eitaa logo
گردان آسمان
219 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
3.3هزار ویدیو
127 فایل
با سلام و ادب این کانال با هدف اشاعه واجب فراموش شده امر به معروف و نهی از منکر تولید و انتشار محتوای مناسب تشکیل شده لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/828309573C5998af2a66
مشاهده در ایتا
دانلود
مقام قرب خدا یا بهشت اهل ولاست بهشت اهل ولا یا زمین کرب و بلاست ورق ورق شده هفتاد و دو کتاب خدا به هر ورق که زدم تیغ آیه‌ها پیداست بنی اسد متحیر اِستاده‌اند همه سکوت کرده ولی در سکوتشان غوغاست نه سر بُوَد به تن کشتگان، نه تنِ سالم نه ازغلام، نه مولا، نشان در آن صحراست زکوفه اشک فشان یک سوار می‌آید به نینوای وجودش نوای یا ابتاست گشوده لب که: اَلا ای موالیان حسین مرا شناخت بر این لاله‌های باغ خداست کنار هم بدن قطعه قطعه‌ی انصار حبیب و مسلم و جون و بریر و عابس ماست کنار علقمه افتاده پیکری بی دست که چشم تشنه لبان از خجالتش دریاست به اشک دیده بشویید زخم‌هایش را که حافظ حرم و میر لشکر و سقاست به قلب معرکه خون می‌دمد ز گودالی که در میانه‌ی آن جسم یوسف زهراست به زیر خنجر و شمشیر و تیر و نیزه و سنگ برهنه پیکر صد چاک سید الشهداست میان این شهدا گشته قطعه قطعه تنی که یاس سرخ حسین است و لاله‌ی لیلاست ✍ استاد 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای مظهر جمال جمیل خدا حسن وی "طلعت تو آینه‌ی کبریا" حسن روح نبی، روانِ علی، قلبِ فاطمه گیرد به یک اشارۀ چشمت صفا حسن گویی که از لب تو عسل خورده مصطفی از بس که داده بوسه دهانِ تو را حسن وقتی که جای دست خدا می‌شوی سوار حیف است پا نهی به سر چشم ما حسن از کائنات نغمۀ آمین شود بلند دست تو تا بلند شود بر دعا حسن باید رسول و حیدر و زهرا شوند گوش تا ذات حق برای تو گوید ثنا حسن آل نبی تمام کریمند و تو شدی مشهور در کرامت و لطف و عطا حسن خلقند میهمان و تویی میزبان خلق مُلک وجود آمده مهمان سرا حسن روزی که نیست روز تو باشد کدام روز؟ جایی که نیست خاک تو باشد کجا؟ حسن صلح تو کرد روز معاویّه را سیاه صبر تو داد دین خدا را بقا حسن صبر و ثبات و صلح تو گردید از ازل بنیانگذار نهضت کرببلا حسن یک جلوه از فروغ تو ماه است و آفتاب یک صحنه از بقیع تو ارض و سما حسن گرد حریم تو که درش بسته روز و شب صف بسته‌اند سلسله‌ی انبیا حسن وهابیان به زائر تو راه بسته‌اند سد می‌کشند دور مزار تو، یا حسن بیچاره‌های کوردلِ پست، غافلند دارالزیارۀ تو بوَد قلب ما حسن از ماهیان بحر الی ساکنان عرش گریند در غم تو به صبح و مسا حسن ای چشم غیر بر کرمت! با کدام جرم دشنام‌ها شنیده‌ای از آشنا حسن آن خواست دست بسته بَرد سوی دشمنت این یک فشرد بر روی پایت عصا حسن این غم کجا برم که به منبر خطیب پست دشنام داد بر پدرت مرتضی، حسن این غم کجا برم که تو را یارِ آشنا گردید مار و کشت به زهر جفا حسن از فرط تیر تا تن و تابوت شد یکی قد حسین مثل کمان شد دوتا حسن دست بریده‌ی پسر کوچکت بس است بر دستگیری از همه‌‌ی ماسوا، حسن گر قاسمت به عرصه‌ی محشر قدم نهد بهر نجات خلق کند اکتفا حسن هر گوشه روز حشر، دراز است سوی تو _ دست هزار «میثم» بی دست و پا حسن ✍استاد 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای خو گرفته با نَفَست عطر احمدی ای پیشتر ز بعثت احمد، محمّدی ای بارها سلام تو را بر رسول خود ابلاغ کرده ذاتِ خداوندِ سرمدی چون شمع با فروغ نبوّت گداختی پیش از نزول وحی نبی را شناختی بی دامن تو ختم رُسُل کوثری نداشت نخلِ بلندِ آرزویِ او بری نداشت حتی علی که جان عزیز محمّد است در ملک بی حدودِ خدا، همسری نداشت ای همدم رسول خدا در نزول وحی ای دامن تو مرکز نور بتول وحی تو وصل بر رسول و ز هستی جدا شدی تو آفتابِ بیت سراج الهدی شدی نیزار وحی، مثل علی شیرمرد داشت ای شیرزن تو تالی شیر خدا شدی دارائی تو هدیه به پروردگار شد در جنگ اقتصاد نبی، ذوالفقار شد در دور بت‌پرستی و تاریکی حجاز بودت رخ نیاز به درگاه بی نیاز پیش از نزول وحی الهی تو و علی خواندید با رسول خدا در حرم نماز چون تو، که با رسول خدا همسری کند؟ دُرّ یتیم آمنه را مادری کند؟ ای تکیه‌گاه خواجه‌ی لولاک شانه‌ات ای لحظه‌لحظه ذکر محمّد ترانه‌ات بر یازده ستاره‌ی توحید آسمان روی منیر فاطمه، خورشید خانه‌ات در بیتِ آفتاب، مهِ تام کیست؟ تو اوّل زنِ مجاهدِ اسلام کیست؟ تو پیغمبر خدا به تو عرض ارادتش زهراست هم‌کلام تو پیش از ولادتش گوئی که با تو گرم سخن بود فاطمه حتی به لحظه‌های غروب شهادتش با آنکه سال‌ها ز جهان چشم بسته‌ای انگار دور بستر زهرا نشسته‌ای ای قامتت به قائم توحید، قائمه دشمن شدند با تو دغل‌دوستان همه از هست خویش دست کشیدی و ذات حق، بخشید گوهری به تو مانند فاطمه الحق توئی توئی تو که کفو پیمبری شایسته‌ای که بهر نبی کوثر آوری آزرد، ای فرشته‌ی حق، اهرمن تو را زخم زبان زدند به هر انجمن تو را از بس که ریخت عطر قداست زپیکرت پیراهن رسول خدا شد کفن تو را از بس بلند بود مقام و جلال تو گردید سال حزنِ نبی، ارتحال تو روح مقدّست چو به پرواز می‌شود درهای غم به قلب نبی باز می‌شود در فصل خردسالی و آغاز زندگی بی مادریِّ فاطمه آغاز می‌شود اشک نبی برای تو ای جانِ پاک، ریخت با دست خویش بر تن پاک تو خاک، ریخت با رفتن تو، یار محمّد زدست رفت خورشید روزگارِ محمّد زدست رفت شد حمله‌ور به گلبن دین، لشگر خزان تو رفتی و بهارِ محمّد، زدست رفت زیبد که با هزار زبان در ثنای تو «میثم» دُرِ قصیده بریزد به پای تو ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امشب ای ماهِ الهی، آفتاب آورده‌ای اختری تابان ز برج بوتراب آورده‌ای گلبن سبز ولایت را گلاب آورده‌ای یا که از بحر نبوّت دُرّ ناب آورده‌ای شادی و وجد و سرور بی حساب آورده‌ای پای تا سر احمد ختمی مآب آورده‌ای کوثر طاها! دلت روشن تبارک زاده‌ای این مبارک ماه را، ماهِ مبارک زاده‌ای مُلک هستی غرق در انوار پا تا سر شده جلوه‌گر در ماه حقّ، ماهی خدامنظر شده روشن از خورشید حسنش، چشم پیغمبر شده پای تا سر غرق شادی و شعف حیدر شده بر همه معلوم سرّ سورۀ کوثر شده یا محمّد! یا محمّد! دخترت مادر شده عزّت و مجد و جلال کبریایی را ببین در گل روی حسن، حُسن خدایی را ببین می‌توان دیدن جمال غیب را در این جمال می‌توان خواندن چو ذات بی مثالش بی مثال صاحبان عقل، مات این جمال و این جلال عارفانِ دهر، محو این صفات و این کمال کبریا وجه و علی آیین و احمد خطّ و خال کرده بیت وحی را یکباره غرق شور و حال گاه حیدر داردش چون کعبۀ جان در بغل گه محمّد گیردش مانند قرآن در بغل حُسن‌ها بر گِرد شمع عارضش پروانه‌ای خلدها از بوستان طلعتش ریحانه‌ای حلم‌ها در پیش حلم حضرتش افسانه‌ای قدسیان در آستان قدس او بیگانه‌ای اختران هر یک به بحر رحمتش دُردانه‌ای آسمان از کوثر احسان او پیمانه‌ای ماه کنعان ولایت، یوسف زهراست این اوّلین فرزند حیدر، دوّمین مولاست این دامن ماه صیام امشب دهد بوی حسن آسمان‌ها سجده آوردند در کوی حسن مهر، خود را کرده گُم در پرتو روی حسن ماه، زیبایی گرفت از حَسن دلجوی حسن سوره‌ی و اللّیل، خود را بسته بر موی حسن آیۀ والشّمس، گردیده ثناگوی حسن ابر، لطف و رحمتش بر خلق بارد بیشتر آنچه خوبان سر به سر دارند، دارد بیشتر این کریم اهلبیت، این مظهر لطف خداست این امام دوّم این اوّل عزیز مصطفاست این فروغ سوّم این چارم نفر زاهل کساست این گرامی وارث صبر علیّ مرتضاست این به صلحش فُلک سرگردان دین را ناخداست این صراط الله اعظم، این امام مجتباست هم سپهری‌ها زعیم اهلبیتش خوانده‌اند هم زمینی‌ها کریم اهلبیتش خوانده‌اند روح اهل خلد و ریحان بهشت است این پسر بلکه طاووس گلستان بهشت است این پسر سرو خوشرفتار بستان بهشت است این پسر جان آل الله و جانان بهشت است این پسر آفتاب صبح ایوان بهشت است این پسر سیّد جمع جوانان بهشت است این پسر ای تمام شیعیان! این است مولای شما ای جوانان بهشت! این است آقای شما سرّ دشمن بر ملا گردید با صبر حسن جاودان دین خدا گردید با صبر حسن حق ز باطل تا جدا گردید با صبر حسن هستی دشمن فنا گردید با صبر حسن نهضت عترت به پا گردید با صبر حسن کربلا، کرب و بلا گردید با صبر حسن دین اسیر انزوا می‌شد اگر صلحش نبود دست دشمن باز وا می‌شد اگر صلحش نبود ای خط و خالت همه آیت در آیت یا حسن ای سپهر وحی را شمس ولایت یا حسن ای کلامت خلق را نور هدایت یا حسن ای خروشان بحر موّاج عنایت یا حسن ای یم جود، ای کریم بی‌نهایت یاحسن ای جهانت جمله در ظّل حمایت یا حسن یابن‌ زهرا! من نمی‌گویم ثناگوی توأم تو کریم عالمی، من سائل کوی توأم سینه‌های سوخته، شمع شب تار توأند طایرانِ سدره صبح و شام زوّار توأند عرشیان در عرشِ اعلا هم گرفتار توأند آسمان‌ها غرق در دریای انوار توأند ماه‌رویان ذرّه‌ای از مهر رخسار توأند شهریاران برده‌های کوه و بازار توأند مهر تو هم بحر ما، هم فُلک ما، هم نوح ماست تربت بی زائرت، بیت الحرام روح ماست تو ز وصف عرشیان و فرشیان بالاتری نو نبی را جانِ شیرین، تو خدا را مظهری تو کتاب اللهِ روی سینۀ پیغمبری تو علیّ مرتضایی، تو بتول اطهری تو امام مجتبی، چشم و چراغ حیدری تو کریم عترتی، تو دست لطف داوری جودْ سائل، عفوْ مرهون و کَرَمْ مهمان توست چشمِ «میثم» در دو دنیا بر تو و احسان توست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
روی تو را به چشم دل، از سر دار دیده‌ام جانب مکه پر زند، جان به لب رسیده‌ام حرمت جان شکسته‌ام، در دل خون نشسته‌ام تا که به دست بسته‌ام، ناز غمت کشیده‌ام دیده به شعله دوختم، لحظه به لحظه سوختم هستی خود فروختم، عشق تو را خریده‌ام تن به قضا سپرده‌ام، منّت تیغ برده‌ام بلکه تو خنده‌ای کنی پایِ سرِ بریده‌ام تا بزنم ز زخم تن، بوسه به خاک مقدمت کوچه به کوچه می‌رود، جسم به خون طپیده‌ام از سر بام بر زمین چون تن خود نیفکنم من که ز خاک کوچه‌ها بوی تو را شنیده‌ام هست امیدم از درت، بعد تو نزد خواهرت شود کنیز دخترت، دختر داغدیده‌ام از تو جدا نزیستم، پیش رویت گریستم من سر دار نیستم، نزد تو آرمیده‌ام ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e