eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
8.3هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
760 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. بکش خط به روی گناه گنهکار نظر کن به روی سیاه گنهکار به آه پشیمان، به آه گنهکار به شرمی که دارد نگاه گنهکار شدم بد گرفتار، اجرنا من النار بخر های و هوی مرا بار دیگر نمانده برایم خدا چاره دیگر ندارم بغیر از تو دلدار دیگر ندارم عزیزم خریدار دیگر فقط دارم اصرار، اجرنا من النار گرفتار نفسم، گرفتار آتش فتاده به جانم سر و کار آتش به شانه کشیدم، فقط بار آتش به خود تکیه کردم، به دیوار آتش شده وقت اقرار، اجرنا من النار مرا عفو کن که شب اعتماد است زیادی فقیرم، گناهم زیاد است اگر کار و بارم حسابی کساد است حساب و کتابم به پای جواد است کریم است بسیار، اجرنا من النار برای همه لطف و جودی، مرا هم برای همه خیر و سودی، مرا هم از اول تو بخشیده بودی مرا هم ببر تا نجف پس به زودی مرا هم منم عبد فرّار، اجرنا من النار غریبم ولی آشنای حسینم غبارم ولی زیر پای حسینم بدم، نوکر بی وفای حسینم اسیر غم کربلای حسینم بده وقت دیدار، اجرنا من النار شنیدم مدینه در آتش گرفته کمی گوشهء معجر آتش گرفته سر و صورت مادر آتش گرفته ببین فاطمه! حیدر آتش گرفته علی سر به دیوار، اجرنا من النار به امروز زینب، به فردای زینب به شام غریبان، به احیای زینب خدایا چرا سوخته پای زینب جوابی ندارد تمنای زینب بجز یار بیمار، اجرنا من النار صدا زد برادر، پرم سوخت عباس منم خواهر تو، سرم سوخت عباس رقیه، حرم، پیکرم سوخت عباس کمک کن به من معجرم سوخت عباس کجایی علمدار، اجرنا من النار ✍ .
. هر لباس کهنه قبل از سال نو پشت در است سائل این خانه اما کهنه کارش بهتر است آی صاحبخانه پس کی نونوارم می کنی؟ پیش خوبانت اگر رسوا شوم درد سر است سفره آماده است، اما میهمان آماده نیست آه باران بهاری! چشم خشکم نوبر است لطف کن چوبم بزن، ردّم کنی دق می کنم آبرویم ریخت پیش هر که این دور و بر است خاک ویرانم ولی حتماً به دردت میخورم آنکه بُرده سود، از خاک خرابه زرگر است آنقدر بخشیده ای خشم تو یادم رفته است آنچه غفلت دارم از آن، ترس روز محشر است نفس، عمری بندگی های مرا در بند کرد نفس را در هم شکستن، کار شاه خیبر است زودتر پرونده ی ما را بده دست علی حاصل صوم و صلات روزه داران حیدر است زیر ایوان طلایش، قبله سرگردان شده حرف انگور نجف در سجده مستی آور است بسکه محتاجم علی را با حسن دادم قسم چون گره را باز کردن، کار سبط اکبر است سفره ی شب های قدرم را حسن انداخته او که در دست کریمش، رزق سال نوکر است عاقبت روزی بقیعش مثل مشهد می شود گرچه حالا چشم ها از غربت آنجا تر است یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر آنکه از آتش فراری داده من را مادر است مادر ما را زدند و دست مولا بسته بود آه حیدر از همان میخی است که روی در است زینبش با آه و ناله گفت ای همسایه ها اینکه می سوزد در آتش، دختر پیغمبر است فاطمه با خنجری کُند از حسینش دل برید حنجرش آتش گرفت اما صدا بی جوهر است خیمه اش در شعله و در شعله دامن سوخته دختری که سوخته دستش به روی معجر است پیش مادر سر جدا شد، سر در آورد از تنور شانه زد زهرا بر آن مویی که پُر، خاکستر است ✍ .👇
. فرمودند: محرّم‏ و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است‏. اسلام را محرم او زنده کرده است این نکته هم ز پیر طریقت به ما رسید ✍ پیر ما می‌گفت اسلام از محرم زنده ماند اشک‌ها از دین پیغمبر حراست می‌کنند ✍ با محرم، با صفر اسلام جاویدست و بس یادی از نطق امام پیر امت می‌کنم ✍ پیر میخانه‌ی عشاق، خمینی فرمود: هر چه داریم ز سالار شهیدان داریم ✍ حرف ما حرف خمینی‌ست، سرآمد هستیم! عاشق حیدر و اولاد محمد هستیم! ✍ این انقلاب از برکت پیر خمین است در امتداد نهضت پاک حسین است ✍ چنین درس را از خمینی بگیر "حسینی بمان و حسینی بمیر" ✍ •┈┈••✾••┈┈• .
. مقرب شدم با ولا داشتن گریزانم از ادعا داشتن اگر سِحرِ فرعونِ نفس، اژدهاست ... کند معجزه یک عصا داشتن در آغوش سجاده سر می نهم حذر دارم از سرصدا داشتن می ارزد به سرمایه ی عالمی دل ساده و بی ریا داشتن مرا هم فقیرانه حج می برد تمنای سعی و صفا داشتن چه سخت است شرح فراق عزیز و سخت است داغ منا داشتن من از کودک غزه فهمیده ام مقامی است خوف و رجا داشتن از اول، خمینی به ما یاد داد خدا را میان بلا داشتن کمالم در این زندگی، بندگی است بقا نیست غیر از فنا داشتن شهیدان که چیزی نمیخواستند بجز روضه ها را بپا داشتن شهیدان پرواز اردیبهشت!: چه خوبست بال دعا داشتن دل رهبرم سوخت، ما سوختیم از آن صبر بی انتها داشتن رئیسی، کسی که کسی را نداشت ... به دادش رسیده رضا داشتن فدای رضا و جوادِ رضا که حظ می کنند از گدا داشتن جوان رضا را چه به تشنگی؟ به نوشیدن زهر، وا داشتن؟ پس از ناله ی او همه کف زدند چنین بود رسم عزا داشتن بنا بود اگر آن وسط جان دهد ... چرا اینهمه ماجرا داشتن چه بهتر پس از رفتنش روی بام گریزی سوی کربلا داشتن فدای تن چاک چاک حسین که شد قسمتش بوریا داشتن ✍ .
سید مهدی حسینی4_5870669476961195271.mp3
زمان: حجم: 6.91M
عج تقلاّ ندارم، تمنّا ندارم کنارم نباشی، تسلّا ندارم اگر زخم خوردم شفای تو بوده نظر بر دوای اطبّا ندارم شکسته سبویم فدای سر تو به لب صحبتی غیر لیلا ندارم شلوغی دور و برم از فراق است چو طفلی یتیمم که بابا ندارم سفیدی قلبم سیاهی گرفته دلی داشتم من که حالا ندارم اگرچه یک عمر است چشم انتظارم نگفتم امیدی به فردا ندارم به رویم نیاورده ای که بُریدم بغل کن مرا که دگر نا ندارم به رسوائی من کسی را نداری به غیر از تو من هم کسی را ندارم مریز آبروی مرا پیش زهرا بجز این به مولا تقاضا ندارم چرا بسته ای در به رویم مگر من؛ غم کربلای معلی ندارم! فدای حسین و فدای عزایش صدا زد دگر میر و سقا ندارم
هدایت شده از امام حسین ع
حاج سید رضا نریمانیFadaeian_Monajat_Shabaniyeh_1403_Shab07_02.mp3
زمان: حجم: 33.09M
🔊 بخش دوم | گرچه شب تا سحرم بر سر سجاده هنوز گرچه شب تا سحرم بر سر سجاده هنوز نشدم ثانیه ای عاشق و دلداده هنوز من بجایی نرسیدم، همه ی عمرم رفت مانده بر روی تنم خستگی جاده هنوز گرچه خوبان به وصال تو رسیدند اما این منم از صف وصلت عقب افتاده هنوز آرزوهای دراز، آبروی من را بُرد قسمتم نیست ز تو، یک نظر ساده هنوز باغبان! رنجِ زمستانِ مرا کمتر کن برگ، بی اذن تو از شاخه نیفتاده هنوز کاش قبل از رمضان، نوکر خود را بخری رفت شعبان، چکنم! نیستم آماده هنوز چاره ی کار، مِی نابِ ضریح علی اَست بگذارید بنوشم ز همان باده هنوز باز شرمنده شدم، با همه آلودگی ام ... به منِ بی سر و پا، فاطمه جا داده هنوز ای گرفتار! برای گره وا کردن تو هیچکس مثل رقیه نشده زاده هنوز گره ی کار سه ساله، گره افتادن موست چنگ خورده تر از آن سر، همه ی صورت اوست عج
. |⇦• اجرنا من النار .. و ویژۀ ایام البیض « 12،13،14 ماه مبارک رمضان» اجرا شده شب علیه السلام سال 1400 به نفس سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّل فَرَجَهُم» لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لاإِلهَ إِلاّ هُو، الحیُ القَیوم الرَحمانُ الرَّحیمُ، ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ بِکش خط به رویِ گناهِ گنهکار نظر کن به رویِ سیاه گنهکار به آهِ پشیمان به آهِ گنهکار به شرمی که دارد نگاهِ گنهکار شدم بد گرفتار؛ اجرنا من النار بِخَر های و هویِ مرا بارِ دیگر نمانده برایم خدا، چاره دیگر ندارم به غیر از تو من یارِ دیگر ندارم عزیزم خریدارِ دیگر فقط دارم اصرار؛ اجرنا من النار گرفتارِ نفسم گرفتارِ آتش فتاده به جانم سر و کارِ آتش به شانه کشیدم فقط بارِ آتش به خود تکیه کردم به دیوارِ آتش شده وقتِ اقرار؛ اجرنا من النار مرا عفو کن، شبِ اعتمادست زیادی فقیرم گناهم زیادست اگر کار و بارم حسابی کسادست حساب و کتابم به پای جوادست کریم است بسیار؛ اجرنا من النار برای همه لطف و جودی مرا هم برای همه خیر و سودی مرا هم از اول تو بخشیده بودی مرا هم ببر تا نجف پس به زودی مرا هم منم عبدِ فرّار؛ اجرنا من النار غریبم ولی آشنای حسینم غبارم ولی زیرِ پای حسینم بدم نوکرِ بی وفای حسینم اسیرِ غم کربلای حسینم بده وقتِ دیدار؛ اجرنا من النار شنیدم مدینه در آتش گرفته کمی گوشۀ چادر آتش گرفته ببین فاطمه حیدر آتش گرفته علی سر به دیوار؛اجرنا من النار به امروزِ زینب، به فردای زینب به شام غریبان، به احیای زینب خدایا چرا سوخته پای زینب جوابی ندارد تمنایِ زینب به جز یارِ بیمار؛ اجرنا من النار صدا زد برادر پرم سوخت عباس منم خواهر تو سرم سوخت عباس رقیه حرم پیکرم سوخت عباس کمک کن به من معجرم سوخت عباس کجایی علمدار؛ اجرنا من النار اللّـهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ .. دیگه ماه رمضان به نیمه رسید .. الَّذي اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ، وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَارْزُقْني حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ في عامي هذا وَفي كُلِّ عام، وَاغْفِرْ لي تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ، فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ یاعَلاّم» اِلٰهی العفو .. ✍ ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. جمله ای از نور، روی طاقِ عرش افتاده است میزبان هم، بهر مهمانان خود آماده است جان ما آماده ی یک مستی جانانه شد روزه داران! لحظه ی دیدار صاحبخانه شد باز هم شد پشت این در، دیده ی عشاق، تر ما به او مشتاق بودیم، او به ما مشتاق تر السلام ای ماه من! ماه خدا، ماه کریم دست خالی آمدم با دعوت شاه کریم برگه های بخشش ما را که امضا کرده اند یاعلی گویان درِ میخانه را وا کرده اند من خجالت می کشم چون پیشواز آمد علی باز هم پیش خدا، بهر گدا، رو زد علی سفره را که چید مادر، غصه ها شد برطرف چیست شیرینی روزه؟ حبه انگور نجف خاک راه بوترابم، نوکر مولا حسن آخر سالی، غبار از دل تکاندم با حسن ای که می گویی به رویت قفل درها بسته است کربلا رفتن به امضای حسن وابسته است تشنه لب بوده حسین و تشنه لب بوده حسن با همان سوز جگر، با ناله فرموده حسن ... هیچ روزی سخت تر از روز عاشورا نشد کربلا غوغا شد اما آب، دست و پا نشد گریه کردم ... گرچه افطاری که خوردم زهر بود من فدای تشنه ای که در کنار نهر بود روضه ی عطشان شدن را تشنه می فهمد فقط داغ حلق پاره اش را، دشنه می فهمد فقط تا ته حلقوم او، خون گلو رفته چقدر در دهان خشک او، نیزه فرو رفته چقدر ✍ .👇
. . بگو ز بخشش آلوده ها خبر بزنند دوباره نوبت بیچاره هاست، در بزنند صدای وا شدن میکده می آید باز حواله شد مِی ما را به چشم تر بزنند دلِ شکسته برای فقیرها گنج است گذاشتیم که مردم به ما ضرر بزنند یکی صدای مرا تا طبیب ها ببرد ثواب دارد اگر به مریض، سر بزنند اگرچه یک شبه، حاجات ما روا شده است من آرزو به دلم مانده یک تشر بزنند چه میشود که گداها همین شب اول دم ضریح علی ناله ی سحر بزنند همیشه آرزوی بچه های بد اینست یکی دو بوسه روی صورت پدر بزنند حرم ببر، نبری ... باز می رویم از دست چه میشود دَله ها پرسه دور و بر بزنند علاج درد مریض حسین، کرببلاست حسین گفته به جانهای ما شرر بزنند هزار و نهصد و پنجاه ضربه را میشد ... مگر به پیکرِ بی‌جانِ یک نفر بزنند؟ کنار فاطمه که دست، بر کمر دارد نشسته اند همه نیزه بر کمر بزنند به سنگ ها حرجی نیست، پیرمردان هم ... خمیده اند عصاهای بیشتر بزنند قرار بود که دور از حرم شهید شود نه اینکه خواهر او را همان قدر بزنند ✍ .👇
. اینقدر این دست خالی را پُر از گوهر مکن خاک این در کیمیای ماست، آن را زر مکن برکتت را از زمین اهل آبادی مگیر نهر دنیا را پُر از آبی بجز کوثر مکن تا سحر در وا مکن، من هم به در، سر می زنم حال این دیوانه ی آشفته را بهتر مکن در به در بودم که دیدم بیخبر دعوت شدم پس دگر من را اسیر این در و آن در مکن کِیف کردی آمدم فوراً بغل کردی مرا بنده ی رسوای خود را طرد تا آخر مکن آبرودار! آبرو ریزی عبدت را بخر صحبت پرونده ام را پیش پیغمبر مکن من به زهرا قول دادم زود آدم میشوم طفل بازیگوش را شرمنده ی مادر مکن با همین آلودگی بیتوته کردم در حرم کلب بازار نجف را دور، از حیدر مکن سهم انگور مرا هم از ضریح او بده سیرمانی مرا بشنو ولی باور مکن چشم خیسم را برای تو فقط رو میکنم چشم من را نزد شخصی جز حسینت، تر مکن ای نسیمی که سحرگاهان در عالم می وزی! جز نسیم کربلا را قسمت نوکر مکن من فقط زانو زدم پائین پاهای حسین پس مرا محتاج، جز شهزاده اش اکبر مکن با سر زانو حسین آمد در آغوش علی گفت ناله هرچه کردی پیش من، دیگر مکن در عبا میچینمت، می ریزی از اطراف آن اینقدر من را اسیر قوم غارتگر مکن عمه ات گیسو پریشان می کند پاشو علی فکر او کن، فکر من را بین این لشکر مکن ✍ 👇
24.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینقدر این دست خالی را پر از گوهر مکن خاک این در کیمیای ماست آن را زر مکن به نفس آقای دکتر حسین محمدی فام
. به نام خدای شهیدانمان به سوز و دعای شهیدانمان به شور و نوای شهیدانمان به کرب و بلای شهیدانمان چه زیباست فتح الفتوح خمینی سلام ملائک به روح خمینی غرور و رگِ غیرتم انقلاب است که حُرّیت و عزّتم انقلاب است نه این و نه آن! مکتبم انقلاب است رگ و ریشهء هیئتم انقلاب است امام آنقدر عاشق کربلا بود قیامش، به دنبال خون خدا بود کمی رنج مقداد را می شناسم بلا دیده ام، داد را می شناسم غریبی اجساد را می شناسم غمِ ماه خرداد را می شناسم کسی که دلش مضطر و جمکرانیست ز سیدعلی راهش اصلاً جدانیست چه خونها که در غربت رهبرم ریخت چه خونها که در کوچه ی کشورم ریخت چه خونها ز سردار و سرلشکرم ریخت چه خونها برای دفاع حرم ریخت کجائید آن ها که بی ادعائید شهیدان، شهیدان، شهیدان کجائید دوباره میان حرم دم بگیرید برای علمدار، پرچم بگیرید مبادا مرا از محرم بگیرید خلاصه دو دست مرا هم بگیرید بیارید داروی حیرانی ام را بیارید عطر سلیمانی ام را چه در خون کشیدند پرهای ما را و بُردند بالا قمرهای ما را خدایا بسوزان جگرهای ما را بخر با حسینت ضررهای ما را حسینی که سر داده تا دین بماند سر نوکرش از چه پائین بماند سر افتاد از نیزه ها، خواهرش دید سر افتاد در زیر پا، همسرش دید سر افتاد در آتش و مادرش دید سرافتاد در تشت زر، دخترش دید فدای رقیه است جان شهیدان فدای غمش دختران شهیدان صدا زد پدر، دخترت که نمرده بمیرم سرت مثل من سنگ خورده مرا زجر، دست حرامی سپرده بغل کن مرا بسکه خوابم نبرده ز بس کوفه و شام، نامرد دارد سر و صورت و پیکرم درد دارد سه ساله شدن که خمیدن ندارد اگر مو بسوزد کشیدن ندارد گلوی بریده که دیدن ندارد چرا عمه بابای من تن ندارد! رسیدم به یارم ولی بیقرارم سرم را کجا روی پایش گذارم @reza_dinparvar101 .