بسم الله الرحمن الرحیم
📗 #روزی_یک_صفحه_قرآن
🕙 هر روز ساعت : 24
#صفحه_160
4_5836935137371096427.mp3
846K
🔸ترتیل صفحه ۱۶۰ قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده
🔸مقام : ماهور
🛑 فایل بدون ترجمه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊
قرآن ترجمه المیزان
سوره 7
سوره مبارکه الاعراف
صفحه 160
وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا ۖ فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ (74)
و ياد کنيد زمانى را که پس از قوم عاد شما را جانشين [آنان ]کرد و در اين سرزمين به شما جاى داد در حالى که در هموارى هاى آن قصرها مى سازيد و از کوهها خانه هايى مى تراشيد، پس نعمت هاى خدا را به ياد آوريد و در زمين به فساد نکوشيد. (74)
قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ ۚ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ (75)
سران مستکبر قوم او به آن گروه از مستضعفان که ايمان آورده بودند گفتند: آيا شما مى دانيد که صالح فرستاده اى از جانب پروردگار خويش است؟ گفتند: البّته ما به آنچه او بدان فرستاده شده است ايمان داريم. (75)
قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِي آمَنْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ (76)
مستکبران گفتند: البّته ما آنچه را شما به آن ايمان داريد منکريم. (76)
فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُوا يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ (77)
پس ناقه را کشتند و از امر پروردگارشان سرپيچى کردند و گفتند: اى صالح! اگر تو از رسولانى عذابى را که ما را بدان تهديد مى کنى براى ما بياور. (77)
فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ (78)
پس زلزله آنان را فرا گرفت که در خانه هايشان بر جاى مردند. (78)
فَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَٰكِنْ لَا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ (79)
پس [صالح ]از آنان روى برتافت و گفت: اى قوم من! همانا من پيام پروردگارم را به شما رساندم و براى شما خيرخواهى کردم، ولى شما خيرخواهان را دوست نمى داريد. (79)
وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِينَ (80)
و لوط را [نيز فرستاديم ]آنگاه که به قوم خود گفت: آيا شما اين عمل بسيار قبيح را انجام مى دهيد که هيچ يک از جهانيان آن را پيش از شما انجام نداده است؟! (80)
إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ ۚ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ (81)
همانا شما از روى شهوت به جاى زنان به سراغ مردان مى رويد! بلکه شما مردمى [منحرف و ]اسرافکاريد. (81)
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊
🌷نکته تفسیری صفحه ۱۶۰🌷
👈جانشینان قوم عاد:
خدای بزرگ در کتاب خویش 25 مرتبه از «قوم ثمود» یاد کرده است. مردم این قوم، عرب اصیل بودند و محل زندگی شان، سرزمینی به نام «وادی القری» بین مدینه و شام بود. فاصله ی آنان تا دوران قوم عاد که پیش از آنان می زیستند، زیاد نبوده است. ایشان در روزگار خود دارای تمدّن چشمگیری بودند. در قرآن اشاره شده است که آنان با تراشیدن دل کوه ها، در آن خانه های محکمی می ساختند، و در دشت ها و زمین های هموار، قصرهای مجلّلی بنا می کردند. یکی از مشاغل آنان، زراعت و کشت و کار بوده است. قوم ثمود، طبق سنّت قبایل گذشته که پیرمردها و بزرگترها در قبیله حکمران بوده اند، زندگی می کرده اند. پس از مدّتی، مردم این قوم به بت پرستی و گناه و قتل و خون ریزی روی کردند. به همین سبب، خداوند، حضرت صالح را که از همان قوم بود، برانگیخت و او را مأمور کرد که قومش را به عذاب الهی هشدار دهد. حضرت صالح، قوم خود را به عبادت خدا و پیروی از خود دعوت کرد و آنان را از پیروی افراد فاسد برحذر داشت؛ ولی تنها عدّه ی کمی به او ایمان آوردند و سران و اشراف قومش او را به دروغگویی، بی خردی و جادوگری متّهم کردند و پیروانش را افرادی خوار و بی مقدار خواندند و از او خواستند که برای اثبات ادّعایش، شتر ماده ای را از دل کوه بیرون آورد. آن حضرت، در برابر آزار و اذیت قومش، صبر و تحمّل نشان داد و درخواست آنان را پذیرفت. خداوند نیز برای تأیید پیامبر خود، در برابر چشمان حیرت زده ی آن قوم، ماده شتر را همراه فرزند کوچکش از دل سنگ های کوه بیرون آورد و آن را معجزه ی صالح قرار داد و البته توسط او از مردم عهد گرفت که آب چشمه ای که مردم از آن استفاده می کنند، در یک روز برای آن شتر، و در روز دیگر برای مردم باشد، و هیچ کس حق ندارد به آن شتر ماده و فرزندش کوچک ترین آسیبی برساند؛ که در آن صورت، عذاب سختی به آن قوم خواهد رسید. این معجزه ی بزرگ امّا باز در دل سنگ بسیاری کارگر نیفتاد و دعوت صالح و انکار قومش، تا مدّتی ادامه یافت. سرانجام مردم نگون بخت آن قوم تصمیم گرفتند فرمان خدا را زیر پا بگذارند و آن شتر را به قتل برسانند. پس شقی ترین شخص قومشان را برای این کار انتخاب کردند. پس از این جنایت، حضرت صالح به آنان وعده داد که بیش از سه روز زنده نخواهند ماند؛ ولی آنان باز هم دست از لجاجت برنداشتند و از کارهایشان پشیمان نشدند؛ بلکه در این مدّت، نقشه ی قتل صالح و خانواده اش را در سر پروراندند! سرانجام پس از سه روز، وعده ی صالح عملی شد و آسمان و زمین، مأمور نابود کردن آنان شدند. صاعقه ای از آسمان بر سرشان فرود آمد، زمین زیر پایشان به سختی لرزید و در مدّت کوتاهی، بدن های بی جانشان سرتاسر آن سرزمین را پوشاند. خداوند پیش از نزول عذاب، صالح و پیروانش را نجات داد. پس از عذاب، صالح به قوم هلاک شده اش فرمود: «ای قوم من، براستی که پیام های پروردگارم را به شما رساندم و برایتان خیرخواهی کردم؛ ولی شما افراد خیرخواه را دوست نداشتید.»
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊