eitaa logo
دخترانِ آزاده :)🩷
176 دنبال‌کننده
928 عکس
341 ویدیو
8 فایل
《دختران‌ِآزاده🩷✨》 متوسلین‌به‌حضرت‌‌معصومه‌سلام‌الله‌علیها🤍 ــ ـ ـــــــــ❁ــــــــ ـ ـ حُرِّه؛دختر آزاده،ازاَسامی‌ حضرت‌ فاطمه‌ سلام‌ الله:) #هیئت صفای دل به انسان می‌دهد😌😍🌱 این‌صفاازنوراهل‌بیت‌علیهم‌السلام‌‌است :)✨️ محدوده‌شهیدکشمیری✌️
مشاهده در ایتا
دانلود
45.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ز کودکی خادمِ این تبارِ محترمم کنارِ لشکرِ عشاقِ حسین؛ هم قدمم (ع)
این بود که گفته بودیم👇🏻 ـ نذر کردم که اگر کرب و بلا قسمت شد اربعین جای رقیه به زیارت بروم🥺😭
سلام به اقای مهربانی ها سلام به اقای مظلومم سلام به بابای مهربون ما سلام به فرزند شهید کربلا سلام به یوسف زهرا سلام به امام عدل و داد سلام به شما بابا جون اقا جون، بابا جون دورتون بگردم کی میاین دیگه کارد داره به استخون بعضی ها اسیب میزنه دیگه اون کاسه صبر بعضی ها لبریز شده اقا جون ما صبر زینبی نداریم که... شما مراعات ما رم بکنید بابا جون بمیرم براتون که این اواخر همش درد و غم داشتید و از اون مهمتر اونمه درد رو تنهایی تحمل کردید... اقا جون من بهتون سلام دادم و می دونم جواب ندادن تو مرام شما نیست جه برسع به اینکه اون جواب، جواب سلام باشه اقا جون منتظر جواب سلامتون می مونم... اللهم عجل الولیک الفرج
اصل غم حسینی چیست ؟ ایا واقعا تمام شد؟
هدایت شده از علیرضا پناهیان
🔰 اگر فضیلت زیارت امام حسین(ع) را می‌دانستید، از اشتیاق، جان می‌دادید! @Panahian_ir
ــــــــــــــــــشب اول ربیعـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــشـب لیـلة المبیـتــــــــــــــــــ ــــــــــــجانفشانی امیرالمومنینــــــــــــ ــــــــبرای حفظ جان رسول اللهـــــــــــ ـــــــــــــــــــــگرامی بادـــــــــــــــــــــــــ
سلام خواهرا بیاین اینجا قراره دور هم رزق جمع کنیمhttps://eitaa.com/joinchat/606405923Cdc956004f5
همچی تموم شد ولی حرارت عشق به کربلا یه ذره هم کم نمیشه! هم ادامه داره.
هدایت شده از کاف نون
🫀کاف‌نون✍
. . ـبه سمت ورودی باب القبله مقابل شارع الرسول علیه السلام رفت. چشمش که به ورودی حرم مطهر افتاد، نزدیک شد، عبایش را جمع کرد خم شد و زمین را بوسید. در همان حال، با طنین باطنیِ اشعاری که قلبش آن را می‌خواند، متوجه ساحت جهان دارِ حقیقت شد : همه کس کشیده محمل به جناب کبریایت من و خجلت سجودی که نکرده‌ام برایت نه به خاک در بسودم، نه به سنگش آزمودم به کجا برم سری را که نکرده‌ام فدایت ـقلبش پر از درد و آه بود و نمی‌توانست رها کردن نجف را بپذیرد. کنار ورودی باب القبله در حال سجده و آستان بوسی ، اشک از چشمانش جاری شد و در همان حال برای باقیماندن در نجف شروع به نجوای باطنی و التماس خاضعانه به سلطان ولایت کرد. . . 📚کهکشان‌نیستی= ص۴۵ 🕊 https://eitaa.com/joinchat/606405923Cdc956004f5