eitaa logo
ˢᵃʳᵃˡˡᵃʰ 🇵🇸|ثـارالله
3.1هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
4هزار ویدیو
56 فایل
💠بسم رب المهدی فاطمه💠 آغازمـون: خـیلی وقــت پایـانمـون:شھادت .. -کپےهمہ‌جوره‌حلالت‌رفیق، هدف‌ماچیزدیگری‌ست یکی از خادمین: @YA_Ruqiya315 انتقادات و پیشنهادات: https://daigo.ir/secret/4822606741
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم رفقا طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق ان شاءالله امروز ساعت ۱۴:۰۰شهید شناسی داریم 🌱
بسم الله العشق وبسم الله جلوه عشق حسین بن علی
یه دختر شامی نابینابود اینا مسیحی بودن ، بعد یکی که از یاران یا کنیزای حضرت علی  به پدر این دختر نابیناگفت که یه تومدینه یه خونه ای هست که صاحب اون خونه اکثر مریضی های نابینایی و فلج و لال و اینارو شفا میده پدر دختر نابینا گفت خونشون رو بلدی ؟ میشه مارو ببری اونجا؟ مرد گفت اره بلدم اماباید یه قولی بهم بدید تاببرمتون پدر دختر نابینا گفت چه قولی؟ +اگر دخترت رو شفا دادن صاحب اون خونه تو و دخترت مسلمون شید! خلاصه این پدردختر نابینا قبول کردو راهیه مدینه شدن....
ˢᵃʳᵃˡˡᵃʰ 🇵🇸|ثـارالله
یه دختر شامی نابینابود اینا مسیحی بودن ، بعد یکی که از یاران یا کنیزای حضرت علی  به پدر این دختر ناب
همون مرد که یکی دوستان یا کنیزای حضرت بودن رفتن سراغ حضرت علی وگفتن اقاجان براتون بیمار اوردم تاشفاعتشون رو کنید! اقاجان این پدر و دختربه من قول دادن که اگر نابینایی دخترشون رو شفابدید مسلمون شن امام علی گفتن کارخوبی کردی برو طبیب بیماران حسینم رو صدابزن و بیارش به خانه... خلاصه رفتن امام حسین رو صدا بزنن و اون دختر نابینا و پدرشم اومدن به خانه امیر المؤمنین ، امام حسین روبه همون دختر نابینا ایستاد و گفت برایم اب بیاورید و اب و اوردن و وضو گرفتند امام حسین(ع)
ˢᵃʳᵃˡˡᵃʰ 🇵🇸|ثـارالله
همون مرد که یکی دوستان یا کنیزای حضرت بودن رفتن سراغ حضرت علی وگفتن اقاجان براتون بیمار اوردم تاشفاع
و یه پارچه ای رو بر سر  دختر نابینا انداختن و دستانش رابه سوی اسمان برد اقاامام حسین و برای دختر نابینا دعاکرد... وقتی پارچرو برداشتن دختردگر نابینا نبود:) ✋🏻
ˢᵃʳᵃˡˡᵃʰ 🇵🇸|ثـارالله
و یه پارچه ای رو بر سر  دختر نابینا انداختن و دستانش رابه سوی اسمان برد اقاامام حسین و برای دختر ناب
وپدر دختر روبه حضرت علی گفتن اقاچقدر پول بدم! من تاجرم هرچقدر بخواید بهتون میدم امام علی گفتن مااز شما پول نمیخواهیم! برای پول پسرم دخترت راشفا نداد✋🏻 +پس اقاجان چطور زحمت شمارو جبران کنم؟ لااقل بگذارید دخترم در خانه شماکنیزی کند برای پسرتان حسین✋🏻 خلاصه این دخترو پدر مسلمون شدن و دخترش مدتی درخانه امیر المؤمنین کنیزی امام حسین که دران زمان امام حسین۷سال بیشتر نداشتند
ˢᵃʳᵃˡˡᵃʰ 🇵🇸|ثـارالله
وپدر دختر روبه حضرت علی گفتن اقاچقدر پول بدم! من تاجرم هرچقدر بخواید بهتون میدم امام علی گفتن مااز
این دختر شده بود همبازی زینب (س)... همراه امام حسین علیه السلام... سالیان سال گذشت و این دختر بزرگ شده و از خانه امیر المؤمنین رفته بود و زن یـزیـد شد✋🏻💔
ˢᵃʳᵃˡˡᵃʰ 🇵🇸|ثـارالله
این دختر شده بود همبازی زینب (س)... همراه امام حسین علیه السلام... سالیان سال گذشت و این دختر بزرگ
واین دختر شد ملکه سرزمینش و بهش خبردادن که خانم اُسَرایی رو اوردن که از صحرای کربلا می ایند... این خانم هم رفت تاببینه این اُسَرا کیا هستن ونوکرانش فرشی بروسط گودال برایش پهن کردن و رفت بنشست...
ˢᵃʳᵃˡˡᵃʰ 🇵🇸|ثـارالله
و کمی بافاصله حضرت زینب باچادر خاکیش برزمین خاکیِ گودال نشسته بود😔✋🏻💔
حضرت زینب بادیدن این خانم شناختن که این دختر همانیست که درکودکی همبازی اش بوده است...
ˢᵃʳᵃˡˡᵃʰ 🇵🇸|ثـارالله
حضرت زینب بادیدن این خانم شناختن که این دختر همانیست که درکودکی همبازی اش بوده است...
ملکه گفت من دنبال کسی هستم که سالیان سال است از ان بی خبرم اگر ان را بشناسی و مراپیشش ببری ازادت میکنم... خلاصه پرسید امیر المؤمنین رو میشناسی! بی بی زینب فرمود بله میشناسم !  حسین راچطور میشناسی!!! +بله حسین راهم میشناسم... عجب!  خانشان راچطور میدانی کجاست؟ +بله میدانم... !!!! خب خب بگوکجاست! +درمدینه... خواهرش زینب راچطور میشناسی! حضرت زینب دگر تحمل نکرد و به گریه افتادن و گفتن: من زینبم😭✋🏻💔 خواهر حسین✋🏻 دختر امیر المؤمنین✋🏻😭