eitaa logo
دخترانِ آزاده :)🩷
176 دنبال‌کننده
927 عکس
341 ویدیو
8 فایل
《دختران‌ِآزاده🩷✨》 متوسلین‌به‌حضرت‌‌معصومه‌سلام‌الله‌علیها🤍 ــ ـ ـــــــــ❁ــــــــ ـ ـ حُرِّه؛دختر آزاده،ازاَسامی‌ حضرت‌ فاطمه‌ سلام‌ الله:) #هیئت صفای دل به انسان می‌دهد😌😍🌱 این‌صفاازنوراهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌‌است :)✨️ محدوده‌شهیدکشمیری✌️
مشاهده در ایتا
دانلود
اینجا مسجد سهله است.. کوفه که بودیم میخواستم براتون بزارم با هم بریم زیارت اینترنت یاری نکرد..🤕 حالا بفرمایید کمی بگم براتون 📸
دخترانِ آزاده :)🩷
بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 همه اراده ها دست خداست... قرار بود برای آماده سازی رزق ها و هدایای مد نظر ویژه زائرین کوچک و بزرگ امام رضا علیه السلام دور هم در منزل .... جمع بشیم. خبر دادیم بچه ها یاعلی گفتند و سه شنبه شد . از قضا ما شب مهمان آمد و ماندند.. سپردم به ! . صبح شد.. ساعت ۸:۵۰دقیقه یکی از خواهرا زنگ زد که ما نذر داریم و شما با بچه های هیئت دعوتید و حتما بیاید که تنها شما رو گفتیم...! بابت شرکت و اجرا در مجلس روضه..! اینجا من خوشحال از اینکه خدا رقم زده بود اونجا بریم واسه کارامون ^ اخه خونه واقعا شلوغ بود... گفته بودم سپردم به خدا :) خب مکان فعالیت مون تغییر کرده و باید بگیم که بدونند و بیان.! خبر جدید که به گفتم ، الحمدالله.. جالب بود سریع موافقت هاشون اومد و عزیزان قبول کردند. " ما همچنان مهمان داشتیم و مشغول ... به وقت دعوت و بقول هیئت ما وقت رسید و آماده شدم برم یک نفر از جمع همراهم اومد. عضو ۱۱ ساله هیئت!! رسیدیم و خداروشکر خواهران آماده بودند و درحال صلوات گفتن... بعد احوال پرسی با خواهرا و زیارت قبول گفتن به کربلایی هامون نشستم یهو یادم اومد یکی از سفارش هامون بر خلاف برنامه صبح به دستمون نرسید و الان باید پیگیری کنم که لازم داشتیم. تماس گرفتم گفتن که آماده شده یه ربع دیگه بیاید تحویل بگیرید.. تازه قسمت جالبش میخوام بگم براتون " یه بار موضوع رو بخونید و کمی فکر کنید.. اول متن☝️🏻 ـ ـ ـ ــــــــــ❁ــــــــــ ـ ـ ـ متوسلین‌به‌جوادالائمه‌علیه‌السلام 🖐🏻 🖤 @h_Javadalaima_1444
دخترانِ آزاده :)🩷
بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 همه اراده ها دست خداست... قرار بود برای آماده سازی رزق ها و هدایای مد نظر
‌‌ کمی گذشت از مجلس پاشدیم .. با دو نفر از خواهرا رفتیم که سفارش مون بگیریم نزدیک خونه روضه بود:) ‌کوچه کناری باید میرفتیم پلاک... داشتیم نزدیک می‌شدیم که یک دختر بچه کوچیک با لباس دامن دار و روسری حریر مشکی اما باز موهاش پیدا بود کاملا.. تنها بود حدودا ۸_۹ ساله بهش می‌خورد..! از روبرو به ما رسید و گفت ببخشید شما از کجا اومدید.. اول چیزی نگفتیم چند ثانیه سکوت ... (بعد به ذهنم خورد که لابد این بچه دنبالِ کسی هست) گفتم که ما از خونه دوستمون اومدیم چطور؟ گفت آهان هیچی و رفت.... ما به راهمون ادامه دادیم گرم بود از طرف سایه رفتیم و رسیدیم به اونجا دربِ سفید که خوشه های انگور از در زده بود بیرون در زدیم اومدن و بعد که سفارشمون گرفتیم از همون راه برگشتیم بریم خونه دوستمون ادامه مجلس! از کوچه در اومدیم بعد دیدم یکم اون طرف تر همون دختر بچه داره میاد گفتم بنظرم همون اولم که دیدمش آشناست ... هیئتی ۱۱ ساله که تو کلاسام هست گفت نه نیست! داشت نزدیک میشد بهمون که به دوستم گفتم باید ازش بپرسم چیشد که اینطور بنظر نگران هست و تو کوچه‌‌‌.. تشویقم کرد و گفت برو جلو.. رسیدیم بهش گفتم عزیزم چیشده ؟ طفلک انگار منتظر شنیدن این حرف از کسی بود گفت تا شنید زد زیر گریه 😭 -من و مامانم رفته بودیم روضه بعد من اومدم جلو در بازی می‌کردم یکم از اونجا دور شدم الان نمیدونم کدوم خونه است...😢 واقعا تعجب کردیم 😳 صبر کردم بعد گفتم چیکار کنیم؟ دوستم گفت بریم کوچه ها رو بگردیم شاید پیدا کردیم .. مونده بودیم واقعا ما قرار بود زود بر گردیم هم از روضه فیض ببریم هم خدمت مون انجام بدیم... حالا اینطور رقم خورد !! توکل بر ..باشه بریم حالا این کوچه رو بگرد اون رو بگرد... ما سه تا و یه دختر کوچیک که وقتی گفتم آدرس خونتون کجاست کشمیری چنده؟ گفت ما تهرانیم واسه چند روز اومدیم زیارت فقط..‌😫🥺 همچنان گریه‌‌.. آرومش کردیم.. .. حالا ... 😎😢 دنبالِ خونه ای که روضه داره و مهموناش رفته و غذاشم استامبولی بوده😢😅 داستانِ جالبی شد نه‌...! ـ ـ ـ ــــــــــ❁ــــــــــ ـ ـ ـ متوسلین‌به‌جوادالائمه‌علیه‌السلام 🖐🏻 🖤@h_Javadalaima_1444
‌‌ بگرد و پیدا کن 🔍 دختر بچه جلو میرفت و ما دنبالش طفلک هی با خودش میگفت کوچه اش تنگ بود بعد کوچه بزرگ میرفت بق‌ول خودش که گفت مغزم قفل کرده.. فهمیدم از استرسه واقعنم نگران بود.. یکم گریه یکم حرف!! ۴یا ۵ کوچه همینطور رفتیم اما اثری نبود همه تو خونه هاشون و درها هم بسته طفلک خودش به کنار نگران شده به ما میگه شما خونتون گم نکنید😅 گفتیم نه برو بگردیم تو پیدا کن... ما بلدیم نگران نباش گم‌نمیشیم:) بچه مردم دستمون بود در بین سایه و آفتاب در حال حرکت تو کوچه ها خدایا چیکار کنیم.. به دوستم گفتم ۱۴ بار رو صدا بزن منم.. یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی و... دیگه کوچه داشت به خیابون اصلی می‌رسید... ذکر کار خودشو کرد..✅ یکباره پرسیدیم یه مشخصاتی چیزی از اون خونه که بودین بگو یا از خودت اسم و فامیلت بگو.. گفت اونجا رو نمیدونم ولی من فامیلم ..... است ! اسمت چی؟ برداشت گفت مامانم گفته اسمتو به غریبه ها نگو...! چه جالب.. باشه خاله .. عه گفتی فامیلیت .... هست؟ +آره هیئتی۱۱ ساله گفت نکنه همونجا که رفتیم سفارش گرفتیم مامانش هست!! چون اون خانم هم فامیلش همین بود...🧐🔍 گفتیم شاید و یکم خوشحال 😃که داریم می‌رسیم به نتیجه این بگرد و پیدا کن..! دختره نگرانه اشکش امون نمیده گریه میکنه میگه مامان مامان 😭 پسر بچه هایی تو کنار سایه مغازه نشسته بودن و تمسخر کردن طفلک رو...!🤦‍♂ سریع رد شدیم .. گفت نکنه مامان و بابام رفتن زیارت من جاموندم😭 همچنان مشغول گریه😭 گفتیم دخترِ گل گریه نکن با گریه که پیدا نمیشه بعدم هیج مادری دخترشو تنها نمیزاره.. 😢 من برات مامانتو پیدا میکنم.... (اینو گفتم بعد تو دلم مونده بودم چی میشه!!) کم کم داریم می‌رسیم به همونجا که اولم نزدیک بودیما اما نمیدونستیم همه کوچه ها رفتیم جز اونجا... یه کوچه دیگه فقط مونده.. آره داریم می‌رسیم... بهمون همچنان اطلاعات میداد.. خونه درِ سفید ازش هم گل واینا بیرون اومده ماشین.... ما هم اونجاست..😅 نمیدونم مدل ماشین چی گفت.. " چه اطلاعات شبیه همونه که سفارش تحویل گرفتیم " فقط چند تا خونه دیگه داریم می‌رسیم پلاک چند بود... آهان.. اینه.. دختر بچه تا دید دوید ارههه همینه...😃😃 این ماشینمون اینم خونه فامیلمون ... در زد باز که کردن اشنایانشون بردنش داخل.. ▫️🤕 پایانِ 😎😃 راستی ما ها چندین بار تو به هم گفته بودیم مهم نیته! نیت ما هم خدمت بود..! به زائرای کوچیک و بزرگِ امام رضا علیه السلام +♡ الحمدالله این توفیق و خدمت قسمتِ ما شد..! واقعا همه ی اراده ها دست ☺️🥺 الحمدالله الحمدالله 💚 ـ ـ ـ ــــــــــ❁ــــــــــ ـ ـ ـ متوسلین‌به‌جوادالائمه‌علیه‌السلام 🖐🏻 🖤 @h_Javadalaima_1444
آمدم ای شاه پناهم بده یه یادگاری یه دعای قشنگگ ممنون اجازه دادی خادم شم 💚 ـ ـ ـ ــــــــــ❁ــــــــــ ـ ـ ـ متوسلین‌به‌جوادالائمه‌علیه‌السلام 🖐🏻 🖤 @h_Javadalaima_1444
زمان: حجم: 81.4K
من میرم اما... دلمو جا میزارم 😭 این شب جمعه ای همه با هم بگیم امام حسین تو رو دوس‌ِت دارم
تولد شهید مصطفی صدرزاده🤎‌؛ دغدغه اش از شهادت کارِ فرهنگی بود! به مادرش می گفت دعا کنید من ماثر باشم... _شهید شدم یا نشدم مهم نیست! هر وقت هم که بحثِ شهادت میشد؛ میگفت: "افوض امری الی الله" ..🤍.. "هر چی خدا بخواد" ـ ـ ـ ــــــــــ❁ــــــــــ ـ ـ ـ متوسلین‌به‌جوادالائمه‌علیه‌السلام 🖐🏻 🌱✨ @h_Javadalaima_1444
@Rozekhon | حسین یکتاخوش تیپی(ورودی دانشگاه).mp3
زمان: حجم: 8.96M
برای خودته!! آره.. خودِ خودِت رفیق ببین.. با دقت تو خلوت با آرامش با دفتر و قلم بشین و بنویس و خووووب گوش بده... می ارزه🙃 ❤️🤍 ـ ـ ـ ــــــــــ❁ــــــــــ ـ ـ ـ متوسلین‌به‌جوادالائمه‌علیه‌السلام 🖐🏻 @h_Javadalaima_1444
دخترانِ آزاده :)🩷
دستای مـَن همیشه بالای سـَرت هـَست؛ نگران تنهائیت نـَباش از طرف پدرت مــَهــدی عج الله #هیئت_دخترا
این افتخارُ بهت میدم🙂 چهارشنبه .. بعد از برنامه مون که با استقبال خواهرای عزیزمون به یک روز تکرار نشدنی تبدیل شده بود.. در حال برگشت... تو اتوبوس نشسته بودیم ومنتظر حرکت ... صندلی ردیف جلو دوستم بود، نگاهش افتاد به دیس شیشه ای کیک! روصندلی دونفره سمت چپمون یکی از رفقا که اتفاقا واسه پذیرایی امروزمون ،همون کیک اسفنجی خوشمزه رو پخته بود گفت؛ دیس رو بده به من ،تو خیلی گرفتی اذیت شدی.. تو همون لحظه بود که اتوبوس به حرکت افتاد. یهو به ثانیه نکشید که به فکرم رسید این کیک های خوشمزه رو بین مسافران اتوبوس تقسیم کنم، رفیقی که تو صندلی دونفره سمت راستم نشسته بود دستم رو خوند ویهو گفت ؛ اجازه بده این افتخار نصیب من بشه!! وه چه افتخاری بود که نصیب او و همه ما شد اون هم درشب « شهادت امام حسن عسکری(علیه‌السلام) پدر امام زمانمون(عج الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)» در همون حال یکی از بچه ها که اسپیکررو روشن کرده بودو به نوعی باصدای آهسته که کسی معترض نشود، صدای زمزمه مداحی با وجود سروصدای داخل و بیرون جاده شنیده میشد، بسیار دلنشین بود. حالا در ویراژ رفتن های اتوبوس ودر نهایت خوشرویی ،کیک ها بین تک تک مسافران تعارف میشد، بعضی از گرفتن کیک ها خودداری میکردند وشاید کمی اکراه داشتند اما باوجود چهره متبسم و لحن خوش او نتوانستند از کیک ها بگذرند. البته که انصافا کیک ها هم هوس برانگیز بود. اما دراین میان چیزی که باعث خوشحالی بیشتر او شده بود این بود که توانسته بود بابیان خوش دختری که شال از سرش انداخته بود رو مجاب کنه که دوباره روی سرش قراربده آن دو لبخند زنان از کنارهم گذشتند. حالا اتوبوس به مقصد ما رسیده بود و ما با رمز یا امام حسن عسکری( علیه‌السلام) پایان یافته بود. 🤍💚 ـ ـ ـ ــــــــــ❁ــــــــــ ـ ـ ـ متوسلین‌به‌جوادالائمه‌علیه‌السلام 🖐🏻 💚 @h_Javadalaima_1444
عشق‌آن‌دارم‌که‌تا‌آید‌نفـس از‌جماݪ‌دلبـرم‌گویم‌فقط حـق‌پرستم،مقتدایم‌مهـدۍ‌است تا‌ابد‌ازسرورم‌گویم‌فقــط‌...😌♥️ .... سلام‌رفیق، به‌کتابخونه‌پررمز‌و‌رازمون‌خوش‌اومدی!) https://eitaa.com/ketabkhaneh_horre خواهرای گلم 🌸 جهت‌هماهنگی‌ دریافت‌یاتحویل‌کتاب شرکت‌درمسابقهه😃😃🤩 بیاین‌اینجا😉 لینک گروه براتون میفرستم😁 @Y_R_1190 ـ ـ ـ ــــــــــ❁ــــــــــ ـ ـ ـ متوسلین‌به‌جوادالائمه‌علیه‌السلام 🖐🏻 @h_Javadalaima_1444
4.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا اباعبدالله من آرزو کردم تو رو مثل همیشه ۱ 🥺 🌱 🖤" ـہـ۸ـــــہـــــ۸ـــــــــ🔗🏴/^^ــہـ۸ـــــہـــــ۸ـــــ عضو کانال به عشق حرم شوید.. @eshge_haram_1446
آن که برد مرا بر سر دیگِ محبت بچشاند قطره ای از لطف و کراماتِ شما گفتم منکه ندارم که ندارم اندکی معرفتی!! گفت نبُود غم، راه بیا ما خودمان راه بلدیم لبیک یا مهدی عج الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف 💔🥺