eitaa logo
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
2.4هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
86 فایل
﷽ زمانــ رفتنی است با #قرآن زمان را ماندنی کنیم🚫 کانال #آموزشی آیدی ما 👇 @Mohmmad1364 بهترین نیستیم اما خوشحالیم که بهترینها ما را برگزیده اند💚 باحضور حافظان قرآنی 🎓 کپی از مطالب آزاد است ♻ گروه آموزشی رایگان حفظ داریم تاسیس 14 آبان 1397
مشاهده در ایتا
دانلود
👓 امر به معروف جالب رهبر معظم انقلاب ♦️ خانم بی نظیر بوتو ،(نخست وزیر پاکستان) که خدمت رهبر انقلاب آمده بود، ما نسبت به ایشان ایراد گرفتیم و حتی چادری برایشان پیدا کردیم و ایشان چادر به سر خدمت آقا رسید. 🔹 آقا از همان اول در مقام نصیحت برآمدند و فرمودند: دخترم، تو فرزند اسلام هستی، تو فرزند امیرالمؤمنینی، تو فرزند اهل بیتی، تو فرزند قرآنی، تو مسلمانی، تو شیعه هستی. همین طور آقا ادامه دادند و کاری کردند که خانم بی نظیر بوتو شروع به گریه و زاری کرد و در حالی که گریه می‌کرد، می‌گفت: یک خواهش دارم و آن اینکه روز قیامت مرا کنید. آقا بلافاصله فرمودند: «شفاعت مخصوص محمد و آل محمد است. بهترین شفاعت در این دنیا این است که شما مشی و مرامتان را با اهل بیت علیهم‌السلام هماهنگ کنید. از زیّ خودتان که مسلمانید، دست برندارید و از لباس دین خارج نشوید. 🇮🇷
✍برخی پدر و مادرهای امروز👇 👈آموزش : 🚩 از ۵ سالگی 🚩 زبان از ۶ سالگی 🚩نقاشی ۵ سالگی 🚩 ۱۳ سالگی 🚩 پهباد ۷ سالگی 🚩 ۶ سالگی آموزش همه چیز قبل از موعد 👈حالا همین پدر و مادر ها:👇 🚩 : هنوز بچه است زوده 🚩 : هوا گرمه اذیت میشه 🚩 : حالا چند سال دیرتر چیزی نمیشه 🚩 و عفت: هنوز بچه است چیزی نیست که! 🚩کلا پای که وسط میاد یعنی همون چیزی که انسان رو تبدیل به یک آدم قوی و قدرتمند و با اراده می کنه هنوز بچه است 🖼لوح | اهمیت آموزش نماز از کودکی ❇️کودکان نماز لازمند! 🔶 مناسب ▫️در اسلام مي ‌خوانيم كودك را از كودكي گام ‌به‌ گام با وضو و قبله و نماز و سجاده و... آشنا كنيد. تا هنگام بلوغ، براي او روان باشد. اما ما گاهي فرزند خود را رها مي‌كنيم و مي‌‌گوييم هنوز به تكليف نرسيده نتيجه اين رهايي آن است كه به هنگام بلوغ نماز براي او سنگين است. ▫️تعجب است ما براي دبستان مرحله پيش ‌دبستاني مي‌ گذاريم تا به رفتن به مدرسه عادت کنند ولي حاضر نيستيم براي نماز، فرزندان را قبل از تكليف با نماز آشنا كنيم. 📚شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی؛ ص ۲۰۴ @goranketabzedegi
🛑 کار فرهنگی زیبا و جالب راننده محترم اسنپ در مشهد مقدس خدا قوت به همه رانندگان باغیرت کشور قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚 لینک عضویت 🔰 @goranketabzedegi
🧕فوائد حجاب در قرآن کریم 1️⃣ پاکیزگی و رشد 💖 قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَٰلِكَ أَزْكَىٰ لَهُمْ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻣﺆﻣﻦ ﺑﮕﻮ : ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻓﺮﻭ ﺑﻨﺪﻧﺪ ، ﻭ ﺷﺮﻣﮕﺎﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻛﻨﻨﺪ ، ﺍﻳﻦ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ.(نور٣٠) 2️⃣ مصونیت زنان در برابر مزاحمان💖 ذلِک أَدْنی أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ این برای اینکه به عفت و پاکدامنی شناخته شوند و مورد تعرض قرار نگیرند بهتر است.(احزاب۵۹) 3️⃣ طهارت قلبی زنان ومردان مؤمن 💖 ذلِکمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکمْ وَ قُلُوبِهِنَ این برای پاکی دلهای شما و آنان بهتر است و موجب طهارت قلوب می گردد.(احزاب ۵۳) 4️⃣ ممانعت از طمع ورزی بیماردلان 💖 فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا ﭘﺲ ﺩﺭ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﺧﻮﺩ ، ﻧﺮﻣﻰ ﻭ ﻃﻨّﺎﺯﻱ [ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ ] ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﺗﺎ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﺩﻝ ﺍﺳﺖ ﻃﻤﻊ ﻛﻨﺪ ، ﻭ ﺳﺨﻦ ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻩ ﻭ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﮔﻮﻳﻴﺪ .(احزاب٣٢) قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی 📚 عضویت↩️ @goranketabzedegi 💟
عفیف باش، مگسی نشو! هیچی دیگه، همین!
📢 همه چیز به کنار! مگر نه این است خدا، خداست، و ما عبد! او کارش خدایی و ولایت است و ما نیز، اعتبارمان به اطاعت و بندگی! چه معنا دارد وقتی امر میکند، تخلف کنیم؟! نکند شیطان در قلبمان تخم‌گذاری نموده؟! که خودش هم چنین بی ادب بود! 🌴 سوره اعراف 🌴 🕋 قالَ ما مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ«12» ⚡️ترجمه: خداوند به ابليس فرمود: وقتى كه من به سجده فرمانت دادم، چه چيز تو را از سجده كردن باز داشت؟ شيطان گفت: من از او بهترم، مرا از آتش و او را از گِل آفريدى.
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
✍️ #نامزد_شهادت #قسمت_دوم 💠 از ترس همه بدنم رعشه گرفته بود و با همین دستان رعشه گرفته، تلاش می کرد
✍️ 💠 در میان برزخی از هوش و بی هوشی، هنوز حرارت نفس هایش را حس می کردم که شبیه همان سال ها نفس نفس می زد؛ درست شبیه ده سال پیش... . . . 💠 چادرم را با کلافگی روی مقنعه سبزم جلو کشیدم که دیگر از این چادر سر کردن هم متنفر شده بودم. وقتی همین ها و ها، با روزی هزاران دروغ، فریب مان می دهند و حق مان را جلوی چشم همه دنیا غصب می کنند، دیگر از هر چه مذهب و چادر است، متنفرم! من که از کودکی مادرم با و پرورشم داده بود، حالا در سن 23 سالگی بلایی بر سر اعتقاداتم آورده بودند که انگار حتی خودم را گم کرده بودم! 💠 نگاهم همچنان روی نشریه ها و پوسترهای چسبیده به دیوارها سرگردان بود و هنوز باورم نمی شد همه چیز به همین راحتی تمام شد که در انتهای راهروی دانشکده، پریسا را دیدم. به قدری پریشان به نظر می رسید که مثل همیشه آرایش نکرده و موهایش به هم ریخته از مقنعه اش بیرون بود. هنوز دستبند سبزش به دستش بود، مثل من که هنوز مقنعه سبز به سرم می کردم، انگار نمی خواستیم یا نمی توانستیم بپذیریم رؤیای ریاست جمهوری سید سبزمان از دست رفته است. 💠 خواستم حرفی بزنم که پیش دستی کرد و با غیظ و غضبی که گلویش را پُر کرده بود، اعتراض کرد :«تا تونستن کردن! رأی مون رو بالا کشیدن! دارن دروغ میگن!» چندنفر دیگر از بچه ها هم رسیدند، همه از طرفداران میرحسین بودیم و حالا همه همچنان در بهت این تقلب بزرگ، ماتم زده بودیم. 💠 هر چند آن ها همه از دانشجوهای کم حجاب دانشگاه بودند و من تقریباً تنها چادری جمع شان بودم، اما به راه مبارزه شان ایمان آورده و یقین داشتم نظام رأی ما را دزدیده است. همه تا سر حدّ مرگ عصبانی و معترض بودیم که یکی صدایش را بلند کرد و با خشمی آتشین خروشید :«ما خودمون باید حق خودمون رو پس بگیریم! باید بریزیم تو خیابونا...» و هنوز حرفش تمام نشده بود که پریسا کسی را با گوشه چشم نشان داد و با اشاره او، سرها همه چرخید. 💠 مهدی بود که با حالتی مردد قدمی به سمت مان می آمد و باز به هوای حضور دوستانم، پایش را پس می کشید. با دیدن او، آتش خشمم بیشتر شعله کشید و خواستم با بچه ها بروم که دیدم دخترها فاصله گرفتند و رفتند. چرا نباید از دستش عصبانی باشم وقتی نه تنها در اردوگاه و فریب، برای مزدوری می کرد بلکه حتی دوستانم را هم از من می گرفت! 💠 قامت باریک و بلندش پوشیده در پیراهنی سفید و شلواری کِرِم رنگ، بیشتر شبیه دامادها شده بود و همین عصبانی ترم می کرد. می دید من در چه وضعیتی هستم و بی توجه به همه چیز، تنها به خیال خودش خوش بود. نزدیکم که رسید با لبخندی ظاهری سلام کرد و به عمق چشمانم خیره شد و از همین انتهای نگاهش حسی کردم که دلم ترسید. نگاهی که روزی با عشق به پایم می نشست، امروز به شدت به شک افتاده بود. 💠 خوب می دانستم در همین چند ماه نامزدی مان که مَحرم شده بودیم، به دنبال دنیایی از بحث و جدل های سیاسی بر سر انتخابات، هر روز رابطه مان سردتر می شد، اما امروز رنگ تردید نگاهش از همیشه پُررنگ تر بود. با همان ردّ تردیدِ نگاهش از چشمانم تا پیشانی ام رسید و به نظرم موهایم از مقنعه بیرون آمده بود که برای چند لحظه خیره ماند، اما همچون همیشه باحیاتر از آنی بود که حرفی بزند که باز لبخندی زد و سر به زیر انداخت. 💠 خودم فهمیدم، با یک دست موهایم را مرتب کردم و همزمان پاسخ سلامش را به سردی دادم که دوباره سرش را بالا آورد و با دلخوری پرسید :«حالا که انتخابات تموم شده، نمیشه برگردیم سر خونه اول مون؟» و آنچنان از عصبانیت شعله کشیدم که از نگاه خیره ام فهمید و خواست آرامم کند اما اجازه نداده و به تلخی توبیخش کردم :«خونه اول؟؟؟ کدوم خونه؟؟؟ دروغ گفتید! تقلب کردید! خیانت کردید! حالا انگار نه انگار؟؟؟ برگردیم سر خونه اول مون؟؟؟» 💠 از تندی کلامم جا خورد، در این مدت و به خصوص در این دو ماه آخر، سر انتخابات زیاد بحث کرده بودیم، کارمان به مجادله هم زیاد کشیده بود، اما هیچگاه تا این اندازه تند نرفته بودم و دست خودم نبود که تحمل این همه وقاحت را نداشتم. صورتش در هم رفت، گونه هایش از ناراحتی گل انداخت و با لحنی گرفته اعتراض کرد :«مگه من تو ستاد انتخابات بودم که میگی تقلب کردم؟ اگه واقعاً فکر می کنین شده، چرا آقایون رسماً به شکایت نمی کنن؟»... ✍️نویسنده:
23.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴کفش بهتره یا چادر؟؟ چقدر زیبا با مثال منطق حجاب را بیان کرد 👏 تماشای این کلیپ خالی از لطف نیست.👏
🌹🍃 ☝️خواهرمــ 🌺 این مردم👥 براے جنس ارزان ترمز میزنن‼️ 👈فرقے هم ندارد برایشان... میوه🍉🥒 و پیاز باشد یا انسان 👈جنس ارزان زیاد دارد... 🌸خواهرم... خودت را ارزان نفروش...❌ یعنے من جواهرم💫 و هرڪسے لایق من نیستـــ...😏 حجابـــ 🖤🍃ینے من شخصیت دارم...✌️🌸 😌✾
چگونه چادری شدم ؟ «سلمان 10 ماهه بود که به ایران آمدیم. شاید برایتان جالب باشد بدانید تا وقتی در ژاپن بودیم، مثل همسر دوست هندی آقای بابایی، ساری می‌پوشیدم که لباس کاملأ پوشیده‌ای بود. اما همسرم دوست داشت در ایران چادر سر کنم. حالا از کجا باید پیدا می‌کردیم؟! شاید باور نکنید اما همسر برادر آقای بابایی از طریق نامه، طریقه دوخت چادر را به من یاد داد و من با چادری که خودم دوخته بودم، وارد ایران شدم!» خاطرات خانم ژاپنی مادر شهید محمد بابایی @goranketabzedegi
✨﷽✨ ✅حکایت روباه های بی دم روزی دم روباهی لای سنگی گیر کرد و بر اثر تقلای زیاد دمش کنده شد ، روباه دیگری آن را دید و با تمسخر گفت پس دمت چه شد ؟؟ چ روباه بی دم گفت من الان سبکتر شده ام و انگار در هوا پرواز میکنم و تا میتوانست از لذت بی دم بودن گفت. روباه دوم نیز فریب خورد دمش را با تلاشی زیاد و درد بسیار کند و لذتی هم نیافت ، با تعجب و پرسید : پس آن لذتی که میگفتی چه شد؟ روباه اول گفت : اگر به دیگر روباه ها از درد کنده شدن دم و مضرات آن بگوییم ما را مسخره میکنند ، و همینطور این روند و تفکر آنقدر در میان روباه ها رواج پیدا کرد تا کار به جایی رسید که اکثر روباه ها بی دم شدند و هر روز درد میکشیدند و از بی دمی غصه میخوردند ولی برای سرپوش گذاشتن روی عقده شان و بی عقلی که کرده بودند ، اگر روباه با دمی را میدیدند مسخره اش میکردند! این حکایت امروز ماست که برخی با حماقت ، و عفت خود را از دست داده اند و در اضطراب و ناآرامی غوطه ور شده اند ولی به خاطر اینکه خطا و نادانی شان پوشیده بماند دوست دارند بقیه را همرنگ خود کنند و به آنها خرده میگیرند قرآن کریم میفرماید: قلْ لَا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ ۚ فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(۱۰۰ مائده) بگو : هرگز مردم پاک و ناپاک یکسان نخواهند بود هر چند تعداد زیاد ناپاکان تو را به شگفت آورد. پس ای خردمندان از خدا بترسید، باشد که رستگار شوید.
🔰آیا می‌دانستید زنان شهرستان هریس زمان اجرای قانون بی‌حجابی، هرگز بی‌حجاب نشدند! زمان اجرای قانون کشف حجاب؛ مبارزه مردم و علما در تمام کشور انجام می‌شد اما مبارزه مردم هریس به حدی سرسختانه و در موضع تهاجمی علیه بی‌حجابی بود که خودرضاشاه برای کنترل اوضاع منطقه وارد می‌شود. ▪️طبق گزارشی که سال ۱۳۱۶ ارتش به تهران ارسال شده آمده: "چندي قبل پزشک بهداري، بـه لشگر مزبور شکايت نموده بـود کـه دويسـت نفـر از اهالـي هريـس، به مشاراليه هجوم و با چوب او را زده و خادم او را مجـروح نموده‌انـد و چـون قصبـه هريـس داراي بيـگ زادگان و اشـخاص متنفـذ مي‌باشـد هنـوز در وضعيـت سـابق باقـي کمـا اينکه غير از خانواده پزشـک نامبرده و مدير دبسـتان سـاير زنهـا با لبـاس قديم ملبـس و در مواقعـي کـه خانواده آنـان با لباس متحدالشـکل تـردد مي‌نمايند اهالـي آنها را توهين و اسـتهزا می‌نماينـد و قريـب پانـزده نفـر اشـخاص معمـّم هريـس مانـع اين قبيل ترقيات بـوده". یا درگزارش فرمانده شمال غرب آمده : "وضعيـت فعلي هريـس بي اندازه بي‌نظم و تاکنون مقررات جاري کشـوري در هريس مجري نشـده و اقلًا پانصـد خانـوار هريـس داراي نفـر معمـم بيسـواد از قبيل روضه خوان و غيره مي‌باشـد که در نتيجـه نفوذ اين قبيل اشـخاص قديم الافکار موضـوع تجـدد نسـوان ابـداَ در هريـس عملـي نشـده حتـي بعضـي از خانوادههـاي مأموريـن دولتـي هـم کـه در واليـات ديگـر لبـاس تجـدد نسـوان را اسـتعمال مي‌نموده انـد در هريـس بـا حجـاب رفت وآمـد مي‌کننـد". منبع: کافه تاریخ ‌