703.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[🎥🌕🍃]
تصاویری از باز کردن درب حرم مطهر حضرت زینب کبری(س) توسط #حاج_قاسم 😭
🚩انتشار به مناسبت شهادت حضرت زینب کبری(س) و تولد حاج قاسم ♥️✨
#حضرت_زینب
#حاج_قاسم_سلیمانی
°•°ʝoɨn↓
@Gordane118
🍁🥀🍁🥀🍁
🥀🍁🥀🍁
🍁🥀🍁
🥀🍁
🍁
حسن برادر من بود؛ آرام بود و مهربان!
یک تکیهگاه و محبت خاصی به مادرم داشت.
همراهِ کارهای خانه و بیرون خانۀ مادر،حسن بود.
حتی روزهایی که خانۀ ما آشوب بود، مثل مرد همراهی میکرد.
•
همراه پدر میرفت تا مسجد، همراه رسولخدا نماز میگذارد و پای سخنان او که مینشست و دیر که میآمد، ما میدانستیم که وقتی بیاید
او میشود سخنران و مادر شنونده!
•
من یکی از لذتهایم نشستن روی پای مادر و چشم دوختن به صورت زیبای برادرم بود.
دستانش خیلی وقتها جای دستان مادر، دستاس میچرخاند، جارو میکرد.
•
خیلی وقتها کنار پدر کار میکرد و یاری میرساند. همیشه با حسین همراه بود؛ برای من، سرپرست!
کودکیهایم با حسن پر از آرامش و شکوه دخترانه بود!
•
حسن را مادرم طوری صدا میزد که همیشه همراه صدای مادر چشمان من میگشت دنبال نگاهش.
بیرون از خانه که میرفت تا پای در میرفتم و با دستان کوچکم دستش
را میفشردم و میخواستم که به سلامت برود و بیاید!
•
حسن مظلومیت خاصی داشت.
رحمت نگاهش، دل را دنبال خودش
میکشاند!
•
خواهرها اگر یک جان داشته باشند، آن یک جان را فدای برادرشان میکنند.
اگر هزار جان داشته باشند، باز هم آنها را فدای برادرشان میکنند!
•
نگاه خواهرها را اگر بخواهند تفسیر کنند، یک معنا دارد و مفسرها را
متحیر میکند:
•
- جان من است!
•
هرچند برادرها هم یک حرف را بیان میکنند؛ که برادری در لطف نگاه خواهر معنا پیدا میکند!
غیرت برادر مثالی است که فقط رذلها از آن سوءاستفاده میکنند؛
•
و الا که همه میدانند برادرها از همان نوزادی که دست خواهرشان را
میفشارند، شأن و شخصیت پیدا میکنند!
•
برادر من حسن بود، برادر من حسین بود!
من در دریای غیرت و مدد برادرانم قد کشیدم و شدم خواهری که کلماتش مدح آن دو بود و مَشی و مرامش برگرفته از آنها!
✨| #حضرت_زینب
📖| #کتاب_خواهر
✍| #نرجس_شکوریان_فرد
『🌙 @Gordane118 ○°.』
ا🍁
ا🥀🍁
ا🍁🥀🍁
ا🥀🍁🥀🍁
ا🍁🥀🍁🥀🍁