eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
2.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
546 ویدیو
772 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. 5⃣تغسیل و تدفین ؟! ✅در مورد تغسیل و تدفین حضرت معصومه(س) نقل شده است که؛ 📋《لَمَّا تُوُفِّيَتْ فَاطِمَةُ(س) وَ غُسِّلَتْ وَ كُفِّنَتْ حَمَلُوهَا إِلَى مَقْبَرَةِ بابلان وَ وَضَعُوهَا عَلَى سِرْدَابٍ حُفِرَ لَهَا فَاخْتَلَفَ آلُ سَعْدٍ فِي مَنْ يُنْزِلُهَا إِلَى السِّرْدَابِ ثُمَّ اتَّفَقُوا عَلَى خَادِمٍ لَهُمْ صَالِحٍ كَبِيرِ السِّنِّ يُقَالُ لَهُ قَادِرٌ فَلَمَّا بَعَثُوا إِلَيْهِ رَأَوْا رَاكِبَيْنِ مُقْبِلَيْنِ مِنْ جَانِبِ الرَّمْلَةِ وَ عَلَيْهِمَا لِثَامٌ فَلَمَّا قَرُبَا مِنَ الْجِنَازَةِ نَزَلَا وَ صَلَّيَا عَلَيْهَا ثُمَّ نَزَلَا السِّرْدَابَ وَ أَنْزَلَا الْجِنَازَةَ وَ دَفَنَاهَا فِيهِ ثُمَّ خَرَجَا وَ لَمْ يُكَلِّمَا أَحَداً وَ رَكِبَا وَ ذَهَبَا وَ لَمْ يَدْرِ أَحَدٌ مَنْ هُمَا》 ♦️وقتی حضرت فاطمه(س) وفات یافت بعد از غسل و تکفین او را به مقبره بابلان بردند و در کنار سردابی گذاشتند. آل سعد (اشعری) با یکدیگر اختلاف کردند در این باب چه کسی سزاوار است در سرداب رود و فاطمه(س) را بر زمین بگذارد و به خاک سپارد؟ سرانجام اتفاق کردند که سیدی پرهیزکار و پیرمردی پارسا که به نام قادر معروف بود وارد سرداب شود و آن گوهر پاک را دفن کند. وقتی به سراغ آن پیرمرد رفتند، در این هنگام از جانب ریگستان دو سوار که جلو دهان خود را بسته بودند به آن جا آمدند، و وقتی به جنازه حضرت فاطمه(س) رسیدند، از اسب پیاده شدند و بر او نماز گزارده و در سرداب رفتند و جسد مطهر او را دفن کردند و از سرداب خارج شدند و با کسی هم سخنی نگفتند و بر هیچ کس معلوم نشد که آن دو سوار چه کسانی بودند.(۱) در منابع تاریخی و روایی نوشته نشده که این دو نفر چه کسانی بودند، اما طبق سیره ائمه اطهار(ع) شاید این دو نفر وجود مقدس امام رضا(ع) و امام جواد(ع) باشند كه برای شركت در مراسم كفن و دفن حضرت معصومه(س) به اعجاز امامت از خراسان و مدینه به سرزمین قم آمدند.الله عالم 📚منبع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۸، ص۲۹۰ .
معرفت حضرت معصومه.pdf
731.2K
🔖فیش منبر🔖 سلام الله علیها 🔻معرفت حضرت سلام الله علیها و آثار آن در زندگی ✍حضرت آیت الله جوادی آملی 💠منبر کوتاه حضرت معصومه سلام الله علیها سلام الله علیها ایام
منبرکوتاه حضرت معصومه سلام الله علیها 2.pdf
618.3K
🔖فیش منبر کوتاه🔖 سلام الله علیها 🔻ویژگی ها و خصائص حضرت سلام الله علیها 💠منبر کوتاه حضرت معصومه سلام الله علیها ایام
منبرکوتاه حضرت معصومه سلام الله علیها 3.pdf
641.6K
🔖فیش منبر کوتاه🔖 سلام الله علیها 🔻۹ ویژگی وجود نازنین و پربرکت حضرت سلام الله علیها 💠منبر کوتاه حضرت معصومه سلام الله علیها ایام
منبرکوتاه حضرت معصومه سلام الله علیها 1.pdf
633.9K
🔖فیش منبر کوتاه🔖 سلام الله علیها 🔻مروری بر زندگانی پر نور حضرت سلام الله علیها 💠منبر کوتاه حضرت معصومه سلام الله علیها ایام
. ⚫️ مراسم دفن حضرت معصومه (س)؛ بعد از وفات شفيعه روز جزا، آن حضرت را غسل داده و كفن نمودند ، سپس به سوی قبرستان ” بابلان” تشييع كردند ولی به هنگام دفن آن بزرگوار به خاطر نبودن محرم، آل سعد دچار مشكل شدند و سرانجام تصميم گرفتند كه پيرمردی به نام” قادر” اين كار را انجام دهد. ولی قادر و حتّی بزرگان و صلحای شيعه قم هم، لايق نبودند عهده دار اين امر مهم شوند چرا كه معصومه اهل بيت را بايد امام معصوم به خاك سپارد. مردم منتظر آمدن ” آن پيرمرد صالح ” بودند كه ناگهان دو سواره را ديدند كه از جانب ريگزار به سوی آنان می آيند و قتی نزديك جنازه رسيدند پياده شده و بر جنازه نماز خواندند و جسم پاك ريحانه رسول خدا را در داخل سردابی ” كه از قبل آماده شده بود “دفن كردند و بدون اينكه با كسی تكلّمی نمايند ، سوار شده و رفتند ، و كسی هم آنها را نشناخت (۱) به قول يكی از بزرگان هيچ بعيد نيست كه اين دو بزرگوار، امامان معصومی باشند كه برای اين امر مهم به قم آمدند.(۲) پس از پايان رسيدن مراسم دفن ، موسی بن الخزرج سايبانی از حصير و بوريا بر قبر شريف آن بزرگوار برافراشت و اين سايبان برقرار بود تا زمانی كه حضرت زينب دختر امام جواد (ع) وارد قم شد و قبّه ای آجری بر آن مرقد مطهّر بنا كرد(۳) 📚منبع (۱) تاریخ قدیم قم، حسن قمی، ص ۲۱۴ (۲) آیةالله فاضل لنكرانی”دام ظله” (۳) سفینةالبحار، شیخ عباس قمی، ج ۲، ص ۳۷۶ .
. زبانحال سلام الله علیها قرار نبود که من به تو نرسم ، نفسم ،نفسم بیا که دیگه خیلی  دلواپسم ، نفسم ، نفسم درد و دلای من نگفتنیه ، حرفای خواهر و برادریه من اومدم اینهمه راه تو حالا ، بیا که لحظه های آخریه خیال تو راحت ، تو اینهمه غربت نشد به خواهر تو یک لحظه جسارت خیال تو راحت ، تو اینهمه محنت نَشسته روی چادرم گرد اسارت ای وای ای وای ای وای ایییی امان بیا که بالا نمیاد نفسم ، نفسم ، نفسم بیا تا من به آرزوم برسم ، نفسم ، نفسم درد و دلای من نگفتنیه ، دل منم مثه تو مادریه ولی خدا رو شکر ببین که حالا ، روی سرم معجر روسریه خیال تو راحت ، که توی شهر قم گوشواره هام میون کوچه ها  نشد گم خیال تو راحت ، که توی شهر قم نیفتادم زمین جلوی چشم مردم ای وای ای وای ای وای ای امان 👇
. 🟢 خدا جلال و جبروت فاطمه زهرا (س) را به حضرت معصومه (س) عنایت فرموده؛ آقاى شيخ عبدالله موسيانى نقل فرمودند به اين كه حضرت آية الله مرعشى نجفى به طلاّب مى فرمود: علّت آمدن من به قم اين بود كه پدر آسيد محمود مرعشى نجفى (كه از زهّاد و عبّاد معروف بود) چهل شب در حرم حضرت امير (عليه السلام) بيتوته نمود كه آن حضرت را ببيند، شبى در (حال مكاشفه) حضرت را ديده بود كه به ايشان مى فرمايد: «سيد محمود چه مى خواهى؟» عرض مى كند: مى خواهم بدانم قبر فاطمه زهراء (عليها السلام) كجاست؟ تا آن را زيارت كنم. حضرت فرموده بود: «من كه نمى توانم بر خلاف وصيت آن حضرت، قبر او را معلوم كنم.» عرض كرد: پس من هنگام زيارت چه كنم؟ حضرت فرمود: «خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه (عليها السلام) را به فاطمه معصومه (عليها السلام) عنايت فرموده است، هر كس بخواهد ثواب زيارت حضرت زهرا (عليها السلام) را درك كند به زيارت فاطمه معصومه (عليها السلام) برود.» آية الله مرعشى مى فرمودند: پدرم مرا سفارش مى كرد كه من قادر به زيارت ايشان نيستم امّا تو به زيارت آن حضرت برو، لذا من به خاطر همين سفارش، براى زيارت فاطمه معصومه (عليها السلام) و ثامن الأئمّه (عليهم السلام) آمدم و به اصرار مؤسس حوزه علميه قم، حضرت آية الله حائرى در قم ماندگار شدم. آية الله مرعشى در آن زمان مى فرمودند: شصت سال است كه هر روز من اوّل زائر حضرتم. 📚منبع فروغی از کوثر، الیاس محمدبیگی، ص۴۵ ................. 📗 كراماتى از حضرت معصومه (س) به نقل از آية الله العظمى اراكى (رحمه الله)؛ ايشان درباره خودشان فرمودند: دستم ورم مى كرد و پوست آن ترك برمى داشت به طورى كه نمى توانستم وضو بگيرم و ناچار بودم براى نماز تيمم كنم و معالجات هم بى اثر بود تا اينكه به حضرت معصومه (عليها السلام) متوسل شدم و به من الهام شد كه دستكش بدست كنم، همين كار را كردم، دستم خوب شد. ايشان فرمودند: آقا حسن احتشام (فرزند مرحوم سيد جعفر احتشام كه هر دو از منبرى هاى قم بودند) نقل مى كرد از آشيخ ابراهيم صاحب الزمانى تبريزى (كه مرد با اخلاصى بود) كه من شبى در خواب ديدم به حرم مشرف شدم خواستم وارد شوم گفتند حرم قرق است براى اينكه فاطمه زهرا (عليها السلام) و حضرت معصومه (عليها السلام) در سر ضريح خلوت كرده اند و كسى را راه نمى دهند. من گفتم: مادرم سيّده است و من محرم هستم، به من اجازه دادند، رفتم ديدم كه بله اين دو نشسته اند و در بالاى ضريح با هم صحبت مى كنند از جمله صحبت‌ها اين بود كه حضرت معصومه (عليها السلام) به حضرت زهرا (عليها السلام) عرض كرد: حاج سيد جعفر احتشام براى من مدحى گفته است و ظاهراً آن مدح را براى حضرت مى خواند. آشيخ ابراهيم اين خواب را در جلسه دوره اى اهل منبر كه حاج سيد جعفر احتشام هم در آن حضور داشت نقل مى كند. حاج احتشام مى گويد: از آن شعرها چيزى يادت هست؟ گفت: بله در آخر آن شعر داشت (دخت موسى بن جعفر) تا اين را گفت، حاج احتشام شروع كرد به گريه كردن و گفت: بله توى اشعار من اين كلمه است. حاج سيد جعفر احتشام منبرى با حالى بود و موقع روضه خواندن خودش هم گريه مى كرد و اهل بكّاء بود و بسيار گريه مى كرد. آقا حسن احتشام فرزند ايشان مى گويد: به ايشان گفتيم شما در آخر شعرتان يك تخلّصى داشته باشيد مانند ساير شعرا، قبول نكرد تا با اصرار اين شعر را گفت: اى فاطمه بجان عزيز برادرت بر احتشام لطف نما قصر اخضرى ايشان گفت: قصر اخضر را لطف كردند. گفتم: چطور؟ گفت: همانجا كه آقاى مرعشى (رحمه الله) سجاده مى انداختند، آنجا را گچ كارى كردند و سنگ مرمر سبز رنگ قراردادند، و قبر حاج احتشام در همان قسمت از مسجد بالاسر است اين بود قصر اخضرى كه به ايشان عطا شد. 📚منبع فروغی از کوثر، الیاس محمدبیگی، ص۴۲ ایام .
. حضرت معصومه یکسال پس از ورود برادرش حضرت امام رضا (علیه‌السّلام) به ایران به همراه عده‌ای از برادران و خواهران و عده دیگری از خویشان به منظور دیدار امام رضا (علیه‌السّلام) وارد ایران شدند. جعفر مرتضی عاملی می‌نویسد: «حضرت معصومه در راس یک قافله ۲۲ نفری متشکل از علویان و برادران امام رضا (علیه‌السّلام) برای دیدار با آن امام همام رهسپار ایران گردید.» البته برخی از پژوهشگران تعداد افراد این کاروان را حدود ۴۰۰ نفر نوشته‌اند و قائلند ۲۳ نفر از آنان در ساوه کشته شدند [*] 🔻پس از آنکه حضرت معصومه و همراهیان ایشان به ساوه رسیدند، ماموران حکومتی با آن‌ها درگیر شدند و بسیاری از افراد این قافله را به شهادت رساندند. در همین زمان حضرت معصومه بیمار شد. از خادمش پرسید: از اینجا تا قم چقدر فاصله است؟ خادم عرض کرد: ۱۰ فرسخ. حضرت فرمود: مرا از اینجا به قم منتقل کن.[1] در همین زمان موسی بن خررج که از بزرگان آل سعد و از شیعیان قم بود به خدمت حضرت معصومه مشرف شد و زمام ناقه او را گرفت و به سرای خویش فرود آورد.[2] 🔻 برخی از محققان معتقدند که (سلام‌الله‌علیها) در ساوه، مسموم شد و سپس با حالت بیماری وارد قم شد. و پس از مدت کوتاهی به شهادت رسید.[3] محمد محمدی اشتهاردی می‌نویسد: «مطابق نقل بعضی مسموم نمودن حضرت توسط زنی در ساوه انجام شد». [4][5] برخی نیز گفته‌اند: «وقتی حضرت معصومه بدن‌های پاره پاره برادران و برادرزادگان خویش را که ۲۳ نفر بودند را دید، به شدت غمگین گشت و در اثر آن بیمار شد». *‌) محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت معصومه فاطمه دوم، ص۱۱۸، قم، علامه ۱۳۷۵، چاپ اول. 1)حسن بن علی بن حسن عبدالملک قمی، تهران، طوس، ۱۳۶۱. 2) قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، ص۲۱۳، ترجمه حسن بن علی بن حسن عبدالملک قمی، تهران، طوس، ۱۳۶۱. 3) عاملی، جعفرمرتضی، الحیاة السیاسه للامام الرضا، ص۴۲۸، دارالتبلیغ الاسلامی، ۱۳۹۸. 4) محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت معصومه فاطمه دوم، ص۱۲۳، به نقل از وسیلة المعصومین. 5) واعظ تبریزی، میر ابوطالب، وسیلة المعصومین، ص۶۸. .
. شهادت سلام الله علیها بند ۱ منم خواهر ، رضا جانم ، نفس نفس را می شمارم خداحافظ ۲ رسیده وقت احتضارم بار سفر را بسته ام من از رنج و غم ها خسته ام من جانم رضا جانم رضا جان ۲ بند ۲ چه می شد وقت جان دادن رضا می آمد در کنارم گذارم سر به زانویش او را ببینم جان سپارم برادرم رضا کجایی بیا که شد وقت جدایی جانم رضا جانم رضا جان ۲ .👇
. شهادت سلام الله علیها کسی که از فیض_مدینه محرومه میاد به پابوس_حضرت معصومه باز اومدم/پیش گنبد زرد تو زانو زدم باز اومدم/راه نوکری کردن و خوب بلدم باز اومدم/منو رد نکنی اگه حتی بدم وای....حرمت میده بوی مادر وای...دختر موسی بن جعفر وا، دختر موسی بن جعفر ........... دل تو شد پرخون،تو حسرت دیدار تو راهو بیراهه ،خیلی دیدی آزار محترمی/کسی اینجا نکرده بهت ستمی محترمی/داری دوروبرت خدم و حشمی محترمی/تو دلت نداری دیگه همّ و غمی وای...قم شد از نور تو منور وای...دختر موسی بن جعفر وای...دختر موسی بن جعفر ......... گلای باغ تو،اگه شدن پرپر شکرخدا بی بی ،خاکی نشد معجر غم همینه_ببینی تن شاهی که رو زمینه غم همینه_مادری تن بی سری رو ببینه غم همینه_شمر بی حیا روی سینه ش بشنیه وای...چادر تو نشد لگدمال وای...امون از غصه های گودال وای...ای غریب وطن حسین جان ✍ ۹ربیع الثانی ۱۴۴۵ 👇