حرم زیرا که خفته، اخت سلطان سریر ارتضا اینجا دلِ درمانده و غمدیده‌ی خود را مداوا کن که بی‌شک هست هم دارو و هم دارالشفا اینجا بنوش از آب سقاخانه‌‌اش در صحن آیینه که می‌باشد یقیناً چشمه‌ی آب بقا اینجا ببوس این بارگاه و رفعت آن را تماشا کن که باشد بوسه‌گاه مرتضی و مصطفی اینجا دلِ خود را گرهْ زن بر ضریح این حرم با عشق که دل را می‌کُند از بند این دنیا ، رها اینجا دو رکعت با خلوص دل نماز عشق ، برپا کن به بالاسر، که تا بینی به چشم دل، خدا اینجا نمی‌ماند به‌جا ، کاخی همیشه جاودان اما بقا را می‌توان بینی در این دار فنا ، اینجا غبارِ غم بشوی از دیده و دل با نمِ اشکی ـ که بی‌شک می‌دهد هم دیده و دل را جلا اینجا مِس زنگاری دل را جلا ، نَه!... بل طلا دارد به اکسیری که بر دل می‌زند این کیمیا اینجا مشو غرّه به مال و جاه و... قلبت را مصفا کن ندارد فرق زیرا در نظر، شاه و گدا اینجا نه تنها این حرم در قم ندارد مثل و همتایی که هم شأن است حتی با مقام اولیا اینجا نه تنها اهل قم بالد به خود ، از شأن این بانو که می‌بالد به‌خود زین خواهری، حتی رضا اینجا به غیر از شهر خود، هر آشنا باشد غریب اما تفاوت نیست بین هر غریب و آشنا اینجا چنانکه شهر قم را عُشّ آل مصطفی خوانند بنازد شیعه بر این بارگاهِ باصفا ، اینجا خوشا چشمی که دل، بندد به دیدار حریم او چو اهل قم، که گردیده به گنبد، مبتلا اینجا خوشا آنکس که عادت کرده تا آید به‌گوش او مناجات و اذان از مأذن ِ گلدسته‌ها اینجا خوشا آنکس که سر را می‌گذارد بر حریم او بدون ادعا و عاری از روی و ریا اینجا چو می‌بوسد ضریح باصفایش را به صدق دل زیارت کرده گویی مرقد شمس الضحا اینجا شفاعت می‌کند چون شیعیان را در صف محشر چگونه می‌توان دل کَند، از صحن و سرا اینجا اگر گم کرده‌ای راه خودت را از سر غفلت بیا در این حرم، زیرا که باشد رهنما اینجا گنهکاری اگر حتی دمی آید به این درگاه شود شرمنده‌ی کردار، بی‌چون و چرا اینجا دخیل مِهر می‌بندد ضریح زرنگارش را که بخشیده شود از جرم و عِصیان و خطا اینجا خلاصه دست خالی رد نمی‌گردیم ازین درگاه «اگر از صدق‌ دل‌، آریم‌ روی‌ التجا اینجا» ۱ دل زنگاری‌ات را پَهن کن در این حریم مِهر که پای زائرانش می‌دهد آن را جلا اینجا مَشام جان، معطر کن به عشق (ساقی) کوثر اگر خواهی شوی مست از شراب جانفزا اینجا سید محمدرضا شمس (ساقی) 1402/07/22 eitaa.com/shamssaghi ۱ـ استاد مجاهدی
🏴 وفات کریمه اهل بیت حضرت معصومه (س) تسلیت باد. هم فاطمه هم دخت ولی الله است در قم به زیارتش شتابان ماه است آن لاله ی عشق زود پرپر می شد افسوس که عمر لاله ها کوتاه است https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(اَلسَّلامُ عَلَیكِ یا فاطِمَةَ المَعصومَه) ‌ ‌كسی كه بر همگان می‌دهد اميــد اینجاست كسی كه شام سـيه را كند سپــيد اینجاست ‌ ‌مــزار «حضرت معصومه» است اين درگــاه شفیـع و شـافی مـرضـاى نااميــد اینجاست ‌ ‌مـُـريــد هــر كــه شــوى ، بـی‌بهـــا بـوَد زيـرا كه هم مـراد در اينجا و هم مـريد اینجاست ‌ ‌نـــواى نـــالــه اگـــر ســر كنــی ز راهِ بعیــــد كسی که نـاى تو را می‌توان شنيد اینجاست ‌ ‌مشـو ز رحمـت حــق ، نـااميــــد در عـــالــم كه بحــر مرحمت و گـوهــر اميــد اینجاست ‌ ‌غميــن مبـــاش! اگـــر قفـــل بســته‌‌ای داری «فـزون‌تـر از عدد قفــل‌ها كليــد اینجاست» ۱ ‌ ‌بگيـــر دامــن او را ، كــه هـــرچــه را طــلبی چه از ســياه گرفته چه از سپــيد اینجاست ‌ ‌شكــوفــه‌‌هاى اجـابـت، چو غنچه‌‌هاى بهــار كه از نسـيم دعــا می‌توان دميــد اینجاست ‌ ‌به شعــر (ساقی) شوريده‌ دل درنگــی كــن! كسی كه می‌دهدت مستی مـديـد اینجاست ‌ ‌سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi ۱ ـ مرحوم هادی رنجی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(به یاد شاه بانوی قم) دوباره مثل دلِ شعله‌ها پریشانم به آهِ زلزله ای بیقرار و ویرانم دلم شکسته‌تر از کوزه‌های در خاک است که زیر بار غبارینِ غصه پنهانم شدم مترسک بی اختیار و آه از این که پای‌بند به قانون جبرِ انسانم دوباره آمده‌ام زیر چتر تو بانو که مثل برکه پُر از حرف‌های بارانم تو عینِ ساحل آرامشی، ولی افسوس من از جزیره جدا مانده، شکلِ طوفانم رسیده‌ام تهِ خط، در قطار بی برگشت شبیه نقطه‌ی تاریکِ خط پایانم  برای بارشِ آیینِ "ایلیا"ییِ تو نیازمندتر از خواهشِ درختانم بتاب بر دل یخ بسته‌ام که می‌دانی از انجمادِ خودم خسته و گریزانم تو از تبار تب و تاب و تابشی، بانو  من از قبیله‌ی افسرده‌ی زمستانم دکتر حسین ️محمدی مبارز (ایلیا) eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(اَلسَّلامُ عَلَیكِ یٰا فاطِمَةَ المَعصومَه) قم، اگر شد عشّ آل مصطفی(ص) و امّتش از وجود «حضرت معصومه» باشد علتش از فروغ روی او باشد منوّر شهر قم چشمه‌ی خورشید چون شمعی‌‌ست نزد طلعتش دختر موسَی بن جعفر، خواهر سلطان توس کز شرف، شد سجده‌‌‌گاه اهل عرفان تربتش معدن عِلم و فقاهت هست و کنز معرفت عالمان مات‌اند و در حیرت ز اوج حشمتش اسوه ی عِصمت بُوَد بر بانوان و دختران چونکه معصومه‌‌ست نزد حق ز فرط عصمتش هرکه با صدق و صفا بوسد ضریحِ اَنورش کِی تواند چشم پوشد از حریمِ رحمتش؟ آنکه توفیقی نیابد در حریم و کوی او... تا همیشه می‌کشد آه از دل پُر حسرتش بارگاهش می‌زند طعنه به فردوس برین کز بزرگی و شرف، این رتبه دارد ساحتش درگه حاجات خلق است و کند حاجت روا هرچه میخواهی بخواه از درگه ذی‌رفعتش خلوتی پیدا کن و خود را ز غم‌ها وارهان بند مشکل‌های خود را ، باز کن در خلوتش شافع جنّت بُوَد بر شیعیان در روز حشر حقتعالیٰ امر فرمود‌ه‌‌ست و داده رخصتش طبع من قاصر بُوَد در مدح شهبانوی قم بلکه صدها همچو من عاجز بوَد در مِدحتش آنقدر دانم که سر سایند شاهان جهان ـ چون گدایان از حقارت در حریم دولتش هست الحق (ساقی) بزم شهود و معرفت عارفان را می‌کند سرمستِ جام شوکتش سید محمدرضا شمس (ساقی) 1389 eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وفات شهادت گونه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها تسلیت باد ای مظهر تجلّی انوار کردکار ای بانوی مجلّله در عصمت و وقار هم دختر امامی و هم خواهر امام هم عمّه ی امام زمانی به افتخار بانوی آب و آینه ای مثل فاطمه آیینه دار حضرت زهرا به روزگار پیش از تو ، یک کویر ترک خورده بود قم از برکت وجود تو، دریا شد این دیار عازم شدی بسوی خراسان به شوق وصل اما به درد هجرِ برادر شدی دچار از ساوه دلشکسته رسیدی به شهر قم با سینه ای پر از‌ غم و چشمان اشکبار دیدی شُکوه حبِّ علی را میان خلق استاده اند بر سر راهت به انتطار با دسته های گل همه در پیشواز تو ریزند اشک شوق چنان ابر نو بهار دلگرم از محبّتِ این سیل جمعیت رفتی به بیت نور به اعزاز و اختیار کم بود اگر اقامت تان، ای دریغ و درد دلها ز رفتنت شده بی تاب و داغدار کوتاه بود، عمر شریفت مثال یاس اما نسوخت چادرتان دیگر از شرار پژمرده گشت دشت " شقایق" ز داغ تو ای معنی کرامت و ایثار و اقتدار حمید رضازاده " شقایق" کرمان ۱۴۰۳/۷/۲۳ https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
«اَلسَّلامُ عَلَیكِ یٰا فاطِمَةَ المَعصومَه» از آنروزی که چشمم را درین غمخانه وا کردم نگاه خویش را ، با گنبد تو آشنا کردم غمی که جای خود را در درون سینه وا می‌کرد چو دیدم گنبدت را از دلم، او را جدا کردم شدم چون پای‌بند گنبد و صحن و سرای تو دلم را از غم و از بند این دنیا رها کردم ضریح دلنوازت شد انیس و مونس جانم که کم کم دردهایم را در آغوشت دوا کردم زیارتنامه خواندم در حریم جان‌فزای تو دو رکعت هم نماز عشق را آنجا ادا کردم مریضان و گرفتاران عالم را به درگاهت به یاد آوردم و بر مشکل آن‌ها دعا کردم چو هستی دختر باب‌الحوائج، موسیِ جعفر گره، از مشکلات خویش با دست تو وا کردم خلاصه هر زمان هر مشکلی پیش آمد ای بانو توسّل بر تو جستم از دل و جانت صدا کردم عزاداران ثارالله (ع) را در صحن آیینه چو دیدم یاد آن شاه شهید سر جدا کردم از او آموختم ایثار و درس جان‌فشانی را که هم خود، هم قلم را وقف در راه خدا کردم سخن گفتم به عشق آل طاها در تمام عمر بدون مُزد و مِنّت، حق جدّم را ادا کردم نبودم چون پی نام و نشان؛ در گوشه‌ی عزلت نشستم کار خود را عاری از روی و ریا کردم شدم دردی‌کش (ساقی) کوثر، با دلی آگاه چنانکه خویش را سرمست، از جام ولا کردم نبستم دل به‌جز آل عبا (ع) در زندگی هرگز از آنروزی که چشمم را درین غمخانه وا کردم سید محمدرضا شمس (ساقی) 1403/07/23 eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
شد کشـته اگرچه به جفــا نیلفــروشان ایـران شده مـوّاج‌ تر از نیــلِ خـروشان با لشکر شـیران نتــوان گشت همــاورد این است پیامی که رسانیم به مـوشان سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(صنع لم یزلی) مرا نظر به فراسوی آسمان بوده است گمان سیر به معراج لامکان بوده است به دست‌یابی اسرار صنع لم یزلی... هماره چشم یقینم به آسمان بوده است به شب‌‌نشینی بزم سپهر پیر ، مرا... نظاره بر فلک و گردش زمان بوده است به لامکان سفری کرده‌ام ز کون و مکان از آن که یار مرا لامکان مکان بوده است نشان منزل معشوق، عاشقان دانند که نقش منزل هستی از او نشان بوده است نگر به دیده‌ی دل، تا رُخش عیان بینی چه حاجتی به بیان، آنچه را عیان بوده است به گردش قدح چشم ساقی ازلی که از ازل دوجهان مست و جاودان بوده است چه حاجت است که پرسند سالکان طریق جهان چگونه؟ جهاندار آن چه‌سان بوده لست؟ به لوح نقشه‌ی جغرافیای دل دیدم: که سایه‌ای ز جهاندار خود جهان بوده است ز رَدّ پای سفرکردگان عرش ، ببین: غبار مقدمشان نقش کهکشان بوده است بخوان خطوط جبینم که دست پیر زمان نوشته است که: این پیر هم جوان بوده است هدف چو مَعرفت یار بوده عارف را به هر کران نِگرد یار بی‌کران بوده است نزول وحی و ثواب و گناه و جنت و نار مُسَلّم است ز تعلیم و امتحان بوده است عطای رحمت اگر نیست علّت ایجاد چه سود اگر که سرانجام آن زیان بوده است؟ امید (شمس قمی) هست عفو و رحمت حق که حدّ مرحمتش، برتر از گمان بوده است. شادروان سید علیرضا شمس قمی eitaa.com/shamseqomi
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ با امام زمان (عج) در ایام فاطمیه کانال گلواژه های اهل بیت (ع) ای آن که بر شکسته دلانت امان دهی آیا شود که گوشه ی چشمی نشان دهی آیا شود ز کوچه ی چشمت گذر کنم یعنی مرا به خیمه ی لطفت مکان دهی عالم در انتظار نماز ظهور توست کی می شود به کعبه در آیی ، اذان دهی خود را به خاک پای تو اندازد از شعف رخصت اگر به عاشق دامن کشان دهی باید شما بیایی و در این بهار درد ما را برای بردن نامت زبان دهی رفتی که باز در غم زهرای خسته دل گلهای اشک خویش به دست خزان دهی چشمم براه مانده ، به غمگین ترین صدا تا شرح داغ فاطمه را خون فشان دهی باشد بعید روز ظهوری که می رسد حتّٰی دمی به قاتل مادر امان دهی زخمی عمیق دارد و چشم انتظار توست تا مرهمی به مادر قامت کمان دهی "یاسر" بریز پای نهال دو دیده اشک تا بر نهال خشک ، تو آب روان دهی شعر:حاج محمود تاری یاسر 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ غَزّه ی مظلوم و جهاد تبیین گلواژه های اهل بیت (ع) در راه حفظ دین دانش عَلَم بُوَد تعلیم و تربیت اوّل قدم بُوَد عِلم و جهاد ما در موج و جوشش است تبیین این جهاد از کار و کوشش است ای کرده قد عَلَم در حیطه ی زمان عِلم و جهاد را در خود به پَروران تنها عمل بُوَد تبیین هر جهاد فَتـحُ الْفُتُوح ما تضمین هر جهاد امروز خصم ما لبریزِ فتنه است از هر طرف ببین دَر خیزِ فتنه است صهیونِ فتنه گر ما را عدو بُوَد آشوب در جهان از کِیْد او بُوَد صهیون که بر دلش شیطان دمیده است بنگر که غَزّه را در خون کشیده است بار دگر بیا داغِ فزون ببین گلزار غَزّه را گلگون ز خون بببن ریزد عدو مدام آوار بر سرش در خاک و خون نهان طفل است و مادرش یک سو خزان شده باغی ز ارغوان یک سو بخاک و خون زن ها و کودکان افتاده بر زمین تن های چاک چاک یک سو پدر بخون یک سو پسر بخاک گلچینِ لاله ها خارش بدیده باد دست جنایتش یارب بریده باد ما در جهاد و خصم آتش نصیب شد تفسیرِ جهد ما فَتْحٌ قَریِب شد دشمن کزو شده گلگون نهاد ما باید شود فنا از این جهاد ما بنگر که دشمنان رو بر کسادی اند مردان رزم ما جمله جهادی اند شعر:حاج محمود تاری «یاسر» 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
۱۴۰۳/۷/۲۶ ببین به نام حسین آمدم به درگاهت به رسم قبلی خود مثل دست خالی ها دوباره حس کنم آرامشی که روزی بود سرم به دامن مادر به خرد سالی ها همیشه ضعف من و دست های خالی من همیشه ملجأ من آستان عالی ها زینت کریمی نیا نایب الزیاره همه دوستان در حریم مطهر رضوی http://eitaa.com/sheydayezeynab
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بر رخ من دیــده وا کـن ،دختر خود را صدا کن شــد دلم تـنگ از سکـوتت مــادر من مــادر من چشم گریانت مرا کشت،دست لرزانت مرا کشت بر دل آتــــش زد قنـوتــت مـــادر من مــادر من مــادرا رحمـی به ما کـــن بلکه پیـــش ما بمانی بی تو دیگر قلب زینــب گــشته تنگ از زندگانی درد بی درمان یتیمــی ، خـــواری دوران یتیمی میکنــــم شـــبها نـهان از چشـــم بابا سـوگواری بعد تو در کــودکی شد قســمت من خـانه داری 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ جرم تومادرچه بودست،صورت ماهت کبودست با من این غــم را نگـــفتی مــادر من مــادر من از غـــم و درد شــــــــبانه ، از فشــــــار تازیانه تا ســحـر امشــب نخفـــتی مـادر من مـادر من ضربه ای کاری شکســته بازوی مشکل گشـایت در مـیان خـــانه قــدّ مجتــبی می شد عصایت بی توبابایم غریب است،برلبش اَمّن یُجیب است بر رخــت از غصـــه بابایم ســــرش را برندارد آمــده پیشت حسین ، صورت کف پایت گذارد 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:امیررضا فرجوند 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ آه غم علی،،، پيچيده در كفن علی، دست و بازوی خسته را با گريه می كند نظـر ، يـاس پهلو شكــستـه را غمش سنگين شده كفن خونين شده واويلتا،،، واويلتا علی مانده غريب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گاهی اومی كنــد نگاه، برحال و چـشم زينبين ماتم گرفته مجتبی، خون گريه می كنـدحسين پُرازغم شد فلك شـده ذكــــرملـك واويلتا،،،واويلتا علی مانده غريب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ با آه سينه سوز خود ، درنيمه ی شبی خموش تابوت ياس خويش را، داردمولابه روی دوش فغـــان ازحال او شكــــسته بال او واويلتا،،،واويلتا علی مانده غريب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ امشـــــب آه غـم علی ، تا اوج آســــــمان رود تا قــــبر ياس پرپرش، با قامتی كــــــمان رود گلش را با فغان كند در گل نهـــان واويلتا،،،واويلتا علی مانده غريب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گريان افتـاده مرتـــــضی ، بر روی خاك فاطمه دارد سخــن به روی لب، باشو روحال و زمزمه شدم بی صبروتاب دلم گشـــته كباب واويلتا،،، واويلتا علی مانده غريب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:حاج سید هاشم وفایی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ . شعله ی آه علی (ع) با دل خویـــش ز داغ تو چنــــین می گـفتم تو نفــس می کشـی و من ز نـفس می اُفـتم می کشی سخـت نفس،در تــب و تابی زهـرا درد پهـــلو نگــــذارد کــــه بخـــــوابی زهـرا مصحف جــــان مــــرا داغ تریـــن تفـسـیری تو چرا دست به پـهلوی خــــودت می گیری چه شده هرنفس از زخـــم توخون می ریزد جا به جا می شـــوی و آهِ تو ،بر می خـــیزد خانه ی صــــــبر مـــرا فاطمه ویران کردی درد خــود را ز علی نیز تو پنهــــــــان کردی دســــت غــــــم های تــو از دیده گلابم ببرد تـو مپنــــــدار که از رنج تو خـــــــوابم ببرد دیـــده ی قلب علی از غم تو خـــونبار است بر تماشای تو زینـب همـــــه شب بیدار است شعــــله دارد به جگـر ،نور دو عین ات، زهرا به تماشــــای تو بنشســـــته حسین ات زهرا رفــــــته از دستِ تو، ای جـان علی، نیرویت چون شکسته ست ز کین قسمتی از بازویت گرچـــــه زین داغ، مصیـــبت زده باشـم بانو تو مخواه این هــــمه خجـلت زده باشم بانو ای گل باغ خــــــزانم که چنیـــــــن پـژمردی تو خـــزان گشـــــته ز تن تاب و توانم بردی سعــــی داری ز عــلی داغ بپــوشــــــانی تو بـه جگـــــر تلخـــی ایــام به نوشــــــانی تو غـــم پــــژمرده گی ات را به خزان می دانم خوب بنگر که ز غـم بی ســــر و بی سامانم «یاسـر» این داغ رها کن که جگر می سوزد شمع این خـانه همی تا به سحـــر می سوزد :حاج_محمود_تاری «یاسر» 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌