eitaa logo
اقتصاد فرهنگی
7.5هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
4.8هزار ویدیو
163 فایل
در میانه‌ یک جنگ تمام عیار ترکیبی مطالب کانال کپی‌رایت ندارد! ارتباط: حسین عباسی‌فر @h_abbasifar کانال فرهنگی‌هنری‌ادبی‌طور: https://eitaa.com/joinchat/1463616639C49c84c374c تبلیغات حرام است! 😊 "دکتر نیستم" https://virasty.com/ABBASIFAR
مشاهده در ایتا
دانلود
غم بعدِ تو نشست کناریّ و ناله کرد ساقی ز غم طلب ز شراب دو ساله کرد آتش ز داغِ این خبر از بُهت یخ زده دریا کویر شد ز غمت، سنگ ژاله کرد از آسمان صدای خدا می‌رسید؛ آه... گویی که تیغ بر سر جلّ جلاله کرد عدل از کمر شکست چو سجاده سرخ شد ظلم از سر خوشی میِ خون در پیاله کرد شیطان پس از تو رفت و به یک گوشه‌ای نشست هر کار، مانده بود به انسان حواله کرد هرچند خون سرخ حسین‌ات نجات داد اسلامِ بی ولای تو را حق اهاله کرد انسان میان رحمت تو غرق بود و رفت رویش به‌جای سیبِ گلستان به کاله کرد یک نام بود راه رسیدن به حق ولی آدم به جای نام تو بی‌خود اطاله کرد دنیا ز مرد، بعد تو خالی شده علی رو سوی هر سفیه و صغیر و رجاله کرد فتوا فقط تو بودی و ما را خدای تو بعد از علی کلافه‌ی حکم و رساله کرد اسلام با وجود تو بالانشسته بود لعنت بر آن نفاق که دین را سفاله کرد رفتی تو ای علی و نبی از کنار عرش قرآن به سر اشاره به آل و سلاله کرد راه ظهور حجت حق نیست جز علی باید غبارِ غیر تو از دل ازاله کرد ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
این اولین غزلم بود برای امیرالمومنین علیه‌السلام همین لحظات... ۲۰ ساله شد آتش عشقِ یار من، چون که زبانه می‌شود بـــحر دل شـکســته ام، آهِ شـــبانه می‌شود کاسه چشم سردِمن خون شود وهزار دل سنگ صفت ز گوشه ای نرم روانه می‌شود تا دمی از سبوی او مست شوم، نمی شود تیر غمش به سوی دل، باز روانه می‌شود سوی چراغ بی مثل راه گرفته دل ولی نور خدا به ســوی او بـاز نشانه می‌شود گشته خزان دلم زِغم هست کنارِ دیده نم درد عــلی به بــاغ دل باز جــوانه می‌شود ساقی اگــر زند به در قفل هزارخانه را دست دلم بــه عـشق او خیبریانه می‌شود داد که شمشیرِغمت چونکه زبانه می‌کشد کشته دوچشم خونفشان با دوزبانه می‌شود این دل بی نوای من باز سپید می‌شود؟ این شب تیره ام سحر، آه چرا نمی‌شود؟ ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
او رفت از زمین و زمان گریه کرده‌است غم گریه کرده است فغان گریه کرده است دنیا ز داغ و آخرت از شوق پر شده از داغ‌وشوق هردو‌جهان گریه کرده‌است این‌داغ‌چیست‌این‌چه‌بلائی‌ست‌کاین‌چنین جن و ملک میان جنان گریه کرده‌است "آتش"به‌سرزده‌ست،"هوا"سوبه‌سو شده افتاده"خاک"و"آبِ" روان گریه کرده‌است آخرکه‌بوده آن‌که سیه‌پوشِ‌اوست عرش جانان‌کجاشده‌است‌که‌جان‌گریه‌کرده‌است نان شد بهانه‌ای که بگوید به او یتیم: "بابایِ‌من"... نه‌از غمِ‌نان گریه کرده‌است از بس که خوب بود گمانم که دشمنش خندیده در عیان و نهان گریه کرده‌است عدل‌از زمین بدون‌علی‌رخت‌بست‌و رفت از آن زمان امامِ‌زمان گریه کرده‌است فرزند اوست شاه شهیدان کربلا خوش‌عاقبت هرکه برآن گریه کرده است او رفت تا زمین و زمان بی‌علی شود او رفت از زمین و زمان گریه کرده‌است ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
به دیگ عشق تو از شوق با سر افتادم سر وصال تو با دین و دل درافتادم مرا ز موج حوادث بس است این توفیق که در سواحل دریای حیدر افتادم... ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
دائم به سجده بود که یارب... خدا فقط میگفت زیر لب به خدایش: تو را فقط- میخواهم و شدی تو مرا رهنما فقط لاحکم غیر حکم تو... این ماجرا فقط بین من و تو باشد و ... یک ماجرا شکافت... شد وقت جنگ! در صف اول حضور داشت الحق رشید بود و به بازوش زور داشت از خود به جز کلام خدا را به دور داشت لکن کمی به وقت جهادش غرور داشت اما به خط زد و صف کفار را شکافت سرباز شد به راه خدا سربلند شد اشکش ز دیده رفت و دلش آب و قند شد بعدا اگر چه عاشق گیسو کمند شد اما به سجده رفت و صدایش بلند شد: ای آنکه قدرتش دل این حبه ها شکافت- ما را به راه راست هدایت کن ای خدا حالا که رفته حرف تو بالای نیزه ها ما با تو و کلام تو در جنگ... مرحبا ما را چنین به فتنه مکن یار، مبتلا باید به حکم حضرت حق این بلا شکافت مالک! بیا ز خیمه ی شیطان کنار شو او را خزان مباش به قرآن بهار شو هی خون دل بنوش شبیه انار شو دام خداست بر سر نیزه، شکار شو هرگز نمیتوان سر حرفِ خدا شکافت! القصه شد همان که نباید... ولی سپس کفرش چو چرک آبله بیرون شد از قفس میزد ز خشم و کینه به روی علی نفس گویی تمام عمر نبودش به جز هوس شکر خدا که باطل و حق شد جدا...شکافت از هم صف خدا و خدا شد جدا جدا یک سو خدای حیدر و یک سو فقط خدا آری اله نفس خدا می شود تو را گر از ولای حضرت حیدر شوی رها حیدر به خطبه ای صف سنگ و طلا شکافت ماندند عده ای به دم تیغ حیدری از پا، تن و ز تن شده بر خاک هر سری طوری فنا شدند که گر نیک بنگری گویی نزاده بوده از اول ز مادری ترسید و پشت به لشکر... هوا شکافت تا مکه رفت، پرده ی کعبه به بر گرفت از گیسوان دختر اخضر (1) اثر گرفت دستی به تیغ و زهر به دست دگر گرفت تا مسجد آمد و خطِ قرآن به سر گرفت قرآن به سر گرفت و سر مرتضی شکافت... آری حکایتی است در این جهان قرآن ضلالت است به مردم بدون آن فرقی نمی کند که کجا یا به هر زمان باید که رفت سوی خدا با دو ریسمان هر چه چراغِ کور به جز آن دوتا شکافت... قرآن به نیزه شد که شود حق بیان و قرآن سه شعبه خورد به قلبش عیان و آه قرآن ز خیمه گشت برون از نهان و آه قرآن به شام رفت...وَ شد آنچنان و آه یک سر به کوفه و دگری کربلا شکافت... 1. قطام بنت اخضر بن شجنه ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
مکن‌اشاره‌به‌لطفِ‌کریم‌ِنازک‌طبع که‌ازخجالت‌ِسائل‌کریم‌می‌شکند ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
بانک‌ها دم مسیح ندارند دَم دولت را دیده‌اند و پول خلق می‌کنند دَمشان از جای گرم بلند می‌شود! اما دَم مردم بریده است دُمشان هم... اما بانک‌ها دُم به تله نمی‌دهند تله‌هایی که یا کار نمی‌کند یا پیدا نیستند! مثل دست نامرئی! البته این یکی کار می‌کند! خوب هم کار می‌کند! رد "نیلی" سیلی‌اش را بر گونه‌های مردم ببین! قبلا فکر می‌کردم مردم خودشان با سیلی صورتشان را سرخ نگه می‌دارند "آخوندی" با عمامه "صورتی" گفت این دست نامرئی را از اسلام گرفته‌اند! "غنی" نژادی گفت: طیب‌الله‌انفاسکم! ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
خون شریک.mp3
زمان: حجم: 3.3M
خون شریکیم با صدای علی زکریایی عزیز در خاک، هم مرزیم و در دین مستیم و در دستان گلچین خون شریکیم از فرش تا عرش معلی هم صدائیم در راه حق بالا و پایین، خون شریکیم ما را دعا جز مرگ اسرائیل هیهات... اینگونه ما با مرغ آمین خون شریکیم تا قله ی کرب و بلا هم جبهه هستیم بر زین و هم افتاده از زین خون شریکیم بر خاک ما جاری شد از مهمانمان خون در ماتم این داغ سنگین خون شریکیم ما را جدا از هم نخواهد دید چشمی ما با شهیدان فلسطین خون شریکیم ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
ما بی حسین وارد جنّت نمی شویم دنیایِ بی حسینِ شما مفتِ چنگتان... طراح: مهدی خلیلی ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
ای که قلبت ز سینه گشته جدا از غم ماجرای کرب و بلا رخ مپوشان ز ما که خون خدا وصل کرده به یکدگر ما را هان بیا تا یکی شویم... بیا! مرز "ظلم" است بین "دشمن" و "ما" مرز این جبهه نیست صوم و صلات مرز این جبهه نیست خمس و زکات تا لب تشنگیِ آب فرات باز باشد همیشه راه نجات رمز وحدت شده است راز حیات مرز "ظلم" است بین "دشمن" و "ما" وقت جنگ از چه دم زنی جز خون؟ وقت عشق از چه غیر شعر جنون؟ هر چه "رب" در جهان شود افزون "قل تعالَوا" و "لَااتَّخِذ مِن دون..." حُرِّ مِنّا کجا و دشمن دون مرز "ظلم" است بین "دشمن" و "ما" جنگ ما جنگ رفعت است و سقوط زین سبب می زنیم بعد هبوط سنگ وحدت به جبهه ی جالوت "ربنا اننا.." دعای قنوت: بشکند سنگ آه تُنگ سکوت مرز "ظلم" است بین "دشمن" و "ما" شیعه را جز گِلِ علی گِل نیست گِل حیدر به جز غم دل نیست غم دل جز به عشق حاصل نیست عشقِ بی جور یار کامل نیست جور یاران اگر چه مشکل نیست مرز "ظلم" است بین "دشمن" و "ما" هر که از داغ و سوگ غزه سرود تار من او شده من او را پود یار ما هر که راه غزه گشود غزه را هر که دید و ساکت بود دشمن است ار چه دائما به سجود مرز "ظلم" است بین "دشمن" و "ما" جبهه ی حق گشوده بال و پرش تا به مغرب رسیده هان خبرش هر که با ظلم رو برو سپرش خم نگردد برای کس کمرش تاجِ دُرِّ به سرش مرز "ظلم" است بین "دشمن" و "ما" ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
حسین علیه السلام به لب های تشنه ی علی اصغر اشاره کرد... یزیدیان گفتند ما چگونه با طفل شیرخوار صحبت کنیم؟ شمر به حرمله نگاه کرد... ...... گفتند ما چگونه سخن با علی کنیم؟ زد حرمله صدا که منم هم کلام او... علیه السلام ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
"تو" رفتیّ و "شما" تشریف آوردی علی جانم تو "جان" رفتی و "جانان" بازمی‌گشتی به آغوشم... ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar