هدایت شده از أُنس با قرآن 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 هر طور در مورد خدا فکر کنید،
خدا هم همون طور باهاتون برخورد میکنه
👤 #استادعالی
🆔 @SedayeVahy 🕊️🤍
هدایت شده از أُنس با قرآن 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 امیرالمؤمنین علیه السلام:
🔹 بزرگترين گناه، نپذيرفتن عذر است.
🔸 أعظَمُ الوِزرِ مَنعُ قَبولِ العُذرِ
📚 غررالحکم و دررالكلم
🆔 @SedayeVahy 🕊️🤍
هدایت شده از محمدعلی نوریان
سلام و عرض ادب و احترام🌹
خاطرات اسارت 🌹
قسمت ۶۷ 🌹
موضوع : زندگی در شرایط سخت اردوگاه مفقودین تکریت ۱۱ 😔
آقا وقتی که ما کتک مفصلی بخاطر عزاداری فوت حضرت امام خوردیم و جاسوس ها هم از جمع ما جدا شدند باز عراقیها وِل کُن معامله نبودند🥴 ما رو حداقل ۱۰ روزی،در آسایشگاه زندانی کردند!! خُب این یعنی چی؟؟ حق هواخوری و قدم زدن بیرون آسایشگاه رو نداشتیم به اضافه حمام و نظافت و توالت رفتن😞 یه سطل ۳۰ لیتری بدون درب داخل آسایشگاه بود حالا تعداد ما هم ۱۰۰ نفر (جاسوس ها که رفتند دیگر اُسرا جایگزین شدند) یعنی ما ۱۰۰ نفر باید هم ادرار و مدفوع خودمون رو داخل این سطل انجام میدادیم😖 چون این سطل درب نداشت عجیب بوی تعفن و کثافت فضای آسایشگاه رو گرفته بود .. راحت بِگم آسایشگاه شده بود یه توالت به تمام معنا 😕 فقط در روز یک مرتبه صبح و بعدازظهر اجازه داشتیم سطل توالت رو ببریمش بیرون و داخل توالت خالی کنیم !!! خُب سه وعده صبحانه و ناهار وشام رو هم میگرفتیم و دیگه هَمش داخل آسایشگاه بودیم واقعاً وضعیت سخت و اَسفباری بود من یه چیزی میگم و شما یه چیزی میشنوی😥 یادم میاد من توی آسایشگاه مسئول تعمیر سطل های چای و سطل ادرار بودم اگه سطل میشکست یا تَرَک بر میداشت من تعمیرش میکردم🙃 حالا چه جوری؟؟ اول کنار و امتداد شکستگی رو با میخ یواش و مهارت خاص سوراخ میکردم بعدش با سیم مسی محکم میدوختم بعدش دمپای های کهنه رو با حرارت شمع آب میکردم و میریختم روی محل تَرَک یا شکستگی😟 که معمولا اکثر مواقع جواب نمیداد و چون جنس دمپای ها خوب نبود وِل میکرد بعدشم دمپای ها کثیف و مرکز میکرب بودند🤨 به این نتیجه رسیدم از درب پلاستیکی سفید رنگ قوطی های شیرخشک استفاده کنم که هم چسبندگی خوبی داشتند و هم بهداشتی بودند🌹
ادامه دارد...🌹
راوی : محمدعلی نوریان🌹
تکریت ۱۱ 🌹
@nurian_khaterat🌹
هدایت شده از محمدعلی نوریان
سلام و عرض ادب و احترام 🌹
خاطرات اسارت 🌹
قسمت ۶۸ 🌹
موضوع : زندگی در شرایط سخت اردوگاه مفقودین تکریت ۱۱ 😔
آقا حالا یه روزی در ماه مبارک رمضان سطل چای آسایشگاه شکست.. سطل رو بچه ها آوردند پیش من و گفتند تعمیرش کن..من یه نگاهی به سطل انداختم 🧐 دیدم اِیی بابا این شکستگی اش خیییلی زیاده و هیچ جوری هم قابل تعمیر نیست !! مسئول آسایشگاه گفت پس باید چکارش کنیم ؟؟ گفتم نمیدونم😟 آقا ما یه سطل ذخیره دیگه توی آسایشگاه داشتیم که سالم بود که توش تائید فله ای ریخته بودیم ..به این نتجه رسیدیم که سطل چایی رو من تعمیرش کنم و با اون سطل جابجا کنیم..اما یه اشگال اساسی بود و اینکه اون سطل قبلا سطل توالت بود🥴 من به مسئول آسایشگاه گفتم دیگر اُسرا قبول نمیکنند که جابجا کنیم☹️ گفت یه شُور و مشورتی میکنیم و رای گیری میکنیم اگه اکثراً موافق بودند جابجا میکنیم..آقا مسئول آسایشگاه وقت آمار برای دیگر اُسرا یه توضیحی داد و رای گیری کرد.. آقا جابجای سطل ها رای نیاورد😂 خُب ماهم برای افطاری سطل چای نداشتیم که چای بگیرم و اون شب رو بدون چای گذراندیم..اُسرا دیدند نخیر اینجوری نمیشه🙃 گفتند باشه سطل توالت رو بیارید...اما باز مشگل به این راحتی نبود که حل بشه سطل توالت چون قبلاً مدت زیادی توش ادار کرده بودند گچه گرفته بود مثل سنگ توالت های بین راهی توی مسافرت ها🥴 به من گفتن باید چکارش کنیم ؟؟ من گفتم گچه هاشو می تراشیم و یکی دو روز هم میزاریمش توی حمام زیر دوش آب گرم تا بوی ادارش بره😖 باز مشگل اینجا بود که این گچه ها داخل خود جنس سطل نفوذ کرده بود و قابل تراشیدن نبود و آب گرم هم روش اثری نداشت🌹
ادامه دارد.....🌹
راوی : محمدعلی نوریان 🌹
تکریت ۱۱🌹
@nurian_khaterat🌹
هدایت شده از هیات رزمندگان اسلام عاشقان ثارالله خمینی شهر
7.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به احترامش تمام قد می ایستم .جانم به فدایت اللهم احفظ امام الخامنه ای
اگر نشر ندهید .به نظر من جفاکردید باید مبلغ مسلم بن عقیل زمان باشید ....
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
گزارش به خاک هویزه ۴۳
خاطرات یونس شریفی
قاسم یاحسینی
┄═❁๑❁═┄
🔸 حسين مرا به عنوان مسؤول عملیات سپاه هویزه منصوب کرد و کار شناسایی دشمن به من و سیدرحیم محول شد. گاهی هم خودش با ما به شناسایی ها میآمد و از نزدیک محل استقرار دشمن را شناسایی می کرد.
یک روز که من و احمد خمینی ( با فرزند امام خمینی اشتباه نشود) و علم الهدی برای شناسایی به منطقه ای در حوالی مرز رفته بودیم، متوجه شدم سید حسین دارد زیر لب چیزهایی زمزمه می کند. احمد کنارش راه می رفت به او گفتم چه می،گوید؟
احمد گفت: می گوید، خدایا چند نسل باید بگذرد تا مادری مثل مادر شهید
اصغر گندمکار بتواند چنین فرزندی را به دنیا بیاورد!
از تعریف علم الهدی در شگفت ماندم و فهمیدم که من هنوز اصغر را نشناخته ام. علم الهدی او را درست تر از من شناخته بود و از او تعریف می کرد. سید حسین همیشه قرآن کوچکی همراه داشت که زیر فانسقه اش می گذاشت و هر جا کمترین فرصتی به دست می آورد، قرآن می خواند.
به دلیل هجوم دشمن به سوسنگرد بسیاری از خانواده های هویزه ای خانه و کاشانه خود را رها کرده و به اطراف هویزه کوچ کرده بودند. هویزه به آن شلوغی خیلی کم رفت و آمد شده بود و در کوچه هایش کسی دیده نمی شد. هویزه مثل شهر ارواح بود. برخی از خانواده ها نیز روزها از شهر خارج می شدند و شب ها به خانه های خود باز می گشتند. جمعیت شهر به شدت کاهش پیدا کرده بود. عراقی ها مرتب هویزه را با توپخانه مورد هدف قرار می دادند و می زدند. همین امر باعث شده بود تا شهر ناامن شود و کسی جرأت ماندن را نداشته باشد. با همه اینها حسین طوری با نظم و مقررات رفتار می کرد که گویی در تهران هستیم و او فرمانده سپاه پاسداران تهران است، نه شهر جنگ زده و خالی از سکنه هویزه. کاملاً عادی رفتار می کرد. انگار نه انگار که دشمن در پنج شش کیلومتری هویزه در کمین است و با یک خیز کوتاه میتواند شهر را به اشغال خود درآورند.
حسین عادت داشت که همه برنامههای سپاه را در مواقع صلح و آرامش در آن اوضاع جنگی در هویزه پیاده کند. وقار و روحیه اش برای ما خیلی جالب بود. مثلاً ما موظف بودیم که صبح مراسم صبحگاهی داشته باشیم و و یا برای تقویت جسمانی مان، ورزش صبحگاهی بکنیم. حسین اگر چه جثه کوچکی داشت اما بسیار فرز و چابک بود و در دوهای صبحگاهی از همه ما جلوتر حرکت می کرد و هیچگاه هم کم که نمی آورد.
ما حدود ۵۰ نفر پاسدار در سپاه هویزه بودیم، سی نفرمان بومی بودند و مابقی از اهواز و یا جاهای دیگر آمده بودند. علاوه بـر اینها، ما فرد نازنینی نیز در میان خودمان داشتیم که آقای حسن قدوسی فرزند شهید قدوسی و نوه علامه سید محمد حسین طباطبایی فیلسوف معروف و نویسنده تفسیر مشهور الميزان بود. حسن آقا از دوستان سید حسین بود که در دانشگاه مشهد و در ایام تحصیل با هم دوست شده بودند. او مثل حسین از دانشجویان پیرو امام بود که به هویزه آمده بودند. وی دانشجوی رشته تاریخ در دانشگاه فردوسی مشهد بود. پسر بسیار متواضعی بود و بعضاً کارهایی می کرد که مثلاً شخص من حاضر به انجامش نبودم.
همچنین یک دانشجوی دیگری در میان ما بود که سید محمد علی حکیم نام داشت و دانشجوی پزشکی بود. او بچه اهواز بود. اخوی سید علی علم الهدی خواهر حکیم را به زنی گرفته بود.
ما تا قبل از حسین فقط تفنگ و آرپی جی داشتیم و حسین مین هم برایمان آورد و به ما آموزش مین کاشتن در خطوط دشمن را یاد داد.
روزی سید حسین به من گفت:
- کسی را می خواهم که منطقه را مثل کف دستش بشناسد و بتواند به عنوان راهنما ما را در شناسایی ها همراهی کند.
من موضوع را به سید رحیم موسوی گفتم و او رفت یک کشاورز را به نام حسن بوعذار که حتی سواد خواندن و نوشتن هم نداشت آورد و به سید حسین معرفی کرد. حسن بوعذار در همان برخورد اول از انسانیت سید حسین خوشش آمد و یکی از افراد شاخص ما در شناسایی شد. حسن در عملیات طریق القدس به شهادت رسید. از دیگر نیروهای خوب ما شیخ شویش بوعذار بود که بار اولی که عراقیها هویزه را محاصره کرده بودند او در خانه اش مانده بود و تانکهای عراقی به دم خانه اش آمده خواستند دستگیرش کنند. جالب آنکه خودش دم در رفته بود و به عراقی ها گفته بود که: کسی که دنبالش میگردید چند دقیقه قبل از خانه فرار کرده و دیگر اینجا نیست.
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#گزارش_بخاک_هویزه
کانال رزمندگان دفاع مقدس
@defae_moghadas 👈لینک عضویت
✧✧ ܭߊࡅ߭ߊܠܙ حܩߊܢܚܘ ܥܼࡅ߭ࡐܢߺ ✧✧
🍂
هدایت شده از امام مهدی علیه السلام، @، (مظاهری ملتمس دعا)
🔺🔻محمدعلی الحوثی: اجلاس ریاض باید اسرائیل را تروریست اعلام میکرد
عضو شورای عالی سیاسی یمن:
🔹بهتر بود کشورهایی که در اجلاس ریاض شرکت کردند، اسرائیلِ دشمن را در لیست تروریستی خود قرار میدادند.
🔹چگونه حاکمان عرب میتوانند بدون انجام کاری برای اجرای قطعنامههای بینالمللی، خواستار تایید قطعنامههای بینالمللی شوند؟
🔹بیانیه اجلاس ریاض خواستار آتشبس در عین بیتوجهی به مؤاخذهکردن دشمن اسرائیلی به خاطر جنایاتش در غزه و لبنان شده است.
🔹فارس
@Akharinkhabar | akharinkhabar.ir
هدایت شده از منتخَبِ اَخبار ویژه
🔴مالک شریعتی: جدول خاموشی به بهانۀ مازوت آدرس غلطِ دولت است
🔹عضو کمیسیون انرژی مجلس: اعلام جدول خاموشی به بهانۀ حذف مازوت و کاهش آلودگی آدرس غلطی است که دولت میدهد. اینکه مشکلی را با مشکل دیگر جایگزین کنیم راهحل مناسبی نیست.
🔹اگر مازوت هم میسوزاندند باز ما خاموشی داشتیم. علتش این است که تکالیف در خصوص ذخیرهسازی، تکالیف افزایش راندمان نیروگاهها و تکالیف در خصوص کیفیسازی سوخت پالایشگاهها انجام نشده است.
🔹دولت باید قوانین حوزۀ بهینهسازی، مدیریت مصرف، افزایش راندمان نیروگاهها، افزایش کیفیت سوخت پالایشگاهها را دنبال کند. همه مواردی که نام بردم قانون دارد. کمیسیون انرژی حتماً پیگیر این موارد است و جلسه میگذارد.
اخبار را در#منتخب_اخبار ببینید↙️
eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b
هدایت شده از امین
10.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴شوخی جالب پلیس آمریکا با پیرمرد ۷۱ ساله(ویتنامی الاصل)
🔹البته اشتباه نشه پلیس آمریکا با هیچ کسی شوخی نداره!
#حقوق_بی_بشر
#حقیقت_غرب
#غرب_وحشی
#غربگدایان
هدایت شده از کارمند تراز انقلاب اسلامی
⭕️خودش نیست ولی خداش که هست، ما هم اجازه نمیدیم زحماتش رو تحریف کنید
رئیسی ۶ هزار مگاوات سال اول به ظرفیت تولید برق کشور اضافه کرد
- نیروگاه آریان(زنجان۲)
- واحد بخار نیروگاه سیکلترکیبی هریس
- واحد سوم نیروگاه سیکل ترکیبی ارومیه
- واحد سوم بخار نیروگاه جهرم
- واحد دوم بخار فردوسی
لینک کانال کارمند تراز انقلابی
https://eitaa.com/joinchat/2384003173Cad17c5d736
هدایت شده از منتخَبِ اَخبار ویژه
🔴منصوری: شهید رئیسی مطلقاً اجازه خاموشیها در بخش خانگی را نمیداد/ دولت باید سوخت مورد نیاز نیروگاهها را ذخیره میکرد
معاون اجرایی شهید رئیسی:
🔹خوشبختانه در دولت شهید رئیسی مجموعههای نیروگاهی بسیاری ساخته شد. حدود ۹۰۰۰ مگاوات به تولید شبکه برق کشور افزوده شد. البته احداث برخی از این نیروگاهها در دولتهای قبل آغاز شده بود و در دولت سیزدهم به اتمام رسید. اما به هر حال ناترازیها به همین صورت بود. اتفاقی که در کشور رخ داده است جدید نیست.
🔹در سالهای گذشته در این فصل حدود ۳ میلیارد لیتر ذخیره سوخت نیروگاهی داشتیم، باید برای دپوی این میزان سوخت از اواخر تابستان اقدام میشد، امسال بخش زیادی از سوخت مورد نیاز هم اکنون ذخیره سازی نشده است.
🔹بخشی از خاموشیها ناشی از سو مدیریتی است که در این حوزه رخ داده است. یعنی ذخیره سازی سوخت به غیر از مازوت به میزان مورد نیاز انجام نشده. هرچند که اگر قرار بود مازوت سوزی انجام دهیم هم حالا فصل مازوت سوزی نیست مگر چقدر هوا سرد شده؟ چه اتفاقی افتاده؟
اخبار را در#منتخب_اخبار ببینید↙️
eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b
هدایت شده از پایگاه شهید با هنر
🔺برای خرید موشک به روسیه رفتیم، یک موشک چشممو گرفت
موشکی با برد ۳٠٠کیلومتر و خطای ۲۵متری موقع اصابت به هدف
موشک رو خواستم، ژنرال روس موافقت نکرد
گفت: فروشی نیست
اصرار کردم، رد کرد
گفت: من میشناسمت، اگه ما این موشک و به ایران بفروشیم میری از روش میسازی، قول دادم این کارو نمیکنم
ولی قبول نکرد، ناراحت شدم
گفتم: ما این موشک روخودمون میسازیم
ژنرال روس خندید
برگشتم ایران، هرچه روی این طرح کار کردیم جواب نگرفتیم
پناه بردم به مشهد به آغوش امام رضا علیه السلام..
سه روز میرفتم حرم توسل میکردم...
بعد روی کارم فکر میکردم، روز سوم عنایتی از آقا شد، جرقه ای توی ذهنم خورد
برگشتم محل استقرارمون، تو دفترنقاشی دخترم طرحی که به ذهنم اومده بود و کشیدم
برگشتم تهران، برگشتیم سرکار
طرح رو پیاده کردم، شد..
بهتر از موشک روسی و دقیق تر از اون شد...
اسمشو گذاشتیم فاتح، فاتح ۱۱٠
اولین سری از موشک های نقطه زن ایرانی با خطای زیر ۱٠ متر
امام رضا گره موشکی مارو تو دفترنقاشی یه دختربچه حل کرد
سالها بعد و درجریان جنگ اوکراین، روسیه خواستار خرید موشک های فاتح۱۱٠ از ایران شد..
#شهید_حسن_طهرانی_مقدم❤️
#وعده_صادق 🚀🔥
#ایران
🔰کانال ✅مهدی یار✅ عضو شوید👇
@mahdiyar020508