eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
4.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
586 ویدیو
818 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
ابتهال ( لَو الأبحارُ حِبراً أصبَحَت لي ) - میرزا حسین بیاتی.mp3
5.48M
🔖 مراسم ولادت علیه السّلام 🗓چهارشنبه؛ ۱۰ رجب المرّجب سال ۱۴۴۴ ه.ق 🎙 با نوای: 🏷 / لَو الأبحارُ حِبراً أصبَحَت لي وَ أشجارُ الثَّرىٰ أمْسَت مِدادي وَ عُمري لَو يَكونُ كَعُمرِ نوحٍ لَما وَفَّيتُ شَطراً في الجَوادِ إمامٌ شامِخٌ طُهْرٌ رَشيدٌ وَ مُرْشِدُنا إلىٰ سُبُلِ الرَّشادِ وَ مُنْتَسِبٌ إلىٰ بَيتٍ عَريقٍ يُخَرِّجُ هادياً مِنْ بَعدِ هادي وَ أشْرَقَ وَجْهُهُ نوراً مُبيناً مِنَ الغَبرا إلى السَّبْعِ الشِّدادِ وَ في الآياتِ أنظُرُ وَجْهَ رَبّي جمالُ اللهِ في عَيْنَيهِ بادي تَرافَةُ لُطْفِه ى كَالطَّـلِّ لَـمّا عَلىٰ وَردٍ هَوىٰ وَ الوَردُ صادي عَطِشْتُ مُؤَمِّلاً صَفْواً وَ أرْجو كَجودٍ جودُهُ يَسْقي فُؤادي سِراجُ الحُبِّ يُشْعِلُهُ الحَنانُ يُضيءُ شُعاعُهُ في كُلِّ وادي بَراهُ اللهُ رَحْمَتَهُ لِيَبْقىٰ كَظِلٍّ واسِعٍ فَوقَ العِبادِ زَرَعتُ مَحَبَّةَ المَوْلىٰ بِقَلبٍ رَجاهُ شَفاعةٌ وَقتَ الحَصادِ سَأُحْشَرُ في غَدٍ مَعِ أهْلِ وُدّي وَ لَوْ حَجَرٌ يَكونُ لَهُ وِدادي أنَا اسْتَيْقَنْتُ يَشْفَعُ لي إمامي وَ يُصْبِحُ مُنْقِذي يَومَ التَّنادِ مَدَدْتُ يَدَيَّ في الدُّنيا إلىٰ مَنْ لِيَومِ الفَقْرِ يَأخُذُ بِالأيادي بِحُبِّ ابْنِ الرِّضا أَفْنَيْتُ عُمْري وَ أَسْئَلُ قارِعاً بابَ المُرادِ عَلىٰ كَفَني كَتَبتُ بِدَمْعِ عَيْني وَفَدتُ عَلى الكَريمِ بِغَيْرِ زادِ وَ حَمْلُ الزّادِ أَقْبَحُ كُلِّ شَيْءٍ إِذا كانَ الوُفودُ عَلى الجَوادِ 🖋
. انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم . " اَللّهُمّ الْعَن الْجِبتَ و الطّاغوت " " بابُ الْفَرَج " بر جاده‌های بی قراری... " روحُ الْفَرَج " در عالَم ِ چشم‌‌انتظاری... رمز تعالي، در مسیرِ دینْ مداری... کار درستِ قبل و بعدِ بُردبارى... ...با دوستان، در سِلم و با اعدا عداوت بر جبت و بر طاغوت، لَعْنِ بی نهایت در واقعیّت، مظهرِ " اللّهُ اکبر "... همْ راستا با دادنِ اجر پیمبر... مصداقِ نُصرت کردنِ زهرای اطهر... باشد نمودِ دوستی، با آل حیدر... باشد دلیلی بر درستیّ ِ ولايت... بر جبت و بر طاغوت، لَعْنِ  بی نهایت در پیروی از سیره‌ و تقریرِ طاها... في کُلّ مَوطن... لَعْن بر اعدای زهرا في کُلّ مَوقف... لَعْن بر اعدای مولا مُهر قبولى می زند بر خدمت ما با نیّت لبیک بر امر برائت... بر جبت و بر طاغوت، لَعْنِ  بی نهایت کوتاه شد دست از ولی تا با سقیفه... تا بر سرِ کار آمد از ناحق، خلیفه... بالا به منبر رفت جای نور، جیفه مهجور شد بسیار، آیاتِ شريفه کوریّ چشمانِ حسودِ اهلِ بدعت... بر جبت و بر طاغوت، لَعْنِ  بی نهایت قدری عمل کردیم " اِلّا اللّه... " را ما در " لا اِلهَ... " بد عمل کردیم اما خانه تکانی باید اول کرد دل را بعدش فراخوانید مهمان را در آنجا دو روی یک سکّه بُوَد بُغض و محبّت... بر جبت و بر طاغوت، لَعْنِ  بی نهایت مایی که پیمانْ‌بسته از روز اَلَستیم ما با گناهان، قلبِ مهدی را شکستیم پیوندِ خيلى مُحكم ِ مان را گُسَستیم با نیتِ توبه، دخیلِ لعن بستيم با نیت شادیّ قلب آل عصمت... بر جبت و بر طاغوت، لَعْنِ  بی نهایت پنج‌شنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@sedayehowzeh.mp3
2.25M
🎙بشنوید| ام المصائب حجت الاسلام سلام الله علیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ‌عَليٍِّ‌بنِ‌ابیطالِب
4_5969992953618236749.mp3
3.76M
🎶 📆 📝یاعلی مالک ملک دلی 🎤 🌸 (ع) یا علی یا علی مالک ملک دلی نام زیبای تو شد رافع هر مشکلی یا علی یا مولا ای نگار زهرا یا حیدر یا حیدر یا مرتضی ای به گل رنگ و بو وز تو بلبل نغمه گو ساقیا یک دم بیا همره مستان بگو یا علی یا مولا ای نگار زهرا یا حیدر یا حیدر یا مرتضی یا علی یا علی دست ما دامان تو دست ما دامان تو دست ما دامان تو ای ولی الله اعظم یا علی عابد و معبود با هم یا علی ای به طوفان حوادث نوح ما ای نیاز صبح و شام روح ما بی تو غم می بارد از مهتابمان بی تو هیچیم ای علی دریا بمان یا علی یا علی دست ما دامان تو دست ما دامان تو دست ما دامان تو ای سخا ای کرم چشم ما احسان تو چشم ما احسان تو چشم ما احسان تو یا علی یا مولا ای نگار زهرا یا حیدر یا حیدر یا مرتضی همه توحید سر تا پا علیه دل لا معنی الا علیه زبان بربند بگشا گوش جان با محمد، حیدر زهرا علیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ▪️چگونگی وفات حضرت زینب(س) پس از مراجعت زينب(س) از شام به مدينه به برپايي عزا بر شهداي كربلا پرداخت. در همين ايام "عبدالله بن زبير" در مكه قيام كرد و مردم را به گرفتن انتقام خون حسين (ع) ترغيب كرد. هر چند اين اقدام وي بهانه‌اي براي رسيدن به اهداف خويش بود، حضرت زينب (س) در مدينه خطبه خواند و مردم را براي قيام و گرفتن خون حسين (ع) فرا خواند. "عمرو بن سعيد اشرق" والي مدينه نامه‌اي به "يزيد" نوشت و او را از ماجرا با خبر كرد. "يزيد" در جواب نامه وي نوشت بين زينب (س) و مردم مدينه فاصله بيانداز. پس حضرت زينب(س) را امر كرد از مدينه بيرون و به هر كجا مي‌خواهد برود. پس حضرت زينب (س) از روي كراهت در اواخر ماه ذي الحجه سال ۶۱ هجری همراه با دختران امام حسين(ع) (فاطمه و سكينه)بيرون رفتند و بر اساس اختلاف روايات قصد مصر يا شام را كردند و بعد از گذشت يك سال در ماه رجب سال ۶۲ هـ.ق دار فاني را وداع گفتند و به ديدار معبود شتافتند. 📚منبع: - السيده زينب و اخبار الزينبيات؛ عبيدلي نسابه ص ۱۹ -السيد زينب في تاريخ الاسلام لجنة التحقيق و التأليف ص ۴۸
. 🌸مدح امیرالمومنین(ع) از زبان پیامبر اکرم(ص) در کتب شیعه و سنی🌸 1⃣ ۱🌻 اگر تمامی مردم بر دوستداری علی جمع می شدند خداوند آتش جهنم را خلق نمی کرد. 📚بحار الانوار، ج ۳۹، ص ۴۲۸ ۲🌻 هنگامی که (در شب معراج) مرا به آسمان ها بردند دیدم که بر پایه عرش نوشته شده بود: هیچ معبودی نیست جز خدای یکتا، محمد رسول خداست. او را به وسیله علی تایید کردم و به وسیله علی یاری دادم. 📚مناقب خوارزمی، ص ۳۲۸ ۳🌻 هزار سال پیش از آن که خداوند آدم را بیافریند من و علی نوری نزد خدای عزوجل بودیم و آن نور خدا را تسبیح و تقدیس می کرد. هنگامی که خدا آدم را آفرید آن نور را در صلب وی قرار داد. ما همواره در یک جا بودیم تا آن که در صلب عبدالمطلب جدا شدیم. در من “پیامبری” و در علی “خلافت” قرار گرفت. 📚مناقب علی ابن ابی طالب، ص ۸۸ ۴🌻 سوگند به آن کس که جانم در دست اوست اگر بیم آن نبود که گروهی از امت من درباره تو همان چیزی را که ترسایان درباره عیس بن مریم گفتند بگویند، امروز درباره تو سخنی می گفتم که بر هیچ مسلمانی نمی گذشتی، جز آنکه خاک پایت را به عنوان تبرک بر می داشت. 📚معجم کبیر طبرانی، ج ۱، ص ۳۲۰ ۵🌻 علی بهترین فرد بشر است هر که تردید به خود راه دهد کافر است. 📚تاریخ مدینه دمشق، ج ۴۲، ص ۳۷۳
. زنگ نقاره ی تو باز پریشان شده است یک مسیحی وسط صحن مسلمان شده است خلق در فکر طوافند بگو سرش چیست دور تا دور حریمت پر میدان شده است! با وضو بوسه بر این در زده زائر، به نظر درِ چوبی حرم مصحفِ قرآن شده است ای که ایمان همه بی تو به مویی بند است مرد سلمانی از انفاس تو سلمان شده است میرسد کار گدای تو به آنجایی که همه ی شهر بفهمند سلیمان شده است اسم تو گرچه بنا شد که بگویند رضاست تو علی هستی و مشهد نجف اشرف ماست زائرت حضرت موسا و حریمت طور است آسمان، صحن تو و خادم صحنت نور است گاهی آنقدر شلوغ است رواقت که دگر کفشداری تو از دادن جا معذور است مطمئن است شفا میدهی اش نابینا گره ای هم که زده دور مشبک کور است دانه پاشیدم و دیدم که محلم نگذاشت کفتر صحن تو حق دارد اگر مغرور است! از قدمگاه کمی گرد و غبار آوردم خاک پاهای تو سوغاتی نیشابور است من همان سائل انگشتری هر روزه تو علی هستی و در نجفت فیروزه دل زوار تو از شور و شعف پر شده است صحن در صحن تو از عطر نجف پر شده است اشک در صحن تو باران شدنش علت داشت آهوی گمشده حیران شدنش علت داشت از ضریح تو فقط خیر و کرم میریزد سائل هر شبه سلطان شدنش علت داشت اثر جذبه ی ایوان تو بود آقا جان راهب دیر مسلمان شدنش علت داشت پشت این پنجره فولاد شفا ریخته است درد در صحن تو درمان شدنش علت داشت کوری آمد وسط صحن تو، بینا برگشت فلجی از حرمت روی دوتا پا برگشت یک نفر شیعه شد از دین مسیحا برگشت مرده در صحن گهرشاد به دنیا برگشت تا دم صحن تو برداشت قدم گفت رضا لال یکمرتبه در بین حرم گفت: جان به قربان تو و معجزه های حرمت من نفس میکشم...اما به هوای حرمت خادمت خسته شد و چوب پرش رفت از دست یکنفر باز گمان کرده ضریحت قبله ست صد و ده بار علی گفته ام اطراف حرم باز هم نام علی شعر مرا ریخت بهم خیرهای کثیر را عشق است کرم کم نظیر را عشق است طول صحن غدیر را عشق است سنگفرش مسیر را عشق است زائر سر به زیر را عشق است پیش سلطان اسیر را عشق است اینهمه مستجیر را عشق است حال و روز فقیر را عشق است این حرم این امیر را عشق است نغمه ی یا رضا رضا عشق است مشهدت مثل کربلا عشق است کل القاب تو بجا اما اینکه اسمت علیست را عشق است حب آل علیست راه نجات بر گل روی مرتضی صلوات ✍ .
🔸 اشعار مشهور علوی؛ شاعران ناشناس
. گفتند امام هر عصر ،بابای مهربان است روز پدر مبارک بابای مهربانم
. 🔺علی، مرد است و مردان را دوست دارد! 💎مرحوم علامه محمد تقی نقل می‌کردند: یکی از نوه‌های مرحوم مورخ الدوله سپهر- نویسنده کتاب ناسخ التواریخ- به منزل ما آمد و اظهار داشت در شب عید غدیر در منزلی در شمال تهران، جشنی برقرار است و علاقه‌مندم شما هم در آن شرکت کنید. گفت: در این جشن تعداد زیادی از رجال لشکری و کشوری هستند. من تصور می‌کنم که اگر شما تشریف بیاورید و در آن محفل، مطالبی نیز بفرمایید، مؤثر واقع شود. 🔸محل برگزاری جشن، منزلی بزرگ و تقریبا جنگل مانند بود و بخش‌هایی از آن، به صورت آب نماهای بسیار بزرگ بود و به هرحال، باغی بود که کمتر نمونه آن را دیده بودم. وارد جلسه شدیم. دیدم سالنی بسیار بزرگ است که انواع و اقسام میوه‌ها و شیرینی‌ها جهت پذیرایی از حُضار در آن چیده شده است. در ادامه برنامه برخی آمدند و در وصف امیرالمؤمنین (ع) اشعاری خواندند. برخی از شعرها خوب بود و برخی نیز سطحی نداشت... 🔹من دیگر خسته شده بودم و بنا داشتم که بلند شوم که از در مجلس، سیّدی با ظاهری بسیار ساده وارد شد و حتی کفش خود را برداشت و به داخل آورد که البته در آن جا این کار، خلاف عادت بود و پیدا بود که صاحب مجلس و تعدادی دیگر ناراحت شده‌اند. 🔸عموم حضار به سید نگاهی تحقیر آمیز داشتند. کسی به او احترامی نگذاشت، ولی من در مقابلش به احترام برخاستم و او نیز سری تکان داد. سید، جوان بود و با یک طمأنینه و اطمینان خاصی بر روی زمین نشست و کسی هم تعارف نکرد که روی صندلی بنشیند. بالاخره نوبت به اشعرالشعرا رسید و از او دعوت کردند که بیاید و اشعارش را بخواند. این شاعر با یک طمطراقی آمد و شروع به قرائت اشعار نمود. 🔹وقتی بیت اول را خواند هر چند بد نبود ولی سید یک اشکال جدی به آن وارد کرد. اشعرالشعرا محل نگذاشت و بیت دوم را خواند. دوباره سید ایراد گرفت. شاعر همچنان توجه نمی‌کرد. وقتی بیت سوم را خواند، سید گفت: این هم اشکال دارد. شاعر عصبانی شد و گفت: چرا؟ سید گفت: 🔸خوب، این را اول می پرسیدی، الان برایت توضیح می‌دهم. سید بحثی از معانی بیان و صنایع ادبی را به صورت خیلی خلاصه بیان کرد... دیدم که دریایی است بیکران... چند نفر از حضار آمدند و احترام کردند و به زور سید را به بالای مجلس بردند. در این هنگام یکی از حضار به سید گفت: اولا خوش آمدید، هر چند که نمی‌دانیم چطور آمدید. دوم این که آیا خودتان هم شعر می‌گویید؟ سید گفت: گاهی اوقات. گفتند: می‌شود یکی از سروده‌های خود را بخوانید؟ گفت: آری و حتی می‌توانم همین الان شعر تازه بگویم. گفتند: پس بفرمایید. گفت: نه، چرا که ممکن است بگویید این اشعار را قبلا گفته‌ای. شما بگویید که چه بسرایم؟ 🔹آن‌ها با حالت اعجاب آمیز نگاهی به یکدیگر کردند و گفتند: غزلی بگویید در مدح امیرالمؤمنین که دو بیت اول عاشقانه باشد و بیت سوم این باشد که اگر علی به خاری نگاه کند، گلستان می‌شود و بیت چهارم این باشد که اگر معصیت کاران عالم حتی فرعون، توسل به علی پیدا کنند، بهره‌مند می‌شوند. خلاصه، محدوده را برای او خیلی تنگ کردند. 🔸سید قبل از شروع نگاهی به حضار کرد که کسی اشعار او را ننویسد. من زیر عبا خودکار و کاغذ را آماده کردم تا اشعار را یادداشت کنم. فهمید اما اعتراضی به من نکرد. سید شعر را این گونه آغاز کرد: گر شمیمی ز سر طُرّه جانان خیزد تا قیامت ز صبا، رایحه جان خیزد واله‌ام من که چو ازخواب، تو بیدار شوی زچه رو، از سرِ چشمانِ تو مژگان خیزد؟ علیِ عالیِ اعلا که ز بیم نهلش روح از کالبد عالم امکان خیزد گر به خاری کند از قاعده لطف، نظر از بُنِ خار، دو صد روضه رضوان خیزد گر زند دست به دامان ولایش، فرعون از لحد با دو کف، موسی عمران خیزد داورا! دادگرا! جانب "جدّا" نظری کز پی مدح تو چون بحر، به طوفان خیزد ... معلوم شد که اسمش[تخلّصش] جدّا و قمی است. 🔻پس از خواندن شعر، سید خطاب به حاضران گفت: آقایان! علی(ع) از این جلسات که دور هم بنشینید و انواع غذاها را بخورید و چند بیت هم شعر بخوانید، راضی نیست. علی مرد است و مردان را دوست دارد. اگر مرد هستید و مردانگی دارید بروید سراغ محرومان، دردمندان و فقرا. یعنی همان کسانی که مورد عنایت علی بودند. این جا نشسته‌اید و غذاها، شیرینی‌ها و شربت‌های خوشمزه می‌خورید بعد می‌روید خانه و فکر می‌کنید که در مدح علی شعر گفته‌اید. صریح بگویم که باید وضعتان را عوض کنید و بروید سراغ محرومان جامعه! این را گفت و کفش خود را برداشت و از مجلس بیرون رفت. 🔹پس از رفتن او تا مدتی همه بُهت زده بودند... آن شب شاهد بودم که تعدادی از آن ها بسیار گریه می‌کردند. آقای سپهر، بعدها می‌گفت: تعدادی از آن‌ها زندگی‌شان را تغییر دادند و رفتند و به رسیدگی به محرومان پرداختند. 📚کتاب ابن سینای زمان، ص ۹۷-۱۰۲ .
. اشعار ناقوسیه حضرت امیر آخوند ملاحسینقلى همدانى در یکى از سفرهاى خود، با جمعى از شاگردان به عتبات عالیات مى رفت. در بین راه، به قهوه خانه اى رسیدند که جمعى از اهل هوى و هوس در آن جا مى خواندند و پایکوبى مى کردند. آخوند به شاگردانش فرمود: یکى برود و آنان را نهى از منکر کند. بعضى از شاگردان گفتند: این ها به نهى از منکر توجه نخواهند کرد. فرمود: من خودم مى روم. وقتى که نزدیک شد، به رئیسشان گفت: اجازه مى فرمایید من هم بخوانم، شما بنوازید؟ رئیس گفت: مگر شما بلدى بخوانى؟ فرمود: بلى. گفت: بخوان. آخوند شروع به خواندن اشعار ناقوسیه حضرت امیرمؤمنان کرد: لا اِلهَ اِلاّ الله * حقاً حقاً صِدقاً صِدْقاً اِنَّ الدُّنْیا قَد غَرَّتْنا * وَ اشتَغَلَتْنا وَ استَهْوَتْنا یابْنَ الدُّنْیا مَهْلاً مَهْلاً * یابْنَ الدُّنْیا دَقَّاً دَقَّاً یابْنَ الدُّنْیا جَمْعاً جَمْعاً * تَفْنى الدُّنْیا قَرْناً قَرْناً ما مِنْ یَوم یُمضْى عَنّا * اِلاّ اَوْهى رُکُناً مِنّا قَدْ ضَیَّعْنا داراً تَبْقى * وَ اسْتَوْطَنّا داراً تَفْنى لَسْنا ندرى ما فَرَّطْنا *** فیها اِلاّ لَوْ قَدْ مِتْنا ✅آن جمعِ سر مست از لذت هاى زود گذر دنیوى، وقتى این اشعار را از زبان کیمیا اثر آن عارف هدایتگر شنیدند، به گریه در آمده و به دست ایشان توبه کردند. یکى از شاگردان مى گوید: وقتى که ما از آن جا دور مى شدیم، هنوز صداى گریه آن ها به گوش مى رسید. 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔮 پرسش: آیا امام علی علیه السلام واقعا در کعبه به دنیا آمده اند؟ 🔮 پاسخ: 1️⃣ یكى از خصوصياتى كه حضرت على(عليه السلام) به آن ممتاز گشته است، محل و مكان ولادت ايشان است كه هيچ مخلوقى از آدم تا خاتم به آن ممتاز نگشته است. هنگام ولادت حضرت عيسى(عليه السلام)، مريم (عليها السلام) در بيت المقدس بود كه ندايى غيبى او را مأمور ساخت تا از مسجد خارج شود: «أُخْرُجِى عَنِ الْبَيْت فَإِنَّ هَذِهِ بَيْتُ الْعِبَادَةِ لاَ بَيْتُ الْوِلادَةِ»; [1] از بيت المقدس بيرون برو كه اين جا خانه عبادت است، نه مكان ولادت. 2️⃣ زمانى كه ولادت با سعادت على (عليه السلام)نزديك شد، مادرش فاطمه بنت اسد به داخل خانه خدا دعوت شد. [2] فاطمه بنت اسد در كنار كعبه مشغول دعا شد و از خداوند خواست تا درد زايمان را بر آو آسان گرداند، كه يك باره ديوار خانه كعبه شكافته شد و ندايى برخاست: «يا فَاطِمَةَ أُدْخُلِى الْبَيْتَ»; اى فاطمه، به خانه داخل شو. فاطمه داخل خانه شد و ديوار به حالت اوليه برگشت و موجب تعجب همگان گرديد. فاطمه بنت اسد، سه روز در اندرون كعبه ماند. اهل مكه از روى تعجب و حيرت در كوچه ها و بازارها اين قصه را نقل مى كردند تا روز چهارم رسيد. پس همان جايى كه قبلاً شكافته شده بود، دوباره شكافته شد و فاطمه بنت اسد در حالى از خانه خدا بيرون آمد كه فرزندش على بن ابى طالب را در آغوش خويش داشت... . [3] 3️⃣ ولادت حضرت على(عليه السلام) را در خانه كعبه، عموم محدثان و مورخان شيعه و دانشمندان علم انساب در كتاب هاى خود نقل كرده اند. در ميان دانشمندان اهل تسنن نيز گروه بسيارى به اين حقيقت تصريح كرده و آن را يك فضيلت بى نظير خوانده اند. [4] 1- حاكم در مستدرك مى گويد: «ولادت على(عليه السلام) در كعبه به طور تواتر به ما رسيده و كسى پيش از او يا بعد از او در كعبه متولد نشده است». [5] 2- شبلنجى در نورالابصار از ابن صباغ نيز نقل مى كند كه حضرت على(عليه السلام)در مكه داخل بيت الحرام متولد شد و آن گاه مى گويد: «وَ لَمْ يُولَد فِى البَيتِ الحَرامِ قَبلَهُ أَحدٌ سِواهُ»; [6] قبل از حضرت على(عليه السلام)، احدى غير از او در خانه كعبه متولد نشد. پاورقي [1] الامام على، احمد الرحمانى الهمدانى، ص 366، ح 18، (المنير للطباعة و النشر، تهران، 1417 هـ ق); اللمعة البيضاء فى شرح خطبة الزهرا، محمد على بن احمد القراچه داغى التبريزى الانصارى، ص 221، (دفتر نشر الهادى، قم، 1418 هـ ق). [2] بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 35، ص 23، ح 17، (مؤسسة الوفا، بيروت); روضة الواعظين، محمد بن حسن فتال نيشابورى، ص 81، (انتشارات رضى، قم). [3] منتهى الامال، شيخ عباس قمى، ج 1، ص 274 ـ 273، باب سوم، فصل اول (ولادت)، (مؤسسة انتشارات هجرت، قم). [4] فروغ ولايت، استاد جعفر سبحانى، ص 16 ـ 15، بخش اول، (مؤسسه امام صادق(عليه السلام)، 1374 هـ ش). [5] مستدرك، حاكم نيشابورى، ج 3، ص 483، (دارالمعرفه، بيروت). [6] نورالابصار، شبلنجى، ص 85، نشر دارالكتب العلمية، بيروت. 🌐http://www.askdin.com/thread841.html .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟 شدیداً توصیه می‌شود 🌟 🍀 مولا امیرالمومنین 🔺 تعجب جناب عمار یاسر و که در دِیر بود... با بیان شیوای استاد 🍀 هدیه ولادت مولی علی علیه‌السلام 🍀 https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/3032