.
🔅 در بیان #فضائل و #ولایت داشتن #حضرت_زهرا سلامالله علیها در محشر 🔅
🥀 جابر بن عبدالله انصاری میگوید، که رسولخدا صلیالله علیه و آله و سلم فرمود:
🥀 چون روز قیامت شود، روی میآورد دختر من #فاطمه سلامالله علیها در حالتی که بر ناقهای از ناقههای بهشت سوار است، که دو پهلوی آن ناقه به ابریشم زینت کرده شده، و مهار آن از مروارید و چهار دست و پای آن از زمرد سبز و دم آن از مشک خوشبو و دو چشم آن از دو دانه یاقوت سرخ، و بالای آن قبهایست از نور که داخل آن از بیرون و بیرون آن از داخل آن دیده میشود، در داخل آن عفو و بخشش خداست و در داخل آن رحمت خدا است و بر سر آن تاجی از نور که برای آن تاج هفتاد رکن است که هر رکنی زینت کرده شده است به دُر و یاقوت، همچنانی که ستاره درخشنده نور میدهد در کرانه آسمان، و از طرف راست او هفتاد هزار فرشته، و از طرف چپ او هفتاد هزار فرشته و جبرئیل زمام ناقه او را گرفته به بلندترین صدای خود ندا میکند که چشمهای خود را بپوشید تا #فاطمه سلامالله علیها دختر محمد صلیالله علیه و آله و سلم بگذرد.
🥀 پس سیر میکند تا برابر عرش پروردگار، پس خود را از ناقه می اندازد و میگوید: ای خدای من! حکم کن میان من و میان کسانی که به من #ظلم کردند. خدايا! حكم كن ميان من و میان کسی که #فرزندان من را #کشته
، پس از جانب خدای متعال ندا میرسد از ظلم ظالم
نمی گذرم!
🥀 حضرت #فاطمه سلامالله علیها میگوید: من هم نمیگذرم، از ذرّیهام و
از
شیعیانم و شیعیان ذریهام و دوستانم و دوستان ذریهام!
🥀 آنگاه از جانب خداوند ندا میرسد: کجایند ذرّیهٔ #فاطمه سلامالله علیها و شیعیان او، و دوستان او، و دوستان ذریه او، پس پیش میآیند، و فرشتگان رحمت اطراف آنها را میگیرند و #فاطمه سلامالله علیها در پیش روی آنها است تا آنها را داخل #بهشت کند!
📕 جنةالعاصمه، علامه میرجهانی، صفحه ۳۸۸
#فاطمیه
.............
🩸 عیادت ابوبکر و عمر از #حضرت_زهرا سلامالله علیها در منابع عامه🩸
🥀 در آخرین روزهاى زندگى #حضرت_زهرا سلامالله علیها، ابوبکر و عمر به فکر افتادند تا شاید با عیادت از جلب رضایت ایشان، از تبعات منفى رفتارهاى خود بکاهند. آنها به هر طریق ممکن و با اصرار زیاد از #امیرالمومنین صلواتالله علیه خواستند تا این ملاقات صورت پذیرد.
🥀 ابوبکر و عمر با خواهش و اصرار فراوان به عیادت #حضرت_زهرا سلامالله علیها آمدند، اما همین که نشستند، حضرت از آنها روى برگرداند. سلام کردند، امّا حضرت به آنها پاسخ نداد. ابوبکر شروع کرد و در محبت پیامبر و دخترش سخن گفت. اما #فاطمه سلامالله علیها به ابوبکر و عمرگفت:
🥀 آیا اگر رسولخدا صلىالله علیه و آله و سلم حدیثى فرموده باشد و شما هم آن را شنیده باشید، حاضرید شهادت دهید که ما آن را شنیدهایم؟! گفتند: بلى شهادت مىدهیم...
🥀 حضرت فرمود: من شما را به خدا سوگند مىدهم آیا نشنیدهاید که رسولخدا صلىالله علیه و آله و سلم فرمود: «رضا فاطمة من رضاى، و سخط فاطمة من سخطى، فمن أحب فاطمة فقد احبنى، و من أرضى فاطمة فقد ارضانى و من أسخط فاطمة و فقد أسخطنى»
🥀 رضاى #فاطمه سلامالله علیها، رضاى من است و غضب او غضب من است، هر کس #فاطمه سلامالله علیها را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که او را راضى بدارد مرا راضى داشته و هر که رابه خشم آورد، مرا به خشم آورده؟!
🥀 گفتند: بلى از رسولخدا صلىالله علیه وآله وسلم این #حدیث را شنیدهایم.
🥀 #فاطمه سلامالله علیها فرمود: «فانّى اشهد الله و ملائکته أنکما اسخطتمانى و ما أرضیتمانى، و لئن لقیت النبى لأشکونکما الیه»
🥀 خدا و ملائکه را شاهد و گواه مىگیرم که شما دو نفر مرا به #غضب آوردید و #رضایت مرا فراهم ننمودید، همانا من اگر پیغمبر صلىالله علیه وآله وسلم را ملاقات کنم از شما شکایت خواهم کرد.
🥀 ابوبکر گریست و گفت: «انا عائذ بالله من سخطه و سخطک یا فاطمه»
🥀 پناه به خدا مىبرم از غضب رسولخدا صلىالله علیه وآله وسلم، و غضب تو اى #فاطمه سلامالله علیها!
🥀 #فاطمه سلامالله علیها فرمود: «و الله لادعونّ الله علیک عند کلّ صلوة اُصَلّیها»
🥀 به خدا قسم در هر نمازى که مىخوانم تو را نفرین مىکنم...
📕 کفایه الطالب، محمد بن یوسف گنجى، باب ۹۹
📕 الامامة و السیاسة، ابن قتیبة، جلد ۱، صفحه ۱۳
📕 اعلام النساء، عمررضاکحاله، جلد ۴، صفحه ۱۳۱
.