eitaa logo
پژوهش های تاریخی جبهه مقاومت اسلامی
30 دنبال‌کننده
136 عکس
15 ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
10 سال با محرم های انقلاب و دفاع مقدس – 9 جمعه 30 مهر ماه 1361 – مطابق با روز چهارم محرم هنوز مسئله اصلی کشور درگیر بودن با مسئله جنگ است . سال سوم جنگ در حالی آغاز شده که از ابتدای سال 61 با اجرای عملیات های فتح المبین – بیت المقدس و رمضان بخش بزرگی از سرزمین های اشغالی کشور آزاد و دشمن به آنسوی مرزها رانده شده است . بعد از 25 ماه از آغاز تجاوز بعثیون ، و سکوت سازمان ملل ، امروز در مجمع عمومی این سازمان بدون مشخص شدن متجاوز و وضعیت غرامت و خسارت جنگ قطعنامه ای صادر گردید که با مخالفت ایران همراه بود . اکنون با آغاز ماه محرم ، سنگرها و چادرهای رزمندگان به حسینیه و تکایا تبدیل شده و شور حسینی با رنگ و بویی خاص تر از شهرها ، در جبهه ها جاری است . رزمندگان کاشان و آران و بیدگل در 3 تیپ امام حسین – نجف اشرف و قمر بنی هاشم ، سازماندهی و برای عملیات روزهای آینده ، لحظه شماری می کنند . چند روزی است نیروها به منطقه عملیاتی دهلران آمده و برنامه هیئت و سینه زنی در اردوگاه ها هر شب برپاست . تلگرام https://t.me/gpjme ایتا https://eitaa.com/gpjmeshkaarabid
شهید احسان بتولی.jpg
430.3K
10 سال با محرم های انقلاب و دفاع مقدس – 10 جمعه 30 مهر ماه 1361 – مطابق با روز چهارم محرم شهید احسان بتولی (تصویر بالا) در یادداشت های خود شرح امروز را اینگونه می نویسد : شهید احسان بتولی – تیپ امام حسین علیه السلام – پس از نماز صبج نیروهای گردان آماده شدند و سوار اتوبوس ها شدند . انگار بچه ها به حجله دامادی می رفتند . شور و حال خاصی وجود داشت . سوار اتوبوس که شدیم از منطقه ای که می خواستیم برویم بی خبر بودیم . در جاده اندیمشک به طرف غرب پیچیدیم . در قسمتهای اول جاده از پلی عبور کردیم که گفتند اینجا آغاز مرحله عملیات فتح المبین بوده که عین خوش و دشت عباس نام دارد . به یاد شهدای فتح المبین همشهری افتادم . به اردوگاه تیپ که رسیدیم در چادرهای از قبل نصب شده اسکان یافتیم . شب های محرم بود و اردوگاه ما حدود 16 کیلومتر با خط فاصله داشت . شهید احسان بتولی 11 روز بعد و طی عملیات محرم به شهادت رسید و در گلزار شهدای امامزاده محمد هلال آران مدفون می باشد . تلگرام https://t.me/gpjme ایتا https://eitaa.com/gpjmeshkaarabid
شهید حسن شکاری.jpg
262.1K
[ Photo ] 10 سال با محرم های انقلاب و دفاع مقدس – 10 جمعه 30 مهر ماه 1361 – مطابق با روز چهارم محرم با 22 سال سن ، قامتی رشید و محاسنی مشکی و بلند ، قیافه ای رستم گونه و پهلوانی داشت . در مرام و معرفت لوطی مسلک و بی ریا بود . علیرغم هیبت مردانه اش ، دلی لرزان از خوف خدا داشت . با دیدن فرزندان شهدا ، عرق شرم بر پیشانی اش می نشست و از روی آنها خجالت می کشید . یتیم نواز بود و در حضور بچه های بی پدر، از نوازش 3 فرزند خردسالش خودداری می کرد . خانواده دوست بود ودر نامه هایی که از جبهه می فرستاد ، از احسان فرزند بزرگش به صورت ویژه ای یاد می کرد و سلام می رساند و او را آماده می کرد که بعد از من تو مرد خانه ای . دختر دلبندش عطیه خانم را توصیه به صبر در دوری پدر می کرد و از این دوری و فراغ که آنها مجبور به تحملش بودند معذرتخواهی می کرد . محمد آخرین فرزندش را در نامه هایش با عنوان جگر گوشه اش یاد می کرد . خطاب به همسرش می نوشت : می دانم که چقدر در سختی های زندگی به من احتیاج داری ، اما اسلام امروز بیشتر به من احتیاج دارد . آخر او یک هیئتی و حسینی واقعی بود . آقا امام حسین علیه السلام و واقعه عاشورا را فقط در روضه ها نمی جست .👇👇
او اعتقاد داشت روز عاشورا خلق شد تا در همیشه تاریخ بماند و عاشورائیان واقعی تا روز مبارک ظهور و حضور منجی عالم ، همیشه حسینی و آماده حراست از دین رسول الله (ص) باشند . او مرد عمل بود و حسین زمانه اش را مقام ولی فقیه می دانست و اطاعتش را بر خود لازم . شهید حسن شکاری ، این پهلوان سیرت و صورت غیرتمند ، آخرین سینه زنی های حسینی اش را در شب های با صفای محرم جبهه ها خالصانه در اردوگاه های رزمندگان در دشت های دهلران به جا آورد و چند روز بعد در 11 آبان 61 در عملیاتی به نام محرم در منطقه عین خوش ، به آرزویش که جانبازی و شهادت در راه حق بود رسید . باشد که ما جاماندگان از قافله پر نور شهدا ، با تاسی به مرام و معرفت امثال شهید عزیز شکاری ، صراط مستقیم و عاقبت به خیری را در پیروی از حسین زمان مان بدانیم . مزار مطهر این شهید دلاور در گلزار شهدای امامزاه محمدهلال آران واقع شده است . تلگرام https://t.me/gpjme ایتا https://eitaa.com/gpjmeshkaarabid
پادگان هفت تیر.jpg
385.6K
10 سال با محرم های انقلاب و دفاع مقدس – 12 چهارشنبه 20 مهر ماه 1362 – مطابق با پنجم روز پنجم محرم محرم سال 62 را رزمندگان در غرب کشور هستند . لشکرها از مردادماه و برای عملیات والفجر 2 در پیرانشهر و حاج عمران به غرب آمده و حالا خود را برای عملیات والفجر4 که تا چند روز دیگر در منطقه عمومی مریوان آغاز خواهد شد خود را آماده می کنند . مقر و اردوگاه عقبه لشکر 14 حضرت امام حسین علیه السلام در حاشیه شهر سنندج و مکانی به اسم پادگان 7 تیر است که در حاشیه شرقی شهر سنندج و کنار سوله های انبار گندم واقع شده که اکنون با گسترش شهر سنندج جزو شهر شده . این مکان (تصویر بالا) به احتمال زیاد ، سوله های انبار یک شرکت دولتی بوده که به سپاه واگذار کرده اند . 12 سوله که در 2 ردیف شش تایی کنار هم واقع شده اند و گردان ها و واحدهای لشکر هر کدام در سوله ای مستقر هستند . یکی از سوله ها مسجد پادگان است که در شب های محرم ، دستجات سینه زنی گردان ها از آن حرکت و در مسجد تجمع می کنند . تلگرام https://t.me/gpjme ایتا https://eitaa.com/gpjmeshkaarabid
عملیات والفجر چهار.jpg
517.9K
10 سال با محرم های انقلاب و دفاع مقدس – 13 چهارشنبه 20 مهر ماه 1362 – مطابق با روز پنجم محرم رزمندگان شهرستان های کاشان و آران و بیدگل برای عملیات والفجر 4 عمدتا در لشکر 14 حضرت امام حسین علیه السلام و در دو گردان حضرت امام محمدباقر علیه السلام و حضرت امام سجاد علیه السلام سازماندهی شده بودند . تعدادی نیز که شمارشان کم نبود در واحدهای اطلاعات عملیات – توپخانه – ادوات – تبلیغات – بهداری و............... مشغول به خدمت بودند . عکس بالا جمعی از رزمندگان آران و بیدگلی ، هر دو گردان می باشند . شهیدان توکلی – کریمشاهی و مالکیان ، چند روز آینده و در عملیات والفجر چهار به شهادت رسیدند . تلگرام https://t.me/gpjme ایتا https://eitaa.com/gpjmeshkaarabid
301-35.jpg
774.8K
10 سال با محرم های انقلاب و دفاع مقدس – 14 چهارشنبه 20 مهر ماه 1362 – مطابق با روز پنجم محرم 20-7-62 – چهارشنبه کتاب انبار حرف – یادداشتهای سردار حمید رئیسی – در این چندروز آقایان ناطق نوری و فخرالدین حجازی برای بچه ها سخنرانی کرده اند . 21-7-62 – پنجشنبه یادداشت های شهید بزرگوار ابراهیم دادگر – صبح از مریوان آمدم به سنندج و پادگان 7 تیر . پادگان حالت دیگری به خود گرفته بود و حال و هوای عملیات داشت . گوسفند برای قربانی کردن آماده بود گفتم چه خبر است ؟ که گفتند آیت الله طاهری امام جمعه اصفهان تشریف می آورند . نماز ظهر و عصر را به امامت ایشان خواندیم . بعد از نماز ظهر ناگهان چهره برادر محسن رضائی از گوشه ای پیدا شد و بچه ها ابراز احساسات کردند . بعد از نماز عصر اول آیت الله طاهری سخنرانی کردند و سپس برادر محسن در مورد عملیات آینده سخنرانی کردند . شب آقای قرائتی به پادگان آمد و برای بچه ها سخنرانی کرد و بچه ها ابراز احساسات شدید نشان دادند . تلگرام https://t.me/gpjme ایتا https://eitaa.com/gpjmeshkaarabid
mokhtasi (301).jpg
249.1K
10 سال با محرم های انقلاب و دفاع مقدس – 15 چهارشنبه 20 مهر ماه 1362 – مطابق با روز پنجم محرم شهید حسین مختص آبادی مثل روزهای آخر همه شهدا ، حسین هم همانطور شده بود . محرم امسال در پادگان 7 تیر ، کار خودش را کرده بود . حسین شوخ و بذله گو و شلوغ ، دیگر آن حسین نبود . حالا بیشتر اوقاتش به جای شلوغی و شوخی با این و آن ، در سکوت و نجوا و راز و نیاز می گذرد . تسبیح همیشه در دست و فقط ذکر و صلوات . وقت رفتنش شده . خوابی را که دیده برای دوستش عباس رئیسی تعریف می کند ولی عباس با شوخی و مسخره بازی از آن می گذرد . هادی دوربین به دست از حسین و عباس می خواهد عکس یاگاری بگیریم . این آخرین عکس ، و سر پائین حسین و تسبیحی که در دست دارد، گویای همه چیز است . حسین هیچوقت اینطوری عکس نگرفته بود . تلگرام https://t.me/gpjme ایتا https://eitaa.com/gpjmeshkaarabid
شهید حسین مختصی.jpg
486.4K
10 سال با محرم های انقلاب و دفاع مقدس – 16 چهارشنبه 20 مهر ماه 1362 – مطابق با روز پنجم محرم شهید حسین مختص آبادی2 خط دشمن شکسته شده بود . هوا گرگ و میش صبحگاهی بود . رزمندگان مشغول تثبیت خط ، انتقال مجروحین و شهدا و نقل و انتقال مهمات و آب و غذا بودند . عباس کناری نشسته بود و حوادث دیشب تا حالا را در ذهن خود مرور می کرد . نبرد سختی کرده بودند . تعدادی از نیروهای دسته اش مجروح و شهید شده بودند . حسین ، بچه محل ، رفیق و همرزم چندین ساله و معاون دسته اش، از دیشب به تدبیر فرماندهان به دسته ای دیگر منتقل شده و حالا عباس روی تخته سنگی کنار تپه نشسته تا در میان رفت و آمدهای رزمندگان حسین را ببیند . هوا هنوز کامل روشن نیست . مسیر هم مسیر پیچ در پیچ کوهستانی است با درختان بلوط . گاهی همانطورکه نشسته کمرش را خم می کند تا مسیر و پشت درختی را بهتر ببیند اما خبری نیست . ⬇⬇⬇ 👇👇👇
یاد خوابی که حسین دیده بود و برایش تعریف کرده بود می افتد . از حالا به بعد دلشوره دارد . نشستن فایده ندارد . بلند می شود و از بچه ها سراغ حسین را می گیرد تا بالاخره یکی با دست به وسط میدان مین اشاره می کند . عباس به میدان خیره می شود . آدرسی که داده اند عباس را بی تاب می کند . بخشی از میدان مین هنوز پاکسازی نشده و پیکر برخی شهدا در آن میان دیده می شود . عباس بدون توجه به خطرات میدانی که هنوز پاکسازی نشده جلو می رود . نمیتواند که نرود ، کشیده می شود به آنطرف . می خواهد باور نکند که این پیکر حسین است . می خواهد از همان وسط میدان ، بلند به بچه ها بگوید این که حسین نیست ، بیاید پیکر این شهید را ببرید . برای اولین بار در سختی های جنگ زانوها یش سست می شود و با زانو روی زمین می افتد . چقدر سخت است این لحظه . تا چند دقیقه قبل منتظر حسین بود که بیاید و با همان شوخ طبعی همیشگی اش ، ماجراهای از دیشب تا حالا را تعریف کند . اما دیگر حسین با او حرف نمی زند . خیره می شود به صورت حسین . با دست ، خاک و علف های خشک شده روی صورت حسین را پاک می کند . ردی از خون که از دهان حسین خارج و گوشه لبش خشک شده بود ، دیده می شود . این همان حالتی است که حسین گفته بود می خواهد موقع شهادت داشته باشد. رزمنده شهید حسین مختص آبادی ، دلاوری بود که از سن نوجوانی و با اصرار و التماس ، برای اولین بار در سال 1360 به جبهه های کردستان رفته بود و از آن زمان تا لحظه شهادتش ، به جززمان های مجروحیت هیچوقت جبهه را ترک نکرد و هیچ عملیاتی را از دست نداد . عملیات فتح المبین – بیت المقدس – رمضان – محرم و حالا والفجر 4 در منطقه مریوان . اولین باری که به جبهه آمد ، جبهه مریوان به فرماندهی ، قهرمان جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان بود و حالا برای آخرین بار هم منطقه عملیاتی مریوان در ارتفاعات مشرف بر شهر پنجوین عراق ، شهادتگاه او گردیده بود . مزار مطهر این شهید دلاور گلزار شهدای امامزاده حسین بیدگل است . تلگرام https://t.me/gpjme ایتا https://eitaa.com/gpjmeshkaarabid
10 سال با محرم های انقلاب و دفاع مقدس – 17 سه شنبه 10 مهر ماه 1363 – مطابق با روز ششم محرم سال 63 اولین سال از دفاع مقدس است که از این به بعد یک عملیات اصلی و آن هم در فصل زمستان صورت می گیرد . قبل از آن در سال 60 ، عملیات های ثامن الائمه علیه السلام و طریق القدس – سال 61 ، عملیات های فتح المبین ، بیت المقدس ، رمضان ، محرم و والفجر مقدماتی – سال 62 ، عملیات های والفجرهای 1 و 2 و 3 و 4 و عملیات خیبر . در سال 63 تنها ، عملیات بدر در اسفندماه این سال ، به عنوان عملیات اصلی رزمندگان در آب های هورالعظیم انجام شد . تلگرام https://t.me/gpjme ایتا https://eitaa.com/gpjmeshkaarabid
10 سال با محرم های انقلاب و دفاع مقدس – 18 دوشنبه 1 مهر ماه 1364 – مطابق با روز هفتم محرم با یاد شهدای عملیات قادر محرم سال 64 ، شهرستان های کاشان و آران و بیدگل حال و هوای خاصی دارد . یک هفته به آغآز محرم در غرب کشور منطقه اشنویه عملیات قادر انجام شده است . اجرای عملیات قادر با نیروهای ارتش بوده که بعد از دو مرحله ، آنها از سپاه تقاضای همکاری و شرکت در عملیات را می نمایند و لشکر8 نجف اشرف از استان اصفهان به فرماندهی حاج احمد کاظمی در مرحله سوم وارد عملیات می شوند . رزمندگان این دو شهرستان در گردان های انبیاء ، فتح ، امام حسین و چهارده معصوم سازماندهی شده اند . شب 18 شهریور عملیات آغاز و رزمندگان با یک پیاده روی 7 ساعته شبانه در کوهستان ، موفق به تصرف پایگاه های دشمن می شوند . اما با روشن شدن هوا و صعب العبوربودن منطقه کوهستانی عملیات ، کار پشتیبانی و اعزام نیروهای تازه نفس به منطقه ممکن نمی شود و رزمندگان مجبور به بازگشت می شوند که در این میان تعداد زیادی مجروح اسیر و شهید می گردند و چون امکان انتقال شهدا به عقب نبوده ، پیکر مطهر اکثر شهدا در منطقه می ماند . در محرم این سال برخی ، شهدای خود را تشییع کرده و در حال اجرای مراسمات بزرگداشت هستند ، تعدادی خانواده ها به دنبال مجروحیت فرزندانشان ، در بیمارستان ها هستند و تعداد زیادی از خانواده ها ، بی خبر از سرنوشت فرزندان خود ، به این سو و آن سو برای کسب خبر می روند . یکی به آنها می گوید من دیدم شهید شد و دیگری می گوید نه مجروح بود و آن یکی می گوید اسیر شده است . شهدای عملیات قادر سال ها بعد و طی عملیات تفحص ، شناسایی و به زادگاهشان منتقل گردید . تلگرام https://t.me/gpjme ایتا https://eitaa.com/gpjmeshkaarabid