🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
#رمان_نقاب_ابلیس (رمان بهشت جهنمی)
قسمت صد و بیست و ششم
-داره چرت میگه! خودشم میدونه داره اشتباه ترجمه میکنه! مگه توی دبیرستان عربی نخوندین؟ نمیفهمی ترجمه ش غلطه؟ تو
امام خمینی رو میشناسی؟ اصلا امکان داره این وصله ها به آدمی بچسبه که دنیا رو تکون داده؟
شرمنده میگوید :
-هیچکس به ما نگفت... فقط توی کتاب دین و زندگی چهار کلمه اصول دین خوندیم برای نمره، ولی هیچکس نیومد برامون بگه
امام کی بود... چرا باور نکنم؟ انقدر حق به جانب مینویسن و ژست روشن فکری میگیرن که انگار اگه قبول نکنی ، احمقی!
(حسن) :
شانه هایش میلرزد. صدایش را سخت میشنوم. حتما حضورم را متوجه نشده که بازهم درد و دل می کند :
-اولین بارم که نیس رفیقم جلوی چشمم شهید بشه... اولین بارم نیست با دست خودم جنازه رفیقم رو بردارم بذارم توی ماشین...
اولین بارم نیست! میدونی دلم از کجا خونه؟ از اینکه توی سوریه کسی حریفت نشد، توی ترکیه و افغانستان یه تار مو ازت کم
نشد. تا خود قلب تکفیریا میرفتی و هیچیت نمیشد؛ ولی تو همین تهران، وسط تهران، اونطوری اربا اربات کردن. دلم از این
میسوزه... از این میسوزه که خونت باید توی جوب کنار خیابون بریزه... باید جنازه ت رو از توی جوب دربیارم و به جای این که روی دست مردم تشییع بشی و همه جا برات پوستر و بنر بزنن و عکست بره توی همه سایتا و کانالا، یه جایی که منم نمیدونم کجاست دفنت کنن و آب توی دل مردمی که جلوی درِ خونه شون شهید شدی تکون نخوره. اصلا احدی نفهمید شهید شدی...
میدونم که الان اون دنیا داری چه عشق و حالی میکنی؛ ولی یه فکری به حال دل مام بکن!
ادامه دارد ...🌱
#کپی_بدون_ذکر_نام_نویسنده_پیگرد_دارد
#به_قلم_توانمند_فاطمه_شکیبا
🌹
🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
⭕️ورشکستگی رسانهای اینترنشنال...
🔹در آستانهی یک سالگی اغتشاشات۱۴٠۱، شبکهی اینترنشنال که طی یک سال اخیر با انواع مشکلات مانند تحریم شدن توسط ضدانقلاب، استعفاها و اخراج ها به علت پشت پردهها و تجاوزهای جنسی، مهاجرت اجباری از لندن به آمریکا و... دست و پنجه نرم کرده است، طبق یک نظرسنجی ادعا کرده که مورد اعتمادترین رسانه نزد ایرانیان است!
🔹باید دانست که این نظرسنجی توسط یک موسسه نظرسنجی خارجی [موسسه گمان به مدیریت عمار ملکی] که مدیر آن مخالف با جمهوری اسلامی است و پای ثابت برنامههای شبکههای معاند است، صورت گرفته و نظرسنجیهای این موسسهی ضدانقلاب بیشتر شبیه به #نظرسازی است تا نظرسنجی!
🔹اما همین نظرسنجی ساختگی میتواند بهترین سرپوش برای مخفی کردن ورشکستگی رسانهای و بحرانهای جاری اینترنشنال باشد تا وجههی خود را در نگاه مخاطبین اندکش حفظ کند!
✍میلاد خورسندی
「@gordan_313 」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 غروب یاد #امام_زمان کنیم تا وقتی پرونده مان به امام زمان عرضه می شود، آخرین عملی که میبینند یاد ایشان باشد.
🎙استاد مؤمنی
「@gordan_313 」
7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥مگر نگفتند الغیبة اشد من الزنا
⁉️غیبت بدتر هست یا بی حجابی؟
🔻پس چرا انقدر گیر دادید به #حجاب؟
🎙استاد عالی
「@gordan_313 」
12.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢پیکر پاک شهید علی فسنقری پس از تشییع در زادگاهش در گلزار شهدای روستای فسنقری آرام گرفت.
#شهدای_مظلوم_فراجا
「@gordan_313 」
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
#رمان_نقاب_ابلیس (رمان بهشت جهنمی)
قسمت صد و بیست و هفتم
صدایش هربار در گلو میشکند . دوست ندارم گریه سیدحسین را ببینم. نشسته کنار مزار شهید گمنام و با عباس حرف میزند .
مصطفی هم کمی آن سوتر نشسته و به روبه رویش خیره است. انگار اشک هایش خشک شده.
کاش درد و دل های سیدحسین را میشنید . در این سرما، از حرف هایش آتش گرفته ام. شفای علی را بین حرف هایش میخواهد .
گفتم علی، سوختم...!
تنها چیزی که توانست درد سینه مان را آرام کند، بیست و دوم بهمن بود و دیدن آقا در منزل شهید ارمنی. وقتی دیدیم مردم مثل همیشه آمدند، برای انقلاب خیال مان تخت شد و برای آینده قشنگش نقشه کشیدیم. وقتی دیدیم آقا آرامند، آرام شدیم.
چقدر خوب بود اگر آقا به ما هم میوه میدادند، آن وقت ما هم مثل مادر آن شهید ارمنی هیچوقت مریض نمیشدیم. چقدر دلم میخواست دست آقا را بگیرم توی دستم و بی خیال همه دنیا بشوم. اما دست آقا توی دست آن پدر شهید، من را هم آرام کرد.
همه را آرام کرد.
سیدحسین دستی به صورتش میکشد و بلند میشود. خاک های لباسش را نمیتکاند و بالای سر مصطفی میرود. به اشاره و
لبخندی، مصطفی را بلند میکند از روی زمین تا به مسجد برویم، شب اول دهه فاطمیه. خانواده علی نذر کرده اند بانی مراسم امسال باشند برای شفای پسرشان. همه میدانند تمام دنیا را که بگردی، آخر دوباره به سرچشمه خیرات میرسی. به مادر خوبی ها میرسی. دست به دامان آخرین بازمانده خدا در زمین هم که بشوی، مادرش را نشان میدهد .
مسجد دوباره حال محرم گرفته است. پرچم های سیاه، بوی اسپند، صدای مداحی. مجلس مادر است اما دلم روضه علی اکبر میخواهد، با صدای علی. به خودم که می آیم، به سینه زنی ایستاده ایم.
مجلس دارد تمام می شود و سیدحسین و مصطفی ایستاده اند به بدرقه بچه ها. صاحب عزا آن هایند و من هم به عنوان طفیلی کنارشان می ایستم. همراه سید حسین زنگ میخورد:
-هنوز تموم نشده؟ تیراندازی ؟ باشه باشه الان میاییم، اومدیم.
به مصطفی که متعجب نگاهش میکند، میگوید :
- بدو! پاسداران هنوز شلوغه نیرو میخوان...
-مگه هنوز جمع شون نکردن؟
-نه... داره بدترم میشه. اون جا هم مثل انقلاب نیست؛ دقیقا منطقه مسکونیه. دارن میریزن توی خونه های مردم.
مصطفی میرود که ذولجناحش را آماده کند. این ذولجناح هم شده مثل ذولجناح تابلوی عصر عاشورا ! یا رنگش ریخته، یا تو رفته. چراغش هم شکسته.
مثل بچه ها به سیدحسین میگویم:
- میشه منم بیام؟
ادامه دارد ...🌱
#کپی_بدون_ذکر_نام_نویسنده_پیگرد_دارد
#به_قلم_توانمند_فاطمه_شکیبا
🌹
🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
#رمان_نقاب_ابلیس (رمان بهشت جهنمی)
قسمت صد و بیست و هشتم
طوری نگاه میکند که دلم میریزد و جوابم را میگیرم:
-نه! تو برو پیش علی، یه سر بهش بزن.
-چرا من نیام؟
جواب نمیدهد و میرود. با حسرت خیره ام به سیدحسین و مصطفی که دور میشوند . تا بیمارستان، با بغضی نفس گیر دست به گریبانم. دلواپس علی ها و عباس هایی هستم که در پاسداران، با دراویش درگیرند . صدای کف و سوت و شعار آنقدر در ذهنم میپیچد که گوش هایم سوت بکشد.
پدر و مادر علی هم بیمارستانند . مادرش مفاتیح به دست نشسته و پدرش تسبیح میگرداند . مثل همیشه، آرام روی تخت
خوابیده. اگر میدانست در گلستان هفتم چه خبر است، بلند میشد و تا خود پاسداران میدوید . همان بهتر که نمیداند ! حداقل خیالمان راحت است که دیگر کسی با چاقو پهلویش را نمیدرد و به بازویش تیر نمیزند . گفتم پهلو و بازو، سوختم!
کاش بلند شود و کمی باهم حرف بزنیم. آرام در گوشش زمزمه میکنم:
-علی، چرا خوابیدی پسر؟ توی خیابون پاسداران یه مشت درویش داعش مسلک افتادن به جون نیروی انتظامی... نمیخوای پاشی؟ برات مهم نیست که بریزن خونه زندگی مردم رو بهم بریزن؟ برات مهم نیس دارن با چاقو و قمه و تفنگ برای پلیس خط و نشون میکشن؟
نمیدانم چرا اینها را گفتم. نباید بفهمد، نگران میشود. از اتاقش میزنم بیرون، دل ماندن در بیمارستان را ندارم. بیقرارم، کاش من را هم با خودشان میبردند . سید حسین و مصطفی را میگویم. راستی الان کجا هستند؟ دستم میرود که سیدحسین را بگیرم، نه! نمیتواند که جواب بدهد...!
زیارتنامه حضرت زهرا سلام الله میخوانم؛ به نیابت از عباس، به نیت شفای علی. نفهمیدم کی این اشک های شور و گرم روی صورتم غلطیدند؛ بی اجازه و هماهنگی!
دلم تاب نمی آورد؛ اخبار را چک میکنم. نیم ساعتی تا اذان صبح مانده. باورم نمیشود! کی سحر شد؟
چشمانم تازه یادشان می آید نخوابیده اند، با نور گوشی شروع به سوختن میکنند . خطوط را به سختی میخوانم:
-شهادت یک بسیجی و سه نفر از نیروهای پلیس به دست دراویش....
چشمانم بیشتر میسوزند . به پلک هایم التماس میکنم روی هم نیفتند . مادر و پدر علی پرستارها را صدا میزنند، صدایشان را گنگ میشنوم. چشمانم کلمات را یکی درمیان میخواند :
- آتش... سلاح گرم... قمه... خانه های مردم... اتوبوس... نیروی انتظامی...
پرستارها به سمت تخت علی میدوند . دوباره به کلماتی که تار و واضح میشوند نگاه میکنم:
- بسیجی... اتوبوس... زیر گرفتن...
ادامه دارد ...🌱
#کپی_بدون_ذکر_نام_نویسنده_پیگرد_دارد
#به_قلم_توانمند_فاطمه_شکیبا
🌹
🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
هرکدامازشماجوانهامیتوانید
یکمشعلنورانیباشید،تلاشکنیدو
دراینراهاستقامتبورزید . . !(:
_حضرتآقا
⁉️آیا بدون اینکه در اینترنت جستجو کنید، میتوانید نام نوجوان ۱۷ سالهای که چند ماه پیش با گلولهی مستقیم پلیس فرانسه کشته شد را به یاد بیاورید؟
❌اکثر افراد نمیتوانند، و این وضعیت در سرتاسر جهان نیز همینگونه است!
✅اما بر عکس، احتمالا افراد زیادی در دنیا مهسا امینی را میشناسند و گویی نامش در ذهن آنها حک شده است، در حالی که او نه با گلولهی مستقیم پلیس ایران، بلکه به مرگ طبیعی و با چاشنی عوارض جسمی فوت کرده است!
📡این خاصیت رسانه و قدرت رسانهای است که هرچیزی که همسو با منافع صاحبِ رسانه است را برجسته میکند و هر چیزِ مغایر با منافع او را تحریم مینماید!
💥درست مثل «نائل فرانسوی» که چون رسانهها به آن نپرداختند و یا کم پرداختند، از ذهنها پاک شده است و برعکس «مهسا امینی» که تمام رسانهها و سلبریتی های جهان در مورد آن واکنش نشان دادند و با ترفندهای فراوان هشتگ آن را جهانی کردند و نام او در ذهنها مانده! پرداختن به اولی به سود رسانهداران جهان [که اکثریت زیر چتر یهود هستند] نبود و باعث تضعیف تمدن غرب میشد، و پرداختن به دومی بهانهی خوبی برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی داشت!
🏴نمونهی دیگر از این استاندارد دوگانهی رسانهها، راهپیمایی پرشور #اربعین که اصلا به سود رسانهداران جهان نیست آن را برجسته کنند و برای فرهنگ اربعینی تبلیغ نمایند، هرچند جمعیت بینظیر ۲۲میلیونی در آن شرکت کرده باشند!
#استانداردهای_دوگانه
✍میلاد خورسندی
「@gordan_313 」