eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
8.3هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
759 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5796256707541733033.m4a
زمان: حجم: 422.5K
بند اول رحمة الله به عشاق اباعبدالله ع بابی انت و امی یا ثارالله ع من الازل الی الابد همیشه می‌گم بی عدد تموم زندگیم حسین ع ارباب مدد بند دوم تو در آمیخته با هر رگ‌ قلب مایی تو همان رزق حلال باباهایی یا شافع الیوم الجزا ای عروة الوثقای ما در اضطراب روز حشر اشفع لنا بند سوم تو اجابت دعاهای منبرهایی تو همان نذر عزیز مادرهایی ای دین و ای دنیای ما ای صاحب دل های ما ما را ببر تا کربلا آقای ما .
4_5796256707541733039.m4a
حجم: 605.8K
بند اول تو دل شب می‌گردم و نمی‌تونم رهات کنم صدام دیگه در نمیاد نمی‌تونم صدات کنم حسین ع من حسین ع من یاری بده به خواهرت دیگه شکسته کمرم ای قربون صدات برم برادرم برادرم حسین ع من حسین ع من بند دوم میون صحرا می‌بینم گودی قتلگاهت و بی محرم و غریب ببین خواهر بی پناهت و حسین ع من حسین ع من بین تو و بین حرم ببین که آواره شدم تنت رو زیر دست و پا دیدم و بیچاره شدم حسین ع من حسین ع من بند سوم ای بی کفن به من بگو پس کهنه پیرهن کجاس؟ انگشتر عقیقت و دیدم تو دست دشمناس حسین ع من حسین ع من تن تو رو نمی‌تونم کفن کنم فدات بشم چادر پاره مو روی تنت میتونم بکشم حسین ع من حسین ع من بند چهارم صدای هلهله پیچید تو گوش کل خیمه‌ها شدم اسیر دشمن و شدی امیر نیزه ها حسین ع من حسین ع من هر طرف صحرا پر از تکه های پیرهنته پشت سرت میام ولی دلم کنار تنته حسین ع من حسین ع من
4_5836749895431623131.m4a
زمان: حجم: 521.5K
. بند اول با شکوهه دیدن دلبر و دلدار میاد و دلا رو می‌کنه گرفتار با علی اکبر و قاسم و رقیه ع داره از راه میرسه قافله سالار نورانیه علم توی دستای سقا هو می‌کشن ملائکه تو عرش اعلی دل‌تنگ قدماش شده موجای دریا عالم می‌بینه هیبت کرار مولا ای‌والله ای‌والله به سردار حسین ع ماشاالله ماشاالله علمدار حسین ع بند دوم کربلا دل نگرون این قبیله ست نگرون لشکر فریب و حیله ست چی قراره که سر حسین بیارن چرا ابر غم تو چشمای عقیله ست گوش زمین پراز خبر ناگواره سنگ بلا میخواد سر زینب بباره اصغر رو شونه ی پدرش سر گذاشته فردا قراره سر روی نیزه بذاره آشوبه آشوبه توی قلب رباب میکوبه میکوبه دلش با اضطراب بند سوم روبرو سپاهی از نیزه و تیره غصه جون زینبو داره میگیره کاش نبینه که یکی با نیزه داره حنجر حسینشو نشونه میره کاشکی نبینه که رو تنش پا میذارن سر نیزه هاشونو رو تنش جا میذارن کاشکی نبینه اون بدن غرق خونو بی غسل و بی کفن رو خاکا میذارن میبینه میبینه ولی دوباره داغ سنگینه سنگینه  براش غم فراق .