سبک و شعر:
#رمضان_الکریم
#زمزمه_مناجات
دیدی رمضان رفته و پر باز نکردم
تا خیمه گهِ سبز تو پرواز نکردم
ماه تو گذشت عاشقی آغاز نکردم
من پُست غلامیِ تو احراز نکردم
...
من لایق مهمانی ات ای یار نبودم
من قابل الطاف تو ای یار نبودم
بودم به حضور تو و انگار نبودم
در محضر تو بودم و انگار نبودم
من بار دگر خسته و تنها شدم ای وای
شرمنده ی تو یوسف زهرا شدم ای وای
شب های مناجات و دعا رفت ز دستم
فیض سحر ذکر خدا رفت ز دستم
یک ماه نه یک عمر صفا رفت ز دستم
همسفرگیِ با شهدا رفت ز دستم
جامانده ترین رهروِ این جاده منم من
از پا و نفس بین ره افتاده منم من
افسوس که رفته ز کفم حاصلم ای دوست
آلوده نمودم به چه سرعت دلم ای دوست
بیمار گناهم چه کنم غافلم ای دوست
بنما تو به درک عرفه شاملم ای دوست
راضی شو ز من گرچه گنهکار و حقیرم
بنگر به «أجِرنا» پیِ احسان مجیرم
من جز تو کسی را گل زهرا نستایم
شکرانه به جا آورم از این که گدایم
با عشق تو می سوزم و می سازم و آیم
تا آنکه زنی در حرمت قفل به پایم
بگذار سحرها به قنوت تو بمانم
مثل تو سحر ناله ی العفو بخوانم
شب های زیارت ز دل خسته دلان رفت
هم ناله شدن با نفس سینه زنان رفت
گریه ز غم قافله ی اهل جنان رفت
تا اینکه براتی ز تو گیریم زمان رفت
هرکس که از او قلب تو دلدار رضا شد
داریم یقین روزیِ او کرب و بلا شد
دست کرمت گر ز کسی دست نگیرد
بیچاره شود زار و گنهکار بمیرد
خوش بخت هر آنکه دلت او را بپذیرد
از لوث گنه پاک شده عید بگیرد
بر ما که فقیران ره تزکیه هستیم
عیدی بده ما مستحق فطریه هستیم
ای آن که تو صاحب به زمین و به زمانی
هستی به کنار همه و باز نهانی
فرزند رضا ضامن عشاق جهانی
ای کاش نمازی به صف فطر بخوانی
تا آنکه به دست دل تو دل بسپاریم
سر بر قدمت یوسف زهرا بگذاریم
#احسان_محسنی_فر
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مثنوی امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف و روضهیِ حضرت عبّاس علیه السلام
ما انتظارِ دیدنِ دلدار داریم
در سینه عشقِ حیدرِ کرّار داریم
ما با غلامیِ علی شاهِ جهانیم
چشمانتظارِ مهدیِ صاحبزمانیم
هرچند از دوریِ رویت کوهِ دردیم
هر روز و شب لطفِ تو را احساس کردیم
هر جا که میآید سراغِ سینه غمها
حس میکنم آرامشِ دستِ شما را
گاهی پُر از نوری و گاهی سایهبانی
در هر دو صورت سرپناهِ عاشقانی
آئینهیِ پیغمبری در خُلق و خلقت
تو حیدری در منطق و ایثار و غیرت
حُجب و حیایِ مادرِ سادات داری
تو مجتبایِ صبر و سِلم و افتخاری
مثلِ حسینی در شجاعت بینظیری
من نوکرِ دربار و تو نِعمَالاَمیری
در سجدهها تکرارِ زینُالعابدینی
تو عالِمی چون باقر و عینُالیقینی
تصویرِ صدقِ صادق و کَظمِ خدایی
آقا تو رویایِ علی موسیَالرِّضایی
جودِ جوادی و علمدارِ هدایت
یابنَالحسن روحی فِدا شاهِ ولایت
هفت آسمان بر نامِ تو حسّاس امّا
تو عاشقِ اسم عمو عبّـاس... آقا
اسمِ عمو عبّاس میآید میآیی
تو روضهخوانِ ساقیِ کربوبلایی
جانم فدایِ اشکِ مشک و چشمِ دلبر
افتاده در ساحل دو دستِ آبآور
تیر آمد و اُمّیدِ او میریخت بر خاک
خَم میشود از غصّههایش قدِّ افلاک
اُفتان و خیزان میرسد ارباب...اِی وای
با روضهها شد نالهیِ سرداب... اِی وای
#حسین_ایمانی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
احمد فاضل:
معارف دینی:
@ahmadfazellmaarefdeeni