eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
4.9هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
590 ویدیو
824 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹سخنان حضرت زینب و امام سجاد در مجلس ابن زیاد ➖ حضرت زینب(ع) در مقابل زخم زبان ها و اهانت های ابن زیاد، چنان شجاعانه و شکوهمندانه حرف زد که آن ملعون قصد کشتن را کرد اما افرادی از اطرافیان او را از این اقدام منع کردند. در همان سخنان بود که جمله تاریخی «ما رایت الا جمیلا» را بر زبان جاری فرمود . ➖ابن زیاد رو به امام زین‌العابدین (ع) کرد و پرسید: نامت چیست؟ گفت: علی بن حسین. گفت: مگر خدا علی بن حسین را نکشت؟ امام سجاد (عل) سکوت کرد. ابن زیاد گفت: چه شده است؟ چرا سخن نمی‌گویی؟ حضرت فرمود: برادری بزرگتر از خود به نام علی داشتم که مردم او را کشتند.  ابن زیاد گفت: خدا او را کشت. ابن زیاد با این سخنان،‌ اندیشه جبرگرایی را، که‌ اندیشه رایج و حاکم در سلسله اموی بود، القا کرد تا هم خود را تطهیر کند، و هم جنایاتش را به خواست خدا نسبت دهد و به آن مشروعیت بخشد. امام ساکت شد. ابن زیاد گفت: چرا سخن نمی‌گویی؟ امام فرمود: «اللَّهُ یَتَوَفَّی الْاَنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا؛ خدا جان انسان‌ها را هنگام مرگشان می‌گیرد.» «وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ اَنْ تَمُوتَ اِلَّا بِاِذْنِ اللَّهِ؛ و هیچ کس جز به اذن خدا نمی‌میرد.» ابن زیاد خشمگین شد و گفت: تو جرئت پاسخ دادن مرا داری و می‌توانی سخن مرا رد کنی؟ او را ببرید و گردنش را بزنید. عمه‌اش زینب به او در آویخت و گفت: «ای ابن زیاد، از ما دست بردار. مگر از خون‌های ما سیر نشده‌ای؟ مگر کسی از ما باقی گذاشته‌ای؟» آن‌گاه زینب دست در گردن امام‌ انداخت و خطاب و به ابن زیاد گفت: «تو را به خدا، اگر ایمان داری، اگر او را می‌کشی، مرا هم با او بکش». و اینگونه حضرت زینب با حمایت از امام سجاد(ع) جان مقدس او را حفظ کرد. 🔹روشنگری افراد در مواردی اسرای کربلا به صورت چهره به چهره برخی افراد غافل را آگاهی داده اند به عنوان نمونه وقتی حرم پیامبر خدا(ص) را از دروازه ای که «تَوما» نامیده می شد، وارد شهر دمشق کردند، پیرمردی جلو آمد و به آنان نزدیک شد و گفت: ستایش ویژه خدایی است که شما را کُشت و هلاکتان ساخت و مردان را از آزار شما آسوده کرد و شما را در اختیار امیرمؤمنان نهاد! امام زین العابدین(ع) به او فرمود: «ای پیرمرد! آیا قرآن خوانده ای؟»، گفت: آری، آن را خوانده ام، فرمود: «پس این آیه را می دانی قُلْ لاَ أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ اَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی»بگو: بر آن (رسالت)، اجری از شما نمی طلبم، جز مهروَرزی با نزدیکانم»، پیرمرد گفت: آن را خوانده ام. امام سجاد(ع) فرمود: «فَنَحْنُ الْقُرْبی یا شَیخُ»؛ ای پیرمرد! قربی ما هستیم. ، آیا در سوره بنی اسرائیل خوانده ای: «و حقّ نزدیکان را به آن ها بده»؟»، پیرمرد گفت: آن را خوانده ام. حضرت زین العابدین(ع) فرمود: «آیا آیه وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیء فَأَنَّ للهِِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی «ای پیرمرد! آن نزدیکان، ما هستیم، آیا این آیه را خوانده ای «و بدانید که یکْ پنجمِ آنچه به دست می آورید، برای خداوند و پیامبر و نزدیکان است»؟». پیرمرد گفت: آن را خوانده ام، امام(ع) فرمود: ای پیرمرد! آن نزدیکان، ما هستیم، آیا این آیه را خوانده ای: إِنَّمَا یریدُ اللهَ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهیراً» پیرمرد گفت: آن را خوانده ام. فرمود: «ما آن اهل بیتیم و خداوند، آیه طهارت را مخصوص ما کرده است»، پیرمرد، لحظه ای خاموش و از گفته خویش پشیمان شد، سپس سرش را به سوی آسمان، بالا برد و گفت: خدایا! من از آنچه گفتم و از دشمنی با این اهل بیت، توبه می کنم، خدایا! من از دشمن محمّد و خاندان محمّد ـ جن باشد یا انسان ـ به درگاه تو بیزاری می جویم. سپس گفت: آیا می توانم توبه کنم؟ حضرت زین العابدین(ع) به او فرمود: «آری، اگر به سوی خدا باز گردی، خدا هم به سوی تو باز می گردد و تو با ما خواهی بود»، پیرمرد گفت: من توبه کارم! ماجرای پیرمرد به گوش یزید بن معاویه رسید و او فرمان داد پیرمرد را بکُشند. 👇
🟢 اقدامات در شام 🔹 خطبه حضرت زینب حضرت زینب وقتی در کاخ یزید با بی ادبی یزید به سر مقدس امام حسین(ع) مواجه بود که این حرکت آن ملعون اشک و ناله خانواده پیامبر را باعث شده بود او را مخاطب قرار داد؛ «وَ لَئِنْ جَرَّتْ عَلَيَّ الدَّوَاهِي مُخَاطَبَتَكَ إِنِّي لَأَسْتَصْغِرُ قَدْرَكَ وَ أَسْتَعْظِمُ تَقْرِيعَكَ وَ أَسْتَكْثِرُ تَوْبِيخَكَ لَكِنَّ الْعُيُونَ عبْرَى وَ الصُّدُورَ حَرَّى» و اگر مصایب روزگار مرا بر آن داشت که با تو مخاطبه و تکلم کنم ولی بدان قدر تو را کم می کنم و سرزنش تو را عظیم و توبیخ تو را بسیار می شمارم، این جزع و بی تابی که می بینی نه از ترس قدرت و هیبت توست، لکن چشمها گریان و سینه ها سوزان است. و در ادامه فرمود: فَكِدْ كَيْدَكَ وَ اسْعَ سَعْيَكَ وَ نَاصِبْ جُهْدَكَ فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذِكْرَنَا وَ لَا تُمِيتُ وَحْيَنَا وَ لَا تُدْرِكُ أَمَدَنَا وَ لَا تَرْحَضُ عَنْكَ عَارَهَا وَ هَلْ رَأْيُكَ إِلَّا فَنَدٌ وَ أَيَّامُكَ إِلَّا عَدَدٌ وَ جَمْعُكَ إِلَّا بَدَدٌ يَوْمَ يُنَادِي الْمُنَادِي‏ أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ‏ ای یزید! هر کید و مکر که داری بکن، هر کوشش که خواهی بنمای، هر جهد که داری به کار گیر، به خدا سوگند هرگز نتوانی نام و یاد ما را محو کنی، وحی ما را نتوانی از بین ببری، به نهایت ما نتوانی رسید، هرگز ننگ این ستم را از خود نتوانی زدود، رای توست و روزهای قدرت تو اندک و جمعیت تو رو به پراکندگی است،‌ در روزی که منادی حق ندا کند که لعنت خدا بر ستمکاران باد. 🔹 خطبه امام سجاد(ع) امام سجاد(ع) در مسجد شام خطبه تاریخی ایراد فرمود که با این عبارات شروع می شود: ««أيُّهَا النّاسُ، اُعطينا سِتّاً، وفُضِّلنا بِسَبعٍ: اُعطينَا العِلمَ، وَالحِلمَ، وَالسَّماحَةَ، وَالفَصاحَةَ، وَالشَّجاعَةَ، وَالمَحَبَّةَ في قُلوبِ المُؤمِنينَ. وفُضِّلنا بِأَنَّ مِنَّا النَّبِيَّ المُختارَ مُحَمَّداً صلى اللَّه عليه وآله، ومِنَّا الصِّدّيقُ، ومِنَّا الطَّيّارُ، ومِنَّا أسَدُاللَّهِ وأسَدُ الرَّسولِ، ومِنّا سَيِّدَةُ نِساءِ العالَمينَ فاطِمَةُ البَتولُ، ومِنّا سِبطا هذِهِ الاُمَّةِ، وسَيِّدا شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ» ای مردم شش چیز به ما عطا شده است و به هفت چیز بر دیگران فضیلت یافته‌ایم. دانش، بردباری، بخشندگی، فصاحت، شجاعت و محبت در دل‌های مؤمنان، شش فضیلتی است که به ما عطا شده است؛ و اما هفت چیز که خداوند ما را بدان بر دیگر مخلوقات جهان برتری داد از این قرار است: رسول خدا (ص) -محمد (ص)- از ماست. صدیق و راستگوی این امت (علی (ع)) از ماست. جعفر طیار از ماست. (حمزه) شیر خدا و رسول (ص) از ماست. سرور زنان عالم، بتول (س)، از ماست. دو سبط این امت و دو سرور جوانان بهشت، از ما هستند. امام سجاد (ع) در ادامه خطبه، ابتدا اشاره ای به مقام معراج جد بزرگوارشان حضرت محمد(ص) داشتند سپس به بیان فضایل امام علی(ع) پرداختند. و در آخر مظلومیت پدر بزرگوارشان را بیان کردند که گریه اهل مجلس را به دنبال داشت. 👈در نتیجه رفتار و گفتار روشنگرانه اسرای مظلوم واقعه کربلا به ویژه خطبه های امام سجاد و حضرت زینب یزید ناچار شد اسرا را با تکریم و احترام آزاد سازد. 🔹سه خواسته از یزید روایت شده که یزید در یکی از جلسات به امام (ع) وعده داده بود که سه خواسته امام (ع) را برآورده سازد.  از این رو وقتی یزید تصمیم گرفت اهل بیت (ع) پیامبر (ص) را به مدینه باز گرداند بنابر وعده‌ای که یزید به حضرت (ع) داده بود که تا سه خواسته ایشان را برآورده سازد، امام (ع) از یزید خواست تا اولا سر امام (ع) را به ایشان بازگرداند. ثانیا آن چه را که از اهل بیت (ع) گرفته شده است به آنان باز گرداند و ثالثا این که اگر آهنگ کشتن حضرت (ع) را دارد کسی را با این زنان همراه کند تا آن‌ها را به حرم جدشان باز گرداند. یزید به امام (ع) گفت: «اما چهره پدرت را نخواهی دید و از کشتن تو چشم پوشیدم و زنان را جز تو کسی به مدینه باز نمی‌گرداند. اما اموالی که از شما گرفته شده است من چندین برابر قیمتش را به شما می‌پردازم.» امام (ع) فرمود: «ما را به مال تو نیازی نیست آن چه از ما گرفته‌اند به ما باز گردانند.» ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.عوالم العلوم ؛ ج۱۱ , ص ۹۵۴ ۲.ملهوف (لهوف)، ص۱۹۸ ۳.خوئي، ابوالقاسم، مصباح الفقاهة،ج۱، ص۵۲۴. 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 .
. 🔴 هشدار مهم به شیعیان! ⭕️ تا قبل از خروج سفیانی و صیحه آسمانی، هرکس که گفت امام زمان ظهور کرده، مطابق با روایات صاحب ادعا دروغگو است؛ 🌕 مفضل گفت: آقا! مهدی عجل‌الله فرجه، در کدام سرزمین ظهور می‌کند؟ حضرت فرمودند: «قبل از ظهورش هیچ کس او را نمی‌بیند و بعد از آن، هر چشمی او را می‌بیند. هر کس جز این به شما بگوید، او را دروغگو بدانید.» قَالَ المُفضّلُ يَا سَيدِي فَفِي أَي بُقعَةٍ يَظهَر المَهدِي قَالَ لَا تَرَاهُ عَينٌ فِي وَقتِ ظُهُورِه إِلَّا رَأَتهُ كُلُّ عَيْنٍ فَمَنْ قَالَ لَكُمْ غَيرَ هَذَا فَكَذِّبُوهُ. 📗بحار الأنوار،ج۵۳،ص۱ بر طبق این روایت، ظهور امام زمان علیه السلام یک حقیقت پنهانی نیست که فقط عده کمی از آن آگاهی یابند و اکثریت از آن مطلع نشوند؛ بلکه یک امر جهانی، عمومی و همگانی است که به محض وقوع، همه مخلوقات از آن اطلاع می‌یابند؛ بنابراین هرگونه ادعا از سوی رسانه ها یا در جلسات مخفیانه و میان گروهی خاص و..نمی تواند به ظهور حضرت بینجامد و مسلما ادعا کننده کذاب است ضمنا معرفی امام به جهانیان اعجازگونه است یعنی خبر ظهور ایشان از آسمان توسط حضرت جبرئیل اعلام می‌شود ............. 🟢 چگونگیِ رسیدنِ صدای ملکوتی حضرت حجة بن الحسن «علیهماالسلام» به گوش مؤمنین و اصحاب خاصّ آن حضرت در روز ظهور... در روایتی امام صادق علیه‌السلام در احوالات روز ظهور امام زمان «ارواحنا فداه» فرمودند: حضرت حجة بن الحسن علیهماالسلام میان رکن [حجر الأسود] و مقام [ابراهیم] می‌ایستد و بانگی بر می‌آورد و ندا سر می‌دهد: يَا مَعَاشِرَ نُقَبَائِي وَ أَهْلَ خَاصَّتِي وَ مَنْ ذَخَرَهُمُ اللَّهُ لِنُصْرَتِي قَبْلَ ظُهُورِي عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ ائْتُونِي طَائِعِينَ 🔻ای بزرگان جماعت و ای خواصّ من و کسانی که خداوند، آنان را پیش از ظهورم در زمین برای یاری‌ام ذخیره کرده است! به خواست و رغبت، به نزد من بیایید. فَتَرِدُ صَيْحَتُهُ عَلَيْهِمْ وَ هُمْ عَلَى مَحَارِيبِهِمْ وَ عَلَى فُرُشِهِمْ فِي شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا 🔹بانگ او به ایشان می‌رسد، در حالی که در محراب‌ها و بسترهایشان در شرق و غرب زمین هستند. فَيَسْمَعُونَهُ فِي صَيْحَةٍ وَاحِدَةٍ فِي أُذُنِ كُلِّ رَجُلٍ فَيَجِيئُونَ نَحْوَهَا وَ لَا يَمْضِي لَهُمْ إِلَّا كَلَمْحَةِ بَصَرٍ حَتَّى يَكُونَ كُلُّهُمْ بَيْنَ يَدَيْهِ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ. 🔻و گوش همۀ آنها صدای او را با یک بانگ می‌شنود و به سویش می‌آیند و در چشم به هم زدنی، همگی پیش رویش، میان رکن [حجر الأسود] و مقام [ابراهیم] حاضر می‌شوند. فَیَأمُرُ اللّهُ عز و جل النّورَ فَیَصیرُ عَموداً مِنَ الأَرضِ إلَی السَّماءِ، فَیَستَضیءُ بِهِ کُلُّ مُؤمِنٍ عَلی وَجهِ الأَرضِ، 🔹و خداوند عزوجل به نور، فرمان می‌دهد تا ستونی از زمین تا آسمان برافرازد تا همۀ مؤمنان روی زمین، از آن نور بگیرند. ویَدخُلُ عَلَیهِ نُورٌ مِن جَوفِ بَیتِهِ، فَتَفرَحُ نُفوسُ المُؤمِنینَ بِذلِکَ النّورِ، 🔻و نوری از دل خانه‌اش [کعبه] بر آن حضرت «سلام‌الله‌علیه» می‌تابد و جان‌های مؤمنان از آن نور شاد می‌شود. در حالی که هنوز از ظهور قائم ما اهل بیت «علیه‌السلام» باخبر نشده‌اند. آن گاه این سیصد و سیزده تن به تعداد یاران پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در جنگ بدر، صبح گاهان پیش رویش می‌ایستند. 📚مختصر البصائر،ج۱ ص۴۱۷ 📚بحارالأنوار؛ ج۵۳ ص۷ .
. 🌹 پاداش یک گواهی 🌹 حضرت یوسف علیه السلام در کاخ خود بر روی تخت پادشاهی نشسته بود. جوانی با لباسهای چرکین از کنار کاخ او گذشت. جبرئیل در حضور آن حضرت بود. نظرش به آن جوان افتاد. گفت: یوسف! این جوان را می‌شناسی؟ یوسف(ع) گفت: نه! جبرئیل گفت: این جوان همان طفلی است که پیش عزیز مصر، در گهواره به سخن درآمد و شهادت بر حقّـانیّت تو داد. 🌹 حضرت یوسف(ع) گفت: عجب! پس او بر گردن ما حقّی دارد. با شتاب مأمورین را فرستاد، آن جوان را آوردند و دستور داد او را تمیز و پاکیزه نمودند و لباس‌های پر بها و فاخر بر وی پوشاندند و برایش ماهیانه حقوقی مقرّر نموده و عطایای هنگفتی به او بخشیدند. 🌹 حضرت جبرئیل با دیدن این منظره، تبسّم کرد. یوسف(علیه السلام) گفت: مگر در حق او کم احسان کردم که تبسّم می‌کنی؟ 🌹 جبرئیل گفت: تبسّم من از آن جهت بود که مخلوقی در حق تو که مخلوق هستی، بواسطه ی یک شهادت بر حق در زمان کودکی از این همه إنعام و احسان برخوردار شد. حال خداوند کریم در حق بنده ی خود که در تمام عمر، شهادت بر توحید او داده است، چقدر احسان خواهد کرد؟! 📚پندهای جاویدان، ص٢٢٠ .
. ‌ «مَنْ أَحَبَّنَا كَانَ مِنَّا» کسی که ما را دوست داشته باشد از ما می‌شود؛ این را باز کنیم، چرا؟ «مِنَّا» بودن لازمۀ تبعیت است. یعنی وقتی ما از آن‌ها می‌شویم، و با آن‌ها می‌شویم، و به وحدت می‌رسیم که تابع باشیم... تبعیت را می‌طلبد، «فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنّی» و ما وقتی تابع می‌شویم که آن‌ها را به خاطرِ خودشان خواستار باشیم و الّا اگر به خاطر خودمان بخواهیم آن‌ها را به دنبال خودمان می‌آوریم تابع نیستیم.. می‌خواهیم ولیّ به دنبالِ خواسته‌های من بیاید! هر جا که با من هماهنگ نشود و در راهِ خواسته‌های من قدم برندارد از او می‌بُرم... یا در دلم؛ لااقل بر او می‌شورم حتی اگر بر زبان نیاورم در دلم متوقع هستم.. که چرا؟... چرا از من رو برگرفته؟ چرا برای کار‌های من قدم برنداشته؟ محبت اگر به خاطر نیاز‌های ما، حاجات ما باشد، حاصلش همان است که به دست می‌آوریم، اگر آن‌ها را؛ به خاطر خودشان بخواهیم به خاطر خودشان دوست داشته باشیم؛ این محبت به تبعیت و تدعیت به معیت آن‌ها منتهی می‌شود! وحدت با آن‌ها را به دنبال می‌آورد. - استادعلی‌صفایی‌حائری -✍ .
. مشترک وَ کاربردی برای خواندن در همهٔ اماکِنِ مقدسهٔ امامزاده ها علیهم السلام عزیز مرتضیٰ و از نَسل رسولی فرزندی از اولادِ زهرای بتولی بر زائرانَت لطف و عطا کن امامزاده ما را دعا کن اُمیدِ دلها،سَیّد و مولا... ای مرقدِ پاکَت پناهِ بی پناهان دعای خِیرَت دلخوشیِ رو سیاهان تابَنده از تو نورِ هدایت امامزاده جانم فدایت اُمیدِ دلها،سَیّد و مولا... شد جلوه گر اَنوارِ غُفران در ضَریحَت بستم دخیلِ اشکِ خود را بر ضَریحَت در حرمِ تو چَشمم بِبارد حسن به یثرب حرم ندارد اُمیدِ دلها،سَیّد و مولا... دارم یقین که وقتِ دفنِ تو در اینجا کَفَن به پیکرِ تو بود،آه و واویلا زهرا به گودال مرثیه دارد چونکه حسینش کفن ندارد مظلوم حسین جان... در مرقدَت گویم به سوز و چشم گریان یاد امام و رهبر و یاد شهیدان امامزاده بِنما دعایی تا که شویم ما کرببلایی مظلوم حسین جان... 👇
◻️ ➖ جلسه‌ی اول ➖ ۱۵مهر ۱۴۰۲ش/ ربیع‌الاول۱۴۴۵ق 🔻 مطالب مطرح شده: ۱. اهمیت دفاع از اهل‌بیت علیهم‌السّلام و معارف شیعی _ روایت امام رضا علیه‌السلام _ روایت امام حسن‌مجتبی عليه‌السلام ۲. اتهام به شرک و مشرک نامیدن بسیاری از علمای و بزرگان، کالای ارزان و فراوان وهابیّت _ کلمات ابن‌تیمیه حرانی در نفی توسّل _ کلمات محمدبن‌عبدالوهاب در نفی توسّل _ کلمات بن‌باز در نفی توسّل _ کلمات هیئت دائم افتای سعودی در نفی توسّل