eitaa logo
📚حکایات شیرین بهلول 📚
2.5هزار دنبال‌کننده
579 عکس
423 ویدیو
6 فایل
📚حکایات شیرین بهلول و..📚 💚شامل پندها واندرزهای حکیمانه ست💙 #کپی نمودن آزاده👌وباعث نشر وگسترش آگاهی ودانائی میشه شما هم دوستانتونو به این کانال دعوت کنید🙏 تادراین چرخه قرار بگیرید🙏 🔍تبادل و تبلیغ 🔰🔰 @Mn8888 @Eng_movahedzadeh @mahdimovahed110
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از .
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی رفت روزی زاهدی در آسیاب آسیابان را صدا زد با عتاب گفت دانی کیستم من گفت :نه گفت نشناسی مرا، ای رو سیه این منم ، من زاهدی عالیمقام در رکوع و درسجودم صبح وشام ذکر یا قدوس ویا سبوح من برده تا پیش ملایک روح من مستجاب الدعوه ام تنها وبس عزت مارا نداند هیچ کس هرچه خواهم از خدا ، آن میشود بانفیرم زنده ، بی جان میشود حال برخیز وبه خدمت کن شتاب گندم آوردم برای آسیاب زود این گندم درون دلو ریز تا بخواهم از خدا باشی عزیز آسیابت را کنم کاخی بلند برتو پوشانم لباسی از پرند صد غلام وصد کنیز خوبرو میکنم امشب برایت آرزو آسیابان گفت ای مردخدا من کجا و آنچه میگویی کجا چون که عمری را به همت زیستم راغب یک کاخ و دربان نیستم درمرامم هرکسی را حرمتیست آسیابم هم ، همیشه نوبتیست نوبتت چون شد کنم بار تو باز خواه مومن باش و خواهی بی نماز باز زاهد کرد فریاد و عتاب کاسیابت برسرت سازم خراب یک دعا گویم سقط گردد خرت بر زمین ریزد همه بار و برت آسیابان خنده زد ای مرد حق از چه بر بیهوده می ریزی عرق گر دعاهای تو می سازد مجاب با دعایی گندم خود را بساب.. حکایات وسخن بزرگان 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🔴عاقبـت بی حــرمتی نسبت به والــدین ✍حجت الاسلام عالی:مرحوم آقا جمال گلپایگانی، از مراجع صاحب رساله بود و رفیق آقای بروجردی بودند؛ الان نوه هاش در تهران زندگی می کنند؛ زمانی که یک جوان را برای دفن به تخت فولاد آوردند؛از ایشان خواستند که به آن جوان تلقین کند؛ آقای گلپایگانی چشمانش باز بود مےگفتند: می دیدم برزخ جوان را، به جوان گفتم: بشنو! بفهم! این چیزهایی را که به تو می گویم؛ گفت نمی فهمم چی می گی! بعد دیدم یک شیطانک هایی در اطرافش می رقصند و می خندند، خوشحال هستند که این دم آخر می خواهند او را تو قبر بگذارند و زبانش بسته بست؛ خیلی ناراحت شدم.به هیچ کس چیزی نگفتم ؛ 🔻بعد به یک کناری آمدم دیدم، خانمی دارد گریه می کند، فهمیدم که مادرش هست و کنار آن خانم یک آقایی است که او هم گریه می کرد؛ 🔹سواال کردم گفتند: 🔻آنهاپدر و مادراین جوان هستند. پدرش را کنار کشیدم و قضیه را برایش تعریف کردم،گفتم: پسرتون توی زندگی خود گیر و مشکلی داشته با شما؟ 🔹پدر جوان گفت: 🔻پسر ما! خیلی خوب بود. اهل نماز بود و متدین اهل محراب و منبر و مطالعه بود، ولی چون خیلی از چیزها را یاد گرفته بود مغروربود. لذا زمانی که میخواستم در مورد مسائل دینی اظهارنظر کنم به من می گفت: تو حرف نزن! چون سواد نداری! من با گفتن این حرف ها دو سه مرتبه دلم شکست.از اینکه توی جمع به من که پدرش بودم می گفت: توحرف نزن چون سواد نداری ومن ازش خیلی به دلم ماند. 🔹آقای گلپایگانی گفت: 🔻الان وقت این حرف ها نیست ازش راضی باشید و به زبان خود نیز جاری کنید ازش راضی هستید. زمانی که پدر جوان راضی شد، جوان را داخل قبر نهادند و روی آن را می پوشاندند. 🔻آقای گلپایگانی گفتند صبر کنید و خودشون وارد قبر شدند و تلقین آخر رو کردند؛ 🔹باز برزخ جوان را دید که یک لبخند زد و جوان گفت: 🔻می فهمم و آن شیطانک ها دیگر دورش نبودند، زمانی که روی قبر را پوشاندند، دیدم امیر المومنین تشریف آودرند و فرمودند: از این به بعدش با من، آقای گلپایگانی گفتند: این صحنه هایی بود که من با چشم خود دیدم؛ جوان متدین اخر عمر ولی گیر داشت. . 💯 @sticker1000💯 🥀📚 @h_bohlol 📚 🌼📚 @h_bohlol2 📚 🍂🌼🍂 🍂🌼🍂🍂 🍃🍂🌼🍃🍂 🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حکایت کشاورزی که به محضر امام زمان (عج) رسید و خانه ی امام علی (ع) و حضرت زهرا (س) را به او نشان دادند. 👤استاد عالی 🥀📚 @h_bohlol 📚 🌼📚 @h_bohlol2 📚 🍂🌼🍂 🍂🌼🍂🍂 🍃🍂🌼🍃🍂 🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ما توانستیم غول ۷۵ تنی هپکو تولید جوان‌های ایرانی 💯 @sticker1000💯 🥀📚 @h_bohlol 📚 🌼📚 @h_bohlol2 📚 🍂🌼🍂 🍂🌼🍂🍂 🍃🍂🌼🍃🍂 🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
11.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همخوانی قرآنی بچه‌ها در مترو 😃👏 تعدادی از بچه‌های نوجوان در تجریش، در مترو شروع به خواندن گروهیِ کلام‌ خدا کردند. آیاتی از سوره مبارکه‌ی حِجر ... بیشتر بخوانید 💯 @sticker1000💯 🥀📚 @h_bohlol 📚 🌼📚 @h_bohlol2 📚 🍂🌼🍂 🍂🌼🍂🍂 🍃🍂🌼🍃🍂 🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
ﺷﺒﻲ "ﺳﻠﻄﺎﻥ محمود" ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻣﻴﻜﺮﺩ ﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ؛ ﺑﻪ ﺭييس ﻣﺤﺎﻓﻈﺎﻧﺶ ﮔﻔﺖ: ﺑﯿﺎ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﻣﻠﺖﺧﺒﺮ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ. ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﮔﺸﺖ ﻭ ﮔﺬﺍﺭ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻣﺮﺩﯼ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯﮐﻨﺎﺭﺵ ﺭﺩﻣﯿﺸﻭﻧﺪﻭ ﺍﻋﺘﻨﺎﯾﯽ به ﺍﻭ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮ ﺷﺪﻧﺪ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ، " ﻣﺮﺩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ " ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﻭﻣﺪﺗﯽ ﻧﯿﺰ ﺍﺯﻣﺮﮒ ﺍﻭ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ. ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺴﺪ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﺪﻧﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﭼﺮﺍ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺩ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩﻧﺪ: ﺍﻭ ﻓﺮﺩﯼ ﻓﺎﺳﺪ و " ﺩﺍﯾﻢ ﺍﻟﺨﻤﺮ "ﺑﻮﺩ! ﺳﻠﻄﺎﻥ محمود ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺮﺩ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﺗﺤﻮﯾﻞﻫﻤﺴﺮﺵ ﺩﺍﺩ .. ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﮔﺮﯾﻪ ﻭ ﺷﯿﻮﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﺭﺣﻤﺘﺖ ﮐﻨﺪ ﺍﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍ ! ﺗﻮ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﯿﻦ ﻭ ﻧﯿﮑﻮﮐﺎﺭﺍﻥ ﺑﻮﺩﯼ !!.... ﻣﻦ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﯿﺪﻫﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ " ﻭﻟﯽ ﺍﻟﻠﻪ " ﻭ ﺍﺯ "ﺻﺎﻟﺤﯿﻦ " ﻫﺴﺘﯽ ! "ﺳﻠﻄﺎﻥ " ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﮔﻔﺖ: ﭼﻄﻮﺭ ﻣﯿﮕﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﯿﺎﺀ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﭼﻨﯿﻦ ﻭﭼﻨﺎﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺵ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ؟ !! ﺯﻥ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: ﺑﻠﻪ ، ﻣﻦ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﭼﻨﯿﻦ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻭ ﻭﺍﮐﻨﺸﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺍﺯﻗﻀﺎﻭﺕ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﺘﻌﺠﺐ ﻧﯿﺴﺘﻢ. ﺳﭙﺲ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﻪ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ مي توﺍﻧﺴﺖ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﻣﯿﺨﺮﯾﺪ ﻭ ﻣﯿﺂﻭﺭﺩ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺩﺭﻭﻥ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﻣﯽﺭﯾﺨﺖ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ :ﺍﻟﺤﻤﺪ ﻟﻠﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺍﯾﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺯ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺷﺪﻥ ﻭﻓﺴﺎﺩ ﻣﺭﺩﻡ ﮐﻤﺘﺮ ﺷﺪ؛ ! ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻨﺰﻝ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ "ﺯﻧﺎﻥ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﻭ ﺑﺪﻧﺎﻡ " ﻣﯿﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭘﻮﻝ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ ﺍﻣﺸﺒﺖ ! ﺍﻣﺸﺐ ﺩﺭﺏ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺑﺒﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ ﻧﮑﻦ !! ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮﻣﯿﮕﺸﺖ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺍﺭﺗﮑﺎﺏ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺷﺪﻥ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺴﺎﺩ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺷﺪ !! ﻣﻦ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻼﻣﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ: ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺕ ﺟﻮﺭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭﺟﻨﺎﺯﻩ ﺍﺕ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﮐﺴﯽ " ﻏﺴﻞ " ﻭ " ﮐﻔﻨﺖ " ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ. ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﻏﺼﻪ ﻧﺨﻮﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯿﺖ ﻭ ﮐﻔﻦ ﻭ ﺩﻓﻦ ﻣﻦ، ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻭ ﺍﻭﻟﯿﺎﺀ ﻭ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﺳﻼﻡ ﺣﺎﺿﺮ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ !!! ﺳﻠﻄﺎﻥ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﻣﻦ " ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﮐﺸﻮﺭ " ﻫﺴﺘﻢ . ﻭ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﻏﺴﻞ ﻭ ﮐﻔﻨﺶ ﻣﯽﺁﯾﯿﻢ ...ﺻﺒﺢ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ "ﺳﻠﻄﺎﻥ " ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ "ﻋﻠﻤﺎ " ﻭ " ﻣﺸﺎﯾﺦ " ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﻭ ﺟﻤﻊ ﮐﺜﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﻓﻦ ﮐﺮﺩﻧﺪ !!... ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﺭﻩ ﻣﺴﺠﺪ ﻭ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﺑﮕﯿﺮﯼ، ﻋﻤﺮﺕ ﺑﻪ ﻫﺪﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺖ ﻧﮕﯿﺮﯼ... ﺑﺸﻨﻮ ﺍﺯ ﭘﯿﺮ ﺧﺮﺍﺑﺎﺕ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﭘﻨﺪ: ﻫﺮ ﺩﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﯼ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺑﮕﯿﺮﯼ... 👤شیخ ﺑﻬﺎﯾﯽ . 💯 @sticker1000💯 🥀📚 @h_bohlol 📚 🌼📚 @h_bohlol2 📚 🍂🌼🍂 🍂🌼🍂🍂 🍃🍂🌼🍃🍂 🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
9.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️پزشک فقرا ومحرومین💯 نبینی از دستت رفته💖 لطفا آنقدر در گروهها پخش کنید تا آخرین نفر جمعیت ایران این شیرمرد را بشناسند! شاید با دیدن این کلیپ خیلی ها که نیاز به این ابرمرد و گروهش دارند، مشکل شان حل شود! هنوز هم آدم خوب پیدا می شود! زیبایی های بی نظیر ایران را ببینیم... 💯 @sticker1000💯 🥀📚 @h_bohlol 📚 🌼 🍂🌼🍂 🍃🍂🌼🍃🍂 🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 ⭕️✍تلنگر حال دنيا را چو پرسيدم من از فرزانه ای؟ گفت: يا آب است؛ يا خاک است يا پروانه ای! گفتمش احوال عمرم را بگو؛ اين عمر چيست؟ گفت يا برق است؛ يا باد است؛ يا افسانه ای! گفتمش اينها که ميبينی؛ چرا دل بسته اند؟ گفت يا خوابند؛ يا مستند؛ يا ديوانه ای! گفتمش احوال جانم را پس از مردن بگو؟ گفت يا باغ است؛ يا نار است؛ يا ويرانه ای! ✍کانال بهلول 👇 حکایات وسخن بزرگان 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✅ جاروبرقی معده ! ✍️ کلم رنده شده و آب پز با سرکه مانند جاروبرقی معده را تمیز میکند. 👌 همچنین 🔺ضد سرطان و ضد تومور می‌باشد. ▫️ باعث جلوگیری از امراض ▫️قلبی می‌شود. 🔻باعث افزایش ایمنی بدن می‌شود‌. 💥برای کم کردن بوی آن، هنگام آب‌پز کردن یک ساقه کرفس به آن اضافه کنید. 💯 @sticker1000💯 🥀📚 @h_bohlol 📚 🌼📚 @h_bohlol2 📚 🍂🌼🍂 🍂🌼🍂🍂 🍃🍂🌼🍃🍂 🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
🍀🍃🍂🍀🍃🍂🍀🍃🍂🍀 حدیث_سبک_زندگی 🌹مولا امیرالمؤمنین امام على عليه السلام: كسى كه كمتر اعتماد كند، به سلامت ماند؛ كسى كه زياد اعتماد كند پشيمان شود. مَن أقَلَّ الاستِرسالَ سَلِمَ، مَن أكثَرَ الاستِرسالَ نَدِمَ "ميزان الحكمه ج12 ص200" 💯 @sticker1000💯 🥀📚 @h_bohlol 📚 🌼📚 @h_bohlol2 📚 🍂🌼🍂 🍂🌼🍂🍂 🍃🍂🌼🍃🍂 🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
✨🍃🍂🌼🍃🍂🍃🍂🌼🍃 💚🍃🍂💛🍃💖🍃🍂 🍃🍂💜🍃🍂 🍂💙🍂 💝 یه جا هست که خدا میگه: «فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا...» یعنی: «تو در حفاظت کامل مایی...» میخوام بگم اگر فقط خدا رو داری نگران هیچی نباش جوری ازت مراقبت میکنه و مسیرا رو بهت نشون میده که هیچ کس نمیتونه...! هیچ کس مثل خدا نمیتونه ازت محافظت کنه و راه رو بهت نشون بده ! معبود و معشوق حقیقی من، دوستت دارم و شکرررت💓 ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎ ‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎💯 @sticker1000💯 🥀📚 @h_bohlol 📚 🌼📚 @h_bohlol2 📚 🍂🌼🍂 🍂🌼🍂🍂 🍃🍂🌼🍃🍂 🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 ✅ خوانندگی سید برای راننده تاکسی ! سید رضا بطحایی🥀 از نجف آمده بود. فقط ماه رمضانها می آمد برای تبلیغ گفتم بیاید شهریار تبلیغ کند. ماه رمضان به خانه مان آمد. سید از آنهایی بود که یک دل نه صد دل عاشقش بودم تمام ریزه کاری های طلبگی را رعایت می کرد . خیلی اهل رعایت زی طلبگی بود. آدم عجیبـی بــود. همه چیزش حساب و کتاب داشت. تلویزیون نگاه نمیکرد اما لپ تاپ داشت. میگفت درباره فیلم ها تحقیق میکنم اگر خوب بود نگاه میکنم وقتش را نداشت که ریسک کند. سید را به خاطر روش تبلیغ و بیان خوبـی که داشت به شهریار آوردم تا با بچه ها ارتباط بگیرد . روشهای تبلیغ کردن سید هم جالب بود . تبلیغ می کرد در حد لالیگا داشتیم از خیابان ولی عصر تهران رد میشدیم. حوزه مان هم در همان خیابان بود یک دفعه پسری به حاجی گفت : «حاجی حاجی یه سؤال شرعی داشتم! میخواستند حاجی را اسکول کنند و دست بیندازند. گفت: «حاجی ما دوست دختر داریم، میخوایم صیغه اش کنیم چه کار کنیم؟ سید هم خیلی به شوخی جواب داد آنها یکی دو تا سؤال کردند و سید هم جواب داد بعد بهشان گفت خب دیگه سه تا سؤال کردی منم باید سه تا سؤال از شما بپرسم داداش بگو ببینم غسل چه جوریه؟ پسره :گفت: «حاج آقا میریم حموم دیگه زیر دوش آب میگیریم و میایم بیرون. همان جا غسل را به او یاد داد. به آن یکی گفت: «تیمم چه جوریه؟» گفت: «حاج آقا خاکو برمیداریم و این جوری به صورتمون میزنیم. همان جا تیمم را هم به آنها یاد داد سریع و تند غسل و وضو و تیمم را یادشان داد و گفت خداحافظ . یا اینکه یک دفعه توی ماشین نشستیم راننده صدای زن گذاشته بود من آمدم حرفی بزنم اما با خودم گفتم اگر من بگویم، خب این سید هست و ضایع است که من جلویش حرفی بزنم کمی گذشت. یارو هم بی ادب بود از عمد وقتی دید این سید روحانی است صدایش را بیشتر کرد. منتظر بود که بحث شود و در را باز کند و سید را بیرون بیندازد. سید گفت: «داداش این چیه گذاشتی؟ میگه من خوشگلم تو خوشگلی خاموش کن خودم برات بخونم راننده گفت: «حاج آقا یعنی می خونی؟» گفت: «آره، خاموش کن خودم برات بخونم .‌راننده صدا را خاموش کرد. سید هم شروع کرد شاد خواندن گر لَحمى بِحَديث نبويه بـي صلـى علـى نـام عـلـى بـیـادبـيـه. على على مولا على على مولا. خیلی هم صدایش قشنگ بود. راننده گفت: «حاجی کجا میری بگو ببرم ؟ میبرم برسونمت.» گفت میرم طرف های ولی عصر اما به شرط اینکه دربستی بگیری. راننده گفت: بخون سید هم برایش میخواند تا به در حوزه علمیه رسیدیم. یک دفعه سید با صوت خواند: ایوان نجف عجب صفایی دارد حیدر بنگر چه بارگاهی دارد لیکن به مدینه چون حسن را نگری نه قبه نه مزار نه بارگاهی دارد. اینجا زد به روضه : دلا غافل ز سبحانی چه حاصل؟ / اسیر نفس و شیطانی چه حاصل؟ / بود قدر تو برتر از ملائک / تو قدر خود نمیدانی چه حاصل؟ زد زیر گریه ... بعد با گریه هی خواند و راننده هم گریه کرد ! وقتی رسیدیم خواست پول بدهد و پیاده شود اما راننده قبول نمیکرد پول بگیرد سید هم پول را گذاشت توی داشبورد و پیاده شدیم. 💠 روحانی شهید از طلاب ایرانی ساکن در نجف اشرف بود که پس از زیارت حرم مطهر عسکریین سامرا در خرداد ماه ۱۳۹۳ به کمین داعش افتاد و به همراه همسر و فرزند خردسالش بعد از شکنجه های دردناک به صورت فجیعی به شهادت رسید و تاکنون از ابدان مطهر ایشان و همسر و فرزندشان اثری نیست . 🌷از خاطرات نقل شده طلبه مدافع حرم شهید مصطفی صدرزاده - کتاب سرباز روز نهم 💠تقدیم به ارواح قدسی شان صلوات 💯 @sticker1000💯 🥀📚 @h_bohlol 📚 🌼📚 @h_bohlol2 📚 🍂🌼🍂 🍂🌼🍂🍂 🍃🍂🌼🍃🍂 🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼