eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
642 ویدیو
862 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
sajjad_mohammadi_hagh_midaham_ke_yazid_ingone_tab_konad.mp3
7.63M
قیام میکنم برسم شام کارو تمام میکنم به شاه نجف سلام میکنم خوابو به چشم عدو حرام میکنم من زینبم عقیده من آزادگی من اسوه مقاومت و ایستادگی شمشیر اگر دهند بجنگم به سادگی با ذوالفقار نسبت من خانوادگی عقیله منم به عالم سیده جلیله منم به صوت علی تکلم کنم که الآن حیدر این قبیله منم سیدتی یا زینب ... قدم میزنم به نیابت عباس علم میزنم عجب صحنه ای رقم میزنم کاخ و تخت یزیدو به هم میزنم حق میدهم یزید که این گونه تب کند خب زن ندیده بود مبارز طلب کند عباس اگر که نیست عدو را ادب کند زینب که هست کار امیر عرب کند یا علی علمدار منم ابوفاضل اگه نیست سپه دار منم من از کربلا شدم مرتضی عقب ننشستم و یعنی کرار منم سیدتی یا زینب ... 
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
▪️دَخَلَتْ زَيْنَبُ عَلَي ابنِ‏ زِيادٍ▪️ 🔖منبر کوتاه🔖 #استاد_عالی 💠وقتی که عقیله بنی هاشم #حضرت_ز
‍ ‍   سبک بسمت گودال از خیمه دویدم .. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کجایی ای عباس/ ببیـن غریبانه وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بنِ مَرجانه بیا ببین حال / حـــــرم پریشانه وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بنِ مَرجانه «علی الحسین...... واویلا۳» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خاکی و خون آلود/صورت مهمانه وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بنِ مَــرجانه حالا جای عباس /شمـــــر نگهبانه وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بنِ مَرجانه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فاطمه بی تابه / سکینـــه گریانه وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بنِ مَرجانه رقیه می ریزه  / اشگ یتیمــــانه وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بنِ مَرجانه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حــریم آل الله / بی سر وسامانه وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بنِ مَرجانه تو پای دختـــــرها / خار مغیلانه وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بنِ مَرجانه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رباب غش کرده /  چقد هراسانه وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بنِ مَرجانه چوب ستم اجر / قـــاری قــــرآنه وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بنِ مَرجانه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بزم شراب جای / پرده نشینـــانه وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بنِ مَرجانه یکی نگفت این نا/موس مسلمانه وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بنِ مَرجانه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
27.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محشره حرمش مطهره حرمش 🎤 . زیبای بی‌بی زینب کبری(س) ⭕ متن:تجلیه طوفان... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 تجلیه طوفان/مفسر قرآن/همیشه جاویدان سلام بر زینب مفتح البواب/مسبب الاسباب/شریکة الارباب سلام بر زینب بعد از هر سلامم نوشتم دلتنگم برا زینبیه یعنی میشه به سینه‌زنها قسمت شه شبا زینبیه محشره حرمش مطهره حرمش کعبه زانو میزنه برابر حرمش میگن از بوی سیب معطر حرمش جان به اون تک بیتیِ سردر حرمش اگر فردوس بر روی زمین است همین است و همین است و همین است 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ملیکة الدنیا/شفیعة العقبا/ریحانة الزهرا سلام بر زینب حبیبهٔ داور/سوار در محشر/نائبة الحیدر سلام بر زینب بعد از هر سلامم نوشتم دلتنگم برا زینبیه امسال اربعین کاشکی باشم بعد از کربلا زینبیه آروزی منه زیارت حرمش السلام علیکِ به ساحت حرمش دنیا چیزی نداشت به نسبت حرمش چون فقط این شعرِ لیاقت حرمش اگر فردوس بر روی زمین است همین است و همین است و همین است .
. هی گنه کردم و هی جار زدم یار بیا من ندانم چه شود عاقبت کار یار بیا خود بگفتی که دعا بهر ظهورت بکنیم خواندمت خسته ام ای یار دلارام بیا... . .................. . یڪی از راه های نجــات انـسان از گــناه، پناه‌ بردن به امام زمان «عج»‌ است... ایشان به انتظار نشــسته اند تا ڪسی دستــش را به سمتـشان دراز ڪند تا او را هــــدایت ڪنند... 🌱 .......... چه اشڪ‌ها ڪه چڪیده بپاےآمدنت بیا ڪه جانِ من ، آقـا ، فـداے آمدنت از اینڪه با عملم تحبس‌الدعـا شده‌ام نمی‌رسـد بــه اجـــابت دعــاے آمدنت
مداحی_آنلاین_غفلت_از_یار_گرفتار.mp3
2.64M
🎧 غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد غفلت از يار گرفتار شدن هم دارد از شما دور شدن زار شدن هم دارد هر كه از چشم بيفتد محلش ندهند عبد آلوده شدن خوار شدن هم دارد عيب از ماست كه هر صبح نمي بينيمت چشم بيمار شده تار شدن هم دارد همه با درد به دنبال طبيبی هستيم دوري از كوی تو بيمار شدن هم دارد اي طبيب همه انگار دلت با ما نيست بد شدن حس دل آزار شدن هم دارد ((اشک ها در اثر هجر شما جمع شده خون دل در دل مردان خدا جمع شده)) آنقدر حرف در اين سينه ما جمع شده اين همه عقده تلمبار شدن هم دارد از كريمان فقرا جود و كرم مي خواهند لطف بسيار طلبكار شدن هم دارد ((خسته ایم از غم هجران و جدایی آقا ذکر ما صبح وشب این است کجایی آقا)) نكند منتظـر مردن مايی آقا ؟! اين بدی مانع ديدار شدن هم دارد ما اسيريم اسير غم دنيا هستيم غفلت از يار گرفتار شدن هم دارد علی اکبر لطیفیان✍ دلم جز هوایت هوایی ندارد لبم غیر نامت نوایی ندارد وضو و اذانو نمازوقنوتم بدون ولایت صفایی ندارد دلی که نشدخانه ی یاس نرگس خرابست و ویران بهایی ندارد..‌ بیا تا جوانم بده رخ نشانم‌‌‌... بیا تا جوانم بده رخ نشانم که این زندگانی وفایی ندارد. https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/3177
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
🎧 غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد #امام_زمان غفلت از يار گرفتار شدن هم دارد از شما دور شدن زار شدن
. «وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِالله ۚ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ¹» و اگر [وسوسه ای از سوی] شیطان، تو را [به خشم بر مردم و ترکِ مهربانی و ملاطفت] تحریک کند، به خدا پناه جوی؛ زیرا خدا شنوا و داناست. ۱- سوره اعراف، آیه ۲۰۰ اگر از وسوسه ی نفس و هوا دور شوی بی شکی ره ببری در حرم دیدارش ای که از کوچه معشوقه ما میگذری باخبر باش که سر می شکند دیوارش ................................. "ای که از کـوچـه مـعـشـوقـه مـا میگذری" میشود یک خبر از این دلِ ما هم ببری؟! قلب ما پر شده از غصه و غم ، درد و مرض در فراقت شده سهمم بخدا خون جگری کیسه ام پر ز گناه است ولی ای صنمم کاش گیری ز منِ خسته رنجور ، خبری ......................... . فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند خواجه آن است که باشد غم خدمتکارش جای آن است که خون موج زند در دل لعل زین تغابن که خرف می‌شکند بازارش بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه‌بود این‌همه قول و غزل تعبیه در منقارش ای که از کوچه ی معشوقه‌ ی ما می گذری برحذر باش که سر می شکند دیوارش اگر از وسوسه‌ی نفس و هوی دور شوی بی‌شکی ره ببری در حرم دیدارش آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست هر کجا هست یارب بسلامت دارش صحبت عافیتت گرچه خوش افتاد ای دل جانب عشق عزیز است فرو مگذارش صوفی سرخوش از این دست که کج کرد کلاه به دو جام دگر آشفته شود دستارش دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود نازپرورد وصالست مجو آزارش برچسب‌ها: , غزلیات,  .
. علیه السلام داستان جعفر پلنگ راوی داستان جناب آقای راست نجات ، معاون مهمانسرای حرم مطهر حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام ، در شب میلاد فرزند دلبندشان ، حضرت امام محمدالجواد علیه السلام(11/11/1401): زمانی که معاون امداد حرم امام رضا علیه السلام بودم ، وظیفه داشتیم ، غذاهای باقیمانده مهمانسرا را 🥘 آخر وقت به مناطق ضعیف و حاشیه شهر مشهد برده و بین فقرا توزیع کنیم. شبی با خادم مسجد آخر بلوار توس، تماس گرفته و به او گفتم : امشب قرار است که فلان مقدار غذای مشخص، به منطقه شما آورده و توزیع کنیم و آماده همکاری با ما باش. نیمه های شب به آن مسجد که رسیدیم ، با جمعیت فراوانی که درب مسجد منتظر بودند مواجه شدیم 🙄 بطوری که امکان توزیع غذا را بخاطر ازدحام شدید و ترس از تلف شدن تعدادی از مردم ، نداشتیم! خادم مسجد را صدا کردیم که چرا اینقدر شلوغ است؟! گفت : حواسم نبود و در بلندگو📣 اعلام کردم : امشب قرار است غذای متبرک از حرم امام رضا علیه السلام بیاورند و اینگونه شلوغ شد و کاری از دستم بر نمی آید🙄 تصمیم به برگشت داشتیم که ناگاه در گوشه ای کنار دیوار ، دختر بچه ای کوچک با کفش های پلاستیکی، نظرم را به خود جلب کرد و از وضعیت حال و روزش ترحمی به دلم‌ افتاد و همانجا در دلم، از خود امام رضا علیه السلام خواستم : آقا جان🤲خودت راه حلی ارائه بده که بتونیم غذاها را بدون مشکل تقسیم کنیم و این مردم که با امید و احتیاج به اینجا آمدند ، دست خالی برنگردند که ناگهان انگار هزار نفر درونم فریاد زدند : از خادم محله بپرسم لات این محله کیه؟!🤔 از خادم مسجد پرسیدم : لات این محله کیه و با تعجب پرسید برای چی؟!!! گفتم کارش دارم. گفت:اسمش جعفر پلنگه گفتم بگو بیاد و زنگش زد که تا نیم ساعت دیگه میرسم ومنتظرش موندیم. جعفر با ظاهری خالکوبی شده و پیراهن یقه باز و سوار موتور اومد و سلام کرد که فرمایش: گفتم ما از حرم امام رضا علیه السلام اومدیم و غذای متبرک آوردیم و نمیدونیم چطور تقسیم کنیم که مردم اذیت نشن و از شما میخواهیم در این کار کمکمون کنی😥 جعفر با کمال میل گفت : نوکر خادمهای امام رضا علیه السلام هستم وچشم. به بقیه خدام گفتم ماشین غذا رو تحویل جعفر بدین و بهش کمک کنید تا غذاهارو تقسیم کنه. جعفر مردم را کنار دیوار به صف کرد و به هر خانواده ای بنا به مصلحت و شناختی که خودش به آنها داشت ، غذاها را تقسیم کرد و گفتم چهارتا غذاهم بهخودش و خانواده ش بدهید. بعد از اتمام کار ، به من گفت : آقای راست نجات شماره تلفنت را به من میدهید؟ همکاران با اشاره گفتند اینکارو نکن و برات دردسر درست میکنه و.... اما با کمال میل به او شماره را دادم و رفتیم. ابتدای هفته بود که با من تماس گرفت که جعفر پلنگ هستم و کاری با شما دارم و به دفتر کاری م در حرم آمد! آنجا به من گفت: من هم خادم زوار امام رضا علیه السلام هستم و بنده با تعجب گفتم : بله؟!!!😲گفت : منم روزهای پنج شنبه میام حرم امام رضا علیه السلام و در صحن ها میچرخم و مهرهای اطراف دیوارها را جمع آوری و سرجاهایشان میذارم و برمیگردم و به همین مقدار خودم را خادم حضرت میدانم و اتفاقا همان روز در راه برگشتم به درب مهمانسرا رسیدم و به امام رضا علیه السلام در دلم گفتم : میشه امروز غذای متبرکی از حرمتون برای خواهر بیمارم ببرم؟! وقتی به خادم درب مهمانسرا گفتم با تندی به من گفت : آقا برو کنار بایست و مزاحم نشو!😔 وقتی نا امید شدم و خواستم‌به خانه برگردم،پشت سرم،آن خادم به همکارش گفت مواظبش باشید جیب مردم رو نزند!!!😑 هنگامی که این را شنیدم به او گفتم : خدایا توبه، من جیب بر نیستم و دلم شکست و تا بست نواب گریه میکردم و به امام رضا علیه السلام گفتم دیگه سرکشیکم نمیام و خداحافظ😪 که ناگهان گوشی م زنگ خورد که خادمهای حرم امام رضا علیه السلام در مسجد محله منتظرت هستند وبا ترس و لرز که من جیب بری نکردم و چه زود گزارش دادند و احضارم کردند پیش شما اومدم😕 حالا آمده ام بگویم: امام رضا علیه السلام چقدر مهربونه😪یک غذا میخواستم ولی به من یک ماشین غذا داد و بجای یکی،چهارتا غذا برای خانواده م بردم😇 نکاتی که از این داستان میشه برداشت کرد: اولا ، خدمت به زوار فقط در قالب کشیک رسمی و اخذ حقوق و ...نیست و حتی نیت خدمت خالصانه و بدون ریا هم باشه، مورد توجه آقای مهربانی هاست دوم اینکه، حتی کاری اندک که مستمر باشه برای خدا و اهل بیت علهیم السلام ارزشمند است پس آن را کم نپنداریم سوم اینکه ، هیچ شخصی را بخاطر ظاهر فقیرش خوار و ذلیل و دزد نپنداریم چه بسا که او مورد توجه خدا و اهل بیت علیهم السلام باشه و خودمان خبر نداریم چون خداوند دوستانش رو بین مردم مخفی کرده! چهارم اینکه ، هر وقت دلمان شکست حتی از دور مثلا از داخل صحن و سرا هم میتونیم با آقا صحبت کنیم و سیممون وصل بشه و نیاز حتمی به چسبیدن ضریح وکارهای این طوری نیست. .
دیدید توو هیئتا این روزا از حمله اعراب به ایران و قتل عام ایرانیا صحبت میکنن. هفته پیش داشتم کتاب ایران در عصر امامان رو ورق میزدم، از صفحات این کتاب میخوام پاسخ به این شبهات رو بدم 🔻آیا مسلمونا اجداد ما ایرانیا رو قتل عام کردن؟ 🔻آیا ما به زور مسلمون شدیم؟ 🔻 چیشد ایران سقوط کرد؟ 🔻اهل بیت در جنگ با ایران حضور داشتن؟ و سوالاتی نظیر این مسائل قسمت اول👇 ص 39 کتاب ۱
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
دیدید توو هیئتا این روزا از حمله اعراب به ایران و قتل عام ایرانیا صحبت میکنن. هفته پیش داشتم کتاب ا
. ١_ ببینید تو صفحه ۳۹ کتاب ایران در عصر امامان عواملی که ایران توسط اعراب فتح شد رو اینطوری میگه: خسروپرویز خیلی ضد مسیحیت بود، به صلیب مقدس بی احترامی کرد، فردی رو بخاطر مسیحی بودن کشت. اصلا یکی از دلایلی که شیرویه خسروپرویز رو کشت همین بود، چون مادر شیرویه مسیحی بود. بعد از مرگ خسروپرویز اینجا چندتا اتفاق مهم افتاد 🔻۱_ وقتی خسرو کشته شد، در سلسله ساسانی بحران سلطنت بوجود اومد. اختلافات مختلف... 🔻۲_ بلایای طبیعی اومد، از طرفی رودخونه دجله و فرات طغیان کرد، اون موقع دجله و فرات تو ایران ساسانی بود. از طرف دیگه بیماری طاعون و وبا هم اومد به نقلی نصف یا یک سوم مردم تیسفون یا ایرانشهر کشته شدن 🔻۳_ از طرفی هم تبعات طاقت فرسای جنگ ۲۷ ساله ایران با رومیان، ایران رو تاحدی ضعیف و کلافه کرده بود 🔻۴_ درکل ساسانیان با دیگر ادیان و مذاهب مثل مزدکیان، مانویان و... رفتارهای متعصبانه و تندی داشتن که بمرور مردم رو از خودشون رونده بودن و حس وطن‌دوستی‌شون کم شده بود این عوامل دست به دست هم داد تا وضعیت داخلی ایران خراب بشه و در معرض فروپاشی قرار بگیره. حالا تو مطالب بعد میگم این عوامل چجوری ایران که قوی‌ترین قدرت نظامی دنیارو داشت اونقدر ضعیف کرد که از اعراب پابرهنه و بدون سلاح شکست خورد و باعث شد ایران فتح بشه ادامه دارد.... ۲
قسمت دوم👇 ۲_ یزگردسوم سپاهی رو فرستاد خوزستان. هفتاد نفر از اینها بزرگان ساسانی و ریشه‌داران ساسانی بودن، ولی چون از حکومت و شاه ساسانی یعنی یزگرد ناراضی و ناامید بودن، وقتی رفتن خوزستان اونجا به عرب‌ها پیوستن و مسلمان شدن به‌تبع اونها خیلی از سپاه‌ ساسانی بعدا به مسلمونا پیوستن. اینها زمان قبل از حکومت اميرالمؤمنين به مسلمان پیوستن و بعد که امیرالمؤمنین حاکم شد، عاشق و واله ایشان شدن، تاجایی که خبرش به پاکستان هم رفت و قومی از زُط‌ها که هندی بودن اومدن خدمت امیرالمؤمنین که داستانش خیلی جالبه، وقتی امیرالمؤمنین رو دیدن، حضرت باهمون زبان هندی باهاشون صحبت کرد، انقدر اینها محو ابهت و نورانیت امیرالمؤمنین شدن و اینکه چجوری زبون اون‌هارو بلده، گفتند او خداست و سجده کردن به حضرت. و اتفافات دیگری بعدش افتاد که از بحث منحرف میشیم خلاصه وضع نابسامان ایران ساسانی باعث شد خیلی از سپاهیان ایرانی به اعراب بپیوندن و مسلمون بشن 📗 منبع: کتاب ایران در عصر امامان منابع هر قسمت و هر جمله در خود کتاب شماره گذاری شده ‌است ادامه دارد... ۳ ۴