از عربستان دلم را می گذارم توی منجنیق خیال پرت می کنم چندصد کیلومتر آن ور تر خاورمیانه ؛ عراق؛ کربلا. محتشم می خوانم : این کشته ی فتاده به هامون حسین توست ... دلم حسینیه است . اکبر ناظم می شوم : همه جا نینواست ، همه جا کربلاست. بعد ادامه می دهم: سری به نیزه بلند است در برابر زینب، خدا کند که نباشد ... بعد به غلط کردن می افتم . مادرش همین دورو بر است . بشنود، بنیَّ بگوید چه ؟
خال سیاه عربی / #حامد_عسکری
#گوشه_نشین
@gosheneshen
جوانه می رود. ابر می رود. رود می رود؛ برای کمال و دریا شدن. باید رفت و بزرگ شد
و البته بزرگ شدن درد دارد .
#کتاب خال سیاه عربی | نوشتهی #حامد_عسکری
#گوشه_نشین
@gosheneshen
بعدها تاریخ میگوید که چشمانت چه کرد؟
با منِ تنها تر از ستارخانِ بی سپاه...
#حامد_عسکری
#گوشه_نشین
@gosheneshen
منم آن ارگ ویرانی که هر شب خواب میبیند
به روی شانههایش فوج کفترهای چاهی را🌱✨
#حامد_عسکری
#گوشه_نشین
@gosheneshen
از عربستان دلم را می گذارم توی منجنیق خیال پرت می کنم چندصد کیلومتر آن ور تر خاورمیانه ؛ عراق؛ کربلا. محتشم می خوانم : این کشته ی فتاده به هامون حسین توست ... دلم حسینیه است . اکبر ناظم می شوم : همه جا نینواست ، همه جا کربلاست. بعد ادامه می دهم: سری به نیزه بلند است در برابر زینب، خدا کند که نباشد ... بعد به غلط کردن می افتم . مادرش همین دورو بر است . بشنود، بنیَّ بگوید چه ؟
خال سیاه عربی / #حامد_عسکری
#گوشه_نشین
@gosheneshen
این قدر شب بیاید و این قدر گنجشک توی گودی اسم کنده شده ات روی سنگ تُک بزند و آب بنوشد و تو نباشی.
#کتاب خال سیاه عربی | نوشته ی #حامد_عسکری
#گوشه_نشین
@gosheneshen
بقیع خاک پوک و تردی دارد. باران بزند، گل می شود. ورِ کشاورززاده ذهنم می گوید: "این همه برای کبوترها گندم می ریزند، چرا سبز نمی شوند؟ چرا بقیع گندمزار نمی شود؟" ورِ شاعر ذهنم می گوید:"سالهاست بر خاکش اشک شور ریخته. توقع داری چیزی سبز شود؟ تو می دانی چندتا دل اینجا جا مانده؟"
📚 از #کتاب خال سیاه عربی | نوشتهی #حامد_عسکری
#گوشه_نشین
@gosheneshen
این قدر شب بیاید و این قدر گنجشک توی گودی اسم کنده شده ات روی سنگ تُک بزند و آب بنوشد و تو نباشی.
#کتاب خال سیاه عربی | نوشته ی #حامد_عسکری
#گوشه_نشین
@gosheneshen
به این فکر کرده ای برق غنیمت و مال دنیا یقه ات نکند؟
📚از #کتاب خال سیاه عربی | نوشتهی #حامد_عسکری
#گوشه_نشین
@gosheneshen
گل را نمادین می چسبانم به رکن؛ به همان شکستگی دیوار کعبه و یک شاخه اش را می دهم به مردی از آفریقا و یک شاخه اش را به زنی از پاکستان یا هند و رکن را می بوسم و از ازدحام فاصله میگیرم. در قشنگترین قاب دنیا ایستاده ام. من خدا را بغل کرده ام یا خدا مرا. چه کیفی می دهد وقتی میبینی بقیه، زادگاه مولایت را طواف میکنند؛ مولایی که حقیقت کعبه خفته در ولایت اوست.
📚از #کتاب خال سیاه عربی| نوشتهی #حامد_عسکری
#گوشه_نشین
@gosheneshen
خدایا امتحان های ما را از جاهایی که هنوز درس نداده ای، نگیر. ضعیفیم. خراب می کنیم. مضحکه فرشته هایت می شویم.
📚از #کتاب خال سیاه عربی | نوشتهی #حامد_عسکری
#گوشه_نشین
@gosheneshen
چای دم کن، خسته ام از تلخیِ نسکافه ها
چای با عطر هل و گلهای قوری بهتر است
#حامد_عسکری
#گوشه_نشین
@gosheneshen