بسم الله الرحمن الرحیم
زوایای زندگی #امام_جواد علیه السلام
آنچه می خوانید، فشرده ای از زوایای حیات پربار جوان ترین پیشوای هدایت، نهمین مقتدای مکتب امامت، حضرت جوادالائمّه علیه السلام است.
زندگی کوتاه آن امام همام، که با مشکلات فراوان توأم بود؛ در بخش های ذیل قابل بررسی است:
1. از تولّد وی تا شهادت پدرش ( 195ـ 203 ه .).
2. دوره امامتش (203 ـ 220 ه .)؛
این بخش، در دو مرحله قابل طرح است:
الف) عصر مأمون عباسی (203ـ 218 ه.)؛
ب) زمان معتصم عباسی (218 ـ 220 ه.).
تولّد و شهادت
مورّخان در تاریخ تولّد امام جواد علیه السلام ، اختلاف دارند؛ عده ای میلاد آن حضرت را دهم رجب، برخی 15 ماه رمضان و بعضی نیز 19 ماه رمضان سال 195 ه . در شهر مدینه می دانند.1
پدر بزرگوار جواد الائمّه علیه السلام ، امام رضا علیه السلام می باشد؛ شخصیت ارجمندی که میزان فضایل و حیطه حیات علمی، عبادی و دینی اش، برکسی پوشیده نیست.
مادر امام جواد علیه السلام ، بانوی گرامی و پاکدامنی بود به نام «سبیکه» (سکینه) و به روایت دیگر «خیزران». آن بانوی مؤمنه به خاندان شایسته امّ المؤمنین «ماریّه قبطیّه»2 تعلّق داشت. بعضی ها نام وی را «ریحانه» و «درّه» نیز گفته اند.3
امام جواد علیه السلام بعد از 25 سال زندگی افتخارآمیز، سرانجام در آخر ذیقعده سال 220 ه . با تحریک معتصم عباسی و به وسیله همسرش امّ الفضل مسموم و به شهادت رسید. بدن مطهّرش در گورستان قریش در بغداد، کنار قبر جدّ بزرگوارش امام کاظم علیه السلام ـ کاظمین ـ به خاک سپرده شد.4
سخنان آغازین
امام جواد علیه السلام در روز سوم میلادش؛ لب به سخن گشود و بعد از حمد و ستایش خداوند متعال، به پیامبراکرم و خاندان عترت علیهم السلام درود فرستاد.
از حکیمه دختر موسی بن جعفر علیه السلام ، آن بانوی متدیّن و شایسته، که سرپرستی امور تولّد امام جواد علیه السلام را به عهده داشت، نقل شده است که گفت:
... امام جواد علیه السلام بعد از تولّد، فرمود: «اشهد ان لا اله الاّ اللّه و انّ محمّداً رسول اللّه.»
و در روز سوم بعد از میلادش فرمود: «الحمد للّه و صلّی اللّه علی محمّد و علی الائمّة الرّاشدین.»
و نیز افزود: در روز سوم تولّدش، چشمانش را گشود و به سوی آسمان چشم دوخت و سپس به سمت راست و چپ نگاه کرد. آنگاه فرمود: «أشهد ان لا اله الاّ اللّه، و أشهد انّ محمّداً رسول اللّه»؛ از دیدن حالت های وی تعجب کردم و هنوز در عالم شگفتی فرو رفته بودم که پدرش امام رضا علیه السلام آمد. به آن حضرت گفتم: از چیزهایی که از این کودک شنیدم، به شگفت آمده ام! پرسید: چه چیز شنیده ای؟ آنچه دیده و شنیده بودم، برایش تعریف کردم. حضرت فرمود:
«یا حکیمة! ماترون من عجائبه اکثر؛ ای حکیمه! شگفتی هایی که بعد از این، از او خواهید دید؛ بیشتر از آنچه تاکنون دیده اید، خواهد بود.»5
القاب، کنیه و نقش انگشتر
برای پیشوای نهم، القاب متعدّدی ذکر کرده اند؛ مهم ترین آنها عبارتند از:
جواد؛ تقی؛ مرتضی؛ قانع؛ رضی؛ مختار؛ باب المراد؛ زکی؛ متوکّل؛ منتجب6.
کنیه آن حضرت «ابوجعفر» می باشد که معمولاً در روایات تاریخی به «ابوجعفرثانی» معروف است تا با «ابوجعفر اوّل»، یعنی امام باقر علیه السلام اشتباه نشود.
نقش انگشتر آن امام همام، «العزّة للّه» بود.7
از نگاه دانشمندان اهل سنّت
سیمای پرفروغ و عالمتاب امام جواد علیه السلام نه تنها شیعیان را شیدای جمال و جلال خویش ساخته، که دانشمندان اهل سنّت را نیز از سکوت و خاموشی رهانیده است. آنان در منابع تاریخی و حدیثی خویش، به قدر ایمان و معرفت خود، زبان به حقیقت گشوده اند و شخصیت آسمانی پیشوای نهم شیعیان را چنین به تصویر کشیده اند:
1. سبط ابن جوزی حنفی (متوفّای 654 ق.):
«و محمد، الامام ابوجعفر الثانی کان علی منهاج أبیه فی العلم و التقی و الزهد و الجود... و کان یلقّب بالمرتضی والقانع...».8
2. کمال الدین محمد بن طلحه شافعی (متوفّای 652 ق.):
«... و ان کان صغیر السّنّ فهو کبیرالقدر، رفیع الذّکر...».9
3. شمس الدّین ذهبی (748 ق.):
«کان محمّد یلقّب بالجواد و بالقانع والمرتضی، و کان من سروات آل بیت النبی صلی الله علیه و آله وسلم ... و کان أحد الموصوفین بالسّخاء فلذلک لقّب الجواد...».10
4. ابن صبّاغ مالکی (متوفّای 855 ق.):
«و هو الامام التّاسع... عرف بأبی جعفرالثانی، و ان کان صغیرالسّنّ فهو کبیر القدر، رفیع الذّکر، القائم بالامامة بعد علیّ بن موسی الرّضا... للنصّ علیه والاشارة له بها من أبیه کما أخبر بذلک جماعة من الثّقات العدول».11
5. عبداللّه بن محمّد بن عامر شبراوی شافعی (متوفّای 1154 ق.):
«... و کراماته رضی اللّه عنه کثیرة و مناقبه شهیرة، ثمّ ذکر بعض مناقبه و ختم حدیثه بقوله: و هذا من بعض کراماته الجلیلة و مناقبه الجمیلة».12
در طاعت کردگار
امام جواد علیه السلام عابدترین فرد زمانش بود.
محبّت و علاقه اش نسبت به باریتعالی وصف نشدنی و خوف، خشوع و اخلاصش در طاعت و عبادت خداوند ستودنی است. برای ترسیم جلوه های عبادی آن حضرت، به چند نمونه بسنده می کنیم:
الف) نماز
امام جواد علیه السلام علاوه بر عبادات و نوافل معمول، نافله مخصوصی داشت. نافله آن حضرت دو رکعت بود؛ در هر رکعت، سوره فاتحه را قرائت می نمود و آنگاه هفتاد مرتبه سوره اخلاص را تکرار می کرد.13
هرگاه وارد ماه جدید می شد، در روز اوّل ماه، دو رکعت نماز به جای می آورد؛ در رکعت اوّل، بعد از سوره حمد، به تعداد روزهای ماه (30 مرتبه) سوره توحید را می خواند. در رکعت دوم بعد از حمد، سوره انّاانزلناه را مثل رکعت اوّل تلاوت می کرد.14
ب) روزه
روزه های مستحبّی آن حضرت نیز زیاد بود. پانزدهم و بیست و هفتم ماه رجب روزه می گرفت. اهل خانه و غلامانش نیز او را در روزه گرفتن همراهی می کردند.15
علاوه بر این، گاهی میزان عبودیت و بندگی خویش را نسبت به مقام لایزال الهی با اذکار و ادعیه ابراز می نمود. برخی از مناجات و ادعیه آن حضرت عبارت است از:
الف) در حال قنوت
«اللّهمّ أنت الاوّل بلا اوّلیّة معدودة، و الآخر بلا آخریّة محدودة، أنشأتنا لا لعلّة اقتساراً، واخترعتنا لا لحاجة اقتداراً، و ابتدعتنا بحکمتک اختیاراً، و بلوتنا بأمرک و نهیک اختباراً، و ایّدتنا بالآلات، و منحتنا بالأدوات، و کلّفتنا الطّاقة، و جشمتنا الطّاعة، فأمرت تخییراً و نهیت تحذیراً، و خوّلت کثیراً، و سألت یسیراً، فعصی أمرک فحلمت، و جهل قدرک فتکرّمت...»16
ب) بعد از نماز
«رضیت بااللّه ربّاً، و بالاسلام دیناً، و بالقرآن کتاباً، و بمحمّد نبیّاً، و بعلیٍّ ولیّاً، والحسن، والحسین، و علیّ بن الحسین، و محمّد بن علیّ، و جعفر بن محمّد، و موسی بن جعفر، و علیّ بن موسی، و محمّد بن علیّ، و علیّ بن محمّد، والحسن بن علیّ، و الحجّة بن الحسن بن علیّ، أئمّةً.
اللّهمّ ولیّک الحجّة فاحفظه من بین یدیه و من خلفه و عن یمینه و عن شماله و من فوقه و من تحته، وامدد له فی عمره، و اجعله القائم بأمرک، المنتصرلدینک و أره ما یحبّ و تقرّبه عینه فی نفسه و فی ذرّیته و أهله و ماله و فی شیعته و فی عدوّه، و أرهم منه ما یحبّ و تقرّبه عینه، واشف به صدورنا و صدور قوم مؤمنین.»17
ج)برای برآورده شدن حاجت
راوی می گوید: نامه ای خدمت امام جواد علیه السلام فرستادم. در آن نامه، از حضرت تقاضا کرده بودم که دعایی برایم یاد بدهد. آن حضرت این گونه برایم نوشت:
تقول اذا اصبحت و أمسیت: «اللّه اللّه اللّه، ربّی الرّحمن الرّحیم، لا اشرک به شیئاً» و ان زدت علی ذلک فهو خیر، ثمّ تدعو بما بدأ لک فی حاجتک، فهو لکل شی ء باذن اللّه تعالی، یفعل اللّه ما یشاء.18
اصحاب و شاگردان
امام جواد علیه السلام با توجّه به اینکه در سنّ جوانی به شهادت رسیدند، در عمر کوتاه و با برکت خویش علاوه بر انجام وظایف سنگین رهبری امّت، به تربیت شاگردانی که بتوانند پیام آسمانی خاندان نبوّت و امامت را به نسل های بعد منتقل سازند، توجّه خاص داشت.
دانشمندان علم رجال و تراجم، تعداد یاران و شاگردان امام جواد علیه السلام را 110 نفر ذکر کرده اند.19 اسامی برخی از آن چهره های تابناک، بدین قرار است:
«حسین بن سعید اهوازی، حسن بن سعید اهوازی، محمد بن اسماعیل بن بزیع، احمد بن أبی عبداللّه برقی، علی بن مهزیار، صفوان بن یحیی، عبداللّه بن صلت، علی بن اسباط، ابراهیم بن أبی محمود خراسانی، ابراهیم بن محمد همدانی، احمد بن محمد بن أبی نصر بزنطی کوفی، احمد بن معافی، جعفر بن محمد بن یونس احول، حسین بن بشار مداینی، حکم بن علیاء اسدی، حمزة بن یعلی اشعری قمی، داود بن قاسم بن اسحاق بن عبداللّه بن جعفر بن ابی طالب، صالح بن محمد همدانی، عبدالجبّار بن مبارک نهاوندی، زکریّا بن آدم، عبدالعظیم بن عبداللّه بن علی بن الحسن بن زید بن الحسن بن علی بن أبی طالب، عثمان بن سعید عمری، علی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین، علی بن بلال بغدادی، فضل بن شاذان بن خلیل ابومحمّد ازدی نیشابوری، محمد بن عبدالجبّار، ابوعلی محمد بن عیسی بن عبداللّه بن سعد بن مالک اشعری، نوح بن شعیب بغدادی، یعقوب بن اسحاق سکیت (ابویوسف)، ابویوسف الکاتب یعقوب بن یزید بن حمّاد انباری، ابوالحصین بن الحضین الحضینی».20
انوار هدایت
در منابع تشیّع و تسنّن، از امام جواد علیه السلام حدود 250 گوهر ماندگار در زمینه های مختلف فقهی، اخلاقی و اجتماعی به ما رسیده است. شایسته است که به ذکر چند نمونه که بیشتر در منابع اهل سنّت است، اشاره کنیم؛ امید است که این جملات نورانی مشعلهای فروزانی باشند در دهکده ظلمانی جهان امروز و چراغ هایی در کوره راه های دشوار زندگی.
1. مَنِ اسْتَغْنی بِاللّهِ افْتَقَرَ النّاسُ اِلَیْهِ، وَ مَنِ اتَّقیَ اللّهَ اَحَبَّهُ النّاسُ؛ کسی که با اتکاء به خدا، روی نیاز از مردم بگرداند، مردم به او نیازمند می شوند. و کسی که پرهیزکاری پیشه سازد، محبوب مردمان م
ی گردد.21
2. حَسْبُ الْمَرْءِ مِنْ کَمالِ الْمُرُوَّةِ اَنْ لا یَلْقی اَحَداً بِما یَکْرَهُ؛ کمال مروّت آن است که انسان با هیچ کس چنان رفتار نکند که برخودش نمی پسندد.22
3. مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبیحاً کانَ شَریکاً فیهِ؛ آنکه کار زشتی را نیکو شمارد، در آن کار شریک است.23
4. مَنْ وَعَظَ اَخاهُ سِرّاً فَقَدْ زانَهُ وَ مَنْ وَعَظَهُ عَلانِیَةً فَقَدْ شانَهُ؛ کسی که برادر مؤمن خود را پنهانی پند دهد، او را آراسته، و کسی که آشکارا و در حضور دیگران نصیحت کند، چهره اجتماعی او را زشت ساخته است.24
5. عُنوانُ صَحیفَةِ الْمُسْلِمِ حُسْنُ خُلْقِهِ؛ سرآغاز نامه عمل مسلمان در قیامت، نیک خُلقی اوست.25
6. مَنْ وَثِقَ بِاللّهِ وَ تَوَکَّلَ عَلَی اللّهِ نَجاهُ اللّهُ مِنْ کُلِّ سُوءٍ وَ حَرَزَ مِنْ کُلِّ عَدُوٍّ؛ هرکس به خدا اعتماد داشته باشد و بر او توکلّ کند، خدا او را از هر بدی نجات می بخشد و از هر دشمنی حفظ می کند.26
7. اَلْکَمالُ فِی الْعَقْلِ؛ کمال آدمی در خردمندی است.27
8. اَلْعامِلُ بِالظُّلْمِ وَالْمُعینُ عَلَیْهِ وَالرّاضی شُرَکاء؛ ستمکار و یاری کننده ستمکار و کسی که به ستم او راضی است، همه در گناه آن شریکند.28
9. یَوْمُ الْعَدْلِ عَلَی الظّالِمِ اَشَدُّ مِنْ یَوْمِ الْجَوْرِ عَلَی الْمَظْلُومِ؛ روز دادخواهی و عدالت بر ستمگر سخت تر از روز ستم بر ستمدیده است.29
10. ثَلاثٌ یُبَلِّغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ تعالی: کَثْرَةُ اْلاِسْتِغْفارِ وَ لینُ الْجانِبِ وَ کَثْرَةُ الصَّدَقَةِ وَ ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فیهِ لَمْ یَنْدَمْ: تَرْکُ الْعَجَلَةِ وَالْمَشْوَرَةُ وَالتَّوَکُّلُ عَلَی اللّهِ عِنْدَ الْعَزْمِ؛ سه چیز انسان را به خشنودی خدا می رساند: بسیار آمرزش خواستن از خدا؛ نرم خویی با مردم؛ و بسیار صدقه دادن.
و سه خصلت است که در هر کس باشد، پشیمان نمی شود: شتاب نکردن در کارها؛ مشورت در کارها؛ توکّل بر خدا هنگامی که بر انجام کاری تصمیم می گیرد.30
11. اَلْعِفافُ زینَةُ الْفَقْرِ، وَالشُّکْرُ زینَةُ الْغِنی، وَالصَّبْرُ زینَةُ الْبَلاءِ، وَالتَّواضُعُ زینَةُ الْحَسَبِ، وَالفَصاحَةُ زینَةُ الْکَلامِ، وَالْحِفْظُ زینَةُ الرِّوایَةِ، وَخَفْضُ الْجَناحِ زینَةُ الْعِلْمِ، وَحُسْنُ الاَدَبِ زینَةُ الْعَقْلِ، وَبَسْطُ الْوَجْهِ زینَةُ الْکَرَمِ، وَ تَرْکُ المَنِّ زینَةُ الْمَعْرُوفِ، وَالْخُشُوعُ زینَةُ الصَّلوةِ، وَ تَرْکُ مالا یَعْنی زینَةُ الْوَرَعِ؛ پارسایی زینت فقر، شکر زینت توانگری، شکیبایی زینت بلا، فروتنی زینت شأن و بزرگی، گویایی زینت سخن، نگهداری و ضبط دقیق زینت روایت، تواضع زینت دانش، ادب زینت خرد، گشاده رویی زینت کرم و بخشندگی، منّت ننهادن زینت احسان و نیکی، توجّه و حضور قلب زینت نماز، ترک کارهای بیهوده زینت تقوا و پرهیزکاری است.31
12. کَیْفَ یَضیعُ مَنِ اللّهُ کافِلُهُ، وَ کَیْفَ یَنْجُو مَنِ اللّهُ طالِبُهُ؛ چگونه ممکن است کسی که خدا سرپرست اوست، تباه شود؛ و چگونه ممکن است کسی که خدا در تعقیب اوست، رهایی یابد؟32
13. عِزُّالْمُؤْمِنُ غِناهُ عَنِ النّاسِ؛33 عزّت مؤمن در بی نیازی از مردم است.
14. اَلْعُلَماءُ غُرَباءٌ لِکِثْرَةِ الْجُهّالِ بَیْنَهُمْ؛34 علما با زیاد بودن جاهلان، غریبند.
پی نوشت ها:
1. حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان، ص 471، به نقل از: اصول کافی، ج 1، ص 452؛ الارشاد، ص 297؛ التهذیب، ج 6، ص 90؛ مسار الشیعه، ص 7؛ کشف الغمّه، ج 2، ص 343؛ المناقب، ابن شهرآشوب، ج 4، ص 379.
2. «ماریّه قبطیه» کنیزی بود که به همسری رسول خدا(ص) در آمد. از وی ابراهیم فرزند پیامبر به دنیا آمد که در کودکی چشم از جهان فروبست.
3. حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص 472، به نقل از: فرق الشیعه، ص 100.
4. اصول کافی، ج 1، ص 497؛ التهذیب، ج 6، ص 90.
5. اعلام الهدایة، مجمع جهانی اهل بیت، ج 11، ص 28، به نقل از مستدرک عوالم العلوم، ج 23، ص 151 و 152؛ مناقب، ج 4، ص 394.
6. اعلام الهدایه، ج 11؛ ص 52، به نقل از مستدرک عوالم العلوم، ج 23، ص 27 ـ 29.
7. همان؛ به نقل از مستدرک عوالم العلوم، ج 23، ص 31.
8. اصول کافی، ج 1، ص 353؛ بحارالانوار، ج 50، ص 68.
9. مطالب السّؤول، ابن طلحه شافعی، ص 239؛ الفصول المهمّه، ص 252.
10. الوافی بالوفیات، ج 4، ص 105.
11. الفصول المهمّه، ص 251.
12. الاتحاف بحبّ الاشراف، ص 168.
13. اعلام الهدایه، ج 11، ص 39، به نقل از حیاة الامام محمد الجواد(ع)، ص 67.
14. همان، به نقل از مستدرک عوالم العلوم، ج 23، ص 220.
15. همان، به نقل از مستدرک عوالم العلوم، ج 23، ص 222.
16. همان، ص 41، به نقل از مستدرک عوالم العلوم، ج 23، ص 212.
17. همان، به نقل از مستدرک عوالم العلوم، ج 23، ص 214 و 215.
18. همان، به نقل از مستدرک عوالم العلوم، ج 23، ص 218.
19. رجال شیخ طوسی، ص 397 ـ 409.
20. اعلام الهدایه، ج 11، ص 198 ـ 209
.
🔖منبر کوتاه🔖
#امام_جواد علیه السلام
🔻جواد کیست ؟
💠جود و سخا
🔹 همه ما می دانیم که اگر کسی در راه خدا خدمتی انجام بدهد، خدا #جبران می کند؛ اما این را وجود مبارک امام کاظم و بعدها هم وجود مبارک امام جواد (سلام الله علیهما)[1] خوب توضیح دادند. فرمودند اگر کسی در راه کار خیر #قدم بردارد: «مَنْ أَیقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِیةِ»؛[2] یعنی درست است اگر شما شنیدید که کسی کار خیر بکند و در راه خیر قدم بردارد، خدا #جبران می کند، ولی نمی دانید که چه وقت جبران می کند و چطور جبران می کند!
🔹 یک وقت است که قطعه سنگی در باغی در اثر باران در این خاک فرو رفته است، این سنگ را که شما بردارید، تا جای آن پُر بشود چند ماهی طول می کشد. یک وقت است که شطّ و نهر روانی مثل چشمه روان است، شما یک سطل آب که بردارید همان وقت جایش پُر می شود. این طور نیست که باید مدت ها صبر بکند. فرمودند اگر شما در راه خدا قدمی برداشتید، حالا آن را توسعه می دهیم، همان وقت خدا آن را پُر می کند؛ منتها شما دیر متوجه می شوید! این طور نیست که خَلَف و جای آن بعدها پُر شود؛ نظیر آن قلوه سنگی که چند ماه طول می کشد تا جای آن پُر شود نیست. الآن شما یک سطل آب که از چشمه روان یا نهر بردارید، همان وقت جایش پُر است. فرمود ذات أقدس الهی این طور پُر می کند، نه اینکه بعدها پُر بکند، شما بعدها می فهمید! آن گاه این را توضیح دادند، فرمودند یک وقت است که کسی مالی را در راه خدا خیر می کند، این سبک ترین و کم ارزش ترین کار است، چون گذشت از مال خیلی مهم نیست. یک وقت است که به او اهانت شده است، حرف تلخی زدند و او رنجید، او اگر فوراً این #سخا را داشته باشد، این #جود را داشته باشد که ببخشد، دیگر غده بدخیم طلاق و امثال طلاق در جامعه نخواهیم داشت. این رفتار ده برابر آن پول اثر دارد! پاگذاشتن روی غرور کار مهمی است. گذشت اخلاقی کار مهمی است. آن وقت ما نه در دستگاه قضایی پانزده میلیون پرونده داریم، نه طلاق داریم و نه مانند آن.
🔹 انسان جواد و بخشنده آن است که از بی ادبی دیگری بگذرد، از اهانت دیگری بگذرد، یعنی پا بر روی غرور خود بگذارد و از این حق خود بگذرد؛ این میشود سخا و خدا همان لحظه پُر می کند. اگر همین یک جمله امام جواد و امام کاظم (سلام الله علیه) بود، ما طلاقی نداشتیم. شوهر یک حرف می زند، او فوراً می رنجد؛ او حرفی می زند، این می رنجد. هیچ کدام هم گذشت ندارند؛ آن وقت این #غده_بدخیم می شود. آن وقت دو طرف تا زنده اند #افسرده زندگی می کنند. ما وقتی وارد حرم مطهر ائمه شدیم، در و دیوار را می بوسیم، حق هم با ماست، این کار را هم می کنیم و باید هم بکنیم، برای اینکه اینها ما را #تربیت کردند.
[1]. عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال مستدرك سیدة النساء إلى الإمام الجواد، ج23ـ الجوادع، ص274.
[2]. تحف العقول، ص403.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
.
.
#امام_جواد علیه_السلام
✅ابویحیی صنعانی نقل می کند که؛
در محضر امام رضا(علیه السلام) بودم، که در آن هنگام فرزندش، امام جواد(علیه السلام) را که خردسال بود، محضرش حاضر کردند.
👤امام رضا(علیه السلام) فرمود :
📋«هَذَا المَولُودُ الَّذِي لَم يُولَد مَولَودَاً عَظَمُ بَرَكَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنهُ»
♦️این مولودی است که برای شیعیان ما، با برکتتر از او زاده نشده است.(۱)
👤امام رضا(علیه السلام) در طی روایتی دیگر می فرماید :
📋«يُقتَلُ غَصبَاً فَيَبكِي لَهُ وَ عَلَيهِ أهلُ السَّمَاءِ وَ يَغضَبُ اللّهُ عَلَى عَدُوِّهِ وَ ظَالِمِهِ فَلَا يَلبَثُ إلاّ يَسِيرَاً حَتَّى يُعَجِّلُ اللّهُ بِهِ إِلَى عَذابِهِ الأَليمِ وَ عِقابِهِ الشَّدِيدِ»
♦️امام جواد(علیه السلام) مظلومانه كشته مى شود و ساكنان آسمان بر او مى گريند و مرثيه مى سرايند.
خداوند بر دشمن و ستم كننده بر او خشم مى گيرد و [پس از كشتن او] زمانى كوتاه در دنيا نمى ماند، تا آنكه خداوند به زودى دشمن او را به عذابى دردناك و كيفرى سخت گرفتار خواهد کرد.(۲)
📚منابع :
۱)الكافی مرحوم کلینی، ج۱، ص۳۲۱، ح۹
۲)بحار الأنوار مجلسی، ج۵، ص۱۴
.
4_5825672504760338701.mp3
5.4M
#سرود
#امیرالمؤمنین
#سیدمهدی_میرداماد🎤
گوشواره :حیدر علی علی مولا(ع)
دیگه غصه ای نداره
دلی که مست علیه
به خدا درهای بسته
کلیدش دست علیه
تو بگو یاعلی وقتی
گره می افته به کارت
به خودش قسم خداهم
می گه جانم علی یارت
چشمام خاک زیرپاته
مست ایـوون طلاته
اون کیه که مهربون ومه جبینه
اون کیه که مردمردای زمینه
کیه که بفهمونه به اهل عالم
که فقط حیدرامیرالمؤمنینه
🌹🍃حیدر علی علی مولا
.
#ارجوزه
#امیرالمؤمنین
زمین و هفت آسمون به زیر پاته
دل اسیر گنبد و ایوون طلاته
روی قلب من نوشته
خاک کوی تو بهشته
حیدر علی ولی الله
دوست دارم به پای عشق تو بمیرم
دلی که دادم به تو پس نمی گیرم
چشمام خاک زیر پاته
کعبه ایوون طلاته
حیدر علی ولی الله
*
مقتدا و قاسم جنت و ناری
توی چا ر فصل دلم گل بهاری
ساقی مست مست مستم
باده تو دادی به دستم
حیدر علی ولی الله
***
#اکبر_عابدی (عابد) قم
#میلاد_امیرالمؤمنین
#غدیریه
🔅🔆معجزات امام جواد علیه السلام
تکلم عصا
عن محمد بن أبي العلاء قال: سمعت يحيى بن أكثم - قاضي سامراء - بعد ما جهدت به وناظرته وحاورته وواصلته وسألته عن علوم آل محمد فقال: بينا أنا ذات يوم دخلت أطوف بقبر رسول الله صلى الله عليه وآله فرأيت محمد بن علي الرضا عليهما السلام يطوف به، فناظرته في مسائل عندي فأخرجها إلي، فقلت له: والله إني أريد أن أسألك مسألة وإني والله لأستحيي من ذلك، فقال لي: أنا أخبرك قبل أن تسألني، تسألني عن الامام، فقلت: هو والله هذا، فقال: أنا هو، فقلت: علامة؟، فكان في يده عصا فنطقت وقالت: إن مولاي إمام هذا الزمان وهو الحجة.
محمد بن ابی العلاء گوید: من پس از آنکه با یحیی بن اکثم قاضی سامرا بحث و گفتگو کردم و با او در باره علوم آل محمد (صلی الله علیه و آله) پرسش کردم، به گوش خود شنیدم که میگفت: روزی داخل مسجد مدینه شدم و قبر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را طواف میکردم ناگهان به محمد بن علی بن موسی الرضا (امام جواد علیه السلام) برخوردم که مشغول طواف بود با او پیرامون مسائل مشکلی مناظره کردم و او به من جواب کافی داد؛ به او گفتم: به خدا من میخواهم از شما مسئلهای بپرسم و به خدا که از شما در مورد آن شرم دارم.
ایشان به من فرمودند : من پیش از آنکه تو بپرسی جوابت را میدهم، میخواهی از امام بپرسی. گفتم: به خدا مسئله من همین است، فرمود: منم آن امام. گفتم: نشانی چیست؟ در دست او عصایی بود، به زبان آمد و گفت: به راستی مولا و آقای من امام در این زمان است و اوست حجت خدا
الکافی،جلد ۱ صفحه ۳۵۳ حدیث ۹
#امام_جواد
2- مناظره امام جواد(ع) با یحیی بن اکثم
عباسیان از میان دانشمندان، «یحیى بن اکثم» را انتخاب کردند و مامون جلسه اى براى سنجش میزان علم و آگاهى امام جوادترتیب داد.
یحیى از امام جواد اجازه گرفت. امام فرمود: هر چه مى خواهى بپرس.
یحیى گفت: درباره شخصى که مُحْرِم بوده و در آن حال حیوانى را شکار کرده است، چه مى گویید؟
امام جواد (ع) فرمود: آیا این شخص، شکار را در حِلّ (خارج از محدوده حَرَم) کشته است یا در حرم؟
عالم به حکم حرمت شکار در حال احرام بوده یا جاهل؟
عمداً کشته یا بخطا؟
آزاد بوده یا برده؟
صغیر بوده یا کبیر؟
براى اولین بار چنین کارى کرده یا براى چندمین بار؟
شکار او از پرندگان بوده یا غیر پرنده؟
از حیوانات کوچک بوده یا بزرگ؟
باز هم از انجام چنین کارى ابا ندارد یا از کرده خود پشیمان است؟
در شب شکار کرده یا در روز؟
در احرامِ عُمره بوده یا احرامِ حج؟!
یحیى بن اکثم از این همه فروع که امام براى این مسیله مطرح نمود، متحیر شد و آثار ناتوانى و زبونى در چهره اش آشکار گردید و زبانش به لکنت افتاد به طورى که حضار مجلس ناتوانى او را در مقابل آن حضرت نیک دریافتند.
آنگاه پس از مذاکراتى که در مجلس صورت گرفت، مردم پراکنده گشتند و جز نزدیکان خلیفه، کسى در مجلس نماند. مأمون رو به امام جواد(ع) کرد و گفت: قربانت گردم خوب است احکام هر یک از فروعى را که در مورد کشتن صید در حال احرام مطرح کردید، بیان کنید تا استفاده کنیم. امام جواد(ع) فرمود: بلى، اگر شخص محرم در حِلّ (خارج از حرم) شکار کند و شکار از پرندگان بزرگ باشد، کفاره اش یک گوسفند است و اگر در حرم بکشد کفاره اش دو برابر است؛ و اگر جوجه پرنده اى را در بیرون حرم بکشد کفاره اش یک بره است که تازه از شیر گرفته شده باشد، و اگر آن را در حرم بکشد هم بره و هم قیمت آن جوجه را باید بدهد؛ و اگر شکار از حیوانات وحشى باشد، چنانچه گورخر باشد کفاره اش یک گاو است و اگر شتر مرغ باشد کفاره اش یک شتر است و اگر آهو باشد کفاره آن یک گوسفند است و اگر هر یک از اینها را در حرم بکشد کفاره اش دو برابر مى شود.
و اگر شخص محرم کارى بکند که قربانى بر او واجب شود، اگر در احرام حج باشد باید قربانى را در «مِنى » ذبح کند و اگر در احرام عمره باشد باید آن را در «مکّه» قربانى کند. کفاره شکار براى عالم و جاهلِ به حکم، یکسان است؛ منتها در صورت عمد، (علاوه بر وجوب کفاره) گناه نیز کرده است، ولى در صورت خطا، گناه از او برداشته شده است. کفاره شخص آزاد بر عهده خود او است و کفاره برده به عهده صاحب او است و بر صغیر کفاره نیست ولى بر کبیر واجب است و عذاب آخرت از کسى که از کرده اش پشیمان است برداشته مى شود، ولى آنکه پشیمان نیست کیفر خواهد شد.
مامون گفت: احسنت اى ابا جعفر! خدابه تو نیکى کند!
✅ استاد محمدعلی مجاهدی، پدر شعر آیینی کشور :
#غلو در شعر عاشورایی #حرام است!
استاد محمدعلی مجاهدی معتقد است که غلو کردن در شعر عاشورایی حرام است. این پدر شعر آیینی گفت: آثاری که رگههایی از همه قرائتهای قابل قبول در آنها دیده شود، انگشتشمارند. متاسفانه بسیاری از شعرهای عاشورایی براساس تحریف و اغراق نوشته شدهاند، نه تاریخ...
بعد از انقلاب به دلیل رویکرد شاعران به لایههای ناگفته و نانوشتهی واقعهی عاشورا، آثار گرانسنگی در این زمینه خلق شد اما متأسفانه در کنار این آثار فاخر و ماندگار آثاری هم سروده شدهاند که فرهنگ عاشورایی را زیر سوال میبرند.
شعر خواه و ناخواه باید برخاسته از خیال باشد، اما [منطقی] و مطرح کردن غلو در شعر عاشورایی حرام است.
مواردی نیز نظیر الوهیت بخشیدن به حضرت سید الشهدا(ع) هم غلو است و در شعر آیینی جایگاهی ندارد. رعایت نکردن این موضوع یکی از مشکلات مهم در شعر عاشورایی است.