گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. ✍مشابهت های وقایع شهر #کوفه «مجلس ابن زیاد» با #شام «مجلس یزید» :👇 1⃣در هر دو جا سر مبارک #امام_ح
.
7⃣در هر دو مجلس #امام_سجاد_علیه_السلام در غل و زنجیر بود!👇
🔰در کوفه :
طبری می نویسد :
《إِنَّ عُبَيدَ اللهِ أَمَرَ بِعَلِىِّ بنِ الحُسَينِ(ع) فَغُلَّ بِغُلٍّ إِلَى عُنُقِهِ》
عبيد اللّه بن زياد، دستور داد تا على بن حسين(ع) را تا گردن در غل و زنجیر كنند.(۱)
🔰در شام :
نقل شده است که؛
《كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع) مُقَيَّدَاً مَغْلُولًا》
امام سجاد(ع) در غل و زنجیر بود.(۲)
📚منابع :
۱)تاريخ الطبری، ج۴، ص۳۵۲
۲)تفسیر قمی، ج۲، ص۳۵۳
............
.
8⃣در هر دو شهر #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها خطبه خواندند!👇
🔰در کوفه :
حِذْيَم بن شريك اسدى مى گويد :
در کوفه دیدم که زينب دختر على(ع) برای کوفیان خطبه مى خواند.
《لَمْ أَرَ وَ اللَّهِ خَفِرَةً قَطُّ أَنْطَقَ مِنْهَا كَأَنَّهَا تَنْطِقُ وَ تُفْرِغُ عَلَى لِسَانِ عَلِيٍّ(ع)》
هرگز زنى را سخن ورتر و زبان آورتر از او نديدم.
گويا زبان على(ع) در كام اوست و با زبان اميرمؤمنان على(ع) سخن مى گويد.(۱)
🔰در شام :
ابن طاووس می نویسد :
هنگامی که یزید به راس مبارک امام حسین(ع) اهانت کرد و آن اشعار کفر را خواند، سپس؛
《فَقَامَتْ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) فَقَالَتْ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ آلِهِ أَجْمَعِينَ صَدَقَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ..》
زینب کبری(س) ایستاد و این چنین خطبه ای خواند.(۲)
#وقایع_کوفه
#وقایع_شام
📚منابع :
۱)الاحتجاج شیخ طبرسی، ج۲، ص۳۰۵
۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۸۱
...........
9⃣در هر دو شهر سر مبارک #امام_حسین_علیه_السلام بر بالای نیزه قرآن تلاوت کرد!👇
🔰در کوفه :
شیخ مفید به نقل از زید بن ارقم مینویسد :
《مُرَّ بِهِ عَلَيَّ وَ هُوَ عَلَى رُمْحٍ وَ أَنَا فِي غُرْفَةٍ لِي فَلَمَّا حَاذَانِي سَمِعْتُهُ يَقْرَأُ :
[أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبَاً؟]
فَقَفَّ وَ اللَّهِ شَعْرِي وَ نَادَيْتُ : رَأْسُكَ وَ اللَّهِ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) أَعْجَبُ وَ أَعْجَبُ!》
در آن روز من در میان غرفه نشسته بودم، هنگامی که سر بریده امام حسین(ع) که بر فراز نیزه جا داشت، از برابرم گذشت، شنیدم آیه سوره کهف را قرائت میفرمود : آیا خیال کرده که پیشآمد یاران کهف و رقیم از گزارشات ما شگفتآورتر است؟
به خدا سوگند! به مجردی که این آیه را از آن سر بریده نورانی شنیدم، موی بر اندامم راست شد و عرض کردم :
به خدا سوگند! سر بریده شما ای فرزند رسول خدا(ص)، شگفت آورتر از پیش آمد اصحاب کهف است.(۱)
🔰در شام :
قطبالدین راوندی به نقل از منهال بن عمرو مینویسد :
《أَنَا وَ اَللَّهِ رَأَيْتُ رَأْسَ اَلْحُسَيْنِ(ع) حِينَ حُمِلَ وَ أَنَا بِدِمَشْقَ وَ بَيْنَ يَدَيْهِ رَجُلٌ يَقْرَأُ اَلْكَهْفَ حَتَّى بَلَغَ قَوْلَهُ :
[أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحٰابَ اَلْكَهْفِ وَ اَلرَّقِيمِ كٰانُوا مِنْ آيٰاتِنٰا عَجَباً؟]
فَأَنْطَقَ اَللَّهُ اَلرَّأْسَ بِلِسَانٍ ذَرِبٍ ذَلِقٍ فَقَالَ أَعْجَبُ مِنْ أَصْحَابِ اَلْكَهْفِ قَتْلِي وَ حَمْلِي》
به خدا سوگند! من در دمشق دیدم که سر مطهر امام حسین(ع) را بر سر نیزه کرده بودند و مردی پیش روی سر مبارک، سوره کهف را میخواند.
همین که به این آیه رسید :
«أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا»
ناگهان سر مطهر اباعبدالله(ع) به قدرت خدا سخن گفت و به زبان فصیح و شیوا، فرمود : ماجرای من از قصه اصحاب کهف شگفتانگیزتر است.(۲)
📚منابع :
۱)الإرشاد شيخ المفيد، ج۲، ص۱۱۸
۲)الخرائج والجرائح راوندی، ج۲، ص۵۷۷
.........
.
🔟بعد از اتمام هر دو مجلس[کوفه و شام]، #اسرای_کربلا به زندان انتقال داده شدند!👇
🔰در کوفه :
شیخ صدوق می نویسد :
《[أَمَرَ] اِبْنُ زِيَادٍ بِرَدِّهِمْ إِلَى اَلسِّجْنِ》
ابن زیاد دستور داد تا اسرای کربلا را در زندان کوفه، زندانی کنند.(۱)
🔰در شام :
شیخ صدوق می نویسد :
《ثُمَّ إِنَّ يَزِيدَ لَعَنَهُ اللَّهُ أَمَرَ بِنِسَاءِ الْحُسَيْنِ(ع) فَحُبِسْنَ مَعَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) فِي مَحْبِسٍ》
یزید دستور داد، خانواده ی امام حسین(ع) را با امام سجاد(ع) زندانی کردند.(۲)
#وقایع_کوفه
#وقایع_شام
📚منابع :
۱)الأمالی شيخ صدوق، ص۲۳۰
۲)امالی شیخ صدوق، ص۱۶۸
17.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کشش مصوتها به اندازه لازم و کافی ‼️
سبکها ، گوشه ها و .... باید ملکه شود
#دکتر_محمد_فراهانی
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی
.
#امام_حسین علیهالسلام
#تشرفات #تاریخ_مقتل
مرحوم علامه مداح در کتاب «خاطرات شصت سال خدمتگزاری» نقل میکند؛ رز هفتم هر ماه، مجلس روضهای در خیابان اسماعیل بزاز داشتم، منزل یک مرد فقیر بود. او یک زیلو به جای فرش کاشان و یک صندوق شکسته به جای منبر و به جای طاق شال، چادر رنگ و رو رفتهی همسرش را میگذاشت.
دو سه روز مانده به اربعین این مرد فقیر در بازار در مجلس کوچه غریبان پای منبر من بود. من که از منبر آمدم، گفت: دلم برای جدم پر میزند. آن وقت هم به این سختی نبود با مختصری میشد وسیله زیارت فراهم کرد. من ناپختگی کردم و گفتم: اگر اجازه بدهی، وسیلهای فراهم کنم تا به همین زودی مشرف شوی. گفت: خیر میخواهم ببینم خودم چقدر رابطه دارم. فردای آن روز در بازار آهنگرها او را دیدم. آن قدر گریه کرده بود که چشمهایش کاسه خون بود. گفت: شما اتاق مرا دیده بودی، در همین اتاق وقتی همه خواب بودند داشتم با حضرتش درد دل میکردم. دیدم سر بریدهای گوشه اتاق به من گفت: پسرم! اگر تو نتوانستی بیایی، من به دیدن تو آمدم.
#حکایات #کرامات
.
.
#امام_حسین و #امام_زمان
چرا یاد امام حسین علیه السلام همیشه و همه جا، همراه و هم پای یاد حضرت مهدی علیه السلام است؟ چرا هر جا سخن از حسین علیه السلام است، نام حضرت مهدی علیه السلام نیز رخ می گشاید؟ چرا عاشورا روز «ظهور» است و یاد حسین علیه السلام آغازین کلام مهدی علیه السلام...؟
این گفتار می کوشد گوشه هایی از این ارتباط و پیوست را، از منظرهای مختلف و در ابعاد گوناگون بررسی کند و فهرست وار آنها را در چهار بخش (همراه با قرآن، همراه با روایات، ادعیه و زیارات، تشرفات) و یک خاتمه برشمارد تا به عنوان دستمایه برخی از محققان و مبلغان و نیز ابزاری برای تحقیق و پژوهش بیشتر و مقدمه ای برای کشف زوایایی دیگر از حقایق نورانی حیات این دو امام همام علیه السلام باشد. گرچه بررسی و تحلیل این پیوستگی ها و نیز نتایج و آثار آن، مجالی دیگر و فرصتی فراخ تر می طلبد و گشودن گره اسرار این پیوستگی ها، دل هایی راز دان و جان هایی آگاه از آن اسرار را می طلبد.
همراه با قرآن
1. امام حسین علیه السلام از نگاه امام مهدی (عج)
سعد بن عبدالله قمی گوید: به امام عصر - اوراحنا له الفداه - عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا! تاویل آیه «کهیعص » چیست؟ فرمود: «هذه الحروف من انباء الغیب، اطلع الله علیها عبده زکریا، ثم قصها علی محمد صلی الله علیه و آله و ذلک ان زکریا سال ربه ان یعلمه اسماء الخمسة فاهبط علیه جبرئیل فعلمه ایاها...; (1)
این حروف از اخبار غیبی است که خداوند زکریا را از آن مطلع کرده و بعد از آن داستان آن را به حضرت محمد صلی الله علیه و آله باز گفته است...» .
داستان از این قرار است که: زکریا از پروردگارش درخواست کرد که «اسماء خمسه طیبه » را به وی بیاموزد. خداوند، جبرئیل را بر او فرو فرستاد و آن اسماء را به او تعلیم داد.
زکریا چون نام های محمد، علی، فاطمه، و حسن ( علیهم السلام) را یاد می کرد، اندوهش بر طرف می شد و گرفتاریش از بین می رفت. و چون حسین علیه السلام را یاد می کرد، بغض و غصه، گلویش را می گرفت و می گریست و مبهوت می شد.
روزی گفت: بارالها! چرا وقتی آن چهار نفر را یاد می کنم، آرامش می یابم و اندوهم بر طرف می شود; اما وقتی حسین را یاد می کنم، اشکم جاری می شود و ناله ام بلند می شود؟
خدای تعالی او را از این داستان آگاه کرد و فرمود: «کهیعص » ! «کاف » اسم کربلا و «هاء» رمز هلاک عترت طاهره است، و «یاء» نام یزید ظالم بر حسین علیه السلام و «عین » اشاره به عطش و «صاد» نشان صبر او است.
زکریا چون این مطلب را شنید، نالان و غمین شد و تا سه روز از عبادتگاهش بیرون نیامد، و به کسی اجازه نداد که نزد او بیاید. و گریه و ناله سر داد و چنین نوحه گفت:
بارالها! از مصیبتی که برای فرزند بهترین خلایق خود، تقدیر کرده ای دردمندم.
خدایا! آیا این مصیبت را بر آستانه او نازل می کنی؟ آیا جامه این مصیبت را بر تن علی و فاطمه می پوشانی!؟ آیا این فاجعه را بر ساحت آنان فرود می آوری؟
بعد از آن گفت: بارالها! فرزندی به من عطا کن تا در پیری چشمم به او روشن شود و او را وارث و وصی من قرار ده; آنگاه مرا دردمند او گردان; همچنان که حبیبت محمد را دردمند فرزندش گرداندی.
خداوند، یحیی را به او بخشید و او را دردمند وی ساخت. و دوره حمل یحیی شش ماه بود و مدت حمل امام حسین علیه السلام نیز شش ماه بود و برای آن نیز قضیه ای طولانی است.
2. امام مهدی (عج)، از نگاه امام حسین علیه السلام
امام باقر علیه السلام می فرماید: حارث اعور به امام حسین علیه السلام عرض کرد: «یابن رسول الله! جعلت فداک: اخبرنی عن قول الله فی کتابه «والشمس و ضحیها» قال: و یحک یا حارث، ذلک محمد رسول الله صلی الله علیه و آله، قلت: جعلت فداک: قوله: «والقمر اذا تلیها» ، قال: ذلک امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب یتلو محمدا، قال: قلت: «و النهار اذا جلیها» ، قال: ذلک القائم من آل محمد، یملا الارض قسطا و عدلا; (2) ای زاده رسول خدا! فدایت شوم. مرا از معنای آیه شریفه والشمس و ضحیها [سوگند به خورشید و گسترش نور آن] مطلع ساز. حضرت فرمود: مراد از خورشید، رسول الله صلی الله علیه و آله می باشد.
پرسید: فدایت شوم! منظور از آیه شریفه «والقمر اذا تلیها» [سوگند به ماه چون پس از آن آید. ] چیست؟
فرمود: منظور از ماه، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام است که بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله می باشد.
گفت: مقصود از آیه شریفه «والنهار اذا جلیها» [و سوگند به روز و چون آن را روشن سازد ] چیست؟
فرمود: مقصود از روز، قائم آل محمد (عج) است که زمین را پر از قسط و عدل کند» .
3. امام مهدی (عج) و امام حسین علیه السلام