054lj.mp3
زمان:
حجم:
19.17M
🎧صوت کامل برنامه #صبحانه_ایرانی
📺 #شبکه_دو
🎞 #جلسه_سوم
📅 #دهم_اردیبهشت
📋با موضوع «#صفین»
موضوع بحث:
📄 چه کسانی کنار #معاویه شمشیر می زنند. 2
#طباخیان
.
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
#تبری
🔘 حکایتِ « آکِلَةَ الأَکبٰادِ » جنگ أحُد و بلایی که بر سر حضرت حمزه علیهالسلام آورد ...
⚡️ امامصادق علیهالسلام بعد از هر نماز واجب، «هندجگرخوار» را لعنت میکردند...
در جنگ أحُد، هند دختر عَتَبه، به «وحشی» وعدهای داد و به او گفت:
اگر محمّد یا علی و یا حمزه را بکشی، آنچه تو را خشنود سازد به تو خواهم داد.
وحشی گفت: از پسِ محمّد (صلیاللهعلیهوآله) بر نمی آیم، علی (علیهالسلام) هم مردی دوراندیش و مراقب است، به او هم فکر نمیکنم. پس در کمین حمزه نشستم.
وحشی گوید: دیدم که حمزه به شدت به لشکر حمله میکند. از جلوی من رد شد و بر لبه نهری گام نهاد، ولی بر زمین افتاد. آن گاه، نیزهام را برداشتم و پرتاب کردم. نیزهام به پایش خورد و نقش بر زمین شد.
فَأَتَیْتُهُ فَشَقَقْتُ بَطْنَهُ فَأَخَذْتُ کَبِدَهُ وَ جِئْتُ بِهَا إِلَی هِنْدٍ فَقُلْتُ لَهَا هَذِهِ کَبِدُ حَمْزَةَ
▪️من به سراغ او رفتم و شکمش را شکافتم و جگرش را در آوردم و آن را به هند دادم و گفتم: این جگر حمزه است.
هند آن را در دهان خود گذاشت و جوید. اما خداوند آن را در دهان او مانند استخوان زانو سفت گردانید. به ناچار، آن را از دهان بیرون انداخت.
➖آن گاه، هند بر بالای جسد حمزه آمد و گوشها و دست و پایش را برید و بدن او را مُثله کرد.
📚 بحارالانوار ج۲۰ ص۵۵
🔻 طبق روایت «کافی» و «تهذیب»:
هُوَ یَلْعَنُ فِی دُبُرِ کُلِّ مَکْتُوبَةٍ أَرْبَعَةً مِنَ الرِّجَالِ وَ أَرْبَعاً مِنَ النِّسَاءِ
🔹 إمام صادق علیهالسلام بعد از هر نماز واجب، چهار مرد (اولی،دومی،سومی و معاویه) و چهار زن (دختر اولی،دختر دومی،امّحکم[خواهرمعاویه] و «هند»)، را لعنت میکردند...
📚تهذیب الاحکام ج۲ ص۳۲۱
📚الکافی ج۳ ص۳۴۲
✍ وقتی که امام علیهالسلام ، «هند» را در ردیف آن ظَلَمهای که ظلم و جورشان، تمام عوالم را پُر کردهاست، قرار میدهند، حاکی از عظمت ظلمیاست که آن ملعونه در حق رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و عترت آن حضرت روا داشت...
#حضرت_حمزه سیدالشهدای_احد
........
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
🩸تنِ مطهر حضرت حمزه علیهالسلام را عریان کردند اما در آخر، کفن شد ...
مرحوم شیخ كلينى از امام صادق عليهالسلام نقل مىكند که حضرت فرمودند :
📋 إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و آله صَلَّى عَلَى حَمْزَةَ وَ كَفَّنَهُ لِأَنَّهُ كَانَ جُرِّدَ
▪️«پيامبرخدا صلیاللهعلیهوآله بر پیکر حمزه علیهالسلام نماز خواندند و چون مشركان لباس از تن حمزه برگرفته بودند و پيكرش برهنه بود، دستور دادند بر عمويش كفن بپوشانند و لذا او را درميان نمدى قرار دادند و دفن كردند؛
📚الکافی،ج۳ ص۲۱۱
🔖 در نقلی دیگر نیز آمده است:
بدن مطهر حضرت حمزه علیهالسلام را در پارچهای که خواهرش صفیّه آورده بود، کفن کردند؛ چراکه مشرکان او را برهنه کرده بودند.
📚طبقات الکبری،ج۳ ص۱۵۱۶.
✍ آه... یا رسول الله!
چه بگوییم!؟ و چگونه گریه کنیم؟! بر آن بدن عریانی که مقاتل نوشتهاند:
🥀 ... وقتی که امام سجاد "علیهالسلام" نگاهشان به جراحات بسیار و قطعه قطعه بودنِ اعضاء مقدس سیدالشهداء عَلَيْهِالسَّلَام افتاد، رو به طائفه بنی اسد کردند و فرمودند:
«حصیری بیاورید تا بدن پدرم را در آن بگذارم!»
🥀 دو دست(از عالم غیب) پیدا شد و آن بدن را گرفت - و آن دو دست رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بود - و آن اعضاء قطعه قطعه شده را بر روی آن بوریا جمع کرد؛ حتی انگشت مبارک آن حضرت را که بَجدَل ملعون قطع کرده بود، دفن نمودند.
📚کبریت الاحمر، بیرجندی ص۴۹۳
📚سحاب رحمت ص ۶۵۳
📝 یا حضرت حمزه!
عبا رسید که گرما به پیکرت نرسد
و گرد و خاک به موی مطهرت نرسد
عبا رسید به جسمت قبول حرفی نیست
ولی خداکند از راه خواهرت نرسد
اگر رسید به مقتل دعا کن ان لحظه
کسی برای جدا کردن سرت نرسد
تلاش کن به روی خاک تشنه هم بودی
صدای وا عطشایت به مادرت نرسد
تنت توسط سر نیزه جا به جا نشود
خداکند که دگر حرف بوریا نشود
به روی حنجرت از زخم بود اثر یانه؟
تونیزه خوردهای اصلا زپشت سر یانه؟
به جای دفن،زمانی که بر زمین بودی
سوار اسب رسیدند ده نفر یانه؟
تنت به روی زمین مانده است در گودال؟
شدی مقابل خواهر بدون سر یانه؟
عبور کردهای از کوچه یهودی ها
زدند سنگ به سمتت ز هر گذر یانه؟
به غیر شام که در ان نبود هم نفسی
سری به نیزه نبوده بلند پیش کسی
به شام قافله را با عذاب آوردند
برای دست یتیمان طناب آوردند
مگرکه طشت زر و چوب خیزران کم بود؟
که بعدچند دقیقه شراب آوردند
به روی نیزه سر شیر خواره را عمداً
درست پیش نگاه رباب آوردند
برای اینکه دلش بیشتر به درد آید
مدام روبرویش ظرف آب آوردند
به روی نیزه دشمن تمام هستش رفت
نه شیر خواره که گهواره هم ز دستش رفت
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
◾️ هیچ روزی مانند روز شهادت حضرت حمزه علیهالسلام بر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله سخت نگذشت...
⚡️ اشارهای به روضهٔ «قصد قربت» در بیان حضرت زینالعابدین علیهالسلام...
در روایت آمده است:
روزى نگاه ِامام سجاد علیهالسلام،به عُبيداللَّه فرزند حضرت عباس علیهالسلام افتاد و اشك در چشم إمام علیهالسلام حلقه زد؛ آنگاه فرمودند:
مَا مِنْ یَوْمٍ أَشَدَّ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ مِنْ یَوْمِ أُحُدٍ
▪️براى رسول خدا صلیاللهعلیهوآله روزى سخت تر از جنگ اُحد پيش نيامد؛
قُتِلَ فِیهِ عَمُّهُ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِهِ
▪️زيرا در آن روز بود كه عمويش حمزةبن عبدالمطلب، اسداللَّه و اسدالرسول شربت شهادت نوشيد.
و پس از اُحد سخت ترين روز براى آن حضرت جنگ موته بود كه پسر عمويش جعفربن ابى طالب را شهيد كردند.
🔻إمام علیهالسلام در اینجا فرمودند:
وَ لَا یَوْمَ کَیَوْمِ الْحُسَیْنِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ
▪️و سخت تر از روز امام حسين "صلوات الله علیه " پيش نيامده و نخواهد آمد؛
ازْدَلَفَ إِلَیْهِ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ کُلٌّ یَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ بِدَمِهِ
▪️ زيرا سى هزار نفر او را احاطه كرده بودند كه همه آنها خود را جزو امّت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله تصور مىكردند و همهٔ آنها با قصد قربت برای ريختن خون فرزند همان پيامبر آمده بودند...
📚الأمالى،شیخصدوق، ص ۲۷۷
📚بحارالأنوار، ج۲۲، ص۲۷۴
✍ هزار و یک «روضه»، در همین جمله است:
کُلٌّ یَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ بِدَمِهِ...
▪️گویا إمام سجاد علیهالسلام یک عمر با این زبان حال گریه میکردند:
از چه رو میزدند و میکشتند!؟
مو به مو میزدند و میکشتند
قصد قربت نموده بودند و
با وضو میزدند و میکشتند...
#حضرت_حمزه
#وفات_حضرت_حمزه
.
#شهادت_حضرت_حمزه سیدالشهدا علیه السلام
#شور_واحد
عموی با وقارِ رسول الله
همیشه در کنار ِ رسول الله
تویی که هستی یار ِ رسول الله
تا تو باشی و علی هم باشه، به شما گرمه دل پیغمبر
تو جوانمرد قریشی آقا، اسدالهی و شیر لشکر
میخونم از عشق تو هر لحظه
سیدنا یا حضرت حمزه
یا حمزه( سید الشهدا ۳)
...........
عزیز مصطفایی هنر داری
توییکه مثله شیری جگر داری
تو مثله حیدری خودت سرداری
دو تا شمشیر و بدست میگیری، وسط معرکه بی همتایی
تو شبیه مرتضی میجنگی، حمزه ای عشق رسول اللهی
محبت تو بی حد و مرزه
سیدنا یا حضرت حمزه
یا حمزه( سید الشهدا ۳)
...........
یه گوشه ای کمين کرده صیادی
با نیزه بی هوا زد که افتادی
جلو چشای خواهرت جون دادی
بدنت مُثله به روی خاک و ...، خواهرت داره تو رو میبینه
کربلا قصه میشه باز تکرار، شمر ِ که رو بدنی میشنیه
خوردی زمین ز ضربت نیزه
سیدنا یا حضرت حمزه
یا حمزه( سید الشهدا ۳)
#هاشم_محمدی_آرا ✍
👇👇👇
استاد عالیعشاق الحسین محب الحسین.استاد عالی.mp3
زمان:
حجم:
3.83M
#حکایات
ماجرای معلم یهودی و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
🎙#استاد_عالی
|⇦•سرِ شب پای غمت...
#روضه #شهادت_حضرت_حمزه علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۱به نفس حاج اسلام میرزایی
●━━━━━━───────
سرشب پای غمت باز به قلبم وا شد
اشک من جوش شد و صورت من دریا شد
بسته بودن به رویم همه درها را
یا حسین گفتم و درهای بهشتی وا شد
حاصل نان حلال پدرم بود که من
سِمَتم نوکری گل پسر زهرا شد
مادرم زیر عَلم داد به من شیرِ وِلا
بچه بودم که دلم خیمه ی عاشورا شد
نوکری کردم و هر روز به من فهماندی
هرکه شد نوکرتان در دو جهان آقا شد
به حسین بن علی پشت و پناهم گرم است
ای خدا شکر، عجب پشت و پناهی دارم
ای جگر گوشه ی زهرا وعلی در غم تو
عرش لرزید و زمین پیکرش ازهم واشد
بلندمرتبه شاهی ز صدرِ زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد
آن زمانی که زِ مرکب به زمین افتادی
نغمه ی جن و ملک وای حسینم وا شد
مادرت دید تو را گفت: بمیرم مادر
این همه نیزه چه سان برتن پاکت جا شد
نیزه داری به سرِ نیزه دهانت را بست
نیزه ی دیگری آمد دهنت بد وا شد
من بمیرمچه غریبانه بریدن سرت
تا بریدن سرت دور و بَرَت بَلوا شد
*بدن حمزه رو تکه تکه کرده بودن، اون هندِ ملعونه جگر رو درآورده بود.خبر دادن به رسول اللّه، آقا! صفیه خواهر حمزه داره میاد. پیغمبر سریع عباش رو درآورد، رو بدن حمزه انداخت. فرمود:خواهر طاقت نمیاره بدن ارباً اربا ببینه. صفیه اومد، حضرت زهرا کمکش می کرد ،پیغمبر مراقب بود. اما کربلا زینب سلام الله دید تازیانه به دست اومدن...*
«هرچه اوبیشتر نفس می زد، بیشتر میزدند زینب را
یکنفر مانده بود درگودال صد نفر می زدن زینب را»
*پیغمبرعبا رو روی بدن کشید صفیه خواهر حمزه این بدن تکه تکه شده رونبینه... یه جا هم یه آقایی هرچی نگاه کرد دید بدن علی اکبرجمع وجور نمیشه اونجا بود صدا زد: جوانان بنی هاشم بیاید، این بدن رو من یه نفره نمیتونم ببرم.. *
ای ارباً اربای حرم اکبر
الهی قربونت برم ای اکبر
اونقده دست و پا نزن ای بابا
پیش دو چشای سرم ای اکبر
منو این جسم پاره پاره
چقده پیکرت غم داره
جای سالم نمونده واست
به حرم بردنت دشواره
می بینی بابات چه حالی داره
چه حس خوبیه تو کربلا بودن
*علی!بابات که پیره، پاشو ببین عمه زینبت اومده، پاشو ببین عمه ات اومده بین نامحرما، به خاطر زینب پاشو...*
اذان گوی دلِ بابا، اذانی میهمانم کن
اگر چه از گلوی تو صدائی در نمیآید
تمام سعی خود را میکنم اما!
نمیدانم چرا این تیرها از پیکر تو در نمیآید
*بابا! زخمت یکی دوتا که نیست شدی شبیه مادرم، پهلوت رو دریدن پسرم...
الهی بمیرم برات آقا! بالا سر همه اومدی. راوی میگه دیدم هی نگاش میچرخه سمت چپ و راست، کسی نیست خود حسین رو یاری کنه...
آروم صورت رو روی زمین گذاشت، گفتم داره این امّت رو نفرین میکنه..اومدم نزدیک دیدم میگه "الهی رِضاً بِرضائِک" خدا حسین راضی به رضای تو..
کاش به همین بسنده میکردن و رها می کردن حسین رو .."وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَى صَدْرِكَ"یه وقت دید سینه اش سنگین شد ....*
هجوم آوردن جلو چشمِ مادرش
هجوم آوردن برا بردن سرش
شلوغه گودال همه هلهله کنان
شمر وخولی وسِنان دست وپر دارن میان
*یکی داره لباساش رو میبره هرچی خواستید بردارید بُردید دیگه رهاش کنید...اما مگه رها میکنن*
پنجه گذاشته لابه لای موت
خنجرش و گذاشته رو گلوت
بمیره خواهرت که این طوری
با نوک نیزه کرده زیر و روت
به سمت گودال از خیمه دویدممن
شمر جلوتر بود دیر رسیدممن
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
سر تو رو بردن دیر رسیدم من
ــــــــــــــــــ
#حضرت_حمزه
#روضه_حمزه_سیدالشهداء_علیه_السلام
#حاج_اسلام_میرزایی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
@babolharam_net/حاج اسلام میرزایی14000305eheyat-mirzaei-roze.mp3
زمان:
حجم:
6.84M
|⇦•سر شب پای غمت ...
#روضه_حضرت_حمزه علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۱ به نفس حاج اسلام میرزایی