🔔
⚠️ #تـــݪنگـــرامـــروز
هیچ ڪس در بستر مـرگ آرزو
نڪرد ڪه کاش بیشـتر #ڪار
کرده بود و ثروت انباشته بود!
👌اما بسیاری آرزو ڪردند ڪه
ڪاش بهـــتر #بندگـــی خـــــدا
را می ڪردند و ســرمایه آخرت
جمـــــع می ڪردند..!
💯تا دیر نشـده #ڪاری ڪنیم.
👇👇
قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚
عضویت👇
@goranketabzedegi
🔔
⚠️ #تـــݪنگـــرامـــروز
هیچ ڪس در بستر مـرگ آرزو
نڪرد ڪه کاش بیشـتر #ڪار
کرده بود و ثروت انباشته بود!
👌اما بسیاری آرزو ڪردند ڪه
ڪاش بهـــتر #بندگـــی خـــــدا
را می ڪردند و ســرمایه آخرت
جمـــــع می ڪردند..!
💯تا دیر نشـده #ڪاری ڪنیم.
👇👇
قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚
عضویت👇
@goranketabzedegi
14.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕌 #سخنرانی-کوتاه
#بندگی #نماهنگ
🌐موضوع :عاقبت رفاقت رسانه ای با گمراهان
✅ رفیقای رسانه ایت کیا هستن؟
🎙حجه الاسلام محمد رضا هاشمی
@goranketabzedegi
#بندگی
✅تو خوب باش خداهمه جوره هواتو داره،حتی بعد مرگت.
💢مگه نشنیدی وقتی قابیل، هابیلو کشت،
خدا ی کلاغی فرستاد تا به #قابیل یاد بده چجوری دفنش کنه.
✴️فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ
📜(مائده31)
✅میبینی خدا حتی راضی نشد جسد بی جان #هابیل رو زمین بمونه.
شاعر میگه:
🔹این همه لطف خواجه از بندگی مَجاز ماست.
🔸اَر به حقیقت این بود خواجه به ما چه ها کند.
@goranketabzedegi
#بندگی
✅تو خوب باش خداهمه جوره هواتو داره،حتی بعد مرگت.
💢مگه نشنیدی وقتی قابیل، هابیلو کشت،
خدا ی کلاغی فرستاد تا به #قابیل یاد بده چجوری دفنش کنه.
✴️فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ
📜(مائده31)
✅میبینی خدا حتی راضی نشد جسد بی جان #هابیل رو زمین بمونه.
شاعر میگه:
🔹این همه لطف خواجه از بندگی مَجاز ماست.
🔸اَر به حقیقت این بود خواجه به ما چه ها کند.
قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚
لینک عضویت 🔰
@goranketabzedegi
#ایمان
#بندگی
✅هر وقت دیدی اوضاع به وفق مرادت داره پیش میره
💢احتمال 99/99درصد از یاد خدا غافل شدی
💢و خدا رهات کرده، که تا میتونی بتازی
✴️فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّىٰ إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً (انعام 44)
✍قاعده بر اینه که خدا اهل ایمان رو اهل بلا قرار میده
@goranketabzedegi
✨﷽✨
👌حکایت
✍در خیابان شمس تبریزی شهر تبریز زیارتگاهی وجود دارد که به قبر حمال معروفه. فرد بیسوادی در تبریز زندگی میکرد و تمام عمر خود را در بازار به حمالی و بارکشی می گذراند تا از این راه رزق حلالی بدست آورد. یک روز که مثل همیشه در کوچه پس کوچه های شلوغ بازار مشغول حمل بار بود، برای آنکه نفسی تازه کند، بارش را روی زمین می گذارد و کمر راست می کند.
صدایی توجه اش را جلب می کند؛ میبیند بچه ای روی پشت بام مشغول بازی است و مادرش مدام بچه را دعوا میکند که ورجه وورجه نکن، می افتی!در همان لحظه بچه به لبه بام نزدیک می شود و ناغافل پایش سر میخورد و به پایین پرت میشود. مادر جیغی میکشد و مردم خیره میمانند. حمال پیر فریاد میزند "نگهش دار"!
کودک میان آسمان و زمین معلق میماند، پیرمرد نزدیک می شود، به آرامی او را میگیرد و به مادرش تحویل میدهد.جمعیتی که شاهد این واقعه بودند همه دور او جمع میشوند و هر کس از او سوالی میپرسد: یکی میگوید تو امام زمانی، دیگری میگوید حضرت خضر است، کسانی هم میگویند جادوگری بلد است و سحر کرده.
حمال که دوباره به سختی بارش را بر دوش میگذارد، خطاب به همه کسانی که هاج و واج مانده و هر یک به گونه ای واقعه را تفسیر می کنند،به آرامی و خونسردی می گوید: " خیر، من نه امام زمانم، نه حضرت خضر و نه جادوگر، من همان حمالی هستم که پنجاه شصت سال است در این بازار میشناسید. من کار خارق العاده ای نکردم، بلکه ماجرا این است که یک عمر هر چه خدا فرموده بود، من اطاعت کردم، یکبار من از خدا خواستم، او اجابت کرد.اما مردم این واقعه را بر سر زبانها انداختند و این حمال تا به امروز جاودانه شد و قبرش زیارتگاه مردم تبریز شد.
🔹تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
🔸که خواجه خود روش بنده پروری داند
#بندگی
#خواجه