eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.2هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
597 ویدیو
830 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
شش و فضل تو ست.انیس من  ! مولای من ! علاوه بر دلبستگی که به بخشش تو دارم به یه چیز دیگه هم دلبستگی دارم که مطمئنم بخاطر اون منو از آتشت بیرون میاری آخه به یه مادری دلبستگی دارم که چون خودش کمی از حرارت آتش رو چشیده مطمئنا" منو درک میکنه مادری که خودش شعله های آتش صورتش رو داغ کرده میفهمه که من بیچاره تو آتش جهنم چه زجری میکشم دلش به حالم میسوزه راضی نمیشه شیعیانش تو آتش بسوزند .   گریزشماره بیست و شش ،دعای کمیل یا غیاث المستغیثین (26) خدایا اگه تو آتش جهنم زبانمو باز بذاری اگه لجام آتشین به دهانم نزنی بین جهنمیان ضجه می زنم زار زار گریه می کنم مثل مادر بچه مرده ناله میکنم اونجا صدات میزنم میگم کجایی مولای من  ؟ ای مونس من منو از خودت نران ! ای تمام آرزوی من کجایی ؟ صدای یا غیاث المستغیثین گفتنم تو جهنم طنین انداز میشه . اینقدریا غیاث المستغیثین میگم تا منو از جهنم بیرون بیاری. آی مردم می دانید یا غیاث المستغیثین گفتن شما منو یاد چی میاندازه ؟ یه آقایی رو می شناسم که لحظه ی آخر عمرش هی صدا می زد : یا غیاث المستغیثین ! بذار بگم چه کسی بود تا ذکر یا غیاث المستغیثین گفتنت با «یا غیاث المستغیثین» گفتن اون آقا هم نوا بشه .وقتی حسین (ع) تو گودال قتلگاه دیگه تاب و توان جنگیدن نداشت وقتی از تشنگی و گرسنگی و زخمهایی که بر بدن نازنینش وارد شده بود چشمهایش تار می دید روی زمین افتاد زمین و زمان به هم ریخت صدای نوحه و ناله ملائک خدا در آسمانها بلند شد ،آسمان رنگ خون به خود گرفت ، حسین (ع) سرشو روی زمین گذاشت به سجده رفت هی صدا میزد« یا غیاث المستغیثین» خدا هم صدا شو شنید زود شمر رو فرستاد تا جواب حسینشو بده . حالا همراه حسین (ع) هم ناله شو ناله بزن یا غیاث المستغیثین !   گریزشماره بیست وهفت،دعای کمیل  ...و انت تسمع صوته و تری مکانه (27) خدای من چگونه شراره ها و شعله های آتش جهنم بنده ی تو رو بسوزونه در حالی که توی مهربون صداشو میان شعله های آتش می شنوی ؟ خدایا داری می بینی که بنده ات کدام گوشه ی جهنم داره می سوزه نه باورم نمیشه با اینکه داری صدای التماسمو می شنوی با اینکه صدای ترکیدن استخوانهای منو تو آتش می شنوی با اینکه داری می بینی من هیزم آتش جهنم شدم با اینکه داری می بینی بدنم داره ذوب میشه با اینکه داری می بینی سرو صورتم مثل سر گوسفندی که روی آتش می گیرند بریان شده با اینکه همه اینا رو داری می بینی چجور راضی میشی من بسوزم ؟ خدایا به من حق بده که باورم نکنم آخه خون من که رنگین تر از خون مادرم زهــرا (س) نیست با اینکه تو می دیدی میان شعله های آتش داره صدا میزنه وا محمــدا..! با اینکه می دیدی مادرم داره ناله می زنه ولی باز زمین و زمان رو بهم نریختی ، کسی که پاره ی تن رسول خداست کسی که افلاک رو بخاطر او آفریدی داره پشت در میان شعله های آتش میسوزه باز کاری نکردی . تازه علاوه بر اینکه گذاشتی مادرم بسوزه تو کوچه هم اون نامردا ریختن دورش کتکش زدند جلوی دخترش و بچه هاش سیلی به صورتش زدند پس وای بر من بیچاره   حتما" اگه تو آتش جهنم هر چه داد بزنم به حالم سودی نداره . اما ای مردم درسته که این حرفا رو میزنم ولی باز هم باورم نمیشه که خدا منو بسوزونه ، آخه مطمئنم که مادرم خودش سوخت تا من شیعه دیگه نسوزم اون خودشو سپر کرد تا من بیچاره نسوزم وای بر من بیچاره !   گریز شماره بیست و هشت،دعای کمیل ...کل جرم اجرمته (28) خدایا ! این قانونیه که خودت در عالم هستی وضع کردی که بنده تو یک عمر دوان دوان دنبال گناه و شهوت دویده یک عمر مستی و طغیان کرده ،یک عمر در شهوت و لذت گناه غوطه ور شده ، یک عمر نفهمی و لجاجت کرده ، یک عمر جهالت کرده ، یک عمر دل امام زمانشو خون کرده ، یک عمر با گناهانش فرج و ظهور مهــدی فاطمه (ع) رو به تأخیر انداخته ولی قانونی در عالم داری و آن این است که بعد از همه خطاها و آلودکی ها و گناهانم  با یک چراغ سبزی که من بیچاره برای آشتی با تو نشون میدم همه رو ندید می گیری همه را یکجا پاک میکنی  . هرکس از بیرون وارد مجلس ما بشه و تقاضای منو بشنوه حتما" به من میگه خیلی بنده ی پر رویی هستی! خیلی ناجوانمردانه است که یک عمر گناه و نافرمانی خدا رو بکنی ، یک عمر جواب رد بخدا بدی ، یک عمر خدا التماست بکنه بیا در خونه ام ولی تو نگاهش هم نکنی بعد بیای اینجا ازش بخواهی همه ی خطاهاتو ببخشه ! مگه با یک ببخشید گفتن مشکل حل میشه ؟ تو خیلی با گناهانت به خودت و دیگران خسارت وارد کردی مگه میشه یه جمله عذر خواهی کنی وتموم بشه ؟ واقعا" تو  بنده ی بی ادب و نمک نشناس و پر رویی هستی چجور روت میشه به خدایی که بهترین مونس و بهترین کسی است که اصلا" کینه  بنده طغیانگری مثل تو رو به دل نمی گیره چجور روت میشه نگاش کنی و باهاش حرف بزنی ؟ اگه کسی این حرفا رو به من بزنه میگم بسه دیگه اینقدر منو خجالت زده نکن ! اینقدرسرزنشم نکن !خودم میدونم چه آدم کثیف و خطاکار
ی هستم . آی مردم مطمئن باشید که خدا این جسارتهای به بنده اش رو تحمل نمیکنه . چه کسی گفته بنده ی من بی ادب و نمک نشناسه ؟ چه کسی گفته بنده ی من طغیانگره ؟ اگه این چیزهایی که در مورد بنده ی من میگید درست بود اصلا" در خونه ام نمی آمد اگه بی ادب بود دعوت منو قبول نمیکرد دیگه این تهمت ها رو به بنده ی من نزنید ! من طاقت شنیدنش رو ندارم . بعد از یک عمر من خدا و بنده ام هر دو گمشده ی خودمونو پیدا کردیم .      خوش اومدی بنده من ! تو بنده ی خودم هستی تو مال من هستی نکنه از من بترسی ! نکنه از من هراسی به دلت راه بدی ! نکنه از من خجالت بکشی ! من خودم خریدار تو هستم خودم    نارتو میکشم . دیگه نمیذارم از دستت بدم . آی ملائک ! دیدید آخرش بنده ام اومد ، دیدید چقدر بهش سوء ظن داشتید ولی من می دونستم بر میگرده میدونستم  نمک نشناس نیست امشب  شب جشن من خداست آی فرشته های من ! بروید بنده منو تحویل بگیرید ، نکنه اذیت بشه ، نکنه تنهاش بذارید، از حالا شما خدمتگذار بنده من هستید هر چه خواست برایش اجابت کنید . ای خدای مهربون  ! بسه دیگه اینقدر منو شرمنده خودت نکن اینقدر آبم نکن ، همین جوریش هم از دیر اومدنم و خطاهام شرمنده هستم همین که منو راه دادی در خونه ات و نذاشتی برم دنبال گناه ممنونتم . چه احساس خوبی دارم امشب که کنارت هستم کاش همیشه پیشت بودم ولی خدای من بخدا از همین الان یه ترسی وجودمو گرفته و اون هم اینه می ترسم همین که از در خونه ات رفتم شیطان و دشمنان تو منو دوباره محاصره کنند منو دوباره با خودشون ببرند ، التماست می کنم خدایا نذار دیگه ازت دور بشم هوامو داشته باش ! قدرتی به من بده تا بینی شیطان رو به خاک بمالم ! دیگه نذار از مهــدی فاطمه (ع) دور بشم یگه نذار بوی گناه بگیرم بذار همیشه بوی تو رو بدم بوی مهــدی فاطمه (ع) رو بدم ، بوی چادر خاکی مادرمو بدم ، بوی حسینتو بدم بوی عباس (ع) بدم !   گریزشماره بیست ونه ،دعای کمیل قو علی خدمتک جوارحی(29) خدایا اعضاء و جوارح بنده گنه کار خودتو برای بندگی خودت و جهاد در رکاب مهــدی فاطمه (ع) آماده و نیرومند کن !خدایا اگه قرار با قوت و نیروی اعضای بدنم دنبال گناه برم همین الان منو زمین گیر کن تا توان انجام گناه و قدرت بر نافرمانی توی مهربونو نداشته باشم تا با قدرت بدنم هی خون به دل مهــدی فاطمه (ع) نکنم . خدایا یکی از آرزوهای من اینه که اینقدر توان بدنی داشته باشم تا تمام مصیبتهایی که به اهل بیت (ع) وارد شده به من هم وارد بشه. چی میشه منم در راه دفاع از ولایت مثل مادرم سیلی بخورم ؟ چی میشه مثل مادرم استخوان پهلوهام بشکنه  ؟ چی میشه مثل عباس (ع) و باباش علی (ع) فرق سرم بشکافه ؟ چی میشه مثل رسول خدا(ص) و امام حسن (ع) و امام رضا (ع) و امام جواد (ع) در راه خودت بدنم مسموم بشه ، جگرم از زهر پاره پاره بشه ؟ چی میشه مثل بی بی زینب (س) تازیانه بخورم طناب به گردنم بیاندازند و بین دشمنان مهــدی (ع) منو بچرخونند و سنگ بهم بزنند ؟ چی میشه مثل بچه های حسین (ع) تو بیابونا منو با پای برهنه روی خارها و زمین داغ و سوزان ببرند و کتکم بزنند؟ چی میشه مثل اربابم حسین (ع) با لب عطشان و گرسنگی شدید لحظه آخر عمرم یک ملعونی روی سینه  من بشینه مثل حسین (ع) سر از بدنم جدا کنه ؟ اون وقت تو خون خودم غلت بخورم . مهدی فاطمه (ع) بیاد بالای سرم سرمو به دامن بگیره هی بگم یا مهــدی ! راضـی شدی یا نه ؟ خوب بود یا نه ؟ اینقدر زجر بکشم تا از من راضی بشه .   گریزشماره سی ، دعای کمیل فبعزتک استجب لی دعائی(30) خــدایا امشب به غربت مهــدی فاطمه (ع) قسمت میدم دعاهای این مردم و جوونا رو مستجاب کن ، به اشکهای نیمه شب زینب(س) تو خرابه شام قسمت میدم امید این مردمو امشب قطع نکن ! به پاهای کوچک دختر سه ساله حسین (ع) که از بس تو بیابونا دوید و تاول زد قسمت میدم امشب گرفتاریها و مشکلات این مردمو بر طرف کن ! بخدا این مردم امشب خیلی به فضل و کرمت دل بسته اند، خیلی آرزو دارند . خدایا به اون لحظه ای که مادر حسین (ع) تو گودال قتلگاه هی صدا می زد غریب مادر حسین ، قسمت میدم دعاهای شیعیان مهدی فاطمه (ع) رو  مستجاب کن ! بذار چند تا دیگه قسم بدم تا هرکی دلش نشکسته دلش بلرزه ، خدایا به زلف خاکی علی اصغر(ع) و به موی خونی علی اکبر(ع) به دست ساقی لشکر (ع) به ضرب سیلی مادر به تنهایی و غربت حیدر (ع) به گریه وناله بی بی زینب (س) قسمت میدم جوائج این جمع رو امشب حاجت روا کن ! بخدا اگه این مردم همشون مدینه بودند نمیذاشتند اون ملعون به صورت مادرشون سیلی بزنه . خدایا ! اگه دعاهای من به درد بخور نیستند لااقل وقتی مادرم فاطمه (ع) نیمه شب با پهلوی شکسته و با دستانی که از درد برای قنوت بالا نمی آمد در حق شیعیانش   دعا میکرد دعاهاشو مستجاب کن !دعاهایی که برای من شیعه گنه کار میکرد همه رو امشب مستجاب کن ! خدایا به چی دیگه قسمت بدم نکنه منتظری برم تو گودال قتلگاه ؟ آخه او
نجا یه  آقایی داره دست و پا میزنه که زمین و زمان رو به هم ریخته . خدایا قسمت میدم به اون لحظه ای که شمر با چشمان غضبناکش به چشمان مهربون و خونی حسین (ع) نگاه می کرد......... یا امام زمان منو امشب ببخشید نباید اینقدربه این تندی و صراحت و شفاف قسم میخوردم ولی یابن الحسن ! به من حق بده آقا  ! آخه آنقدر وضعم خرابه ! آنقدر اوضاعم داغونه ! آنقدر بیچاره و بدبخت و گرفتار دنیا و شهوت هستم که چاره ای جز این ندارم ، باید کاری کنم امشب تا همه آسمانها و اهل زمین دلشون به حال زار من تنها وغریب و نا امید بسوزه لااقل اونا از خدا بخواهند که خدا منو نجاتم بده دعاهامو مستجاب کنه آخه دیگه طاقت ندارم ، دیگه از خودم خسته شدم ، دیگه معلوم نیست عزراییل به من مهلت بده یانه . باید امشب پاک بشم . ولی ای مردم ای جوونایی که با یه دل امیدی اومدید در خونه اش ،آی جوونایی که عاشق مهــدی فاطمه (ع) هستید لازم نیست اینقدر التماس خدا کنید ، اون همیشه منتظر بنده هاشه خیلی زود راضی میشه ، خیلی زود می بخشه ، خیلی زود تو رو در آغوش میگیره ، خیلی زود تو رو میخره ، اینقدر التماس نکن بنده من اینقدر ضجه نزن ! اینقدر خودت رو به زحمت نینداز ! قبولت کردم ، بخشیدمت حالا صداش بزن  یا سـریـع الـرضا.......   گریزشماره سی و یک ، دعای کمیل  یا من اسمه دواء و ذکره شفاء(31) خدایا عمریه که مریضم بیمارم ، گناهان منو بیچاره کردند روحم مریضه یه عمریه صفات رذیله منو بیچاره کرده ، همه از بیماری من می رنجند از یه طرف امام زمانم ناراحته از یه طرف مادرم داره غصه منو میخوره . همه مردم میگن این چه شیعه ایه این چه محب فاطمه ای است که نمیتونه بر خشم و غضب و شهوت خودش غلبه کنه ؟ این چه سینه زن حسینی است  که حسین (ع) شفاف نمیده ؟ این چه شیعه ای است که همیشه دم از حسین (ع) و علی (ع) میزنه اما زندگیش فلجه ؟ این چه دوستدار امام زمانی هست که زندگیش پر از رذائل و گناهـه ؟ خدایا دیگه تاب و تحمل شنیدن اینهمه زخم زبانو ندارم مردم اینقدر منو ملامت کنند نذار از بوی گند روح کثیف من همه به تو بدبین بشن آخه من به تو منسوب هستم تو همه کاره ی من هستی همه میگن اگه خدا همه کاره توست اگه امام زمان (ع) ارباب و صاحب اختیار توست پس چرا درمانت نمی کنند؟ چرا شفایت نمیدهند؟ خدایا ! اگه شفایم ندی برای خودت بد میشه ! از من که توقعی نیست من که ادعایی ندارم ولی تو خدای عالمیان هستی ، تو امام زمان (ع) داری تو حسین (ع) و فاطمه (ع) و علی (ع) داری ، اینهمه دکتر و شفا دهنده داری پس چرا منو شفا نمیدی ؟ آخه تو فقط خدای آدم خوبا که نیستی فقط خدای نماز شب خونا که نیستی ، تو که فقط خدای مقربین خودت نیستی خدای من بیچاره و گنه کار هم هستی مگه ما آدم بدها دل نداریم  مگه ما دلمون نمیخواد آدم بشیم ؟ مگه ما دلمون نمیخواد امام زمانی بشیم ؟ امام زمان (ع) که فقط برای آدم خوبات نیست ماهم دل داریم می خواهیم دلداده اش بشیم برای تو که کاری نداره فقط کافیه که اراده کنی چیزی که ازت کم نمیشه ، بذار یه دلداده به دلداده های مهدی فاطمه ات بیشتر بشه مطمئن باش خودش هم خیلی خوشحال میشه بذار امام زمانت که غریبه با آدم شدن من یه کم ازغربت بیرون بیاد.   .
. ×  کربلایی شهریاراحمدی مداح اهل البیت(ع) گریزهای زیارت عاشورا "قابل استفاده برای مداحان و مبلغان" * گـریـزهـای زیــارت عــاشــــورا *   گریزشماره یک زیارت عاشورا ...ما بقیت و بقی اللیل و النهار. خدایا ! تا نفس دارم تا توان و رمق در بدن دارم به من این توفیق رو بده که به اربابم سلام کنم ! آی عزادار حسین (ع) ! آی محب پسر فاطمه (س) ! اول زیارت عاشورا مؤدبانه در خیمهء حسین (ع)دو زانو بشین و چشم سرت رو ببند و دلتو روانه ی بین الحرمین کن ، از خدا بخواه سلامهایی که به حسین (ع) و اصحابش میدی همه را توسط ملائک خودش در پاکتی از نور به محضر سیدالشهدا(ع) برسونه . آی گریه کن حسین (ع) زمزمه ی سلام تو در فضای ملکوتی حرم حسین (ع) طنین انداز میشه !                                                                            موقعی که دلت رو روانه ی حرم باصفای حسین (ع) می کنی و سلام میدی بوی حسین (ع) و عباس (ع) میگیری ، میدونی چرا اینو میگم ؟ آخه وقتی دلت رو روانه ی بین الحرمین میکنی اونجا حسین (ع) و عباس (ع) یه نگاهی به دلت میکنند مگه میشه دلی که نگاه دلربای حسین (ع) و عباس (ع) به اون می افته بوی حسین (ع) و عباس (ع) رو نگیره ؟ هرچه بیشتر دلت رو تو بین الحرمین و حرم عباس (ع)و کنار شش گوشه ی حسین (ع)  نگه داری و حواست جمع حسین (ع) باشه دلت بیشتر بوی حسین (ع) و کربلا میگیره ! بوی چادر خاکی زینب (س) رو میگیره آخه اونجایی که دلت رو روانه کردی زینب (س) با چادر خاکی خیلی دویده و داد زده خیلی زمین خورده !                                                                                                        خدایا ! راه قشنگی پیدا کردم تا دیگه بوی گناه ندم از این ببعد تصمیم می گیرم بیام درخونه ی حسین (ع) از این ببعد تصمیم می گیرم بیام خودمو به خیمه ی حسین (ع) بمالم ، ازاین ببعد با عطر دلربای فضای حرم حسین (ع) بوی تعفن گناهمو از خود دور میکنم!                                                                                                                                              به به عجب حسینی داره خدا ! همون ابتدا که میام بهش سلام میدم منو پاک میکنه ، منو نورانی میکنه ، دل منو کربلایی میکنه. آی جوون نکنه بگی من با این گناهان سنگینم چه کنم ! نکنه بگی روم نمیشه به حسین (ع) سلام کنم  ! نه هرگز این حرف رو به ذهنت هم راه نده آخه من یک نفر رو می شناسم با اینکه خون به دل زینب (س) و بچه های حسین (ع) کرد با اینکه اشک  زینب رو در آورد باز هم حسین (ع) آغوش مهربانشو برایش باز کرد .آره خوب فهمیدی ، خدایا من که وضعم بدتر از حر نیست ، با خجالت هردو دستش رو بالای سرش گرفت و خاضعانه اومد در خونه ی حسین (ع) مؤدبانه آمد جواب ادبش را هم حسین (ع) خیلی قشنگ داد . آی جوون تو هم امشب از حر یاد بگیر مثل حر به حسین (ع) اقرار کن ، اعتراف کن مثل حر ادب نشون بده تا نجاتت بده !                                                                                                                                                        همتون میدونید تو کربلا هرکی روی زمین می افتاد اول کسی که بالای سرش میرسید خود حسین (ع) بو ، امشب منم میگم  یا اباعبدالله  ! بخدا منم یه عمریه زمین خورده ی گناهان و آلودگی هام هستم تو رو خدا امشب بیا بالای سرم یه دستی به سرم بکش بذار برای همیشه بوی تو رو بگیرم ! آ ی مردم یه چیزی بگم تا دلتون بلرزه یا نه ؟ آ ی اونایی که منتظرید تا حسین (ع) دستی بر سر شما بکشه ! اون حسینی که تو کربلا بالای سر شهدا می آمد با حسینی که الان قرار بالای سر شما بیاد یه فرق کوچیکی داره ، یا امام زمان ! آقا جان معذرت میخوام اون حسینی که التماسش میکنی تا بالای سرت بیاد و دستی به سرت بکشه آی بمیرم سر در بدن نداره ! شمر سرش رو به دامن گرفته و داره از گودال قتلگاه خارج میشه ! حسین جان ! حسین جان..........   گریزشماره دو زیارت عاشورا ...علی جمیع اهل السموات. مصیبت حسین (ع) آنقدر سنگین و بزرگه که تمام اهل آسمانها برای قتل حسین (ع) بی تابی می کنند و ضجه می زنند.                                                                                   امام صادق (ع) فرمودند : آنگاه که حسین (ع) به شهادت رسید هفتاد هزار فرشته ی غمگین و غبار آلود بر سر قبر حسین (ع) فرود آمدند و تا روز قیامت برای حسین (ع) روضه می خوانند و نوحه سرایی می کنند. آره بخدا این حرف درسته ، آی گریه کنان حسین (ع)  آی کسانیکه قلبتون لبریز از محبت حسینه ! جای شما عصر عاشورا تو کربلا و گودی قتلگاه خالی بود اون  لحظه ای که شمر با کینه ی علی (ع)وارد قتلگاه شد، علاوه بر مادر حسین (ع) که گوشه ی قتلگاه نظاره گر در خون غلطیدن پسر بود و ناله میزد وضع اهل آسمان و فرشتگان نیز به هم ریخت ،آسمان تیره وتار
شد با هر ناله و نفس گرفته ی حسین (ع) پایه های عرش و عالم ملکوت به لرزه می افتاد ، ولوله و زلزله ی عجیبی درعالم رخ داد اهل آسمان ضجه میزدندو بی تابی میکردند، آخه برای اهل آسمان سخته که حسین (ع) داره به سختی نفس میکشه ، برای تمام ملائک سخته که اون ملعون روی سینه ی حسین (ع) نشسته ، برای ساکنین آسمانها گرانه که لشکر دشمن داره هلهله میکنه ، برای آسمانیان سخته که زینبش داره از بالای بلندی همه چیز رو نگاه میکنه ، خدایا چجور دلت میاد حسینتو اینگونه بکشند ؟ لااقل نمیذاشتی اینقدر به حسین فاطمه (ع) هتک حرمت کنند،                                                                                                                                                                                      اینجا خدا دید تنها راه آرام کردن و تسلی دادن به ملائکش این است که چهره ی دلربای مهدی فاطمه (ع) رو به اونا نشون بده ، سیمای منتقم خون حسین (ع) رو به اونها نشون داد !         آی ملائک من  ! غصه نخورید بی تابی نکنید این پسرش مهدیست یه روزی برسه که بیاد وانتقام خون جدش حسین (ع) رو بگیره ، یه روزی میاد تکیه میزنه به دیوار کعبه صدا میزنه یا اهل العالم أنا بقیة الله....   گریزشماره سه زیارت عاشورا اسست اساس الظلم و الجورعلیکم اهل البیت. امام صادق فرمود : روزی که در خانه ی علی (ع) و فاطمه (ع) رو آتش زدند و محسن کشته شد، روز بسیار تلخ و غمباری بود زیرا در آنروز پایه ی ستم بر اهل بیت (ع) استوار گردید !  آی مردم ! آی کسانیکه اومدید تو مجلس حسین (ع) آی کسانیکه اومدید زیارت عاشورا را بخوانید و برای حسین (ع) اشک بریزید ! خدا میخواد بگه حالا که میخوای برای حسین من گریه کنی، حالا که اومدی قاتلان حسین (ع) رو لعن کنی لعن و نفرینت باید گره بخوره با لعن و نفرین کسانیکه اومدند تو کوچه ی بنی هاشم و مادر حسین (ع) رو کتک زدند.                       پایه ی ظلم به حسین (ع) و بچه های حسین (ع)  تو کوچه ی بنی هاشم بنا گردید ، همون روزی که همه اومدند فاطمه (ع) و علی (ع) رو محاصره کردند.آی بمیرم اگه اون روز میخ آهنین به سینه ی مادرش فرو نمی رفت تو گودال قتلگاه نیز تیر سه شعبه به قلب ابا عبدالله (ع) اصابت نمیکرد ، اگه اون روز در خونه ی فاطمه رو آتش نمی زدند تو کربلا هم خیمه های ناموس حسین (ع) آتش نمیزدند، اگه اون روز سیلی به صورت مادرش نمیزدند تو کربلا هم زینب (س) و رقیه خاتون(س) سیلی نمی خوردند، اگه اون روز تو کوچه دستان علی (ع) رو با طناب نمی بستند تو کربلا هم غل و زنجیر به گردن امام سجاد (ع) و اسراء نمی بستند ، اگه اون روز محسن (ع) رو در شکم مادر شهید نمی کردند تو کربلا هم داغ علی اصغر (ع) رو به دل مادرش رباب نمیذاشتند، اگه اون روز باغلاف شمشیر به بازوی مادرش نمیزدند تو کربلا هم با شمشیر ، دستان قمر بنی هاشم (ع) رو قطع نمی کردند !                                             میخوای بازم بگم یا نه ؟ آی غمخوار حسین (ع) هر مصیبتی که بر اربابت حسین (ع) وارد شد ریشه اش به کوچه بنی هاشم بر میگرده ، همه اش به ستم هایی که قنفذ ومغیره در حق فاطمه (ع)  روا داشتند بر میگرده ، الهی بشکنه دست مغیره !                                                                                                                                                               عجب زیارت عاشورایی شد ! بخدا آدم دق میکنه ! آخه هم باید صحنه های کربلا و علقمه و گودال قتلگاه و اسارت رو مجسم کنیم ، هم باید کتک خوردن مادرمونو مرور کنیم هم باید غربت علی (ع) رو به یاد بیاوریم ، بخدا خیلی سخته ! اشکال نداره بذار این قلب و دلت از آتش غم حسین (ع) بسوزه ، بذار قلبت از داغ فاطمه (ع) و علی (ع) آتش بگیره ، تا نسوزی حسینی نمیشی و دق نکنی نمیتونی یار منتقم خون حسین (ع) بشی ! یه منتقم همیشه باید خونش به جوش باشه .                                                                                                     آی جوون ! حواست پرت نشه نکنه از کوچه ی بنی هاشم زود بیرون بیایی ! نکنه زود از گودال قتلگاه خارج بشی ! آنقدر باید تو کوچه ی بنی هاشم قدم بزنی تا بغض و کینه ات نسبت به کسیکه سیلی به صورت مادرمون زد بیشتر بشه ! آنقدر باید کنار گودال قتلگاه بشینی و زل بزنی به دست و پا زدن حسین (ع)  تا سینه ات مالامال از کینه و نفرت دشمن اهل بیت (ع) بشه! آنقدرباید کنار نهر علقمه پشت یکی از نخلها بایستی و نظاره گر قطع شدن دستان عباس با وفا و ناامیدیش بش تا وقتی اسم قمر بنی هاشمو بردندبه سرعت کینه وبغضت نسبت به قاتلینش در تو زنده بشه ! آنقدر باید تو کربلا قدم بزنی و دویدن زینب (س)و بچه های حسین (ع) رو که دامنشان آتش گرفته و با وحشت و ترس از خیمه ها فرار می کنند تماشا کنی تا وقتی میای تو مجلس حسین (ع) منتظر روضه خوندن من نشی باید آنقدر آماده
باشی از اول تا آخر مجلس برای مصیبتهای حسین (ع) زار بزنی و ناله کنی !                                                       آی همه اونهایی که اومدید تو مجلس پسر فاطمه (ع) نکنه وقتی میایید تو مجلسش فقط یه سر کوتاهی به کوچه ی بنی هاشم و خانه ی علی (ع) و گودال قتلگاه بزنی و سریع بلند شی و دنبال دنیای خودت بری ! خاک بر سر من بیچاره اگه بخوام یه لحظه کوتاه سربزنم به جایی که مادرمو کتک زدند و سریع برم سراغ دنیام ! وای برمن ! پس فرق من بیچاره با اون ملعون چیه که خودش میگه وقتی صدای ناله ی فاطمه (ع) رو از پشت در شنیدم یک لحظه دلم سوخت اومدم برگردم !  خدایا نکنه منم بیام تو مجلس عزای حسین (ع) و مادرش فاطمه (ع) فقط برای یک لحظه دلم برای حسین (ع) و مادرش بسوزه و اشکی بریزم و پاشم برم ! نه نمیخوام زود از پشت در خانه ی فاطمه (ع) برم میخوام بشینم در خونه ی مادرم آنقدر ضجه وناله بزنم تا همانطور که صدای ناله ی مادرم تو کوچه ی بنی هاشم طنین انداز شد و دل سنگ رو آب کرد ، صدای ناله ی من هم تو فضای شهر مدینه طنین انداز بشه . دلم میخواد صدای ناله ام با صدای ناله ی مادرم گره بخوره، دلم میخواد ناله هام فاطمی بشه ! خیلی دلم میخواد مثل مادرم فدایی ولایت بشم پس آنقدر میمونم تا خودش در رو باز کنه و دستم رو بگیره. حالا ناله بزن یا زهــــــــــرا...   گریزشماره چهار زیارت عاشورا و لعن الله ابن مرجانة.. امام رضـا (ع) به شبیب فرمود : اگر میخواهی با ما در غرفه های بهشت با پیامبر ساکن شوی بر قاتلان حسین (ع) لعنت کن !                                                                           آی اونایی که اومدید زیارت عاشورا بخوانید ! آی اونهایی که تو کربلا نبودید ببینید چه بر سر حسین (ع) و زن و بچه هایش آوردند ! همین ابن مرجانه که داری لعنش میکنی آیا میدونـــی  کیه ؟ میدونی چرا داری لعن و نفرینش میکنی ؟  زینب (س) هم تو دارالعماره ابن مرجانه رو نفرین کرد ، این لعن رو به نیت تسلی خاطر زینب کبری (س) با تمام وجود بگو ! به این نیت ابن مرجانه رو لعن کن تا دل عمه ی سادات کمی آرام بگیره ! ابن مرجانه ی ملعون تو دارالعماره کاری کرد که زینب (س) بگه مادرت به عزایت بشینه ، آی مردم من از شما یک سؤال دارم اگه کسی غیرعمد ، شخصی رو به قتل برسونه آیا درسته که تو مجلس عزاداری مقتول ، مرتب بیاد و خودش رو به صاحبان عزا و اولیای دم نشون بده ؟ قاتل اصلا" نباید داغ اونها رو تازه کنه حتی اگه کارش هم غیر عمد بوده باشه ، حتی اگه بخواد بیاد تسلیت هم بگه نباید زیاد جلوی چشم پدر و مادر و فرزند مقتول رفت و آمد کنه چه برسد به اینکه از روی عمد قتل انجام داده باشه ، چه برسد به اینکه بیاد جلوی چشم صاحبان عزا و بخواد کار خودش رو درست جلوه بده ،و قیافه ی حق به جانب بگیره ، همه ی اینها رو مجسم کنید شما قضاوت کنید ! آی مردم حتی اگه از غیر مسلمون هم سؤال کنید که آیا درسته پدری رو جلوی چشم دخترش و یا برادری رو جلوی چشم خواهر محاصره کنند ، آیا درسته جلوی چشم دختر پدری که از شدت تشنگی  ضعف براو مستولی شده از هر طرف به او حمله کنند؟ آیا انصاف که بعد از کشتن پدر ، بچه هاش رو بجای تسلی دادن تازیانه بزنند ؟ آیا این شقاوت نیست که جلوی چشم زن و بچه استدلال و برهان بیارن که ما باید پدر شما رو می کشتیم ؟ مطمئن باشید که غیر مسلمون ها هم این کارها رو غیر انسانی میدونند.                                                                 مردم  ! شما قضاوت کنید چه بر سر صاحبان عزا میاد ؟ میخوای آتش بزنم به دلت یا نه ؟ آی مردم ! حالا اگه این پدری که محاصره اش کردند فرزند فاطمه (س) باشه چه حالی میشید ؟ چه شکنجه ای بالاتر از اینکه سر حسینو بیارن جلوی چشم خواهرو دختر سه ساله هلهله و پایکوبی بگنند ! هر کس باشه دنیا دور سرش میچرخه ! نمی تونه تحمل کنه ، مگه یه دختر بچه ی سه چهار ساله چقدر طاقت داره ، دختر بچه ای که تحمل یه خراش به بدن باباشو نداره چجور میتونه ببینه که این سر بریده ، سر باباشه ؟ بخدا اصلا" نمیتونه این مصیبت رو هضم کنه ! مگه یه دختر بچه سقف تحملش چقدره ؟                                                                                                                                                                                  بخدا باور کنید دختربچه نمی تونه باور کنه باباش که قهرمان زندگیشه کم آورده !                                                                                                                                 یکی از دوستان طلبه می گفت : تو سفری که به کربلا رفته بودم بعد از چند روز تماس گرفتم ایران تا با دختر چهار پنج ساله ام صحبت کنم بخاطر سرماخوردگی با صدای گرفته با دخترم احوال پرسی کردم ، این طلبه میگه بعدا" که برگشتم ایران مادرم به من گفت اون روز دخترت بعد از صحبت با تو دیدم رفته
تو اتاق نشسته و داره گریه میکنه گفتم چیه عزیزم ؟ چرا گریه میکنی ؟ دخترت با صدای لرزانش گفت : چرا صدای بابام گرفته بود ؟ آی مردم بخدا باورکنید دختر تحمل نداره پدرش کوچکترین خراشی به او وارد بشه ،                                       آی پدرها ! شما رو قسم میدم به زینب (س) اگه یه روز بیرون از خونه آسیبی یا زخمی به شما وارد شد با همون حالت نیایید جلوی دخترتون بخدا اگه شمارو زخمی ببینه دلش میگیره یه غم بزرگ روی دلش میشینه ، براش خیلی سخته باباشو تو اون حال ببینه ! یه موقع بهش نگی کتک خوردما دق میکنه ! امان از دل رقیه ! حالا ببین این ابن مرجانه ملعون چه بر سر رقیه آورد! حالا با کینه ای که از ابن مرجانه پیدا کردی اونو با تمام وجود لعن کن! بی انصاف لااقل میگفتی دختران حسین (ع) از مجلس بیرون برن! لااقل با دل رقیه بازی نمیکردی ! آخرش هم کاری با دل کوچیک دختر سه ساله کردند تا دق کرد و جان داد!                                                                                                                                               آی گریه کن حسین (ع) بخدا دل امام زمان (ع) ، دل زینب کبری (ع)  و دل رقیه از این نفرین ها و ناله های شما تسلی پیدا میکنه !   گریزشماره پنج زیارت عاشورا و لعن الله شمرا. امام باقــــر (ع) فرمود : کسی که ظلم هایی که به ما شده را نداند شریک کسانی است که این ستم ها رو بر ما وارد کرده اند.                                                                              آی عاشق حسین (ع) آی روضه خوان حسین (ع) ! میخوای بهت بگم شمری که لعن ونفرینش میکنی چه کارهای قهرمانانه ای تو کربلا کرد ؟ میخوای قشنگ برات توضیح بدم که این آدم چه کارهای جسورانه وشجاعانه ای انجام داده ؟ طاقتشو داری یا نه ؟                                                                                                                                             خدایا ! منو ببخش بخدا اصلا" نمیخوام عزاداران حسینتو شکنجه کنم ! ولی باید براشون ظلمها وستمهایی که این نامرد بر حسین (ع) روا داشت بگم تا بغض و کینه اش تو دلشون زیاد بشه ! آی مردم ! فقط یه خواهشی از شما دارم آی کسانی که یه عمریه از بچگی تا حالا برای حسین (ع) می سوزید و برای حسین (ع) عزاداری می کنید، خواهشم اینه که وقتی دارم برات مجسم میکنم که بر سر حسین (ع) چه اومد چون وقتمون کمه پشت سر هم گفتن مصیبت ها باعث نشه که فکر کنی این ستم ها عادی بوده ! نکنه بعدأ برای هرکدوم از مصیبت هایی که بر سر حسین (ع) و اهل بیتش اومده تو خلوت فکر نکنی وگرنه حق ، اینکه یکی از مصیبت ها رو بگم و تا صبح برای حسین (ع) داد بزنیم .خواهش میکنم بعدا" برو تو خلوت خودت بشین هر کدومشو مجسم کن و زانوی غم تو بغل بگیر و برای اربابت ناله بزن! اینهایی که من قرار برات بگم فقط صرف یک شنیدن و رد شدنه بخدا اگر بعدا" نری وبرای هر کدومش جدا گانه دق نکنی مدیونی ، نذار فقط با شنیدن این مصیبت ها و فراموش کردن اونا بعد از مجلس دعا کشتن حسین (ع) برات عادی بشه ، نکنه ساده بگذری مطمئنا" مادرش خوشش نمیاد که پشت سرهم مصیبت های پسرش رو بگیم و بدون تفکر و تأمل و درک مصیبتش بلند شیم و بریم ! پس حواست جمع باشه این مصیبت هایی که می شمارم همه رو به ذهن بسپار بعدا" برو برای هر کدومش برای حسین فاطمه (ع) اشک بریز و بسوز تا نسوزی اوج نمیگیری !                                                                                                                                     خوب آماده ای یا نه ؟ میدونی چرا میگم شمر شجاعه ؟ آخه ساعتها حسین (ع) تو گودال قتلگاه افتاده بود ساعتها با صورت در خون خود می غلطید ولی کسی جرأت اینو نداشت که نزدیک حسین (ع) بشه و کار حسین (ع) رو تموم کنه ! خولی بن یزید از اسب پیاده شد تا سر آقا رو جدا کنه اما ترس و وحشت وجودش رو گرفت ، رعشه بر اندامش افتاد و برگشت .               آی مردم ! اربابتون تو گودال قتلگاه داشت دست و پا میزداما همه می ترسیدند نزدیک حسین (ع) شوند.                                                                                                      بذار بیشتر برات توضیح بدم آی گریه کن حسین(ع) ! سیدالشهداء از شدت تشنگی و گرسنگی چشمانش تار می دید، ضعیف و ناتوان شده بود لشکر دشمن کمی صبر کرد ، شمر با صدای بلند به سربازانش گفت : چرا معطل میکنید ، چرا منتظرید ؟ مادرتان به عزایتان بنشیند ! بر حسین (ع) حمله کنید و کارشو تموم کنید ! آی بمیرم لشکر ، حمله کرد آیا آماده اید یا نه ؟  از اینجا فقط میخوام پشت سر هم بگم چه بر سر حسین فاطمه (ع) آمد یا فاطمه ! منو ببخشید خانم جان شما گوش خودتونو بگیرید تا نشنوید ! یا اللــه ! آی بمیرم یکی اومد با تیر بر دهان حسین (ع) زد ، ملعون دیگری از راه رسید تیری به گلوی آقا زد ، خبیث دیگری
آمد شمشیری بر کتف حسین (ع) زد ، سنان ،هراسان و با عجله آمد نیزه ای در سینه آقا فرو برد ملعون دیگری با  دندانهای فشرده به هم و با حالت غضبناکی آمد و با نیت قربة الی الله نیزه ای در پهلوی آقایمان فرو کرد، یا امام زمان معذرت میخوام  ! آی مردم داغدار منو ببخشید شاید بعضیها طاقت شنیدن این مصیبت ها رو نداشته باشندو گوش خود رو گرفته باشند چه کنم بذارید تند و تند بگم و رد بشم خیلی ذکر این مصیبت ها سخته ! فقط اینارو حفظ کن بعدأ برو برای هر کدومش سرت رو بزن به دیوار ونعره بزن !میدونم الان بهت زده ای فثط گوش میدی و باورت نمیشه ، بخدا آدم باورش نمیشه فثط مات و مبهوت میمونه ، آماده ای یا نه ؟                                آی بمیرم آقای غریب ما با صورت بر زمین افتاد ، ارباب از جا برخواست بر روی زانو نشست تیر را از گلو بیرون کشید دیگه نمیگم وقتی حسین (ع) از اسب بر زمین افتاد رینب (ع) و بچه های حسین (ع) از خیمه چجور بیرون دویدند! حسین (ع) گاهی بر زمین می افتاد و به سختی از جا بر می خواست. ساعتها حسین (ع) در گودال قتلگاه در خون خود می غلطید و با خدای خود مناجات میکرد. از اینجا به بعد سر و کله ی شمرقهرمان پیدا شد. از اسب پیاده شد با چهره غضبناک و خشمگین وارد گودال قتلگاه شد، بمیرم با پا چنان لگدی به حسین (ع) زد پرید روی سینه ی حسین (ع) محاسن آقا رو گرفت با پشت بر زمین خوابانید، سیدالشهداء (ع) از شمر طلب آب کرد ، اون ملعون گفت : هیهات آبی نخواهی آشامید تا کشته شوی.             تو مقاتل اومده شمر ، شمشیر رو کشید دوازده ضربه زد و سر حسین (ع) رو از قفا برید و بر نیزه بلند کرد.                                                                                               صدای تکبیر لشکر دشمن بلند شد. تا ساعتی زمین به لرزه درآمد ، مشرق ومغرب را ظلمتی عظیم فرا گرفت ، گرد و غبار شدید و سیاهی به آسمان برخاست ، باد سرخی ورزیدن گرفت لشکر دشمن گمان کرد عذاب خدا نازل شده تا اینکه اوضاع به حال اول برگشت .                                                                                                                               حالا دیدی شمر چقدر شجاع بود! اما همین شمر یکجا تو گودال قتلگاه بدنش لرزید . هلال میگه  : با عجله وارد گودال قتلگاه شدم خواستم آبی به حسین (ع) برسانم دیدم شمر از قتلگاه بیرون میاد و بدنش داره میلرزه ، سر حسین (ع) رو به من نشون داد گفتم چرا میلرزی ؟ گفت : وقت جدا کردن سر ، ناله ای شنیدم که میگفت : وا ولدا ! وا ثمرة فؤاداه ! صدای ناله ی زنی را شنیدم که می گفت : غــریـــب مـــادر حسیـــن !                      گریزشماره شش زیارت عاشورا ...و تـنقـبت لـقتالــک. امام عسکری(ع) فرمود: هر کس ما اهل بیت را نمی تونه یاری کنه ، دشمنان ما رو تو خلوت لعنت کنه، وقتی ملائک صداشو می شنوند برایش استغفار میکنند و می گویند : خدایا درود خود را بر روح این بنده ای که در راه یاری اولیاء خود ، تمام تلاشش را به کار برد نازل فرما ! اگر بیش از این می توانست انچام می داد، از جانب خداوند ندا می آید ملائکه من ! دعای شما را مستجاب کردم و صلوات و درود را بر روح او فرستادم او را از نیکان برگزیده قرار دادم .                                                                                                                    میدونی چرا اگه دشمن حسین (ع) رو لعن کنی ملائک برایت استغفار می کنند ؟ آخه ملائک در کربلا صحنه هایی رو دیدند که فقط باید ضجه می زدند و برای حسین (ع) و اهل بیتش گریه می کردند ، کاری از دستشان غیر از نوحه سرایی بر نمیومد فقط اونا بودند که بزرگی جنایت دشمنان حسین(ع) رو می دیدند فقط اونا بودند که بزرگی مصیبت حسین (ع) رو می فهمیدند، خیلی سخته جلوی چشمت عزیزت رو بکشند و تو هم قدرت داشته باشی کمکش کنی اما بهت اجازه ندهند که تو عزیزت رو نجات بدی .                                                               آی مــردم ! عصر عاشورا تمام ملائک آسمانها به سر وصورت می زدند کافی بود خدا به اونا اجازه بده تا به کمک حسین (ع) برن ، بخدا اگه اجازه می داشتند دیگه فرشته ای تو آسمون باقی نمی ماند همه می آمدند و در رکاب حسین (ع) شمشیر می زدند ! اما تقدیر خدا به این تعلق گرفت که حسین (ع) کشته شود .                                                                     اون روز فرشته های خدا تما م زجرهایی که عباس (ع) و علی اکبر (ع) کشید و تمام مصیبتهای حسین (ع) و اصحابش رو  دیدند و تحمل کردند، تمام داغ های زینب (س) و رقیه (س) رو دیدند و صبر کردند خدا هم به پاس صبرشان هر عزاداری که دشمنان حسین (ع) رو لعن کنه به ملائک اجازه داده تا برایش استغفار کنند .                                                           حالا میخوای یه چیز بگم تا این دلت بشکنه یا نه ؟ آی مردم !  آی د
وستداران حسین (ع) من یه نفرو می شناسم که عصر عاشورا مثل ملائک نظاره گر صبوری بود و مطمئنم اون هم برای شماخیلی دعا میکنه  ! امـــان از دل زینــب ! اومد بالای بلندی آی بمیرم هیچ کاری از دستش بر نمیاد فقط با چشمان اشکبار نظاره گر بریدن سر حسین (ع) باشه .آی مردم بخدا زینب (س) همان طور که نظاره گر گودال قتلگاه است حواسش به شما ی عزادار هم هست ، مطمئن باش دعات میکنه میگه آی جوون خدا بهت خیر بده که داری قاتلان برادرم رو لعن میکنی، ان شااله روز قیامت جبران می کنم !...   گریزشماره هفت زیارت عاشورا لقـد عظم مصابی بـک . آی مردم بذارید حرف دلمو بزنم ! بذارید بگم چرا مصیبت حسین (ع) بر من سخته ؟ فکر نکنید فقط شعار میدم فکر نکنید وقتی میگم مصیبت حسین (ع) بر من سخته فقط زبونیه ! بخدا مصیبت حسین (ع) آنقدر سخته که وقتی آدم میاد تو مجلس حسین (ع) میشینه و روضه ی سیدالشهداء (ع) رو گوش میده بند بند بدنش درد میگیره ! آدم از شنیدن مصیبتهای حسین (ع) پیر میشه ! آی مردم ببخشید میخوام یه جوری صحبت کنم تا یه کم مصیبت حسین (ع) براتون سخت جلوه داده بشه ! اگه همین الان بیان بهت بگن یه مشت آدم مست و لاابالی ریختند تو خونه و باضربات چاقو باباتو کشتند و تو حیاط خونه سرشو از بدن جدا کردند چه حالی میشی ؟ بخدا آدم تا به عمق فاجعه نره مصیبتو نمیتونه درک کنه  ! اگه بگن وقتی میخواستند سر باباتو از بدن جدا کنند زن و بچه و دخترش هم شاهد جریان بودند چه حالی بهت دست میده ؟ اگه بگن هنوز بابات داشته تو خون خودش غلت میزده وجون میداده جلوی چشمش خونه و زندگیشو آتش زدند و چادر از سر زن و بچه اش کشیدند چه حالی بهت دست میده ؟                                                                                                                                                      اگه بگن همون لحظه ای که بابات داشته دست و پا میزده زن و بچه اش رو کتک زدند غیرتی میشی یا نه ؟ اگه بگن وقتی سر باباتو جدا کردن با پوتین بدنش رو لگد کوب کردند و شروع به هلهله و شادی کردند آیا مصیبت بابات برات سخت میشه یا نه ؟  اگه بگن بعد از جدا کردن سر بابات زن وبچه اش رو اسیر کردندو کشان کشان بردند چه حالی میشی ؟ نمیدونم اگه بگن وقتی میخواستن سر از بدن بابات جدا کنند قبلش با ضربات چاقو هی به سینه و پهلو و گلو و سرو صورت بابات میزدند و بعد سرشو از قفا جدا کردند چه حالی بهت دست میده ؟                اگه بگن چون میخواستن سر باباتو جدا کنند سر بابات به سختی از بدن جدا میشد تا می تونستند با خنجر به گلوی بابات می زدند چه بر سرت میاد ؟                                                  آی مردم ! بخدا وقتی شمر میخواست حسینو بکشه چنان پرید روی سینه ی حسین (ع) که آه از نهاد زینب (س) بلند شد ! همتون می دونید محتضر وقتی در حال جان دادنه میگن مستحبه دکمه های پیراهنشو باز کنید تا راحت تر جان بده ، اما بمیرم حسین (ع) داره به سختی نفس میکشه خون در حلق حسین (ع) جمع شده نمیذاره راحت نفس بکشه چشمان حسین (ع) از فرط ضعف و تشنگی و گرسنگی دیگه جایی رو نمی بینه همه چیزو تار میبینه آی بمیرم یکدفعه این ملعون پرید روی سینه ی خسته و زخمی حسین (ع) امان نداد همین که نشست برای اینکه افتخار کشتن حسین (ع) رو از دست نده شروع کرد با ضربات خنجر بر سر و صورت حسین (ع) زدن . شاید شمر ملعون هی با خودش می گفته چرا هر چه میزنم حسین (ع) کشته نمیشه ؟من فکر کنم شمر برای اینکه چشمان حسین (ع) به چشمانش نیفته و خجالت نکشه سرشو انداخته بود پایین و هی خنجر میزد!                                                                            یاالله ! دید فایده ای نداره یا امام زمان (ع) معذرت میخوام  ، آقا رو برگردوند حسینو به رو خوابانید بذار سریع بگم و تموم بشه بخدا نمیتونم بیشتر از این روضه بخونم ، موهای خونین حسین (ع) رو با پنجه محکم گرفت شروع کرد از قفا سر حسین (ع) رو بریدن . آی نامرد زود باش تا زینبش نیومده تا دخترش نرسیده کار حسین (ع) رو تموم کن اما امان از دل زینب (س) همه این چیزایی رو که برات تعریف کردم داره از بالای بلندی نگاه میکنه و ضجه میزنه هر دو دستشو روی سر گذاشته و میگه وا محمــــداه .. وا علیـــا  !   گریزشماره هشت زیارت عاشورا ...ان یرزقنی طلب ثارک مع امام منصور. هر کس میخواد زیارت عاشورا بخونه ، هرکس میخواد اسمش رو تو لیست گریه کن حسین (ع) بنویسند حتما" باید منتظر مهدی (ع) هم باشه ، کسی که فقط زیارت عاشورا بخونه و برای حسین (ع) و مصیبتهاش گریه کنه ولی چشم انتظار مهدی فاطمه (ع)نباشه و از خدا نخواد که در رکاب امام زمانش (ع) انتقام خون حسین (ع) رو بگیره حسینی نیست ! منافقه !               زیارت عاشورا مخصوص کسانی است که عشق سرباز امام زمان (ع) شدن در سرشونه ! پیامبــر فــرمـود : کسیکه فکر جهاد در راه خدا رو تو ذهنش نپروراند منافق است . چه
جهادی قشنگ تر و زیباتر از اینکه در رکاب مهدی فاطمه (ع) انتقام خون حسین (ع) و یارانشو بگیری ؟                                                                                                             یابن الحسن (ع) ! آقا جانم ! مولای من ! درسته که بعضی مواقع شیطان منو فریبم میده ، درسته که بعضی اوقات هوای نفس بر من غلبه میکنه و دوان دوان به سمت گناه میدوم ، قبول دارم گاهی جوونی می کنم و دل نازنین شما رو آزار میدهم ، اما بخدا قسم از خدامه نام منو تو لیست سربازان خودت بنویسی !                                                                                آی مردم ! بخدا اگه همین الان بگن امام زمانت تو رو برای سربازی خودش انتخاب کرده از شوق جان میدی ! خیلی شیرینه اینکه آدمو بعنوان سرباز امام زمان (ع) انتخاب کنند !           یابن الحسن (ع) ! اگه بدونم اسمم رو تو لیست یاران خودت نوشتی مطمئن باش دیگه بر میگردم و با شما بیعت میکنم ، درسته دلم بوی گناه میده درسته دلم زباله دان گناه شده و ارزش نگاه کردن نداره ولی به علی اصغر حسین (ع) قسم میخورم همین دل جامونده ی من خیلی بچه های حسین(ع) رو دوست داره! خیلی قمر بنی هاشم رو دوست داره ! بخدا محبت زینبو و زقیه و علی اکبر حسین (ع) تو دلم موج میزنه !                                                                                                                                                                                  یابن الحسن (ع) ! هر چه بد باشم ، هر چه هم آلوده باشم ولی وقتی میام تو مجلس جدت حسین (ع) از بس شیفته ی حسین (ع) میشم از بس آرزو میکنم تا از یاران شما باشم قلبم آکنده از عشق و محبت شما میشه دوست ندارم از مجلس حسین (ع) بیرون برم ! آقا جانم ! درسته که شرمنده ی زینب (ع) و بچه های حسین (ع) هستم ولی خدا میدونه ایندفعه مثل حر آمده ام تا دیگه آزاد باشم و از اسارت گناه و غل و زنجیر معصیت ، خودم رو نجات بدم ! آی جوون ! آی اونی که شرمنده ی حسین (ع) و عباسی زانوی غم بغل گیر واشک بریز ، بخدا حسین (ع) حتی نمیذاره ازش خواهش کنی تا تو رو ببخشه ! همین که ببینه برای رقیه اش دلت میسوزه و روی دلت غم میشینه دستی به دلت میکشه و گناهانت رو محو میکنه !                           خوشا به حال اونایی که امشب حسین(ع) میاد و دستی به سرشون میگشه ! آی مردم حسین (ع) تو کربلا کارش همین بود ، تو کربلا هر کس روی زمین می افتاد حسین (ع) دوان دوان و با عجله خودشو بالای سرش میرسوند. آی جوون امشب حسین(ع) خودش دوان دوان میاد بالای سرت و دلداریت میده ! میگه عزیزم ناراحت نباش من به امام زمانت سفارش میکنم تا اسم تو رو در لیست سربازانش بنویسه، حالا که قول دادی مثل حر خودت رو از گناه و تعلقات دنیا پاک و رها کنی منم به امام زمانت سفارش ویژه میکنم .                                                       آی عاشق حسین (ع) فرصت رو غنیمت بشمار ! یکی از جاهایی که میشه زود دل امام زمان رو بدست آورد تا اسم تو رو تو لیست سربازانش بنویسه همین مراسم زیارت عاشورا و مجلس عزاداری حسینه. مجلس حسین (ع) از اون جاهایی است که اگه بخوای یار امام زمانت بشی دعات زود به اجابت میرسه، بخاطر همین خودشون تو زیارت عاشورابه ما یاد دادن تا این خواسته رو بخواهیم ، اما شرطش اینه بتونی اسمتو تو لیست آقا نگهداری ! مطمئن باش اگه برای مصیبتهای حسین (ع) بسوزی و اشک بریزی حتما" به درد امام زمانت میخوری، چون امام زمان (ع) دنبال کسی میگرده که محبت جدش حسین (ع) تو قلبش شعله بکشه و کینه دشمنان حسین (ع) تو دلش موج بزنه باید به امام زمانت التماس کنی بگی آقای من ! من دارم برای همون کسی که تو منتقم خونش هستی گریه میکنم و می سوزم دارم برای حسینی ناله میزنم که تو شب و روز برایش خون گریه میگنی .                                                               آی مردم  ! حالا یاد گرفتید اگه خواستید به امام زمانتون نزدیک بشید چه کار کنید ؟ آره درست فهمیدید باید آنقدر حسین حسین کنید، باید آنقدر زیارت عاشورا بخوانید و اشک بریزید تا امام زمان (ع) دست به قلم بشه و اسم شما رو برای اون روزی که میخواد بیاد و به دیوار کعبه تکیه بزنه تو لیست یاران حسینی اش بنویسه !   گریزشماره نه زیارت عاشورا. و بالبرائة ممن قاتلک ونصب لک الحرب. خدایـــا ! من باید امروز به تو بگم که از چه کسانی تو این عالم بدم میاد و نفرت دارم ، آی عزاداران پسر فاطمه (ع) ! امروز باید به همه اعلام کنید که از چه کسی در این دنیا بدتون میاد و نسبت به چه کسی کینه دارید ! امروز باید به همه ی عالمیان بگید که از چه کسی متنفریــد!                                                                                                                   من امروز اومدم تو مجلس حسین (ع) تا داد بزنم و به همه بگم که از کسی بدم میا
د که سیلی به صورت زینب (س) زد من از کسی که تیر سه شعبه به چشمان دلربای علمدار حسین (ع) قمر بنی هاشم زد بدم میاد ! من از اون ملعونی که با تیر به مشک عباس (ع) زد و عباس قهرمان رو نا امید کرد خیلی بدم میاد ! من باید به چه کسی بگم که از اون ملعونی که تیر سه شعبه به گلوی علی اصغر حسین (ع) زد تنفر دارم ؟ آی ملائک ! روز قیامت شهادت بدید که یه روزی اومدم تو مجلس حسین(ع) و اعلام برائت کردم از کسانی که تو کربلا خون به دل اهل بیت حسین (ع) کردند! آی مردم ساکت نباشید به زبان بیارید و به خدا بگید خدایا ! من از اون ملعونی که تیر به دهان حسین (ع) زد بدم میاد .تا می تونید قلبتون رو از دشمنی و کینه نسبت به ظالمین اهل بیت (ع) پر کنید ! آی مردم من از اون آدمی که رفت تو گودال قتلگاه و به پهلوی حسین فاطمه (ع) نیزه فرو کرد بدم میاد ، خدایا میدونی برای چه دارم یکی یکی از این ملعونها اعلام برائت میکنم  ؟ آخه میخوام یه کاری کنم که اگه خدای ناکرده خواستی منو بخاطر گناهانم روز قیامت در آتش عذابت پرتاب کنی منو جایی نیندازی که کنارم حرمله و شمر و خولی باشند! آخه اونجا زجر در کنار دشمن حسین (ع) بودن ، بیشتر از زجری است که از آتش عذابت میکشم !خدایا التماست میکنم که قلبم رو آنقدر پر از بغض و کینه نسبت به قاتلان حسین(ع) کن تا روز قیامت همنشین این ملعون ها نشم ! حالا بیا دوباره دشمنان حسین (ع) رو لعن کنیم و از اونها اعلام برائت نماییم!خدایا من از شمر بدم میاد من از حرمله وخولی بدم میاد من از کسی که گوشواره از گوش رقیه کشید بدم میاد.                                                                                                                                                                        آی دوستداران حسین(ع) مطمئن باشید حسین (ع) و زینب (ع) و عباس (ع) نجاتمون میدن نمیذارن جهنمی بشیم! زبان حالشون اینه ، حالا که از دشمنان ما بدتون میاد ما هم از خدا میخواهیم تا شما رو در بهشت در کنار رسولخدا (ص) و امیرالمومنین(ع) جا دهد ! قرار ما بهشت کنار حوض کوثر !..   گریز شماره ده ، زیارت عاشورا و رزقنی البرائة من اعدائکم . امام باقـــر (ع) فــرمود: کسیکه دوست دارد بین او و خدا حجابی نباشد و خدا هم با لطف و رحمتش به او نظر کند پس دوستدار آل محمد(ص) باشد و از دشمنان آنها دوری جوید.             آی محب حسین (ع) ! باید از خدا بخواهی تا برائت و دوری کردن از دشمنان اهل بیت (ع) را روزیت کند، یعنی باید یکی از دعاهای روزانه ات وتو مجلس حسین (ع) این باشه که خدایا!  برائت از دشمنان حسینو روزی من قرار بده ! فکر نکن فقط بیای زبونی از دشمنان حسین (ع) برائت کنی و بری کار تمومه ، نه عزیزم باید در عمل از دشمنان حسین (ع) دوری کنی ! باید در عمل از آلودگیها و حب دنیا و ظلمتهایی که در دل دشمنان اهل بیت (ع) بود دوری کنی !                                                                                                             خدایا ! دلم نمیخواد وقتی روز قیامت شد بهم بگن چون در عمل از دشمنان حسین (ع) برائت نکردی پس باید در صف دشمنان حسین (ع) باشی ، چون در رفتار و زندگیت از قاتلان حسین (ع) دوری نکردی باید در صف شمر و عمر سعد باشی ! نه باورم نمیشه که یک عمر بیام در خونه ی حسین(ع) ناله بزنم و اشک بریزم ولی عاقبت همنشین و همسایه ی کسانی بشم که آب بر روی حسین (ع)و بچه های حسین (ع) بستند ! خدایا ! میشه تو مجلس حسین (ع) یه خواهشی ازت بکنم ؟ مطمئنم اگه خواسته مو برآورده کنی حتما" برائت از دشمنان حسین (ع) روزیم میشه ! مطمئن باش دیگه کاری نمیکنم تا دشمنان حسین (ع) شاد بشن! اگه این خواسته مو مستجاب کنی مطمئن باشن از همون لحظه ای که از مجلس حسین (ع) بیرون میرم تنفر و انزجار خودمو به دشمنان حسین (ع) نشون خواهم داد! اصلا" نمیذارم با یک لذت گناه روحیه ی تنفر وانزجار از دشمنان حسین (ع) و اهل بیت (ع) در من کم رنگ بشه !                              آی مردم ! آدم هر چه بیشتر از یکی خوشش بیاد و بیشتر عاشقش بشه طاقت دیدن بدخواهان معشوقش رو نداره . خدایا دلم میخواد امشب در مجلس حسینت یه کاری کنی تا عشق من به حسین (ع) و اهل بیت (ع) بیشتر بشه ! بخدا اگه دلداده ی حسین (ع) بشم ، اگه عاشق واقعی حسین (ع) بشم دیگه چشم دیدن دشمنان و بد خواهان حسینو نخواهم داشت هر روز دشمنانشو لعن و نفرین میکنم ! حالا میخوای بگم چجوری دلداده ی حسین (ع) میشم ؟ میدونی چجوری عاشق و خاطر خواه همیشگی حسین (ع) میشم ؟ آی مردم ! بخدا اگه عاشق واقعی حسین (ع) بشیم دیگه کار تمومه دیگه آدم سراغ کاری که حسینو ناراحت میکنه نمیره ، دیگه دور معصیت و گناه نمیگرده ! اما مهم اینه که عاشق حسین (ع) بشیم خدایا ! به نظر من بنده ی سراپا تقصیر یکی از راههایی که منو دیوونه و دلداده ی حسین (ع) میکنه اینه که همین امشب که اومدم تو مجلس حسین (ع) فرصت رو غ
. غنیمت بشماری و دستم رو بذاری تو دست حسینت و سفارشم رو به حسینت بکنی ! سفارش کنی که این بنده ی منه اونومی سپارم به توی حسین (ع).                                                                                                               راه دیگر عاشق حسین (ع) شدن اینه که برای چند لحظه و ثانیه هم که شده چهره ی دلربای حسین فاطمه (ع) رو ببینم خدایا این خواسته ی من خواسته زیاد و بزرگی نیست این چیزها که برای توی خدا کاری نداره مگه من بیچاره ی گنهکار دل ندارم ؟ مگه من دلم نمیخواد که آدم بشم ؟ فقط یک بار فقط یک دفعه یک آن ، بذار چهره آقامو ببینم !                                    به جان مادرم فاطمه (س) قسمت میدم بذار من حسین (ع) رو ببینم مگه دیدن حسین(ع) عیبه ؟ من مطمئنم حسینم دلش میخواد خودشو به من نشون بده چون حسین (ع) تو کربلا کارش همین بود بارها رفت جلوی لشکر دشمن ایستاد و خودشو به لشکریان نشون میداد تا بلکه اونایی که روزنه ای از هدایت تو دلشونه نجات پیدا کنند و حسینی بشن ! مگه من کمتر از اونایی هستم که مشتاق کشتن حسین (ع) بودند ؟  خدایا اگه فقط یکبار حسینو ببینم قول شرف میدم ، دست روی قرآن میذارم و قسم میخورم که دیگه برای همیشه حسینی بمونم و دیوونه ی خودش باشم !    آی مردم ! من شنیدم اگه کسی یه بار حسینو ببینه یا صداشو بشنوه چنان شیدای حسین (ع) میشه که میخرنش! خدایا ! قول میدم اگه همین امشب این خواسته ی منو بر آورده کنی دیگه نذارم شیطان منو فریبم بده مطمئنم دیگه هر موقع شیطان خواست عاشق حسینتو فریب بده چشمانم رو ببندم و چهره ی دلربای حسین فاطمه (ع) روبه ذهنم بیارم تا بینی شیطان به خاک مالیده بشه ! آخه کسی که چهره حسین (ع) رو به ذهنش بیاره نعره ی شیطان بلند میشه !                                                                                                                                     خـــدایــا ! یعنی میشه امشب وقتی میرم خونه حس کنم که دستم تو دست حسینه ؟ یعنی میشه امشب آقام به خوابم بیاد و دلداده اش بشم ؟ خدا لعنت کند اونایی رو که چهره ی زیبای حسین (ع)  رو دیدند و به رویش شمشیر کشیدند ! چطور نتونستند با دیدن حسین (ع) عاشقش بشن ؟                                                                                                                  تو کربلا یک قاصد از لشکر عمر سعد اومد پیغام عمر سعد رو به حسین (ع) برسونه وقتی وارد خیمه ی حسین (ع) شد نمیدونم حسین با نگاش چجوری با دل این سرباز عمر سعد بازی کرد که وقتی آقا فرمود برو پیام ما رو برسون گفت : نه من دیگه نمیرم من از الان دیگه سرباز تو هستم حسین (ع) ، من دیگه حسین (ع) رو رها نمیکنم .                                                خدایا ! به عمه ی ساداتی که عاشق حسین (ع) بود قسمت میدم امشب کاری کن تا عشق حسین (ع) و بیزاری از دشمنانش روزی من بشه !                                                          آی مردم ! خواهش میکنم دیگه از من نپرسید که چرا حسین (ع) تو گودال قتلگاه هر چه با چشمان مهربانش به شمر نگاه کرد آن ملعون عاشق حسین (ع) نشد ! تو مقاتل نوشتند اون لحظه ای که شمر پرید روی سینه ی حسین (ع) آقا لبخندی به او زد و پرسید آیا مرا می شناسی ؟ آی بمیرم اون نامرد با کمال جسارت گفت بله می شناسم تو پسر فاطمه (س) هستی خوب می شناسمت ، این جمله رو گفت و سرشو انداخت پایین و شروع کرد به خنجر زدن.......   گریزشماره یازده زیارت عاشورا. ...ان یجعلنی معکم فی الدنیا و الاخرة. روایت داریم وقتی مؤمن وارد قبر می شود شش چهره ی نورانی با او وارد قبر می شوند که یکی از آنها نورانی تر و زیباتر است. یکی طرف راست ، دیگری طرف چپ ، سومی روبرو ، و چهارمی پشت سر ، پنجمی نزدیک پاهای او و آنکه از همه نورانی تر است بالای سر اوست واین شش صورت نورانی نمی گذارند حادثه و مشکلی به مؤمن برسد. آنکه از همه نورانی تر است می پرسد شما کیستید ؟ یکی می گوید من نماز این بنده هستم ، یکی می گوید من روزه ی این بنده هستم ، دیگری می گوید من نیکی های او هستم که به برادران مؤمنش روا داشت ، دیگری می گوید من حج و عمره ی او هستم تا اینکه این پنچ چهره می گویند تو که بالای سر مؤمن ایستاده ای کیستی ؟ می گوید : من ولایت آل محمد (ص) هستم .( انا الولایة لآل محمد صلوات الله علیهم اجمعین ).                                                                                                                               به به ! چه دعای قشنگی ! چه خواسته ی زیبایی از خدا دارید! میدونی در این فراز از زیارت عاشورا چی از خدا میخوای ؟ از خدا داری میخوای هم در دنیا هم در آخرت با حسین (ع) فاطمه باشی ، چقدر لذت داره تو بهشت همسایه حسین (ع) بودن. خوشا به حال اون جوونی که